از : حمید محوی
عنوان : پاسخ به رویا از تهران
رویا ی گرامی بخاطر حادثه ای که برای خواهرتان اتفاق افتاده خیلی متأسفم. چنین رفتارهای خشونت آمیزی مطمئنا نشان از حکمت و قدرت نیست.
در مورد جنگ جهانی دوّم مطالبی نوشته بودی و آن را به عنوان شاهد و الگویی برای مناسبات «اپوزیسیون» با کشورهای دیگر (که عمدتا به امپریالیسم جمعی تعلق دارند) معرفی کرده بودی.
رویای گرامی تو واقعا در رویا غرق شده ای، آمریکا برای آزادی اروپا فداکاری نکرد. در جنگ جهانی دوّم آمریکا زمانی وارد معرکه شد که تقریبا چیزی از ارتش نازی باقی نمانده بود، و اساس جنگ هم بخاطر آزادی نبود بلکه دعوا بر سر تقسیم جهان بود که نمی خواستند با مدرن ترین کشور دنیا - یعنی آلمان - تقسیم کنند.
و از این گذشته حتی اگر نظریهی ترا هم بپذیریم، یعنی اگر بپذیریم که آمریکا برای آزادی اروپا به فرانسه لشکر کشی کرد، برای این بود که بقیهی دنیا را تحت سلطهی خود بگیرد، و کمی بعد دو بمب اتمی روی ژاپن پرتاب کرد و چندین شهر دیگر ژاپن را با میلیون ها بمب درو کرد که هیچ کدام توجیه نظامی نداشتند، چون که تسلیم شدن ژاپن موضوعی بود که به هفته نمی کشید.
و این را هم یادآوری کنم که فرانسوی ها دل خوشی از انگلیسی ها ندارند، چون که می گویند انگلیسی ها در همان بلبشوی جنگ برخی از بنادر فرانسوی را به بهانهی مبارزه با ارتش بمباران کردند، در حالی که علت اصلی این بود که زیر ساخت های اقتصادی فرانسه نابود کنند که توان رقابت با انگلیس را نداشته باشد.
البته منطق تو در رابطه با اپوزیسیون و کمک های خارجی ظاهرا درست است، ولی موضوع این جاست که چنین مراوداتی ماهیتا سیاسی و طبقاتی ست. اروپا و آمریکا به طبقهی بورژوازی کمپرادور، یعنی معامله گر کمک می کند، یعنی همین طبقه ای که در ایران نیز در حکومت است.
البته من آدم سیاسی نیستم، من از طریق تحلیل آثار فرهنگی و هنری تولید شده توسط اپوزیسیون ایران در اروپا به این نتیجه رسیده ام که پیشگامان ایران به طور عاجل باید جهت مبارزه با چنین اپوزیسیونی اقدام کنند. از دیدگاه من مبارزه با اپوزیسیون وابسته به امپریالیسم جهانی، ضروری تر از مبارزه فوری با حکومت مذهبی ست. البته افراد پیشگام به محض اینکه دست به مبارزه می زنند، فورا به ماهیت یگانهی اپوزیسیون و جمهوری اسلامی پی می برند.
جهت راهنمایی بیشتر نقطهی مشترک هر دو حذف فرد (حذف سوژه) است.
متأسفانه سیاست های امپریالیستی مانع از این شده است که اپوزیسیون معتبری در خارج از کشور تشکیل شود. مشکل این جاست.
۵۴۷۲ - تاریخ انتشار : ۵ دی ۱٣٨۷
|
از : رویا از تهران
عنوان : به آقای مهندس
آقای مهندس لطفا خودتان را در آینه نبینید، چرا شما به ملت ایران توهین می کنید. شما خودتان برای این مردم وبا زده ی اسلام زده چه کرده اید؟ اینا سرشان زیر ساطور علی و محمد و خامنه ای و لاجوردی و رجوی بوده و هست، بیایید شما که از سر درد این چنین سیلی بصورت خود می زنید کاری بکنید. هفته ی گذشته گشت ارشاد که مردم آنرا گشت گشتاپو می نامند خواهر مرا در میدان ونک کتک زده اند و تا ساعت پنج صبح با خود برده اند. شما همه اپوزیسیون را وابسته می دانید، ولی شما یک چیز را از یاد برده اید و آن اینکه امروز کره ی زمین کوچک شده و همه به هم ربط دارند، اگر کسی کمکی را از کسی دریافت می کند این وابستگی انسانی ما خاکیان است. در تمامی ادوار تمامی اپوزیسیون کشورهای اشغالی از کمک کشورهای دیگر برخوردار بوده و هستند، در جنگ دوم جهانی آمریکا به اروپا کمک های شایانی کرد، سربازان آمریکایی جانشان را فدای آزادی اروپا کردند. حالا شما بگویید که این اروپاییان وابسته بوده و هستند. آری البته که همه ما سکنه ی این کره ی زمین به هم وابسته ایم. شما فقط فکرش را بکنید که این عراق پس از صدام توانسته بود سرنگونی صدام را اداره کند، یا افغانستان توانسته بود سرنگونی طالبان را اداره کند، شما همه گناهان را بگردن آمریکا نیندازید. برادر آمریکا آمد آلمان و فرانسه و را نجات داد ولی فرانسه و آلمان آیا آن کردند که افغانستان و عراق با خودشان و با دیگران می کنند!؟
۵۴٣۱ - تاریخ انتشار : ۴ دی ۱٣٨۷
|
از : مهندس جواد ولدان
عنوان : کدام حکومت؟
ایران شایستهء حکومت بهتر از این نیست! زمانی که اکثریت نادن و اقلیت خائن است، بهتر از این نخواهید یافت! کدام حکومت بهتر است؟ آنها که از هفتاد میلیون آمریکا تغذیه می کنند، کدام اپوزیسیون، رادیو فردا و بی بی سی و سلطنت طلبان، ببخشید مشروطه خواهان؟
هفتاد میلیون گاو لال شایستگی بهتر از این را ندارد!
۵۴۲۷ - تاریخ انتشار : ۴ دی ۱٣٨۷
|
از : حمید محوی
عنوان : حکومتی بهتر ولی نه شماها
البته ایران شایستهی حکومت بهتری ست. تنها امیدوارم که شما ها را بجای آن به ایرانیان تحمیل نکنند.
درضمن اگر از اسرار مگو نیست ، به ما بگویید بودجه هایتان را از کجا می آورید؟ اروپا؟ آمریکا؟ شیخ های میلیاردر کویتی؟ سازمان ملل متحد؟ برای کی کار می کنید؟ و یا اینکه شما هم مثل روزنامه نگاران رادیو بین المللی فرانسه بخش فارسی، افراد خیر خواه و مبارز و مستقلی هستید؟
یکی دو نفر از شما ها باید به آرمان شما خیانت کند و واقعیت را از درون سازمان بگوید. پول از کجا می آورید؟ امکانات سازمانی را چه محافلی برای شما تأمین می کنند؟
۵۴۱۹ - تاریخ انتشار : ۴ دی ۱٣٨۷
|
از : صااح صاحبی
عنوان : آقای مستشار واقعا اشتباه می کند
دوستان ارجمند ! بخاطر حرمت فرد فرد ایرانیان که در سراسر جهان ، علیرغم میل خود ، آواره شده اند و بخاطر فرد فرد هموطنان خود که تحت نابخرد ترین جریان قرون وسطایی که در داخل ایران در سخت ترین شرائط زندگی می کنند. بدون توجه به اندیشه و آئین مردم عزیز ، فقط برای احترام به بیانیه حقوق بشر ، حاضرم در هر کشور و یا شهری که آقای ناصر مستشار مایل ست، بخرج خود ، حاضر شوم و به ایشان و سایر هموطنان نشان دهم که من آقای « تقوائی » نیستم . البته نمیدانم چرا آقای مستشار میخواهد هویت مرا به آقای تقوائی حواله کند .
واقعا تاثر انگیز ست که آدم براحتی دروغ بگوید . نویسنده ی این سطور پیشقدم میشود که یک بار برای همیشه بر این عمل زشت نقطه بگذارد.
من دوستان سرشناس بسیاری دارم که آقای مستشار آنها را می شناسد و حتما در باره من در مکان مورد نظر آقای مستشار شهادت خواهند داد. نیازی به هیچ دادگاهی هم نیست. اعم از اینکه آقای مستشار پیشنهاد مرا بپذیرد یا نه ، باید تاسف خوزد که در دنیای «مجازی» اینتر نت
انسان باید چقدر « ذهنی گرا» باشد که در باره ی دیگران چنین قضاوت کند . من تا بحال أقای تقوائی را ندیده ام ، امیدوارم که ایشان هم به سهم خود آقای مستشار را از خواب غفلت بیدار کنند.
۵٣۹۴ - تاریخ انتشار : ۴ دی ۱٣٨۷
|
از : محبوبه ژ از کرج
عنوان : چرا این آقای محترم مستشار پرده دری یا پدر دری نمایی می کنند!
آقای محترم افشای نام واقعی مردم از آن خط قرمز هایی ست که انسانیت و شرافت حکم می کند که به آن دست نیازیم. حال حرف شما در این افشاگری درست باشد یا نه کار سرکار کاری هیتسریک و جنون آمیز است. خصوصا که ما با یک گروه آدمخوار در ایران طرفیم : ولایت مطلقه ی فقیه! می فهمید یعنی چه! خدا به شما آقایان رحم کند! امیدوارم بهتان بر نخورد.
۵٣۹٣ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣٨۷
|
از : صالح صاحبی
عنوان : پند زمانه
اگر ممکن ست یکی لطف کند و زحمت بکشد و برای دوستان بنویسد که معنی کامنت/اظهار نظر چیست . آیا در باره ی اخبار ، تسلیت ، اعلامیه و هرچیز که در این سایت نوشته میشود می توان اطهار نظر کرد و خیلی موارد صاحب / صاحبان خبر یا تسلیت یا اعلا میه و یا هر مورد دیگر، روحشان از کامنت ها باخبر نمی شود .
مهم تر ازهمه آیا کامنت باید از خود مطلب اصلی بلند تر باشد ؟ خلاصه فکر می کنم ما از «وسایل» عموما درست استقاده نمی کنیم . جالب سیت که بسیاری از سایت ها پنجره کامنتدونی را « جرز» گرفتند یا اینکه آنرا بسیار مفید و بدون سانسور کنترل و هدایت می نمایند. در تمام روزنامه های بزرگ هم همینطور ست . مصالح مردم را نباید به خاطر یک عده اگوئیست مثل مستشار که به «همه» گیر میدهد و از «همه» میخواهد که متحد شوند.
۵٣٨۲ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣٨۷
|
از : ناصر مستشار
عنوان : تنها ترین راه باقی مانده برای فائق آمدن علیه رژیم اسلامی تحریم انتخابات و منزوی نمودن رژیم اسلامی است ،امروز این خود رژیم هست که سرنگونی خود را به نیروهای سیاسی تحمیل می کند.شاه نیز همین خطا ها را کرد و عاقبت سرنگون شد .اتحاد فراگیر علیه رژیم تا مرحله سرن
دولت نهم به ریاست محمود احمد نژاد تحت حمایت های بی دریغ ولی فقیه با شعار های دروغین مهروزی روی کار آمد و از همان روز نخست همه پیشینیان خود را در بوجود آوردن حکومت فاجعه بار اسلامی به زیر سئوال برده اند تا نظریات ماجراجویانه خود را این بار در لباس دیگری با قرائتی دیگر از اسلام در همه عرصه به اثبات برسا نند. دولت های جمهوری اسلامی در ۳۰ ساله گذشته تاکنون به جزء نابودی شالوده های اصلی کشور به موفقیت دیگری دست نیافته اند.فرق دولت احمدی نژاد در مقایسه با حکومت های فاشیستی کلاسیک در این نهفته است که دولت فاشیستی آلمان توانست اقتصاد ورشکسته آلمان را که از جنگ جهانی اول به جای مانده بود را در مدت کوتاه هشت سال آنچنان نجات دهد که باردیگر آلمان هیتلری بتواند در سطح اروپا و جهان عرض اندام نماید.اما دولت احمدی نژاد به نوعی از عقب مانده ترین حکومت های فاشیستی جهان تعلق دارد که به سبب تعلقات ماوراء ارتجاعی و اسلامی بیشتر در عقبگرد مهارت داشته است تا پیشرفت اقتصاد فاشیستی!
در حکومت اسلامی بیشتر نهاد های دولتی را نظامیان مطیع رهبر قبضه کرده اند و از جهان بینی خاصی برخوردارند و هیچگاه حاضر نمی شوند تا ذره ائی از مواضع سخت گیرانه و ماجراجویانه خود کوتاه بیایند. نیروهای نظامی در دولت اسلامی بعنوان صاحبان قدرت در قوه مجریه ودر مجلس شورای اسلامی که مرکز تصویب لوایح دولتی می باشد مستقر گشته اند واز پشتیبانی بیت رهبری و شورای نگهبان و قوه قضائیه برخوردار می باشند. شورای نگهبان به کمک دیگر نیروهای نظارتی آنچنان بر مصوبات اسلامی به نفع ولایت فقیه اشراف دارد که هرگز نخواهند گذاشت تا یک سوزن در محموله یک شتر پراز کاه اجازه عبوراز طریق آنها بگیرد.در روزهای اخیر نیروهای دولتی و نظامی در بیشترین حملات لفظی خود به اصلاح طلبان بسر برده اند و آنها را تا سرحد منافق و ضد انقلابی و عامل بیگانه خطاب کرده اند ،سئوال اساسی در اینجاست که نیروهای اصلاح طلب در صورت کسب مقام ریاست جمهوری که تنها بعنوان تدارک چی خواهند ـ چگونه با این نیروها همکاری خواهند. تهد ید ها ی اقتدار گرایان گاهی اوقات به هتک حرمت اصلاح طلبان نیز کشانده شده است.اخیر کیهان تهران که سیاست گذاراصلی دولت نهم محسوب می شود به اکثر غیر خود ها اتهام رابطه با امریکا وارد آورده است. همانطور که در بالا یاد آوری شد حلقه خود های حاکمیت تمامیت گرا تنگ تر می شود و هر روز یکی از نیروهای اولیه و بنیانگذار جمهوری اسلامی به بیرون از دایره وفا داران حکومتی پرتاپ می شود و بسرعت همه آنها غیر خودی محسوب می گردند. اینک سئوال های اسا سی ما با توجه به شرائطی که حاکمیت بوجود آورده است و به اختصار یاد شد : چگونه اصلاح طلبان می خواهند به وعده های خود به مردم ایران وفادار بمانند؟آیا براستی اصلاح طلبان غم مردم و ایران را در سر دارند یا برای نجات نظامی تلاش می ورزند که روزگاری خود بر سرکار آورده اند و دوباره می خواهند سکان آنرا بدست بگیرند؟
ـ آقای محمد خاتمی رئیس جمهور ناموفق دوره هشت ساله اصلاح طلبی می گوید هنوز می توان مملکت را نجات داد ،بنابراین از گفته ایشان می تواند نتیجه گرفت که مملکت در حا ل فروپاشی است وباید نجات داده شوداما ایشان توضیح نمی دهند کدام عوامل باعث نابودی کشور شده است؟
ـ با علم به این که سا ل ۲۰۰۹ میلادی ـ بحرانی ترین وضعیف ترین دوره رونق اقتصادی را درجهان بعد از پایان جنگ جهانی دوم خواهیم داشت و کشور های صنعتی برای خرید نفت بعنوان عامل اصلی حیات اقتصاد ایران هیچ رغبتی نشان نخواهند داد ،اما اصلاح طلبان با کدام معجزه و سیستمی می خواهند اقتصاد ویران ایران را شکوفا نمایند؟
ـ اصلاح طلبان که از فاجعه اقتصادی بوجود آمده در کشور سخن می گویند وپائین آمدن قیمت نفت رامضاعف بر گسترش همه آن فجایع ارزیابی می نمایند ،اگر از جانب اقتدار گریان اجازه بیابند و خود را به قدرت برسانند ـ چگونه خواهند توانست برهمه خرابی ها پیروز گردند؟مگر در مدت هشت ساله صدرات آنها توانستند در غیبت سازماندهی گسترده اقتدار گرایان نسبت به وضع کنونی کارهای مهمی را برای سعادت مردم پیش ببرند.
ـ چرا اصلاح طلبان به مردم توضیح نمی دهند در صورت کسب کرسی ریاست جمهوری هیچ اختیاری برای تغییرات اسا سی امرای نظامی و امنیتی ندارند ،بلکه همه این اختیارات طبق قانون اسا سی به عهده ولی فقیه می باشد و رهبر در هشت سال دولت مداری آنها دائما برعلیه آنها توطئه نمود و اینرا نیز همگان بخوبی میدانند که قانون و قدرت بدون نیروی نظامی کاملا بی ارزش است.
ـ چرا اصلاح طلبان به عمق فاجعه ائی که دولت نهم در عرصه کسب تجهیزات و تسلیخات اتمی ببار آورده است به مردم نمی گویند که هیچ عاملی به جزء تعلیق کامل غنی سازی اورانیوم باعث حل بحران بوجود آمده نمی با شد، این در حالیست که بیت رهبری تا تمام سطوح نظامی ـ خود را آماده ساخته اند تا عضویت خود را بعنوان دارندگان سلاح اتمی در جهان اعلام نمایند تا تمام منطقه را به زیر سیطره خود ببرند.
ـ چرا تاکنون اصلاح طلبان برای اعتراض به همه بی قانونی ها از جانب اقتدار گرایان در همراهی بامردم، حتی برای یکبار برای نجات مردم وکشوربطور جدی از اهرم تحریم استفاده نبرده اند وباردیگر می خواهند مردم را بدروغ برای نجاتشان از دست اهریمن صفتان به زیر عبای رهبری ببرند.
در خاتمه باردیگر باید گفت: چرا اصلاح طلبان حکومتی، همه حقایق را به مرد م ایران نمی گویند؟
۵٣۷٨ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣٨۷
|
از : ناصر اسدی
عنوان : مشزوطه خواهی و شاهدوستی با هم جور در نمی آید !
دوست عزیز - خبرنگاری از تهران- هرگز بر ببخش اگر خدای ناکرده باعث آزردگی خاطر شدم . کیست نداند که بخشی از مردم شاهدوست بودند و هستند - از حکومت دیکتاتوری شاه این آقایان تولید شد و باز تولید این زمینه ی وحشتنتاکتر از زمان شاه معلوم نیست که با این همه جنایات و فساد چه شود. اما شاهدوست بودن یک موضوع ست و مشروطه خواه بودن یک موضوع دیگر ست . من هنوز این را نفهمیدم که مردم فقط یخاطر نوستالژی این ها را با زژیم شاه مقایسه می کنند و افسوس گذشته را میخورند یا نه خواهان تشکیل یک مجلس موسسان هستند تا قانون اساسی جدید و شکل مناسب حکومتی را انتخاب کنند اینکه بد نیست ( جمهوری / پادشاهی )
۵٣۷۶ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣٨۷
|
از : خبرنگاری از تهران
عنوان : واقعیت چیست؟ آقای اسدی
متاسفانه حرف آقای اسدی تا اندازه ای درست است. یعنی آنچه از میان مطبوعات و رادیو تلویزیون و اصلاحطلب و اپوزیسیون ساطع می شود آنچیزی نیست که من نوشته ام. و متاسفانه! زیرا شاید همه ی درد مردم ندیدن اینهمه است توسط قلم بدستان و روشنفکران برون و بیرون مرزهای کشور و جامعه. باید گفت که مردم کوچه و بازار تا چندی پیش به نوعی خجالتی رودربایستی و قبح داشتند که بگویند مشروطه طلبند، آخر یا خودشان و یا پدر و مادرشان در خیابانهای تهران مرگ بر شاه و زنده باد خمینی و استقلای آزادی = جمهوری اسلامی گفته بودند، و حالا گفتن اینکه مشروطه خواهند و طرفدار نظام پادشاهی براشان تف سربالا بود. اما متاسفانه امروز این قبح و زشتی که خصوصا با سرمایه گذاری عظیم رژیم اسلامی صورت گرفت از بین رفته و ته مانده ی آن نیز روز بروز بیشتر از بین می رود. و باز هم متاسفانه بخاطر عدم وجود رفرنس و الترناتیو و حتا مرجع مقایسه حکومت شاه و عکسهای آن و خاطرات آن روزگار همچون خواب و رویا روح و روان ایرانی را پر کرده است. بنا بر این بهتر است بجای طنز و یا تمسخر نوشته ی من آنرا جدی بگیرید. لازم است همچنین کسی را که مثل شما فکر نمی کند را نترسانید و صدای او را خاموش نکنید. من متاسفانه در منزلم اینترنت ندارم و از محل کارم می نویسم بنا بر این خیلی تند و گاهی با غلط املایی و انشایی می نویسم . مرا ببخشید.
۵٣۷۴ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣٨۷
|