عنوان : قطع نسل اتمی اثر جیمز پتراس
در ضمن از این جهت که با آقای جیمز پتراس بیشتر آشنا شوید به مقاله زیر مراجعه کنید، به یک بار خواندن می ارزد :
قطع نسل اتمی
توسط نیویورک تایمز مقبولیت جهانی می یابد


http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۱۸۸۹۱
۱۴۷۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱٣٨٨       

عنوان : در انقلابیگری همه چیز ممکن ست .
سرمایه داری دولتی ایران با درآمدهای نفتی همیشه بزرگترین بخش سرمایه داری در ایران بوده که از رضاخان تا خامنه ای کارفر مای اصلی ممکت بوده و بقیه ی بخش های جامعه را زیر مهمیز خود کشیده و درکل یک مناسبات سرمایه داری ناقص الخلقه ببار آورده که همیشه ارتجاعی بوده ست. دولت نه بمنزله ی نماینده ی طبقات شرکت کنند ه در کار و تولید اجتماعی ، مانند مدل های کلاسیک در اروپا که معمولا از ائتلاف احزاب محافظه کار ، میانی ، دموکرات مسیحی - سبزها - سوسیال دمکرات ها - چپ ها تشکلیل میشود بلکه با زور کودتا و بحران و سرنیزه در راس حکومت قرار میگیرند. کودتای ۱۲۹۹ - بحران ۱۳۲۰ ، کودتای ۲۸ مرداد ، سقوط ۵۷ ، کودتای ۱۳۶۰ ،۸ سال خامنه ای ، ۸ سال رفسنجانی ، ۸سال خاتمی ، ۴ سال احمدی نژاد و کودتای اخیر برای ادامه ی حکومت احمدی نژاد همه و همه بدون نقش و تائید مردم بدون انتخابات و اغلب در نهایت خشونت اعمال گردیده ست.
نبود فعالیت احزاب راست و چپ و میانه و سازمانهای صنفی مشاغل بمعنی دقیق و واقعی آن و نبود مجلس نمایندگان بر آمده از یک انتخابات آزاد موجب تدوین قانون اساسی مشروعه بر اساس متن قدیمی وشریعه گردیده که هرگز جوابگوی حداقل نیاز های امروزی جامعه ایرانی نبوده ست و درطول ۹۰سال عموما و ۳۰ سال اخیر خصوصا با اعتراض مردم بخصوص زنان و جوانان و نیروهای مترقی روبر بوده ست.
دولت های حاکم علاوه بر سرکوب های سیاسی همیشه مانع توسعه و خلاقیت نیروهای ملی و قومی در تمام زمینه های اجتماعی بوده و همیشه اکثریت مردم در برابر حکومت ها قرار گرفته اند و ضایعات ملی و جانی فراوانی به جامعه تحمیل گردیده ست.
متاسفانه در بعداز بهمن ۵۷ تز راه رشد سرمایه داری راهنمای بخش بزرگی از چپ ایران قرار گرفت که ارتجاعی ترین نیروی اجتماعی را مورد حمایت قرار داد و هنوز نیز بسیاری از چپ ها گذار به سوسیالیسم را از همین سرمایه داری ناقص الخلقه واقعا موجود به سایر گذار های دموکراتیک، ترجیح میدهند که نوعی راه رشد غیر سرمایه داری محسوب میشود. ۳۰ سال حکومت مذهبی ، بیش از تمام تاریخ معاصر تیشه به ریشه ی نهادهای سکولار بر آمده از رشد سرمایه داری ناموزون ایران زد و معلوم نیست بدون تحصیل جامعه ی مدنی و قانون مداری که تمام نیروهای دموکراتیک در آن شرکت داشته باشند چگونه ممکن ست مراحل گذار از سرمایه داری ناقص اخلقه به سوسیالیسم را سازمان داد.
البته در انقلابیگری همه چیز ممکن ست .

مانی فرزانه
۱۴۶۵۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ تير ۱٣٨٨       

عنوان : نقد مطلب
ببینید دوست عزیز متأسفانه من مراجع شما را نخوانده ام و کاملا هم به یک خوانش هنوز به موضوع شما دراین جا پی نبردم ولی مطالبی را به شکل پراکنده می گویم.

وقتی می گوئید «ما سرمایه داری نیستیم، ما به «ارتجاع» دچاریم! » منظور شما را درک نمی کنم، آیا می خواهید بگوئید که سرمایه داری ارتجاعی نیست؟ از دیدگاه آنهایی که به ضرورت مبارزه طبقاتی پی برده اند و عملا مبارزه می کنند، در هر گام با جامعه طبقاتی روبرو می شوند چه در آمریکا یعنی پیشرفته ترین کشور جهان و یا در عقب افتاده ترین مناطق جهان.
مفهوم نظام سرمایه داری پیشرفته این نیست که این نظام ارتجاعی و جنایت کار نیست، مفهومش این نیست که در عین حالی که اروپا و آمریکا پرچم حقوق بشر را بدست می گیرد، دشمن نوع بشر نباشد.
نقطه قابل توجه دیگر این است که امروز اساسا بنیادهای پیشرفته ترین کشورهای سرمایه داری جهان به این دلیل که موجب تخریب گسترده طبیعت در کره زمین شده اند و با آنها نه تنها تمام کشورهای حاشیه ای دیگر که کل حیات در کره زمین در خطر نابودی قرار گرفته است. بطوری که بروز چنین مخاطراتی قویا مفهوم سرمایه داری پیشرفته را نزد شما و طرفداران چنین بینشی دچار پرسش ها و تردیدهای جدی می سازد.

نکته دیگر این است که به آنهایی که در مبارزه طبقاتی شرکت دارند و رهایی نوع بشر آرمان آنهاست، چنین افرادی هرگز نمی توانیم روبنا را بجای زیر بنا بفروشیم. نه این که روبنا اهمیت نداشته باشد، و نه این دلبستگی شما به آزادی بیان اهمیت نداشته باشد، ولی برای کمونیست ها آزادی آموختن و آزادی دسترسی به میراٍث فرهنگی و انباشت فرهنگی مقدم بر آزادی بیان است. و تمام این بحث به عبارتی یعنی اولویت داشتن مناسبات تولیدی. اساسا آزادی بیان از آزادی در دسترسی به آموزش جدا نیست، متأسفانه به دلیل حاکمیت گفتمان طرفداران حقوق بگیر حقوق بشر، این نظریه که پایگاه ایدئولوژیک هم دارد تبلیغ می شود و دائما از آزادی بیان حرف می زنند. در حالی که اصل داستان چیز دیگری ست.

و خب می رسیم به موضوع تقلب در انتخابات، که البته محکوم است، و تا این جا نیز تمام شواهد نشان می دهد که چنین تقلبی صورت گرفته و تردیدی در وقوع آن نیست. ولی آیا اگر چنین تقلبی صورت نمی گرفت مفهومش این بود که چنین انتخاباتی در اساس خود تقلبی و غیر دموکراتیک نبوده است؟

آیا صلح و دوستی بین سرمایه دار و کارگر و غنی و فقیر خصوصا به شکلی که آقای موسوی از آن صحبت کرده است، موجب گشایش جامعه ایران خواهد شد؟

شما از تظاهرات خود جوش صحبت کرده اید، ولی من در این مورد تردید دارم و علاوه بر این بر خلاف جریان شدید و پر تلاطم رودخانه حرکت می کنم و می گویم که به دلیل بهای بسیار سنگین آن و به دلیل قربانیان از همان آغاز با چنین تظاهراتی مخالف بوده و هستم. و به هیچ عنوان هم مثل خیلی های دیگر در این توهم نیستم که خون شهیدان بهار آزادی را در این دیار آب یاری خواهد کرد.

بر عکس فکر می کنم که تا زمانی که جریان هایی در پی این باشند که به کشته ها و شهدا تکیه کنند، هیچ امیدی به آنها نمی توانیم داشته باشیم. جان آدمیزاد برای اهل بلوای راستین باید ارزش داشته باشد.
۱۴۶۴۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ تير ۱٣٨٨       

عنوان : باید به طراحان روسی و فراماسیونر داخلی آن حزب توده فروتنانه تبریک گفت ۰
اگر هوگوچاوز را انقلابی و نماینده طبقه زحمتکش معرفی نمی کردی شاید دم خروس حزب توده از لای فرمایشات ارتدکسی ات بیرون نمی زد۰
فقط بدان که چاوز به آمریکا نفت ارزان میفروشد۰ می دانی استدلالش چیست ؟
می گوید با این کار به زحمتکشان آمریکایی کمک می کند تا بنزین ارزان به دستشان برسد!
آخیش دلم کباب شد از این ایثار روسی !
چاوز در تمام کشورهای آمریکای جنوبی دخالت می کند! هندوراس فقط یکی از آنهاست !
چاوز رفیق شفیق احمدی نژاد است و فورا به او تبریک گفت! چون ایران احمدی نژاد مثل او خالی بند و دیکتاتور و عقده حقارت دار و مداخله گر است۰
چاوز قوانین کشورش را برای مادام العمر شدن دست کاری می کند مثل ارباب روسی و شریک ایرانی اش۰ تازه به رئیس جمهور هندوراس هم یاد می دهد که بر خلاف قانون و نظر دادگاه عالی عمل کند۰
مشکل چپ روسی ایرانی سطحی نگر ی و شعاری بودن آن است ۰ برای همین است هر دیکتاتور متقلب جنایت کاری را که فقط با دبلیو تی او مخالف باشد و به سفارت آمریکا سنگ پرتاب کند را انقلابی می داند مثل کره شمالی و ونزوئلا و صدام و اسد و ۰۰۰
چرا با احمدی نژاد موافق نیست ؟
احمدی نژاد همه خصوصیات بالا را دارد ولی از وقتی حمید مولانا را فرستاد آمریکا و سعی کرد با آمریکا رابطه برقرار کند ومشاورش برای اولین بار در تاریخ ج ا گفت مردم اسرائیل دوست مردم ایران هستند یکدفعه حزب توده از خواب بیدار شد و فهمید که این بچه دردسر ساز برای آمریکا و اسرائیل چندان قابل اعتماد نیست ۰ خصوصا اینکه غیرقابل کنترل است و پشتش به سپاه جاه طلب بند است ۰ همان جا که حزب توده نفوذی ندارد۰
نکند یکوقت سپاهیون که به دنبال تصرف کامل قدرت با حمایت روس و چین هستند به دست این شیطانک به دامان شیطان بزرگ پناه ببرند و به جای الگوی کره شمالی الگوی پاکستان را برگزینند۰
آنجا بود که حمله ها و طرح ها یکی پس از دیگری روی میز سران ج ا از خامنه ای و باند امنیتی او(تحت نفوذ توابان توده ای مثل شهبازی ) گرفته تا رفسنجانی و خاتمی و مجاهدین انقلاب قرار گرفت۰
برای تضمین صددرصدی ابتدا خاتمی از صحنه اخراج و با آمدن نوری به دلیل لیبرال ! بودن مخالفت شد۰ کروبی با مواضع لیبرال را نمی توانستند راضی کنند از صحنه خارج شود پس با حزب الله شان به زید آبادی و تحکیم و دانشجویان دانشگاهها و سروش و ۰۰۰ حمله بردند تا دور کروبی را خالی کنند۰ چون کروبی و برنامه اش کاملا مترقی و موسوی و شعارهایش کاملا ارتجاعی بودند۰ سپس با هزینه هنگفت تبلیغاتی (باید روشن شود از کجا آمده ) از موسوی و خانم فرهیخته اش که متاسفانه بدترین شکل ارتجاعی لباس را برگزیده بود قهرمانان لیبرال و هوادار ارزش های غربی مورد علاقه میلیونها جوان طبقه متوسط شهری ساختند و آنها را که بایستی به دنبال رهبران واقعی شان یعنی لیبرال ها میرفتند به سمت یک اصولگرای خواهان بازگشت به ارزش های ارتجاعی سی سال پیش( که حتی به دلیل صداقت و اخلاق آنرا پنهان نکرده و نمی کند) منحرف کردند۰
ترویج جو ضد آمریکایی از هر دو سو به نفع روسیه و چین تضمین شد۰
احمدی نژاد و سپاه اکنون چون موم در دستان روسیه و چین اسیرند چون هیچ کشور غربی حتی جرات مذاکره با آنها را ندارد۰
جوانان و موسوی به دلیل رانده شدن به سمت اپوزیسیون سهمی از قدرت نخواهند داشت پس فقط جو کشور را علیه مشروعیت دولت زنده نگه میدارند که یکوقت آمریکایی ها هوس ساخت و پاخت پشت پرده از نوع مک فارلین را نکنند۰
اگر دولت فعلی قادر به ساکت کردن مردم نشود انقلاب بعدی با رهبری تایید شده موسوی باز یک انقلاب روسی است۰
آمریکا عملا آچمز شده و جز اعمال تحریم ها که آنهم صد در صد به سود روس و چین است کاری نمی تواند بکند۰
هر حمله نظامی به کشور موقعیت روسیه و چین را بیشتر تثبیت می کند۰

باید به طراحان روسی و فراماسیونر داخلی آن حزب توده فروتنانه تبریک گفت ۰
۱۴۶۴۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ تير ۱٣٨٨