پرسش های بارانی
-
ویدا فرهودی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : Guita
عنوان : Baran
ا درود و تشکر فراوان به قدرت بیان و توانایی قلم شما
به انتظار و همت باران و طبیعت دوباره عشق و درستی را میابیم.
چه ندای خوبی پر از مهر
شوم بی طاقت از حیرت، رسد بر کوچه چون گامت
چه معجونی است در جامت که جادو می کند هر دم؟!
بشوی ای آن که بتوانی، به غسلت جان انسانی
از او تا کینه بستانی، دگرگونه شود عالم
به امید روزهای روشن
۱۲۷٨۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : پریوش امینی
عنوان : بخشش باران
هزار آفرین به قلم توانایی که این خواسته زیبا را دارد :
"بشوی ای آن که بتوانی، به غسلت جان انسانی
از او تا کینه بستانی، دگرگونه شود عالم" !
باران بر مرغزار و شوره زار یکسان می بارد. در اولی گل و ریحان می روید و از دومی هیچ حاصلی بر نمی خیزد. اما بنازم بخشش و موهبت باران را که باز می بارد و به روی خود نمی آورد. خوشبختانه مقدار مرغزار به مراتب بیش از شوره زار است پس ببار ای بارانِ لطف و عطوفت ببار تا قلب انسان را بوستانی از دوستی و عشق سازی.
۱۲۷٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۲)
نظر شما
اصل مطلب
|