از : سودابه ک
عنوان : در حاشیه
"چقدر جالب است گاهی اوقات این گفتگوهای حاشیه ای خیلی جذاب ترو آموزنده تر از اصل مطلب میشه برای من هم نظر منتقدانه آقای سماواتی جالب بود و هم برخورد صمیمی جناب حبیبی .شاید این گفتگو برای خود آقای دکتر رشیدی هم جالب بیاد .
۱٣۱٨۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣٨٨
|
از : لیثی حبیبی - م. تلنگر
عنوان : این حق طبیعی او است. ما حق نداریم به کسی بگوییم که از حق خود استفاده نکن ، اگر گفتیم بدان که این حرکت ما ضد حقوق بشر است.
سلام بر عبدااله سماواتی ، بشر می تواند از حقوق خود استفاده نکند ، اما اگر کرد نمی توان او را سرزنش کرد. جناب عبدالله من هرگز به کسی توهین نمی کنم ، برای من حقوق بشر و عدالتخواهی بخش اساسی زندگی را تشخیص می دهد. بخش پایانی نوشته شما را من هم قبول دارم و همه زندگی را برای آن گذاشته ام که نیکی جای زشتی را بگیرد. تا اینجا من با شما عزیز اختلافی ندارم و دستتان را نیز می فشارم.
اما در باب مدرک من با شما موافق نیستم. مدرک دکتر اسعد رشیدی مدرک کردان نیست. یک جوان آواره و تبعیدی کرد در خارج از کشور ، رفت درس خواند ، زحمت کشید ، تلاش کرد تا درجه ی تحصیلی خوبی داشته باشد. این حق اوست که بگوید یا نگوید من دکتر رشیدی هستم ، من و شما و هرکس دیگری حق نداریم به او بگوییم تو که مدرک دکتری داری نباید بنویسی که من دکترم. این حق اوست. به چه دلیلی او این کار را می کند هم به من مربوط نیست. من حتی حق ندارم از او بپرسم به چه دلیلی تو این کار را می کنی؟ اگر او با بیان میزان تحصیلات خود راحت تر است - به هر دلیلی - چرا من ، شما و یا هر کس دیگری باید حق داشته باشیم این راحتی را از او بگیریم.
بگذار مردم رنج دیده ی سنه دژ و کردستان بگویند: درود بر تو فرزند که رفتی و در فصل آوارگی تحصیل کردی. بگذار تحصیل کردن مد شود ، حتی اگر این مد از روی چشم هم چشمی هم صورت گیرد هیچ اشکالی ندارد ، بگذار جوانان بیشتری به تحصیل علم و دانش گرایش پیدا کنند.
دزدی و دروغ و پلیدی و تنگ چشمی و جنگ و جنایت و تجاوز و چاپلوسی و نان از موال بر گرفتن و مجمر نجاست به سر و صدها و صد ها از این دست زشت در دنیای ما است که ما می توانیم و باید بر آن ها بتازیم و نمی تازیم ، ما گاه آنها را اصلاً نمی بینیم ، دیدن جنایات را ، جنایت کاران جهان ، برای ما عادی کرده اند ، کودکی خیابانی و گرسنه به سوی ما دست دراز می کند و ما به راحتی از کنار آن فاجعه می گذریم. اما اگر کسی زحمت کشیده مدرکی گرفته ، وقتی از حق طبیعی خود استفاده می کند می آییم و به او بند می کنیم. بگذار جهان بداند که فرزندان خون دل خورده و آواره ی ایران زمین در آوارگی به علم و دانش اندیشیده اند بی هیچ دروغ و کردان گری.
اگر شما یا آن دوست عزیز در نوشته ی من توهین دیده اید ، من هم از شما و هم از ایشان صمیمانه عذر می خواهم ، چنین منظوری من هرگز نداشته ام. لطفاً به بزرگی خود مرا ببخشید.
بیایید دست در دست هم برای عدالت و زیبایی با زشت ترین های جهان بجنگیم ، بسیاری چیز های وحشتناک در این جهان می گذرد که بشر را به آن کثیف و پلید عادت داده اند ؛ از کنارش بی تفاوت می گذرد. اما به چیزی هایی که اگر اشتباه هم باشد چیز غریبی نیست می آیند و بند می کنند و به بحث اش می کِشند تا وقت عزیز را به هیچ و پوچ بکُشند. این زشت است ، این فاجعه ی خزنده و آرام زندگی بشر دوران ما می باشد.
۱٣۱٨۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣٨٨
|
از : عبدالله سماواتی
عنوان : چرا
آقای حبیبی اگر یکی پیدا شد نظرش را راجع به یک رفتاری بیان کرد اینطور باید باهاش برخورد بشه ؟ ابتدا نظرش را حذف میکنید بعد هم به دیوانگی متهمش میکنید .از فرمایشات شما میشه حدس زد اشاره کامنت قبلی به چی بوده .آقای حبیبی این رفتار یعنی به رخ کشیدن مدرک تحصیلی در ایران امروز به یک امر عادی تبدیل شده و اصلا هم کسی توجه به کراهت این رفتار نمیکند مثل خیلی رفتارهای دیگه که ملت صدقه سر این حکومت ضد بشر و ضد انسانی بهش عادت کردنند و حاضر هم نیستند بهش فکر کنند مثل دروغ گفتن چاپلوسی کردن پشت هم اندازی کردن و هزاران رفتار از این دست دیگه حالا چرا شما سینه سپر کردید و به دلجوئی از دکتر و تف لعنت به آن بابا پرداختید شما چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
۱٣۱٨۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣٨٨
|
از : لیثی حبیبی - م. تلنگر
عنوان : یکی را چون نبود فرمان بر سر --- درون هیچ و پوچ می زد پَرپَر
سلام بر دکتر اسعد رشیدی عزیز ، امیدوارم خسته نباشی و پیوسته باشی.
و یک کلمه هم با "ایرانی للفعه": آقا یا خانم عزیز ، دکترا داشتن یک تخصص است. چه اشکالی دارد که دارنده ی یک تخصصی ، نوع تخصص خود را بر بالای نوشته ی خود بنویسد؟! دوست عزیز کمی بیندیشید و ذره ای هم اگر امکانش وجود دارد ، لطفاً وجدان داشته باشید، فکر نمی کنید که شما مشکل دارید ، نه دیگران؟!
۱٣۱۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣٨٨
|