سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

واقعیت بایکوت در زندان زنان - زهره تنکابنی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ahmad pooyan

عنوان : question
To Aftab Alavi
what do you mean with your following words
قلمتان با خشم خانم برادران را مورد خطاب قرار می دهد
٣۵۷٨ - تاریخ انتشار : ۶ مهر ۱٣٨۷       

    از : آفتاب علوی

عنوان : واقعیت های تلخ
خانم زهره تنکابنی عزیز ،چقدر هنوز، پر غصه و درد هستید .و هنوز پس از گذشت سال ها، هنوز ها را با همان شدت و غلظت گذشته با خود می کشید .این شاید از این رو باشد که ،فکر می کنید برخی از واقعییت های تلخ به مصلحت نیست که بیان شود. می نویسید:
"متاسفم که بخشی از واقعیت را که باید مسکوت میماند بالاجبار برای اطلاع همه کسانی که ممکن است روایت نادرست قبلی را پذیرفته باشند، بروی کاغذ آوردم."
چرا متاسفید مگر نه این است هنوز بعد از گذشت سالها از یاد آوری آن رنج می کشید؟ جرا نباید این دردها را گفت؟
چرا باید بخشی از واقعیت مسکوت بماند؟ فکر نمی کنید اگر این حقایق را باز گو شوند هم دردتان کمی کمتر می شود و آرامش بیشتری می یابید وهم مردمانی که صادقانه مشتاق شنیدن حقایق هستند در حال و آینده از آن بهره خواهند برد
از جمله خانم برادران. آز نظرات ایشان می توان استنباط نمود که صادقانه در گام، داد و دموکراسی خواهی قدم می زنند و مطمئنا خواهان تحقیقات بیشتری در این زمینه هستند آنها که زنده اند باید بنگارنذ از جمله در این زمینه ها.
قلمتان با خشم خانم برادران را مورد خطاب قرار می دهد
بی شک می دانید که حتی در ان روزهای دور هم اگر اندک قدمی در جهت کاستن آن فجایع برداشته می شد، او پایی در آن میانه بود
آروزی آرامش و توفیق برای کارهای تان دارم
٣۵۷٣ - تاریخ انتشار : ۶ مهر ۱٣٨۷       

    از : نیما نمازی

عنوان : آرامش بعداز طوفان
خانم تنکابنی ارجمند !

هر چه بیشتر از مسائل زندان میخوانم و میشنوم بیشتر به عمق فاجعه ای که بهترین انسانها ما را در بد ترین وضعیت قرار داد پی می برم و چه کار بزرگی کردند آنهائیکه در افشای مسائل درون زندان پیشقدم شدند و هرروز عزیزی امکان می یابد که آنچه بر او و هم بندانش رفته را برای مردم بنویسد یا تعریف کند.. می بینیم که هنوز بسیاری ناگفته ها وجود دارد و شاید بسیاری هرگز گفته نشود یا عزیزی با خود بگور برده باشد.

هرچه می خوانم بیشتر از حاکمان و مسئولان کشورم منزجر میشوم و از جریانا ت سیاسی
که بعضی هنوز در همان عوالم قبل از انقلاب بسر می برند متاسف میشوم.

تا کی مانند بچه ها باید بی خبری ها بی تجربگی ها خوش خیالی ها ندانم کاری ها و ضعف های خود را نادیده گرفت و "دیگران" را مسبب بلا هائی که جمهوری اسلامی بر سرمان آورد قلمداد کرد.

آری حزب توده و اکثریت بد جوری از جمهوری اسلامی حمایت کردند و اصلا قابل توجیه نیست !

اما آنها ئیکه از همان اول انقلاب با ماجراجوئی خود نفهمیده اند که دیگر شاهی در کار نیست نیست و کاخش هم در اشغال مردم ست و شرائط کلا تغییر کرده و نباید مثل زمان شاه عمل کرد !!!! چرا نمی خواهند اذعان کنند که بی خبر بودند.

متاسفانه هنوز در همان عوالم بی توجه به تمام اتفاقاتیکه دنیا را دگرگون کرده ولی هنوز
در همان مواضع که آنوقت هم غلط بود پافشار ی می کنند.
مشی حزب تود ه و اکثریت فاجعه بار بود ولی هرگز نمی توانست مانع مشی اصولی و معقول دیگر جریانات بشود. متاسفانه چنان جریانی هم موجود نبود وگرنه با استقبال مردم روبرو میشد.
به امید گشایش هائی در گذار از دیکتاتوری به دموکراسی در ایران و برای مردم زجر کشیده ی آن


آvvv
٣۵۴۲ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست