یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نئوکان ها کاخ سفید را ترک کردند

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : شرمسار

عنوان : آبی پاک بر اینهمه نجاست
عبدالظلم از دارالاسلام تهران پاک با نوشته ات آبی پاک بر اینهمه نجاست ریخته ای . خوب نوشته ای اما در نا امیدی هم بسی امید است. جانت سلامت.
۶۴۷٣ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۷       

    از : محسن کوشا

عنوان : موضوع را جدی تر بگیریم
فعلا باید خوشحال باشیم که خطر ار بیخ گوش مردم ایران رد شد. چون قرار بود مادام هیلاری کلینتون اولین رئیس جمهور زن آمریکا بشود. حتما بخاطر احمدی نژاد بلائی سر مردم میاورد.
الان هم خطر هنوز رفع نشده چون مادام کلینتون وزیر خارجه ی انتصابی باراک اوباما ست .
هیلاری کلینتون، در ایام کارزار انتخاباتی خود، در یک برنامه ی تلویزیون «اِی بی سی» به نام «صبح به خیر، آمریکا» چنین گفت است:
«من می خواهم که ایرانی ها این را بدانند. اگر من رییس جمهوری شوم [در صورت عدم توجه به خواست های ما ـ م ] ما به ایران حمله می کنیم. و من می خواهم به ایرانی ها بفهمانم که باید با دقت بسیار به جامعه ی خود نگاه کنند. زیرا برنامه ی اتمی آن ها در هر مرحله یی از رشد خود باشد، احتمال این هست که آن ها در ده سال آینده، امکان یک حمله ی احمقانه به اسراییل را مورد بررسی قرار دهند.» [«استدلال» این خانم، طبعاً بسیار «محکم» است و جای کوچکترین اعتراضی وجود ندارد؛ و معترضین قطعاً سوء نیت دارند ـ م] ما، آنچنان موقعیت و توانی داریم که آن ها را به طور کامل، و به تمامی، از عالم هستی بزداییم.
Obliterate کلمه یی است که خانم کلینتون در مورد محو ونابود کردن ایران و مردمان و جغرافیای آن به کار برده است:
« هیلاری کلینتون : صهیونیست های آمریکا! به من رأی بدهید تا ایران را از تاریخ و جغرافیا حذف کنم»

چند ماه پیش بود ، یادتان میاید؟
میتوانید به آدرس زیر سر بزنید.
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar۰۷/clinton-iran.html
۶۴۶٨ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۷       

    از : آیا بهتر نبود۰۰۰

عنوان : آیا بهتر نبود این قسمت را تیتر می کردید که نشان از بازگشت بلوغ سیاسی ونگرش نو به جهان در کاخ سفید دارد؟ تا کی چونان چپ های سنتی و فناتیک منفی و خواهان نابودی رقیب در یک شب گزارش می کنید؟
ما ملتی از مسیحیان و مسلمانان، یهودیان – و نا باوران هستیم. ما از زبان و فرهنگی، که از گوشه و کنار این زمین آمده است شکل می‌گیریم، و از آنجا که ما طعم تلخ جنگ داخلی و جدایی نژادی را چشیده‌ایم، و از آن فصل تاریک نیرومندتر و متحدتر بیرون آمده ایم، نمی‌توانیم باور کنیم که نفرت‌های کهنه روزی تمام خواهد شد، خطوط قبیله‌ای به زودی پاک خواهد شد، و در حالی که جهان کوچکتر می‌شود، انسانیت مشترک ما خودش را آشکار خواهد ساخت، و آمریکا باید نقش خود را در طلوع عصر جدید صلح ایفا کند.
۶۴۶٣ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۷       

    از : رضوان مزینی

عنوان : چرا ما یک قانون اساسی منسجم و پایدار نداریم
دوستان ارجمند!

دیروز اوباما ادای سوگند کرد و قول داد که "قانون اساسی ایالات متحده را حفظ و از آن دفاع کند."

قانون اساسی اساس دموکراسی و نگهبان آن ست ، تیول فردی هم نیست.

قانون اساسی« Constitution » آمریکا و تمام کشورهای آزاد ستون فقرات آن جوامع می باشد که در تمام طوفانهای طبیعی، سیاسی و نظامی ، شیرازه ی مملکت را از هم پاشیدن حفظ می کند. انتخابات گذشته ایالات متحده با تمام ابهاماتش برگزار شدو جرج دبلیو بوش با اختلاف کمی رقیبش ـ ال گور ـ را شکست داد.دنیا هم نظاره گر بود . جرج دبلیو بوش ۸ سال مداوم با اختیاراتی که قانون اساسی در اختیار رئیس جمهور قرار میدهد تا دیروز رسما و عملا رئیس حکومت و مسئول آنچه بر ایالات متحده و جهان رفت می باشد.رفتار مردم آمریکا نشان میدهد که در شدید ترین بحران اقتصادی از تغییر خرسند می باشند و امید بهبودی دارند..در بیش از سه دهه پیش نیکسون بخاطرافتضاح واترگیت طبق قانون اساسی ایالات متحده مجبور به استعفا شد.

اما ، ایران ما از فقدان قانون اساسی « Constitution » و جامعه مدنی همیشه رنج برده ست.متاسفانه حکومت های ایران «متخصص» نابود کردن دستاوردهای بشری برای تنظیم روابط اجتماعی بوده وهستند.

از قبل از جنبش مشروطه تدوین قانون اساسی مردمی آرزو بوده ست.
اصلا واژه ی «مشروطه» از « Constitution » الهام گرفته شد که همان قانون اساسی کشورهای دموکراسی می باشد.

حکومت های پهلوی ها چنان بی مهری به قانون اساسی روا داشتندکه در دوران انقلاب ۵۷ تظاهرات طرفداران قانون اساسی مورد «تمسخر» قرار گرفت.
طرفداری از قانون اساسی به طرفداری از شاه منفور تعبییر میشد.
اگر ما دارای قانون اساسی درستی بودیم با بحران ۵۷ به نحو بهتری برخورد میشد.

اگر اساس جامعه قائم به فرد نبود دچاراین همه کودتا و بحران نمی شدیم.


در ایران حکومت ها چنان غیرمسئولانه ، با ایده ها و عملکرد ها مخرب ارزش ها متعالی را نابود می نمایند که بر خلاف تمام دنیا جلوه می کند مثال های دیگر فراوان ست :

رضا شاه و محمد رضا شاه بلائی برسر « سلطنت» آوردند که مردم به کمتر از سرنگونی سلطنت رضایت ندادند.در حالیکه ملکه الیزابت و کاخ او بر سر جایش وجود دارد.

جمهوری اسلامی چنان ضربه ای به «جمهوری » زد که شاهدوست ها جان تازه گرفتند و ادعا میکنند حکومت پادشاهی بر جمهوری ارجحیت دارد.

به نظر من عمق فاجعه اینست که بعداز ۱۰۰ سال از جننش مشروطه هنوز از یک قانون اساسی در شان مردم میارز و پیش کسوت منطقه محروم می باشیم.

«قانون اساسی جمهوری اسلامی» سند معتبر نقض حقوق بشر در ایران ست و تا زمانیکه این «قانون اساسی» بر اساس تمام معیار های شناخته شده ی جهانی بکل تعویض و تدوین نشود در بر همین پاشنه خواهد چرخید که میچرخد.

به امید روزی که ما هم دارای قانون اساسی مردمی گردیم که احاد جامعه به آن افتخار نمایند.





را بار منفی بخود میگیرد که کار کردن را از تمام دنیا مشکل تر میناید. موضوعات قانون اساسی
۶۴۶۰ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۷       

    از : شاهرخ راه از کرمان

عنوان : دو شعاری که به وحدت ما منجر خواهد شد.
امروز شعار ایرانیها مرگ بر جمهوری اسلامی ست، و همراه آن زنده باد دموکراسی. این دو شعار می تواند برای ملت ایران نقطه اتحاد باشد. همین.
۶۴۵۶ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۷       

    از : دارا پیران

عنوان : از که بیاموزیم
بوش رفت واوبا آمد اما بدون خونریزی چرا که او تبار آفریقائی دارد.

یادم امد که ان مرد بی وطن وقتی به ایران امد شمشیر اسلام را از زیر عبای خود دراورد وبی دریغ هموطنان ما را گردن زد.

خطا نرویم واز اوبا مخالف امپریالیسم نسازیم.این قدرت آزادی و دمکراسی است که

توانائی رسیدن آفریقا تباری را به کاخ سفید ممکن میسازد.این انتخاب فقط از راه
دمکراسی امکان پذیر بود و حتی یک جنگ داخلی اجازه نمیداد اوباما به کاخ سفید برود.اتخاب اوباما هویت تازه ای به آفریقا دادوثمرات آن بیش از بیش به نفع دمکراسی است.
۶۴۵۵ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۷       

    از : نانوا از تهران

عنوان : کدام اپوزیسیون؟ آقای کارگر
من فکر می کنم باید به اصلاحطلبان رای داد. در رای گیری آینده اینان مجبورند کوتاه بیایند. درست است که درصد بزرگی از مردم منتظر سقوط این رژیمن ولی کورهبریتی که بتواند آنها را دور یک محور جمع کند؟ در ایران تاندانسهای مختلفی هست ولی هر کس ساز خودش را می زند، اصلاحطلبان خودی و غیر خودی دارند، مشروطه خواهان خودی و غیر خودی دارند، چپ ها ایران این تحفگان عصر حجر چپی که در سی سال پیش پنجاه سال از همه ی چپهای عالم عقب تر بودند در همان سال پنجاه و هفت باقی مانده اند آنها هم ساز خودشان را می زنند. بنا بر این با کدام وحدت با کدام مشارکت شما می خواهید این گردنه را به گرنه سقوط رژیم تبدیل کنید؟ شما چه آنها که در خارجند و چه آنها که در داخل به من نشان دهید که چپ و راست و هر آنکه و هر انچه طرفدار آزادی و دموکراسی بنشینند و با هم به توافق برسند؟ پرسش این است که در زمان آلمان هیتلری مگر چپ و راست رادیکال و لیبرال در تمامی کشورهای فرانسه و انگلیس و و... همه ی اروپا با هم متحد نشدند مگر حتا آمریکا ی «آمپریالیست» با شوری سوسیالیستی با هم برای در هم شکستن آلمان نازی با هم متحد نشدند؟ مگر در خود آلمان تمامی چپها و راستها با هم متحد نشدند تا ریشه ی نازیها را بکنند؟ حالا شما بیایید با چپ ها صحبت کنید براتان صد دلیل می آورند که راستها چنینند و چنان، به راست ها مراجعه کنید به شما می گویند این چپها بودند که با خمینی همدست شدند و ریشه همان دموکراسی آبکی را کندند و.... همه هم راست می گویند. ولی نتیجه گیریشان غلط است زیرا همه ، هر کس، هر گروه می تواند اشتباه کند باید بیاید بنشیند و از خودش انتقاد کند. ما تنها در یک صورت می توانیم این گردنه به قول نویسنده ی نظر را تبدیل به گردنه ی سرنگونی کنیم و آن نشستن دور یک میز است هم در ایران و هم در خارج و با هم اتفاق و اتحاد نظر کنیم و البته هر کس هم در خارج از این اتحاد فعالیت خودش را داشته باشد. همانطور که چپ ها و راست های اروپایی بعد از سرنگونی هیتلر همه با هم رقیب سیاسی شدند. بی اینکه هرگز دموکراسیشان را به خطر بیندازند.
۶۴۵۴ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۷       

    از : ج کارگر

عنوان : تحریم کنیم!
آنچه از مجموعه ی نوشتار انگلیسی زبان بر می آید اوباما و تیم متفکر او منتظرند ببینند چه درصدی از مردم ایران در انتخابات آینده ریاست حکومت اسلامی شرکت می کنند. دولت های دمکرات آمریکا بر عکس جمهوریخواهان با مسئله ی حقوق بشری و آزادی برخوردی فعال دارند. هلاری کلیتون و دمیس راس هر دو گفته اند وظعیت اقلیت ها دینی، آزادی های فردی در ایران به همان اندازه برای ما مهم است که تولیدات هسته ای ایران. بنا بر این داده که من در دو کلمه خلاصه کردم بر روشنفکران و نویسنده گان و گویندگان و سایتها ست که در تحریم فعال انتخابات بکوشند. این گردنه ی تاریخی باید تبدیل به گردنه ی سقوط این رژیم گردد. مردم نباید در دام خاتمی و موسوی و دیگر اصلاحطلبان بیفتند. انتخابات باید هر چه گسترده تر تحریم شود. نارصایتی مردم حد و مرزی نهدارد، اما تزویر و ریا و فریب و مکر ملایان هم بی حد و مرز است. افشاء کنیم این گروه را پیش از آنی که ایران را مصرف اسلام و قرآن و فلسطین کنن. تحریم کنیم.
۶۴۵۰ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست