یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

۲۹مین سالروز تاسیس راه کارگر

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : هومن دبیری

عنوان : ۳۰ سال منتظر انقلاب
چقدر آموزنده ست که دوستان راه کارگر امروز " شجاعانه" از انقلاب شکوهمند ضدسلطنتی دادمیزنند و بلافاصله و " مغرورانه" از "افتخارات " سیاسی خود با شعار " انقلاب مرد انقلاب دیگری باید کرد " برای خودشان دسته گل میفرستند. البته کسانی که در انقلاب بهمن شرکت داشتند بخاطر میاورند که نقش کمی و کیفی راه کارگر در بعداز انقلاب چگونه بود و اگر باور داشته باشیم که جبهه دموکراتیک ایران تنها سازمان سیاسی بود که تاکید بر آزادیهای سیاسی و دموکراسی را پپش برد کاملا روشن می توان گفت که سایر جریانها باز جمله راه کارگر به آزادیها به اشکال مختلف بهاپی ندادند و دست ارتجاع را باز گداشتند که با کمک بخشی از مردم طرفدار انقلاب - فاشیستی ترین اعمال را بر فعالان سیاسی اعمال نماید که در ۱۰۰ سال اخیر بی سابقه بود.
کسی نیست که برای "چپ های انقلابی" تفهیم کند که در فردای ۲۲ بهمن که مردم به یکی از بزرگترین پیروزیهای تاریخی دست یافته بودند بسیار بچگانه مینمود که بگوپی "انقلاب مرد انقلاب دیگری باید کرد" مگر به میل راه کارگر و هر نیروی دیگریست که نبض انقلاب را تنظیم می کند.

پس نقش مردم و طبقه ی کارگر چه میشود؟ تصادفی نبود که در روزهای با شکوه انقلاب بهمن که میلیونها ایرانی در حال بزیر کشیدن سلطنت بودند نیروهایی که بعدا راه کارگر را بنیاد گذاشتند در کارخانه ی جنرال مقدمات تحقق انقلاب کارگری را تمرین میکردند و "فاتحه "انقلاب بهمن را از قبل خوانده بودند و به آن کاری نداشتند.

امروز هم پس از ۳۰ سال منتظر انقلاب خود هستند و معلوم نیست چگونه تحقق خواهد یافت .
۱۶۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۷       

    از : لیبرال

عنوان : دیکتاتوری پرولتاریا یا رای مردم هرچه باشد؟
همان شعارهای سال ۵۸ ولی دو سه لفظ دموکراسی و صلح طلبی و زنانه کردن سوسیالیزم به صورت روبنایی به مارکسیسم و دیکتاتوری پرولتاریا چسبانده شده ۰ چطور قراز است اینها در عمل باهم کارکنند هیچ توضیحی داده نشده ۰ مثلا در راه مبارزات سوسیالیستی شما مسیررای گیری و انتخابات را طی می کنید یا مبارزه طبقاتی متکی به ایدئولوژی مارکسیسم و دیکتاتوری پرولتاریا۰ اگر مردم رژیم سرمایه داری ر انتخاب کنند شما با ان رژیم مبارزه می کنید یا به نتایج انتخابات گردن می نهید۰ مشکل گروهای چپ به جز فدائیان اکثریت که رسما سوسیال دموکراسی را برگزیده اند این است که بین ایدئولوژی و دموکراسی گیرکرده اند۰ هم می خواهند متعهد به ایدئولوژی مارکسیسم (که دیکتاتوری پرولتاریا را در راس برنامه های خود دارد وبه کمتر از ان برچسب بورژوازی و فئودالیته می زند و باطل می کند ) باشند و هم چون جهان امروز و خرد جمعی دلالت بر گزینه مطلوب بودن دموکراسی دارد می خواهند بین این دو عنصر ناهمگون جوشکاری کند و این دقیقا همان کاری است که طرفداران دموکراسی دینی دارند می کنند برای هردوتان ارزوی موفقیت دارم۰ ولی ایا واقعا نیازی به این کار هست ۰
۱۵۹۲ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۷       

    از : محسن مقصودی

عنوان : چرا انزوا؟
با ابراز تبریک و تهنیت بمناسبت تاسیس سازمان و بزرگداشت تمام مبارزان و روشنگران راه کارگران و زحمتکشان، باید گفت که با وجود از جان گذشتگی ها و فداکاری های بسیار ، واقعیت موجود نشان از آن دارد که نقش طبقه کارگر و سایر مزدبگیران در ایران در تعیین سیاست و یا گرایش و شکل دادن به آن هنوز ضعیف است.
یکی از دلایل آن گسستگی احزاب و سازمان های مبارز حقوق زحمکشان می باشد. در این راه ابتکار و تلاش و نوآوری سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) به چشم نمی آید. فکر می کنم در این ۲۹ سال بخوبی تجربه شده است که مبارزه دشوار برای آزادی و دمکراسی احتیاج به همکاری و "اتحاد چپ" دارد. بدست گرفتن رهبری سیاسی جامعه و آغاز پی ریزی یک جامع سوسیالیستی که بدون اتحاد چپ و حضور طبقه کارگر آگاه و متشکل و قدرتمند ،قابل تصور نیست. مگر اینکه ما بخواهیم آموزش مارکس را در آئین خود، تنها به تصور دراوریم!
به انزوا رفتن "راه کارگر" رسیدن جامعه به آزادی ، دمکراسی و دورتر به سوسیالیسم را سخت تر می کند.
۱۵٨۵ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست