یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

عصر نئولیبرالیسم به سر آمده است!

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ناصر م

عنوان : غم آخر که
آخر رفیقعلی چرا اینقدر کودکانه نوشته ای، غم آخر چه، کدام؟ مگر پشت چرخ نشسته ای یا در قهوه خانه. اگر تو از چیزی دفاع می کنی نمونه اش چیست کدام است؟ من هم همه را خواندم این چه جوابی ست که به پرسشها داده ای. از لطف لیبرالیسم است که تو داری از اینترنت استفاده می کنی، و اگر در خارج هستی از بسیاری از موهبتهای دولتها و ملتهای غربی، اخر اینکه نمی شود تو ما به یک بهشت حواله کنی. و بگویی آنچه من در ذهن دارم فلان است و چنان. روی زمین چه داری؟ بگو؟ سرماه حقوقت از کجا می آید؟
۴۵۴٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۷       

    از : ali ahmadi

عنوان : غم آخرتان باشد آقای نئولیبرال ها
کشور کمونیستی درجهان هرگز وجود نداشته وندارد که شما با قائم شدن درپشت ضعف های موهوم آن ازنئولیبرالیزم دفاع کنید. حتی کشور سوسیالیستی هم وجود نداشته وآنچه نفر ۱۹ بنام سوسیالیزم بخورد خواننده داده اند ، همان " سوسیال دموکراسی غرب" است که درطول سده ی اخیر بعنوان سوسیالیزم درخدمت سرمایه بوده اند ودربوجودآمدن این وضع سهمی قابل توجه دارند. بطور ساده آنها بمردم خیانت کرده اند و آنچه شما بعنوان درمان درد تجویز فرموده اید همان " اقتصاد کنزی" است که خلف ولدالزنایی مانند " نئولیبرالیزم" داشته است. مردم آگاه اجازه نخواهند داد که شماها درلباس دوست دوباره وارد شوید. آنها هزینه ی بزرگی برای شناخت ماهیت افکار شماها پرداخته اند!
۴۵۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۷       

    از : آرش گ

عنوان : ای امیر
آری دوست عزیز شما درست نوشته اید اما این تقسیم را کمونیستها نخواهند کرد. اینرا هم سوسیالیسم و لیبرالیسم همراه و همپیمان خواهند کرد. کمونیسم غیر از افت و مصیبت و کشتار چیزی به ارمغان نیاورده، این بیماری را کمونیستها صادر هم کرده اند. کافی ست نگاهی به کشورهای کمونیستی بیندازیم. چه انها که کمونیست مانده اند و چه انها که وارثین بیمار کمونیسم هستند. این بیماری که اشاره کردم هر کس تا اندازه ای انرا گرفته است. همین جمهوری اسلامی درست است که آدمکشانی قسی القلب چون علی و پیامبر را دارند اما یادمان نرود که این جنون خون را کمونیستها در رهبران انقلاب و خصوصا رهبر انقلاب بیدار کردند. به امید آزادی و عدالت بیشتر در جهان
۴۵۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۷       

    از : امیر /

عنوان : سیل آمده است ، پس زنده باد سیل!!
آرزوی محو شدن فقر و استثمار ،حتی اگر در جهان ما شدنی هم نباشد، آرزویی است انسانی.
آرزوی تقسیم شدن نعمات و امکانات کره خاک ، به یکسان میان ساکنان آن ، اگر شدنی هم نباشد ولی انسانی است.
قطبی شدن جهان ، فقیرشدن اکثریت و آقایی صاحبان زر و زور ، اگر آلترناتیوی هم نداشته باشد، وحشیانه و غیرانسانی است.

نظم ،یا بهتر است گفته شود بی نظمی ، حاکم بر جهان ما چون سیلابی است که به اقرار خود طرفدارانش ، خانه ها را نابود میکند و میلیاردها فقیر و گرسنه بر جای خمیگذارد. این سیل واقعی است و قدرتمند. ولی تنها دو گروه آن را میستایند:
۱- صاحبان قدرت. ۲- شیفتگان قدرت.

از این رو آرزوی مرگ " نئو لیبرالیسم" ، حتی اگر در این روزگار محال هم باشد، انسانی است.
۴۵٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۷       

    از : یک دوست دیگر از نجف آباد

عنوان : آنچه را آقای نادر از قول سطحی و محبوبه و حسین نوشته جعلی ست اینها در نوشته ی آنها نیست.
آنچه را آقای نادر از قول سطحی و محبوبه و حسین نوشته جعلی ست اینها در نوشته ی آنها نیست. آقای نادر نوشته که آنها خواهان جمهوری اسلامیند و آنها را مزدوران رژیم گذشته و الان دانسته. محبوبه و حسین هر دو رژیم جمهوری اسلامی را رژیمی دیکتاتور و بد تر از آن ضدانسانی و خونخوار دانسته اند. تهمت آقای نادر برای من به عنوان یک چپگرا گران آمد! خواستم در اینجا بگویم که لمپن دانستن مخالفین دردی را دوا نمی کند. آخر ما که نمی توانیم مردمی دیگر را از خارج وارد کنیم مردمان ما همینها هستند، و در حالی که رژیم جمهوری اسلامی را خونخوار و ددمنش و ضد انسانی میدانند با اینحال حرفهای ما را نمی خرند. این عیب از ماست و نه از آنها. اگر کسی از ما در مورد سیاهکل توضیح بخواهد و ما او را بهر نحو از سر خود باز کنیم این ما هستیم که لمپنیم و نه آنکس که از ما حساب می خواهد. کسی که کار سیاسی می کند باید پاسخگو باشد. من فکر می کنم که این سه نفر دستشان را جایی گذاشته اند که درد آور است! آنها حق دارند از ما حساب بخواهند. همچنانکه اگر آنها خودشان را طرفدار شاه و یا خمینی بدانند ما حق داریم از آنها حساب بکشیم. ولی انصافا آنها از شاه و خمینی طرفداری نکرده اند. یکی از آ«ها تنها به ما گوشزد کرده که ما در محسباتمان اشتباه کرده ایم که خب به نظر من او راست می گوید. تنها ایرادی که بر آنها وارد است این است که باید از آنها پرسید تا کجا دنبال لیبرالیسم هستند، و تا کجا طرفدار کارگران و مظلومان؟ من از هر دو گروه تقاضا می کنم که با احترام بیکدیگر پاسخ دهند تا من هم روشن شوم.
۴۵٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۷       

    از : یک دوست

عنوان : سطح پایین تحمل نئولیبرال ها!
بحثی که در پی بیانیه سازمان اکثریت در گرفته پرده از پایین بودن سطح تحمل نئولیبرال ها دارد.
در جهانی که قدرت زور و زر نئولیبرالیسم دارای بلند گوهای تبلیغاتی فراوان و احزاب گوش بفرمان خود در سرتاسر گیتی می باشد، این افراد تحمل انعکاس یک بیانیه توسط یک نیروی اپوزیسیون که تعداد مخاطبین آن بدلایلی که بر همگان روشن است اندک می باشد را ندارند.
اینها با شانتاژ و دامن زدن به لمپنیسم امکان فراهم کردن فضایی مناسب برای پیشبرد یک بحث سازنده را از مخالفین خود سلب می کنند. نگاهی به نظرات محبوبه و سطحی و شرکا مو ید این موضوع می باشد.
۴۵٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۷       

    از : سطحی

عنوان : این سوسیالیسم تخیلی که شما وابستگی تان به شوروی و روسیه فعلی را پشت آن قایم می کنید درکجا وجود دارد ؟ یا چگونه قرارست بوجود بیاید ؟ مرزش با کمونیسم های موجود تاریخ چیست ؟
اتفاقا سوال همینجاست و شما با پریدن از روی آن و معلق بازی فقط خودتان را مسخره میکنید۰ گفته اید روسها سیستم فاسد سرمایه داری دارند و من باید پاسخ گوی مشکل زیردریایی آنها و لابد چرنوبیل و زیردریایی قبلی شان باشم نه اکثریت و توده ۰
سوال من این است که چرا شماها و اکثریت و توده (که اصلا به روسیه متصل نیستید و آنرا فاسد می دانید) این اخبار را پنهان می کنید و در عوض در همین بیانیه آمده که اقتصادهای روسیه و چین و هند افتصاد آمریکا را نجات باید بدهند.
اگر بالا رفتن نرخ دلار باعث کاهش صادرات از آن کشور شود باعث رشد واردات (یعنی صادرات از چین و هند و روسیه و ۰۰۰) می شود۰ پس باید کشورهای مزبور خوشحال باشند ولی رهبرانشان عکس این را می گویند۰
پس طبق نظر کارشناسانه ارشد شما هر کشوری که ارزش پولش بالاتر رود
روبه نابودی است ؟ می فهید چه می گویید ؟
حالا چه کسی باید به نوشته های خود بخندد؟

اینقدر خودتان را عقل کل فرض نکنید۰ روسیه یک کشور سرمایه داری به معنی واقعی نیست بلکه نوع ملایمتری از سرمایه داری دولتی رانت خوار متکی به نفت است که از پس سرمایه داری دولتی کمونیستی قبلی بر آمده و یک شترگاوپلنگ است ۰ اما بسیاری از کمونیست های ایرانی حتی از گفتن این عبارت امتناع می ورزند تا چه رسد به ارزیابی سیاست های تجاوزکارانه و شبه تزاری دولت روسیه و یا انتقاد از پوتین در حالیکه صدها مقاله و مطلب علیه اوباما و آمریکا و سرمایه داری به صورت بزرگنمایی جنون آمیز و تخیلی نوشته می شود۰
این سوسیالیسم تخیلی که شما وابستگی تان به شوروی و روسیه فعلی را پشت آن قایم می کنید درکجا وجود دارد ؟ یا چگونه قرارست بوجود بیاید ؟ مرزش با کمونیسم های موجود تاریخ چیست ؟ چه گونه می تواند بدون بحران پاسخ گوی مشکلات تاریخ بشر باشد ؟
چند بار در گذشته و حال از کمونیسم های صوری موجود انتقاد کرده و توده ها را نسبت به فریبکاری خیانت آمیز آنها هشیار کرده ؟ سردمداران فکری آن چه کسانی هستند ؟ کدام گروه سیاسی موجود پیرو آنست ؟
آنکه به امام زمان نوع کمونیستی آن دخیل بسته و وعده بهشت می دهد و حتی جرات انتقاد از نظامهای مفلوک سرمایه داری دولتی را ندارد شمایید۰
۴۵٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۷       

    از : نادر نادریانفر

عنوان : سرمایه داری در وحشت از سوسیالیسم
جناب "سطحی" دوباره در افشانی کرده و از آنجایی که جوابی منطقی ای در بساط ندارد، همانند تمامی نویسنده گان سینه چاک سرمایه داری، تنها حرافی و شعار داده و مخالفین فکری خود را وابسته به این کشور و آن کشور میکنند همانگونه که دستگاه جهمنی ساواک و نشریات پهلوی چیان و امت حزب الله و نویسنده گان "سوپر من" شان همچون قوچانی مستصلانه میکند. جناب "سطحی" باور بفرمایید که اندیشیدن کار بدی نیست و بیهوده گویی تنها تمسخر این و آن را بدنبال دارد. آخر اگر تمامی چپ مرید شوروی بودند، حالا که دیگر شوروی ای در کار نیست. خود حکومت روسیه با صدای بلند اعلام میکند که در سیستم فاسد سرمایه داری وارد شده و تمامی راه و روش آنها را بکار میبرد. سیستم شوروی اگر قبله گاه حزب توده بود، حالا که سرمایه داری شده میباید قبله گاه شما باشد. شما، نه حزب توده و اکثریت باید پاسخگوی سوالات شما در مورد رویداد زیر دریایی یا مشکلات مالی آنها باشید. شاید یادتان رفته که نظریه پرداز سیستم سرمایه داری هستید؟
یک لحظه به نوشته های خودتان نگاه کنید و سعی کنید نخندید. مینویسید که سیستم سرمایه داری دچار بحران شده و راه حل آن را پیدا خواهند کرد( چنانچه بروند و به امامزاده ها دخیل ببندند چرا که دو روز کنفرانس ۲۰ کشور در واشنگتن با آن همه سر و صدا بدون کوچکترین راه حلی پایان گرفت و تیوریسین ها سرمایه داری فعلا خناق کرفته اند و زبان در کام) شما چرا از نزول دلار در مقابل دلار آمریکا صحبت نمیکنید ۷۵ سنت به ۱۱۰ سنت رسید. گرانی دلار آمریکا در زمان بحران تنها باعث رکود فروش محصولات آمریکایی میشود. این را دیگر در اقتصاد ۱۰۱ خوانده اید، نه؟
به عبث نگویید که اری بحران هست و سوپر من های "امریکن انترپرایز" و "هریتچ" و ... راه حل پیدا میکنند و سوسیالیسم پاسخ آن نیست. نادانی یک مسله هست و خود را به نادانی زدن مسله ای دیگر. سعی نکنید که راه حل دوم را برگزینید. بزرگان اقتصاد سرمایه داری به گل نشسته اند و حیران. اگر راه حلی دارید کمکشان کنید که مدیون شما خواهند بود. موفق باشید
۴۵٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨۷       

    از : نادر نادریانفر

عنوان : پاسخی به جمشید و حسین
ابتدا میخواهم از مسولین سایت اخبار امروز تشکر کنم که اجازه میدهد هرکسی (از جمله شخص من) مطلبی بنویسد حتی اگر در تضاد با سیاست و راه و روش آنها باشد. جنابان جمشید و حسین قبول کنید شماهم دچار همان مشگلی هستید که همفکر شما خانم محبوبه هست، نا آکاهی از رویداد ها و مسایل و در افشانی در مورد آنها. بگذارید به ردیف بنویسم تا شاید مسایل بهتر درک شود. ۱. احترام به عقاید دیگران و دمکراسی خیابان یکطرفه نیست که رژیم های مجبوب شما: پهلوی و جمهوری اسلامی با آزادی کامل در آن جولان دهد، شکنجه و زندان و اعدام کند و بقیه همانند شاه الهی یا حزب اللهی مسخ شده ناظر آن باشند. این سیاست قبول دمکراسی یکطرفه را اکثریت و حزب توده پذیرفتند و تاوان آن را بسیار سنگین پرداختند. چپ آگاه این دمکراسی یکطرفه را از بیخ بن مردود میشمارد. اگر شما چناب چمشید و حسین و رژیم های جنایتکار مورد قبول شما، کوچکترین حقی را برای ما قایل نیستید و مادام ما را به مسلخ میبرید، ما {چپ واقعی که تنها منافع طبقه تحت استثمار را در نظر دارد و بس) هم مقابله به مثل میکنیم. منتها ما بر خلاف شما با وحشیگری و جنایت میانه ای نداریم و با اندیشه مان که شما ها بسیار از آن هراس دارید، بنیان حکومت ظالمانه شما ها را از خشک میکنیم. البته هر آن زمانی که قصد نابودی ما را دارید به مقابله بر میخیزیم. ۲. در سیاهکل که عمله و اکره های شاه با تمام قوا همراه با مشاوران آمریکایی خود با بمباران هوایی و توپ و تانگ بجنگ ۱۳ نفر از رفقایمان آمدند که نشانی از زبونی و حقارت شما و آنها داشت، هیچ "پاسبانی" گشته نشد و اگر اندک سوادی داشتید، میدانستید که در دهات و بخش ها، "ژاندارم" خدمت میکند نه پاسبان، این چنین بی پایه و بیهوده نمینوشتید. کسانی از دشمن که در سیاهکل تلف شدند، مزدورانی جنایتکاری بیش نبودند و تنها مزدوران و جنایتکاران پهلوی و اسلامی برای آنها اشک میریزند. ۳. جالب است که نیروهای اهریمنی پهلوی و اسلامی جبهه مشترک ارتجاعی خود را دارند بازسازی میکنند و بجنگ چپ ها آماده شده اند. زهی حماقت، اگر بیش از ۸۰ سال موفق به نابودی چپ نشدید، هیچگاه نخواهید شد. اگر چه تجربه مخصوص انسان های آکاه است و بس.۴. چپ واقعی هرگز به خمینی و نیروهای اهریمنی و وحشی اش پاسخ مثبت نداد و بهمین سبب هزاران هزار جان زلال آنها به ذبح اسلامی کشیده شدند. چپ واقعی با گردنی افراشته در تمامی تاریخ ایران زیست کرده و خواهد کرد و مدیون هیچ کس و جماعتی نیست. شما آزادید که باز ندانسته به پاسخگویی برآید ولی من وقتی برای بطالت ندارم و این آخرین پاسخ من است
۴۵۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨۷       

    از : سطحی

عنوان : گیریم که نظام سرمایه داری فروپاشد چه کسی گفته که جانشینش نظام نا کار آمد و فروپاشیده کمونیستی خواهد بود ؟
چپ در برج عاج نشسته ایران یعنی همان چپ کلیشه ای یعنی همان چپی که گاهی شعارگونه و گاهی با پز اولترا روشنفکری جولان می دهد که همه چیز و همه کس و هر گونه حرکتی که از آنها ( چپ کلیشه ای - شعاری) نیست باطل است و رو به نابودی و حتما سرش به ملاها بند است یا ساواک شاهنشاهی روز و شب بر طبل توخالی کمونیسم تخیلی و معجزه هایش (که هرگز اتفاق نیفتاده چون ۷۰ سال کافی نبوده تا نشان دهد چه شعبده هایی در کیسه دارد که مردم اوکراین و چک و مجار و لهستان و افغانستان گوشه اش را هم ندیده اند) می کوبد . در عوض پیروزی شگرف سیاه پوستان در امریکا را روزانه با ده ها مقاله به سخره می گیرد که اگر اوباما راست می گوید ظرف ۴ سال آینده سرمایه داری را نابود و نظام مقدس مارکسیستی را در امریکا برقرار سازد و ادبیاتش راهم از ادبیات لیبرال و فرهیخته به ادبیات همیشه پیروز و هتاک مارکسیستی روس زده تغییر دهد تا معلوم شود که خواهان تغییر است۰
اما کوچکترین اثری حتی خبری در هیچ وبسایت متعلق به اینها نمی بینی که حادثه بزرگی که در کعبه آمالشان روسیه توسط پوتین در حال شکل گیری است (یعنی دستکاری قانون اساسی روسیه برای بازگرداندن قدرت به پوتین و بعدا مادامالعمر کردن آن ) اشاره ای داشته باشد۰ همینطور خبر کشته شدن نظامیان شاغل در زیردریائی اتمی روسیه و رسوایی ناشی از عملکرد اشتباه و مسخره سیستم حفاظتی آن که باعث خفه شدن این پرسنل گردیده کاملا سانسور می شود ولی کوچکترین اخبار پستوهای سرمایه داری بزرگنمایی میشود۰
هیچ کس به این سوال جواب نمی دهد که چرا دلار آمریکایی دارد سربالا میرود؟
چرا وزیر اقتصاد و بازرگانی هند اینقدر نگران نوسانات بازار سرمایه است ؟
چرا رئیس جمهور چین در برنامه فرید ذکریا در سی ان ان ظاهر می شود و اظهار نگرانی شدید می کند نسبت به تاثیر عظیم این نوسانات بر اقتصاد چین ؟
چرا اقتصاد نفتی روسیه با نفت ۶۰ دلار به اذعان همان معجزه گران روسی وارد بحران شده است ؟
چرا ج ا به دست و پا افتاده و محمود به اوباما پیام تبریک می فرستد ( در حالیکه در زمان بازرگان یک ملاقات سیاسی بین او و برژینسکی توسط شما چپ ها و هم پیمان سنتی تان خط امام منجر به سقوط دولت او گردید۰)
همه میدانند که یک رکود و یک بحران بزرگ در نظام سرمایه داری بوجود آمده اما فقط کودکان کمونیسم شکست خورده روسی از آن تعبیر فروپاشی نظام سرمایه را دارند و بیهوده آنرا با پیش بینی غلط پیامبرشان مارکس پیوند میزنند۰
فردا که این سرمایه داران از این بحران بیرون آمدند آنوقت شما چپ های پر مدعا چه داستانی سر هم خواهید کرد ؟
گیریم که نظام سرمایه داری فروپاشد چه کسی گفته که جانشینش نظام نا کار آمد و فروپاشیده کمونیستی خواهد بود ؟
۴۵۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨۷       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست