عنوان : شهر شهر فرنگه
شهر شهر فرنگ ست خوب تماشا کن !

این مسعود بهنود ست که از مراسم تولد داریوش همایون تعریف می کند و به اطراف و اکناف علامت می دهد که چه نشسته اید که «چپ » ها هم در مراسم بودند بودند :
« ..و شب گذشت. صبح چشم باز نکرده ماندم پای شیرین زبانی های خان بابا تهرانی که با رضا چرندابی آمده بود، و صبحانه را با مهدی فتاپور و مریم خوردیم و پای صحبت های بابک امیرخسروی مانند همیشه شیرین و وجودش بهشت. بعد رفتم به دیدار بیژن دادگری که بی دیدن او کلنم به سر نمی رفت. اگر می توانستم سراغی هم از سایه بگیرم و اگر هم نبود با همسرش و بچه ها دقایقی بگذرانم می توانستم گفت که یک سفر دو روزه پرو پیمان رفته بودم. اما افسوس این آخری نشد.»

خوب تماشا کن شهر فرنگ ! این یکی جمشید طاهری پور چریک سابق ست که برعکس مسعود بهنود که از شرکت «چپ ها» در جشن تولد آقای داریوش همایون « مژده» داد - از «هم نشینی » و «مصاحبت» شاهدوست ها و راست ها بشارت می دهد خوب گوش کنید :«اکنون به شناخت خود وسعت بیشتری بخشیده-ام و این را مرهون بهنود هستم و احترامم به بهنود نیز افزوده شده. اما مفاهمه من با بهنود جهات دیگری نیز دارد: او تنها سخنرانی بود که داریوش همایون را در مقام وزیر اصلاح طلب دولت شاهنشاهی مورد تأئید قرار داد و اندرباب "اصلاح طلبی" دفاعیه-ای مطلق ایراد کرد.»

خوب تماشا کن «چریک » سابق را که میگوید : «جناب دکتر نوری زاده؛ با ارجمند داشتن اندیشه ورز سیاسی که مشکل ایران را "اسلام سیاسی" می شناسد، و نه دین و دیانت مردم ایران، بصیرت سیاسی آمیخته به عطوفت خود را، به این مجلس هدیه کرد. بیش از پیش بایسته است به وظیفه "اپوزسیون" در دفاع و پاسداری از "آزادی وجدان" که در کانون آن آزادی معتقدات و باورهای دینی قرار دارد، تأکید بورزیم. استواری ما سکولار دموکرات ها در راه رفع حکومت دینی در کشور، نیرومند ترین تضمین در احترام به دین و دیانت مردم ماست.»

شهر شهر فرنگه جمشید طاهری پور باز هم ادامه میدهد : «سخنرانی دکتر پاینده، عریضه-ی من نیز هست و او را در نگاه و نظری که به سالخوردگان فرهنگ و سیاست ایران دارد، تأئید می کنم و پاس می دارم. اصالت ما سالخوردگان در بازاندیشی "گذشته" و توان آزاد کردن خود از گذشته است. سالخوردگان باید از سکوی آینده، بازتاب دهنده-ی خواست های سرکوب شده و تحقق نایافته-ی زنان و مردان نسل های جوان کشور باشند و از نگاه و نظر نیروهای اجتماعی مدرن جامعه به امروز و آینده ایران نگاه کنند. نگاه به تعارض نسل ها وقتی ایجابگر است که به آینده بهتر راه بسپارد و این بدون باز بینی و بازاندیشی؛ بد و نیک سالخوردگان نا ممکن است.»

شهر شهر فرنگه - و کسی نبست به این دوستان بگوید که شما فقط دارید ادای دموکراسی را در می آورید و فرقی با ۳۵۰۰ مجاهد شهر اشرف ندارید که با سن وسال بالای ۵۰ سال میخواهند سرنوشت ۶۰-۷۰ ملیون مردم ایران را که اکثریت آن بعداز انقلاب به دنیا آمده اند را رقم بزنند.

شهر شهر فرنگ ست در اوائل انقلاب که همه ی انقلابیون در بین ۲۰- ۳۰ سال بودند نتوانستند

چماقداران خمینی را سر جایشان بنشانند . حالا در این شرائط وانفسا چگونه میشود رو این نیروهای خارج از کشور حساب کرد.

شهر شهر فرنگ ست و هزاران فرهنگ ورز ایرانی نویسنده - شاعر- فیلسوف - هنرمند - دانشمند - متخصص - فعال اجتماعی در نهایت فروتنی این خیمه شب بازی ها را نظاره می کنند
و تعجب هم نمی کنند که بعضی ها از خود بی خود شده اند و نیاز به تراپی دارند .
٣۶۶٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣٨۷       

عنوان : همیشه خود برحق یا تاریخ دانی خودخواسته
فقط چند نکته کوچک میگویم
۱- اینکه "آقای همایون، در مسند وزارت اطلاعات و جهانگردی یار و یاور مطبوعات بوده اند؟" میتوانید یگویید گلسرخی بیکار وگرسنه را کی سرکار گذاشت وشغلش داد؟
۲-
"شایسته ترین رجل سیاسی ایران، " نظر شماست وتاریخ و بررسی های بیغرض چیز دیگری میگویند وجوانان نظر دیگری دارند. اگر لجبازی وهدر دادن فرصتها ونابودی اقتصاد و ازادکردن قاتلین ازنظر شما شایسته ترین است.علم سیایت چیز دیگری میگوید.
٣۶۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣٨۷       

عنوان : ترسم ریخت !
پیش از کلیک کردن و آمدن به صفحه ی نظرات، نگران بودم که نویسنده مورد طعن و لعن بسیارانی قرار گرفته که ادعای دمکراسی خواهی شان تنها زمانی کارآست که با آنان هم نظر باشی. با خواندن پیام ها ترسم ریخت.
همگان و بخصوص آقای ستار لقایی چه زیبا و به جا یادآوری کرده اید که کدامین «بزرگ» را می باید پاس داشت ؟ کدامین خدمات را ؟
تا چند سال قبل، آن زمان که هنوز اندکی ارزش های دمکراتیک در وجودمان مانده بود، می گفتیم و می گوئیم که همکاری و وحدت با همکاران و عواملِ دو رژیم پیشین و کنونی، امری است ضددمکراتیک. آن را منوط کرده بودیم و می کنیم به این که رفتار و کارنامه ی آنان در عمل موید تغییر باشد.
راستی آقای همایون گذشته ی سیاسی خود را نقد فرموده اند ؟ در کجا ؟
ستار لقایی همه ی آنچه را می بایست گفت، در مقاله ی کوتاه خود گفته. تنها به او آفرین گفته و سپاس می گویم که باری دیگر به ما یادآوری کرد از کجا و چرا آمده ایم.
٣۶۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣٨۷       

عنوان : پرنسیب
سپاس از بیان صمیمانه نویسنده ی محترم که برایم آموزنده بود.
در بیقوله ای از یک جزیره ی دور افتاده ، دور از یار و خانه ی مادری ، صبح را شب می کنم و به امید آینده ی بهتر ،زندگی کردن را نیز از مردم بومی این دیار می آموزم.

نمی دانم چرا بعضی از دوستان درگیر در مسائل سیاسی که اجبارا یا داوطلبانه جلای وطن کرده اند از این همه فعالیت های جور واجور کشورهای اروپائی الهام نمی گیرند.چه اصراری وجود دارد که پرنسیب ها را نبینیم و مسائل را با شلختگی انجام دهیم . اصلا زندگی مهاجرت بلائی بر سر ما آورده که فراموش کرده ایم چه بر سر ما آمده و چرا اینجا هستیم.

روی سخنم فقط با مدعیان و فعالان سیاسی می باشد که اگر در معنی و تعریف دموکراسی نمایندگی و وکالتی تفاهم داریم .عاجزانه استدعا دارد که گفتگوی متمدنانه و برخورد اندیشه های متفاوت را با بهم ریخت حد و مرز ها قاطی نکینم.

امیدوارم با احساس مسئولیت بیشتر تلاش کنیم که به مردم نشان دهیم و در عمل ثابت کنیم که از کدامین گروههای ایران زمین بر خاسته ایم و و برای دغدغه کدامین آرزوها ی واقعی به اینجا کشیده شدیم . در کجا ها ایراد داشته ایم ؟ امروز برای کدام آرزوها به تمرین دموکراسی ادامه میدهیم.

در نهایت ادب و متانت حقوق بشری با راست ترین جریانهای حاکم و محکوم کشورم برخورد می کنم ولی سازش هرگز !

اگر شاه الهی و حزب الهی ها انحصار گر بودند و هستند ما نباید باشیم و در ایران آزاد حق شهروندی تمام ایرانیان باید محترم شمرده شود.از همین امروز باید نشان داد و ثابت کرد.

اما دور از انصاف و عدالت ست که دشمنان مشروطه و جامعه مدنی به روی مبارک نیاورند و دوباره از پنجره وارد شوند.
٣۶۲۴ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣٨۷       

عنوان : شرم هم چیز خوبی ست!
شرم هم چیز خوبی ست , ایکاش در درجه اول آقای داریوش همایون , و بعد از او مداحانش از این چیز خوب بویی می بردن !
٣۶۱۷ - تاریخ انتشار : ٨ مهر ۱٣٨۷       

عنوان : جوانی کجایی که یادت بخیر
درود به شما و شرف شما
راستها که جای خود دارند ولی همکاری چپها و جمهوریخواهان را با وزیر جنجالی دیکتاتور سابق چگونه تعبیر کنیم.
اگر وقت داشتید این یادداشت را در وبلاگ زیر مطالعه فرمایید.

http://davarpanahp.blogfa.com/post-۳۲۱.aspx

موفق باشید
٣۶۰۷ - تاریخ انتشار : ٨ مهر ۱٣٨۷