از : امیر /
عنوان : آقای بنی صدر یک شخصیت سیاسی قابل احترام است!
به اعتقاد من آقای بنی صدر از معدود شخصیت های سیاسی معاصر ماست که بر روی موضع اصولی و اصول مواضع خود ( عدم تمکین به زورگویان خارجی و داخلی )همیشه ایستاده و آلوده نیز نگشته است. قدر این خصوصیات را کسانی بیشتر میدانند که مثل ایشان با قدرت سروکار داشته اند و وسوسه " به هر قیمت در صحنه بودن" را درک میکنند.
ضمنا انسانی است با سواد و اهل دانش.
من به عنوان کسی که در طیف چپ ، در سال های آغازین انقلاب ، اهمیت ایستادگی وی در مقابل خودکامگی را درک نکرده بود و با برچسب "لیبرال"، به تضعیف و تخریب شخصیت و اهدافش می پرداخت ، اینک از او پوزش میطلبم ، به او درود میفرستم و برایش سلامتی آرزو دارم.
۱٣۲۵۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱٣٨٨
|
از : چوخ بیلمز
عنوان : فیروزه آری بنی صدر نه
مقالات فیروزه خانم خواندنی هستند اما نام بنی صدر همیشه یاد آن صحنه دست بوسی خمینی توسط پدر او "اندیشه قرن" را به یاد می آورد. امید است که فقط در نام یکی باشند زیرا که هنوز پدر ایشان "انقلاب اسلامی " انتشار می دهند که خود یک توهین بزرگ به مردم ایران است!
۱٣۲۲۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣٨٨
|
از : ساغری
عنوان : ارتباط بحث با تفکر مذهب زده
من با بنی صدر به خاطر این که با رجوی متحد شد مخالفم۰ اما ارتباط این بحث حجاب دخترش را با عدم شرکت در انتخابات نمی فهمم. مگر اینکه کسانی که این موضوع را این جا پیش کشیده اند طرفدار شرکت بیهوده مردم در انتخابات باشند و مثلا رای به اصلاح طلبان نماینده رژیم۰ گیر دادن به حجاب یک خانم هم نشان دهنده فکر مردسالارانه و مذهب زده گوینده است۰ حتی اگر ادعا کند چپی است و از اول مترقی بوده۰ ما که می دانیم که اینطور نبود۰ مگر چریک ها در خانه تیمی رفیقشان را نکشتند چون عاشق یک هم رزم مونث شده بود و انها از ترس همین تفکر مذهبی خرافی از بازتاب آن در جامعه سنتی می ترسیدند۰
چه فرقی این ها با بنی صدر دارند۰
۱٣۲۱۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣٨٨
|
از : خشایار رُخسانی
عنوان : دستِ شما درد نَکُند
با درود به بانوی گرامی فیروزه بنی صدر،
با سپاس از این نوشتار ِارزنده، زیبا و روان که نمونه-ی آشکاری از توانمندی ِغَلم ِشما در واکاویِ دُرستِ رویدادهایِ همبودگاهِ ایران و تلاش کامگاری (موفقی) در راستایِ هناییدن (تأثیر گذاشتن) بر آن میباشد. فرنودهای (دلیل های) بکار بُرده شده در این نوشتار برای برانگیزاندن ِسُهِش (حس) ایستادگی و پایورزیِ شهروندان در برابر خودکامگی به اندازه ای روشن و اُستوار هستند، که آدم هایِ فرهودجو (حقیقت جو) را به ستایش آن وامیدارد و کسانی را که از روی ساده دلی، ادامه-ی هَستی خود را در سازش با ساختار ِخودکامگی جُستجو میکنند به بازنگری در رفتار خود و اندیشیدن. نوشتار شما نُخُستین نوشته ایست که از بهر گیراییش، من آن را دو بار خواندم.
زنده و تندرست باشید
خشایار رخسانی
۱٣۲۱۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣٨٨
|
از : جمال
عنوان : یاد آوری به آقا مجید
با سلام ،آقا مجید ،شما اگر جویای حقیقت و پاسخ سئوال خود هستید اولا" لطف کرده مجددا مطالب خود را مرور کنید. در نوشته های خود ولو در پاسخ مطلبی خلاف نظر شما نوشته شده باشد خشونت را نمی بینید؟این برازنده انسانی که جویای حقیقت است نیست.دوم اینکه آقای بنی صدر بارها و بارها در مقالات متعدد و مصاحبه ها واز جمله در کتاب زن و زناشویی نظر خود را بطور مفصل در باره این سئوال شما ابراز داشته است، حال گناه او چیست که شما یا اهل مطالعه نیستید و یا با سانسور ، حال چه خود سانسوری و چه سانسور اعمال شده، از این امر آگاهی ندارید. برای دسترسی به این کتاب و مقالات میتوانید به سایت آقای بنی صدر مراجعه کنید .خانم فیروزه بنی صدر هم با عکسی که از خود،در کنار مقاله گذاشته اند پاسخ روشنی به سئوال شما در باره نظرشان در مورد حجاب داده اند و نیازی به توضیح بیشتر نیست . شاد و سربلند و آزاده باشید.
۱٣۱۹۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣٨٨
|
از : مجید
عنوان : پاسخ به نظر ۱۳۱۹۳ "وقتی توده ای حاشیه می رود"
آقای "وقتی توده ای حاشیه میرود"
یکبار دیگر از شما میخواهم که یک نامی برای خودتان انتخاب کنید. به مقدسات شما سوگند در صدد شناسائی شما در میان میلیونها میلیون طرفداران رئیس جمهور بنی صدر برنخواهیم آمد. البته بنده دیگر به دانستن نام شما نیازی ندارم چون دیگر وقت و حوصله آنرا ندارم که جواب این همه فلسفه بافی های شما را بدهم. شمائی که مشکلت کراوات زدن بازرگان و نزدن توده ای ها و یا پیراهن سفید مردی است که بار رنجی چنان گران را بر دوش دارد و مشکل ات اینست که آیا استریپ کلاب و لپ دنس در کشورهای کمونیستی آزاد است یا نه جائی که اخلاف بنی صدر امان و نان را از کارگران و خانواده آنها بریده اند.
آقای محترم آنچنان که از خاطرات اول انقلاب بیاد می آورید باید سن کمی نداشته باشید اما نمیدانم چرا مثل جوانان جویای نام بهر دری می زنید. در کمال احترام به شما تذکر دادم که املاء درست کلمه یخه، یقه میباشد. خودت و دوستانت ببینید که در همین یک مورد چه علم شنگه ای در نوشته ات براه انداخته ای و چند بار به طعنه سخن رانده ای.
بهرحال اوضاع در این جا خیلی خراب است و باید فکری برای خلاصی از این وضعیت و رژیمی کرد که آقای بنی صدر یکی از بانیان آن بودند. صد البته که دیگران هم از جمله سیاست های حزب توده هم در این مورد بی تقصیر نبوده اند. بهمین جهت به این بحث از طرف خودم خاتمه میدهم اما این سئوال اعم از اینکه بنده توده ای باشم یا نه بر جای خود باقی است: آقای بنی صدر و دخترشان نظرشان در مورد آزادی پوشش زنان (همه جا نه فقط در خانه) با توجه به دستورات و نصوص دینی که خود را بدان پایبند میدانند چیست ؟؟ آیا پاسخ به یک چنین سئوال ساده اینقدر سخت است ؟؟
۱٣۱۹۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣٨٨
|
از : وقتی توده ای حاشیه میرود
عنوان : اصل حرف من این است که بنی صدر اشعه موی زن را نگفت بلکه جوانی مطرح کرد و پاسخ بنی صدر در جهت عکس آن بود و شما حاشیه زدید به همه جا و این هم جواب حاشیه رویتان ۰
خانم بنی صدر دارد راجع به شرکت کردن یا نکردن در انتخابات صحبت می کند و نتایج آنرا بررسی موشکافانه می کند آنوقت شما مثل حزب اللهی ها پریده اید وسط و از او میپرسید حجابت چرا چنین و چنان است بعد یک دروغ تاریخی را دوباره مطرح می کنید که حزب توده ساخت تا از شکست در مقابل دعوت بنی صدر به بحث آزاد ( که از مارکسیسم روسی چیزی جز مضحکه باقی نگذاشت ) انتقام گرفته باشد۰ اگر شما واقعا معتقد به عدم دخالت پوشش در قضاوت در مورد افراد بودید هرگز از خانم بنی صدر سوال نمی کردید که چرا حجاب نداری و پدرت تئوری اشعه ایکس را بنیان گذاشته !
من از سبک قضاوت شما و برچسب زنی و پیش کشی مسائل بیربط و دروغ بافی و دستکاری تاریخ خصوصا این مورد متوجه شدم که شما توده ای هستید و قصدتان ترور شخصیت به سبک استالین برای از بین بردن اثر سخن گوینده است با تاختن و زیر سوال بردن شخصیت طرف۰
البته حق با شماست من در قضاوت عجله کردم چون حزب الله هم از همین روش استفاده می کند پس شما احتمال دارد حزب اللهی باشید چون مطلب مربوط به پدر را وسیله انتقام جویی از دختر قرار داده اید و حجاب خانم را که هنوز برای شما مسئله است پیش کشیده اید تا دهان حقیقت گویش را ببندید۰ پس اگر از خاندان شریعتمداری هستید از شما به خاطر تشخیص اشتباه معذرت می خواهم۰
اینکه فرموده اید هواداران چریک ها از طبقه متوسط بودند هم سوال برانگیز است چون معنی آن این است که چریک ها که در آن زمان چپ رادیکال بودند به جای کارگران مشتی بورژوا یا خورده بوژوا را دورشان جمع کرده بودند که برخلاف فرهنگ چپ پوشش غربی اکستریم داشتند۰ معنی آن عوامفریب بودن آنها یا رویزیونیست و ضد خلقی بودنشان می شود یعنی همان اتهامی که مخالفین ملاها به آنها میزنند وقتی از زنان با پوشش غیر مصوب ملاتاریا در تبلیغ هایشان برای انتخابات بهره می جویند۰
اما منظور بنده از ماجرای دانشگاه آریامهر تایید دخالت نوع پوشش در طرز تفکر یک فرد نبود بلکه صحبت از جو حاکم در آنزمان و نگرش مرد سالارانه آن جوان بود که آنچه خود داشت برای خانم ها عیب می دانست یعنی نمایش بدن خویش را ( که در جوامع پیشرفته غربی و نه کمونیستی برای مرد و زن تقریبا بدون تبعیض مجاز است- چون هنوز خانم ها سینه شان را در همه جا نمی توانند مثل مردها عریان کنند) بلا اشکال می دانست ولی موی سر خانم ها را پوشیده می خواست۰ جواب آقای بنی صدر هم که با خنده توام بود دلالت بر همین تناقض داشت۰
اینکه پوشش هر انسانی متاثر از نگرش او به هنجار های اجتماعی و حتی به فلسفه حیات و زندگی از دید اوست تردیدی نیست۰ مثلا نلسون ماندلا هرگز مثل سیاه های هوی متال لباس نخواهد پوشید و صدالبته آنها را برای انتخاب این پوشش زندانی نخواهد کرد۰ خانم گاندی هرگز چون بریتنی اسپیرز بدون لباس زیر در اینجا و آنجا ظاهر نخواهد شد۰ و البته بریتنی اسپیرز را دستگیر ویا تقبیح نخواهد کرد۰ مادام کوری هرگز با بدن برهنه مثل مورایا کری در انظار حاضر نمی شود و ۰۰۰
انیشتن دکمه های پیراهنش را تا روی ناف مثل الویس پریسلی باز نمی گذارد و ۰۰۰
چریک های فدایی همیشه اورکت می پوشیدند۰ هیچ توده ای کراوات نمیزد تا چه رسد به شلوار چسبان پوشیدن و دکمه ها را باز کردن و مو ها را رنگ کردن ۰
سبیل جزئی از هیبت رفقا بود به تاسی از هم سبیل های روسی ۰ حالا شما آمده ای دروغ سر هم می کنی که هواداران چریک ها آلامد بودند و لیبرال ها نه ؟
یک چریک به من نشان بده که سر و وضعش به اروپائیان شباهت داشت باز بودن یخه (ببخشید علامه دهخدا یقه )تا روی ناف و شلوار چسبان پیش کش ۰
بازرگان همواره کراوات میزد و عمویی پیراهن سفید کارگریش هنوز تغییر نکرده ۰
خانم بنی صدر نباید وقتش را تلف کسانی که نان به نرخ روز می خورند و تاریخ معاصر را هم استالینیستی و یا فقاهتی دستکاری می کنند بکند چون شما به جای حرف اصلی همیشه به حواشی بیربط میپردازید تا بحث را از روند اصلی خارج کنید
وبسایت هم مال شماست نظر بنده را مثل استالین یا شریعتمداری سانسور می کنید ولی جوابیه اش را که از خودتان است مینویسید۰
بنده را تهدید کردید که ممکن است بروید توده ای شوید ۰ توده ای هستید و خبر ندارید چون توده ای می اندیشید۰
خانم فیروزه بنی صدر و مادرشان در آنزمان که شما ریش می گذاشتید و با ملاها جیک و پیک داشتید (لطفا از علامه دهخدا معادل فارسی اش را بنویسید برای اظهار فضل خوب است )چادر چاقچور نداشتند و مورد غضب امثال شما بوده و هستند۰ بنی صدر ریش نداشت ۰ در خانه اش آزادی انتخاب پوشش بود۰ همسرش در سخنرانی او در روز زن در نازی آباد روی صحنه آمفی تئاتر روی صندلی نشسته بود بدون چادر (با مانتو روسری رنگی )و بنی صدر گفت نخستین رئیس این جمهوری در برابر عظمت زن سر تعظیم فرود می آورد و شما توده ای های بیشرم به او دروغ می بندید۰
چرا در مورد کد لباس در نظام های کمونیستی روسی و چینی و ۰۰۰ به مردم حقیقت را نمی گویید؟
آیا وجود استریپ کلاب و لپ دنس در نظام کمونیستی مجاز است ؟
کمونیست ها از ملاها بدترند در سخت گیری نسبت به فرهنگ غربی فقط در چادر با آنها اختلاف دارید۰
حالا که شرایط عوض شده و شعارهای خلقی به اندازه شعارهای آزادی سکس و هم جنس بازی خریدار ندارد شما هم لیبرال غربی شده اید
۱٣۱۹٣ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣٨٨
|
از : مجید
عنوان : پاسخ به نظر ۱۳۱۵۶ در سالن سخنرانی دانشگاه صنعتی آریامهر الی آخر
آقای "در سالن سخنرانی دانشگاه آریامهر که در جواب سئوال جوانی که"
با عرض معذرت علت اینکه شما را بدین نام خواندم این است که از گذاشتن نام خود حتی اگر مستعار باشد خودداری کرده اید. بعد از این برای راحتی مخاطبین رعایت فرمائید.
اما از این ها گذشته بقول سیمین خانم بهبهانی "عجب توتی تکاندی"!!
آقای در سالن دانشگاه صنعتی آریامهر...! یک یک کلمات و جملاتی که بکار برده اید جای نقد و پاسخ دارد امااگر بخواهم پاسخ همه مواردی را که به آن اشاره نموده اید بدهم باعث طولانی شدن مطلب خواهد شد. اما چاره ای نیست و نمیتوانم این همه اظهار لحیه را بدون جواب بگذارم. از ابتدای مطلب شما شروع میکنم:
۱- فرموده اید: "خانم بنی صدر به این توده ای ها جواب ندهید"
می پرسم: یک- چگونه از یک سئوال ساده در مورد آزادی پوشش زنان متوجه شدید که پرسنده توده ی است؟ دوم برفرض که بنده توده ای باشم چرا خانم بنی صدر نباید جواب به تشخیص شما توده ای ها را بدهد. اجازه بدهید جواب ما را بدهند تا روشن بشویم شاید از توده ای بودن و پرسش از دیگران دست کشیدیم. واقعا" که !
۲- فرموده اید: در جواب سئوال جوانی که "یخه (البته صحیح آن یقه است) پیراهنش تا نافش باز بود" و در مورد اشعه سئوال کرد
می پرسم: چرا از نظر شما و آقای بنی صدر در آن زمان باز بودن یخه (یا یقه) اشکال دارد و محتوای داخل لباس را عوض میکند. آیا شما در فرنگ و یا در ایران زندگی میکنید. اگر در فرنگ هستید که بسیار می بینید که جوان ها همه جور لباس را آزادانه انتخاب کرده و می پوشند و هیچکس هم مغز و فکر آنها را از نوع لباس و تعداد دکمه های باز و بسته آن نمی سنجد. و اگر هم در ایران زندگی میکنید که معلوم است هنوز هم طرفدار کنترل و صدور دستور برای بقه پیراهن جوانان هستید. هم چنان که آقای بنی صدر هم در پاسخ آن جوان یقه باز گفته بودند: "...همین پوشش شما هم پوشش زوراست ..."
بعد هم که ناگهان زده اید به صحرای کربلای توده ای ها استالینیست فلان فلان شده (که البته لباسهایشان یقه باز نبوده و فقط یک روسری از حجاب اسلامی کم داشته است) یا "در چین خانم ها مجبور بودند مویشان را هم دم اسبی ساده بیارایند"
فرموده اید: "چپی ها و هواداران آنها جوانان با پوشش غربی را لمپن و بازیجه غربی میدانستند و تمسخر میکردند در دانشگاه ها"
می پرسم: این چپی ها بودند که پوشش جوانان را مسخره میکردند یا شما که یقه باز یک دانشجوی پرسشگر هنوز هم بیادتان مانده است و به نوعی تقبیح گونه از آن یاد میکنید و میفرمائید که آقای بنی صدر هم آن را مورد ایراد قرار داد.
تا آنجا که من بیاد دارم بسیاری از هواداران فدائی از خانواده طبقه متوسط ایران بودند و پوششی نسبتا" و اغلب غربی داشتند و از همین جهت هم بخصوص در میتینگ های خود مورد ایراد و تمسخر و حتی حمله و ضرب و شتم مذهبی ها اعم از حزب اللهی و پشتیبانان لیبرال مسلک آنان قرار میگرفتند.
دوست گرامی بیائید کمی منصف و منطقی باشیم. با فحاشی و توده ای خواندن دیگران مشکلتان حل نمی شود. حالا اگر دوباره بنده را به توده ای استالینیستی و غیر متهم نکنید باید بگویم که جائی در خاطرات زنده یاد دکتر هوشنگ تیزابی میخواندم که گفته بود بخاطر دشمنی و بدگوئی بیش از حد پدر واطرافیانم از حزب توده و توده ای ها کنجکاو شدم که در مورد آن مطالعه کنم و دست آخر از فعالین جدی حزب شد و جان بر سر اینکار گذاشت. بنده هم به شما توصیه میکنم خیلی به حزب توده فحش ندهید و بی دلیل ما را توده ای نخوانید شاید کنجکاو شدیم و توده ای شدیم آنوقت گناهش نه به گردن استالین و غیره بلکه به حساب شما نوشته خواهد شد.
شادمان و موفق و منطقی باشید
مجید
۱٣۱۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣٨٨
|
از : مجید
عنوان : پاسخ به آقای Jalal m نظر ۱۳۱۴۳
آقای Jalal m گرامی
اول نظرم به خانم بنی صدر گفتم که مقاله را تا به آخر خواندم و به نظر ایشان هم احترام میگذارم. استدلالشان هم از زاویه ای که نگاه کرده اند درست است هرچند که از یک خارج نشین باشد و از نزدیک دستی برآتش نداشته باشد و در وسط این معرکه نباشد که بدان ما برای یک تنفس ساده هم چه باید بکشیم. اما نکته ای که من به آن اشاره کردم این نبود که معتقد باشم که "میتوان به جرم پدر دختر یا پسر را محکوم کرد" اولا" که اگر آقای بنی صدر در مورد احتمال وجود اشعه در موی زنان اظهار نظری کرده باشند خود این امر محکوم نیست که بخواهم خود ایشان یا از آن بدتر به سبک و سیاق رژیم اطرافیانشان را محکوم کنم. اما اگر بخواهند نظر خود را بدیگران تحمیل کنند این زور گوئی است که فصل الخطاب و لب کلام و فلسفه آقای بنی صدر بوده و هست اما همین آقای بنی صدر سلف همین زورگویانی هستند که ایشان در بر سرکار آمدن آنان بیشترین نقش را داشتند و صداقت حکم میکند که اگر احساس گناهی دارند آنرا صادقانه بیان نمایند. همجنان که من در نظر قبلی خود در مورد خودم گفتم اما شاید شما به محتوای نوشته بنده توجه نکرده باشید.
موضوع بسیار ساده است. آقای بنی صدر خودشان و هم چنین سرکار خانم فیروزه بنی صدر نظرشان را با توجه به احکام دینی که بدان خود را پایبند میدانند بصورت صریح در مورد آزادی پوشش زنان اعلام نمایند. همین ! آیا این توقع بیجائی است ؟؟
۱٣۱۷۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣٨٨
|
از : شبزنده دار مارغاوی تهران
عنوان : چه هاست در سر این قطره چکیده به سنگ!
با سلام به ابناء صدر که البته ما را اینقدر خر بحساب می اورند، نیاورید که اینگونه زبان زرگری بکار گیرند. ما آنقدرها هم شما می پندارید احمق نیستیم و می دانیم که هفت هشت سینه چاک بنی صدر همچنان در رکاب او سینه می زنند. اما چیزی که نمی دانستیم این بود که جناب اخبار روز هم بدش نمی آید که سخن پرده دران را حذف کند. سخن بنی صدر موجود است و بزودی روی یوتیوب خواهد رفت. البته صدا مبارک و متبارک ایشان موجود است من دنبال تصویر هم هستم. و آنرا خواهم گذاشت روی یوتیوب و همه مستفیض خواهیم شد. ولی خودمانیم این نوشتار بنی صدری ها بیشتر به یک استمناء نوشتاری می ماند برای گفتن اینکه ما هم هستیم تا یک دفاعیه. بنده بمدت سه سال و چهار ماه در اروپا بودم و از آنها بهره ها بردم!! بنی صدریها را می گویم. و تالبته می دانم که آقفای بنی صدر و هم دوستانشان از این وازه ی « بنی صدریها » خندشان خواهد گرفت. ولی بگذار بگیرد.
۱٣۱۵٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣٨٨
|