یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

احمدی نژاد پشت سر هاشمی و خاتمی!

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : رامین احمدی

عنوان : در رابطه با مطلب آقای رئیس دانا
دوستان گرامی لطفا فقط به انعکاس سخنرانی آقای رئیس دانا بسنده نکنیدو نظر خودتان را نیزدر این رابطه اعلام بکنید تا به تدریج بحث انتخابات رونق بگیرد. موفق باشید.
٣۶۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣٨۷       

    از : فرهاد جعفری

عنوان : همه چیز پوسیده است. باید تغییرشان داد! اطلاعاتی تلگرافی از دوران زمامداری گورباچف و کودتای اوت «شوروی‌وار»
همه چیز پوسیده است. باید تغییرشان داد! اطلاعاتی تلگرافی از دوران زمامداری گورباچف و کودتای اوت «شوروی‌وار»

شباهت‌های بسیار مقطعی از تاریخ سیاسی کشورمان (دوران موسوم به دوم خرداد) به آنچه در دوران زمامداری میخائیل گورباچف در اتحادجماهیرشوروی رخ داد؛ برخی گمانه‌زنان را به این نتیجه رساند که چه بسا «سیدمحمد خاتمی» همان گورباچف ایران باشد. اما دو دوره صدارت او نیز پایان یافت و آنچه گمانه‌زنان در انتظار آن بودند، رخ نداد. اکنون نیز در نتیجه‌ی برخی شباهت‌های دیگر؛ بعضی از تحلیلگران بر این باورند که روند تحولات در ایران، سمت و سوئی «شوروی‌وار» به خود گرفته است.
٣۶٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣٨۷       

    از : امیر سپهر

عنوان : فریبرز رئیس دانا، عضو حزب توده ی بقول شیخ نوری"عاشق ایران"، که او نیز بی هیچ مشکلی از تهران به اروپا پرواز کرد.
برو جمهوری خواه شو اگر راحت جهان طلبی !

باز جمهوری خواهان گران ارج ما نشست بسیار ایرانساز و جانانه ای را در بروکسل برگزار کردند. آنهم با معرکه گردانی چند ابرآزادی خواه داخلی. به ویژه با مدیریت فریبرز رئیس دانا، عضو حزب توده ی بقول شیخ نوری"عاشق ایران"، که او نیز بی هیچ مشکلی از تهران به اروپا پرواز کرد. در یک سخنرانی بسیار پر صلوات هم با شهامتی مثال زدنی برای کسانی که خود در کشور های آزاد اروپا زندگی می کنند، از سکولاریسم و آزادی سخن گفت و پس از خرید سوغاتی مفصل هم، به اتفاق دیگر جمهوری خواهان بزرگ، با سرفرازی به ایران آزاد و پیشرفته بازگشت.

(آنوقت پاره ی ضد انقلاب فراری اکثرآ سلطنت طلب عامل سازمان سیا و موساد، طفلک رئیس جمهور محترم و محبوب ما جناب دکتر محمود احمدی نژاد، این جانشین برحق کوروش هخامنشی و داریوش بزرگ را به باد تمسخر می گیرند که چرا می فرمایند که :« مردم ایران، آزاد ترین مردم جهان هستند!»)

جناب دکتر رئیس دانا امروز هم که در دانشکده ی اقتصاد اسلامی، بعنوان یک استاد مورد احترام و نورچشمی، به دانشجویانش از دیدار با بزرگترین آزادی خواهان ایرانی خارج از کشور سخن گفت، که صد البته همه ی آن بزرگان هم چون خود وی همگی جمهوری خواه هستند. چون از سلطنت طلب مرتجع و عقبمانده ـ که حتی پیش از آمدن رژیم ملا ها هم با آن دشمن خونین بود و هرگز هم خاتمی چی نشد ـ که مبارز و آزادی خواه در نمی آید.

قرار است که همین امروز و فردا هم، جناب دکتر رئیس دانا در گفتگویی تلفنی با سرکار خانم (او هم البته دکتر) ستاره درخشش در VOA، از تهران گزارش سفر پر از پیروزی خود را به سمع و نظر ایرانیان پراکنده در سراسر گیتی برسانند. باز هم بگوئید در ایران آزادی نیست!

باری، من یکی که در این فکرم که خداوند چرا به من مسکین کمی هوش و فراست نداد، یا در گله از جور آفریدگار به ولی امر مسلمین که چرا به من این اندازه مایه نداد آخر، که من هم یک جمهوری خواه بشوم. یعنی، هم جمهوری خواه بشوم و هم خیلی آزادی خواه تر از یک سلطنت طلب مرتجع فراری.

می پرسم خداوندا! آخر چرا مرا اینگونه مرتجع و نادان آفریدی که چون دیوانگان همه چیز از کف دادم. خانه ام مصادر شد، آشیانه ام از هم پاشید، آواره و دربدر دنیا شدم، داغ دیدار تن پاره هایم بر جگرم نقش بست... چرا مرا جمهورری خواه بسیار مترقی و روشنفکر نیافریدی که دستکم دیگر در حسرت گریستن بر گور پدر و مادر دقمرگ شده از غم فراقم نمانم و ...

از کردگار گله مندم که چرا من هم آنگونه... نشدم آخر، تا بتوانم هم زمان، هم توده ای شوم که حزبم مصدق را (سگ زنجیری امپریالیسم) خطاب کند، هم طرفدار همان سگ زنجیری (مصدقی) باشم، هم آوردنده ی جمهوری اسلامی، هم تئوریسن آن و هم دشمن آن!

هم مرید لنین و استالین باشم و هم رفیق شفیق ملا اصغر ممقانی، هم اندیشمندی باشم که از لیبرال دموکراسی سخن گویم و هم شیفته ی دو چگوارای جدید روشنفکران چپ، یعنی هوگو چاوز و دکتر احمدی نژاد. هم دوست خاتمی ولی فقیه پناه باشم و هم دوست بزرگ ملت ایران، هم چپ استالینیست باشم و هم راست آخوندیست و خلاصه چون گربه مرتضی علی باشم و یک جمهوری خواه تمام عیار که هزاران بار روشنفکر تر و مترقی تر و باشرف تر از یک سلطنت طلب مرتجع عقب مانده است؟!
٣۶٣۱ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣٨۷       

    از : حمید محوی

عنوان : «مالکیت خصوصی در این حکومت شکلی مقدس دارد»
البته من هنوز نمی دانم «چپ نوین» چیست و از کجا آمده، ولی در هر صورت نظریات آقای فریبرز رئیس دانا بسیار صائب به نظر می رسد. خصوصا وقتی که به عنصر تقدس در مالکیت خصوصی اشاره می کند _ «مالکیت خصوصی در این حکومت شکلی مقدس دارد» _ که به معنای بحرانی بودن وضعیت نظام سرمایه داری (در سطح جهانی) در حال حاضر ست. و یعنی عارضه‍ی حاد زوال نظام سرمایه داری.
احتمالا به همان گونه که مارکس درباره‍ی چین قرن نوزدهم می گوید که می بایستی مقدما در خوابی افیونی فرو می رفت تا در خیزشی تاریخی از خواب بیدار شود و جهان کهن را پشت سر گذارد(در جنگ تریاک و یا در جنگ علیه چین).
احتمالا در مورد ایران نیز شاید به همین گونه باشد، با این تفاوت که افیونی که چینی ها را در خواب فروبرده بود، قابل مقایسه با افیون سنگینی که اکنون ایرانیان را در خلسه فرو برده است نیست.

با این وجود من در یک نکته با نظریات فریبرز رئیس دانا موافق نیستم، و آن هم در مورد مخارج ارتش و هزینه های نظامی ست. و به چنین افراد گرانقدری مثل فریبرز رئیس دانا، در مورد نظریاتشان، در این مورد خاص، و تمام صلح طلبان گرانقدر هشدار می دهم که امروز اگر نظریات شما در مورد کشوری نظیر ایران به اجرا گذاشته شود، خیلی بیشتر از جمهوری اسلامی نیازمند ارتش خواهید بود و جنگ امپریالیستی علیه شما حتمی خواهد بود. و تنها در شرایط توازن قوا - قدرت جلوی قدرت را می گیرد - جنگ طبقاتی را علیه بورژوازی معامله گر ایرانی به عنوان نماینده‍ی امپریالیسم جهانی به نفع کارگران و کارمندان و مردم ایران به پیروزی نزدیک خواهید ساخت. بدون ارتش فورا ایران به اشغال آمریکا و اروپا و احتمالا روسیه در خواهد آمد. و اتفاقا از نظر من، با تکیه به تجربه ای تاریخی که در قرن نوزدهم در هند به وقوع پیوست - و انقلاب از ارتش شروع شد - این احتمال بسیار قوی هست که تحولات آینده‍ی ایران نیز از قلب همین سپاه و بسیج و ارتش آغاز شود. به این دلیل ساده که امروز جمهوری اسلامی به فن و تکنولوژی نیازمند است و پیشرفته ترین بخش جامعه‍ی ایرانی اکنون در نیروهای مسلح دیده می شود. یعنی خردگرایی که ممکن است گسترش یابنده باشد. با این وجود هنوز به دلیل همان تقدس، و شهادت طلبی، پیشرفت فرهنگی در زمینه‍ی امنیتی با مشکلات جدی روبرو ست. طنز تاریخی این است که همین شهادت طلبی در غالب موارد به شیفتگی در مقابل محصولات جهان صنعت و فرهنک مصرف می انجامد.
٣۶۱۲ - تاریخ انتشار : ٨ مهر ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست