سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مسئله ی چپ ها منافع زحمتکشان است نه عقاید آنها - سپیده صلح‌جو
از جانب گروهی از هواداران سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : محسن مقصودی

عنوان : جدائی دین از حکومت (لائیسیته) بستر و زمینه حل مسائل حاد کشور و دستیابی به آزادی و عدالت اجتماعی است.
چه نیکوست که تبادل نظر و گفتگو برای دستیابی به شعارها و شیوه های مبارزه پیگیرانه صورت پذیرد.
بنظر من این مقاله با مقاله قبلی دوستان متفاوت است و نه در راستای آن که آن را تصحیح می کند. و نشانه خوبی است که ظرفیتی برای انتقاد پذیری وجود دارد.
در سال ۲۰۰۰ ، در کنفرانس برلین سوالی از آقای سحابی داشتم که از سخنران های کنفرانس بود به این مضمون که با این خصوصی سازی گسترده و بی حساب و کتاب آینده ای جز فقر و بدبختی برای اکثریت مردم پیش بینی نمی توان کرد و نظر وی را جویا گشتم. مهندس سحابی پاسخ داد قبل از اینکه در مورد خصوصی سازی بخواهیم قضاوت کنیم باید بگویم آنچه دستآورد دولت رفسنجانی بوده است، فساد بی حد و مرز است.
فساد دستگاه دولتی و فساد اجتماعی در دوران خاتمی بنابر آمار دولتی موجود از سال ۱۳۷۸ اوج بیشتری می گیرد و امروز چنان گندابی را در جمهوری اسلامی بوجود آورده است که جریان کردان (وزیر کشور مورد حمایت احمدی نژاد و خامنه ای ) و پاداش ۱۰۰ میلیون تومانی به نمایندگان مجلس و تلاش در دادن رشوه ۵ میلیون تومانی دولت به نمایندگان مجلس تنها تبخال های بیرونی این تلاشی و گندیدگی درونی نظام است. با این درجه از فساد هیچ رئیس جمهوری(حتی اگر صادقانه بخواهد) هرچقدر هم که با اقتصاددانان مشورت کند و "مالیات " وضع کند نمی تواند عدالت اقتصادی برقرار سازد و یا رشد و توسعه اقتصادی ـ اجتماعی را تامین و تضمین نماید.
احمدی نژاد حتی نتوانست حضور ساده دختران را در استادیوم های ورزشی بعنوان تماشاگر به کرسی بنشاند و یا از پالیزدار که با چراغ سبز وی نیشتری به برخی از جرثومه ها زد،حمایت کند.
چرا احمدی نژاد نمی تواند همانطور که از اول ریاست جمهوریش عنوان کرده است لیست مفسدان عمده اجتماعی را اعلام کند؟
اولا، چون اسم خودش وتیمش ( بعنوان مثال آقای محصولی سرپرست جدید وزارت کشور که خود از زمین خوران میلیاردر است) در همین لیست قرار دارد.
دوما، چون بخش قدرتمند و فاسد روحانیت که خود شامل این لیست می شوند عامل مذهب را برای توجیه و پوشش تمام جنایت ها و چپاول ها بکار گرفته اند.
سوما، چون احمدی نژاد تکیه گاه اجتماعی لازم و سالم را برای تحول بنیادین ندارد.
با پخش پول در جامعه ، اداره کشور به شیوه هیئتی، عدم تحمل هر گونه نظارت و کنترل و ... فساد نه لگام که دامن زده می شود و سرمایه تنها یک راستا می یابد و آن کسب سودهای باد آورده از طریق غیر قانونی و تاکید می کنم غیر قانونی ، چرا که راه قانونی برای سرمایه در ایران نه تنها سود آور نیست که ضرر هم به بار می آورد.
دوستان تکرار می کنند که چپ ها فاقد برنامه سیاسی ـ اجتماعی هستند. امری که حقیقت ندارد.
در یک نگاه کلان برنامه چپ برای آغاز راه، در درجه نخست بالا بردن وزن طبقه کارگر و زحمتکشان در صحنه سیاسی کشور است. چرا که بزرگترین نیروی اجتماعی در مبارزه با فساد مزدبگیران هستند و از آنجا که همه و یا عمده درآمدشان از کار و دست رنجشان تامین می شود، عملا در تضاد با فساد حاکم قرار می گیرند. اگر احمدی نژاد کمی درشعارهایش صادق بود به سرکوب کارگران و سازمان های زحمتکشان نمی پرداخت و دست آنها را برای تشکل یابی و ایجاد رسانه های قوی باز می گذاشت. چرا تجار، صاحبان صنایع، اصناف و کارفرمایان همه جور تشکل و سازمانی دارند ولی نوبت که به طبقه کارگر می رسد همه دستگاه های جهنمی رژیم بکار می افتند که چند کارگر جائی دور هم جمع نشوند. آیا براستی کارگران کمتر (مسلمان ) و یا (مذهبی) هستند و آیا کارگران از مادر ( سکولار ) بدنیا می ایند؟
چپ ها در تبلیغات خود میان طبقه کارگر و زحمتکشان، به افشای سیاست ها و سیاستمداران و حاکمیت فاسدی می پردازند که آنها را به سیه روزی کشانده است
و این روحانیت فاسد و حکومتی است که هر سخن حقی را شلاق تکفیر می زند. روحانیتی که پیرو (عدل و قسط) است قاعدتا می بایست متحد طبقه کارگر باشد. دوستان صلح جوی ما توجه خود را به این نکته معطوف نمی کنند که سکولاریسم ، دین ستیز نیست بلکه خواهان تفکیک دو حوزه دین و حکومت از هم است. این روحانیت حکومتی است که زبان حاکمیت فاسد شده است و نظام منحط کنونی را (الهی) می نامد و با زبان و درکی از دین، از شریک و (کارفرمای) خود دفاع می کند.
برای شما که به هر شکل و شمایلی از حقوق مردم و کارورزان دفاع کنید، انگی و وصله ای و حدیثی زیر عمامه آخوند حکومتیحهت تکفیر و تعزیر شما وجود دارد. بی جهت وقت تلف نکنیم ! آخوند منافع خودش و اربابش که اینک شریکش هم هست بخوبی تشخیص می دهد.
چپ به زحمتکشان آموزش می دهد که این زندگی دشوار و این سرنوشت پر رنج، ( تقدیر الهی) نیست و می توان آن را تغییر داد. آگاهی به قوانین اجتماعی و اقتصادی و دست زدن به پیکار سازمان یافته، تکیه برنیروی کار و تضمین امنیت و گسترش آن ، تنها راه بهبود واقعی شرایط حیات جامعه است. در این جملات ضدیتی با دین نیست ولی برای آنکه مذهب را پوشش منافع طبقاتیش کرده است بزرگترین تمردد و تردید به اصول و فروع دین است ! از این رو تاکید چپ بر این است که سیاست را به حوزه دین و یا دین را به حوزه سیاست نیآوریم.
۴۴٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست