سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

دموکراسی و دیکتاتوری پرچم - اکبر گنجی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : فرهاد دانشجوی مبارز

عنوان : همانطور که رای ام را دزدیدند کوتاه نیامدم ...
اقای گنجی
در جواب مقاله جدید شما که هنوز در این سایت چاپ نشده

اقای گنجی بنده یک هوادار جنبش سبزم خب ؟ طرفدار شاهزاده رضا پهلوی هم هستم خب ؟ طرفدار میرحسن موسوی و کروبی و هاشمی و یک ذره هم طرفدار خاتمی هم هستم خب ؟ بدبختانه یا خوشبختانه طرفدار کمونیست ها هم هستم خب؟ مسلمانم هستم خب ؟ تا اینجا حرف ها مو داری ؟ اما اما سرم بره نمی ذارم پرچم شیرو خورشیدم را ازم بگیرید خب ؟ یعنی اگر هرکسی بیاید سرکار بعد از رسیدن به ازادی در ایران اگر یک مخالف در ایران باشد بنده هستم تا بتوانم پرچم اب و اجدادی ام را در مملکت پدرو مادرم به احتزاز در اورم .

همانطور که به ایرانی بودنم افتخار می کتم به پرچم شیرو خوزشیدم که یک روزی ازم دزدیدند هم افتخار می کنم مثل الان که رای ام را دزدیدند و کوتاه نیامدم فردا پس فردا هم که ایرانم ازاد شد اول کاری که می کنم می دوم دنبال پرچم شیرو خورشیدم تا بر فراز قله ی دماوند وزاگرس به احتزاز در اورم و سرم را بگذارم روی پرچم و اب و خاک ایرانم و راحت بمیرم..
....
...
۱۵۶۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣٨٨       

    از : بایک مهرانی

عنوان : وازه های مبتذل حکومت اسلامی را دور بریزیم
آقای گنجی !

تردیدی نیست که مردم خارج از کشور عمدتا بعداز انقلاب ۵۷ و شروع جنگ تحمیلی و سپس سرکوب خونین دهه ۶۰ مجبور به ترک خانه و کاشانه وعزیران خود شدند.
دسته بندی میلیونی مردم در خارج از کشور به سلطنت طلب و مجاهدین یا «ضدانقلاب» ونظائر اینها از جانب حکومت ولایت مطلقه ی فقیه پس از ۳۰ سال زنگ زده ست.

ولی شما باید با رعایت حال ۵۹ نفر که بیانیه معروف را امضا کردند خصوصا آقای طاهر احمد زاده را نوده شفاف از حکومت اسلامی و ادبیات منحوس آن فاصله بگیرید.

قبل از ادامه ی مطلب تاکید می کنم؛ هیچ آماری نه برای ترکیب مردم در ایران و نه برای مردم در خارج کشور وجود ندارد که نشان دهد کدام نیرو اعم از حکومتی و غیر از حکومتی بیشترین یا کمترین رای دهنده را دارد.
پس از بیش از ۳۰ سال از انقلاب مردم ایران که پیامدهای آن به رهبری خمینی و ادامه دهندگانش جان شیرین هزاران هموطن ما را در به کام مرگ گرفت و میلیونها ایرانی را تا ابد درعزای عزیزان خود نشاند دیگر نمی توان مانند ۵۷ و قبل از آن با مسائل برخورد کرد.

دیگر نمی توان با شیوه ی نا پسندیده ی خمینی که قرارهای شریف قانون اساسی مشروطه را مورد سوء استفاده قرار داد و با رفراندوم ۱۲ فروردین و یک سئوال «رندانه »جمهوری اسلامی آری یا نه ! حقوق و رای شهروندی را پشتوانه ی حکومت ولایتی مطلقه ی فقیه که بر اساس نقش «امت » قرار داد شده قرار دادعمل کرد.

دیگر نمی توان با استناد به ۹۸.۲ درصد رای آری گویان یعنی «اکثریت» مردم در ۱۲ فروردین بسیار نابخردانه دهان «اقلیت » را بست و با دهان های کف کرده شعار داد « کسی که رای نداده حق نظر نداره ! » این تاکتیک آغازی برای سرکوب تمام نیروهای دگراندش ایران گردید که با «چماق » های ساخته و پرداخته شده ی حکومت بر فرق سر تمام نیروهای مخالف و منققد قرار گرفت. بجای برخورد متمدنانه ی سیاسی از روش های مبتذل نفرت انگیز استفاده گردید. مانند استفاده ی انحصاری از شعارهای مبتذل در روزهای قبل از انقلاب ادامه یافت. با واژه های «ضد انقلاب » ـ «طاغوتی»ـ«مرتد» ـ «فرقان» ـ «ساواکی» ـ « منافق» ـ «چریک آمریکائی» ـ «جاسوس» ـ «مفسد فی الارض»ـ «لیبرال» و با سوء استفاده ی ابزاری بدون پایبندی به حقوق قضائی، هر آنچه خواستند بر سر مردم آوردند.

آقای گنجی !
هرگز یک انتخابات آزاد برای انتخاب نماینگان مردم صورت نگرفته و حتی دراولین دوره که فقط چند نیروی دگراندیش چون شادروانان قاسملو، خسرو قشائیو تیمسار مدنی به مجلس راه یافتند بدون توجه به مصونیت پارلمانی تحت پیگرد قرار گرفتند.

در حکومتی که ۳۰ سال با سرکوب خونین آزادی بیان ، قلم ،انتخابات
و اجتماعات نادیده گرفته شد. چگونه می توان تشخیص دادکه مردم چگونه می اندیشند؟ درضمن دیگر حکومت با تمام دستهای آلوده ی خود نمی تواند مانند اول انقلاب خود را «راستین» جا بزند و دیگران را «مفسد فی الارض» معرفی کند.

آقای گنجی!

شما نمی توانید مانند حکومت اسلامی، مردم ایران را در داخل و خارج به چند دسته ی من در آوردی دسته بندی کنید.

آری مردم از آقای مهندس موسوی حمایت کردند و همینطور از آقای کروبی
این درایت مردم ست که درنبود انتخابات آزاد راه مبارزه علیه ولایت مطلقه ی مطلقه را پیدا کردند. این به آن معنی نیست که اگر انتخابات آزادی برای مجلس نمایندگی درایران برگزار شود مردم به «کاندیداهای» حزب اعتمادملی یا کاندیداهای ستاد انتخاباتی موسوی رای خواهند داد.

اکنون تردیدی نیست که باید به حمایت مردم پرداخت اما بنا بر نص صریح منشور حقوق بشر ، نه حکومت اسلامی و نه هیچ جریان دیگری حق دارد ایرانیان رابا هر اندیشه و مرام و مسلک از شرکت در سرنوشت خود و کشورش محروم نماید.

اگر سران رریم گذشته متهم به خلاف ، جنایت و خیانت هستند این ربطی به میلیونها ایرانی خارج از کشور ندارد.

اگر رجوی و رهبران مجاهدین خلق به خاطر اقدام های تروریستی و حمایت و همکاری با صدام متهم هستند این به میلیونها ایرانی خارج از کشور ندارد.

نتیجه:
ـ پس با حربه های «سلطنت طلب» و « مجاهدین » نباید از حضور صمیمانه ی ایرانیان خارج از کشور هراس داشت و در تاکتیک های ضد بشری حکومت دست و پا زد.باید با قاطعیت به رژیم پاسخ داد که اگر بنا باشد به دادخوتاهی مردم رسیدگی
شود بی تردید این حکومت اسلامی و سردمداران آن هستند که در صدر جنایتکاران ، خیانتکاران قرار دارند و باید در یک دادگاه صالح پاسخگو باشند.

اجازه ندهیم که این رسوایان حکومتی با اشاره به سایر نیروهای ایرانی که در بالا نامبرده شد ، بین نیروهای میلیونی ضد حکومتی ولایت مطلقه فقیه تفرقه اندازند.
۱۵۶٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣٨٨       

    از : عباس ع

عنوان : پس فرق شماها که با رنگ سبز مخالفت می کنید باحزب و الله و بسیج و پاسدار به سرگردگی خامنه ای چیست ؟
یک سئوال دارم :
پس فرق شماها که با رنگ سبز مخالفت می کنید باحزب و الله و بسیج و پاسدار به سرگردگی خامنه ای چیست ؟ انها هم با رنگ سبز و جنبش سبز مخالفند و قاتلانه به کشتار جوانان جنبش سبز پرداخته اند.
فرزندان دلیرو بی سلاح ایران که با نام رنگ سبز مشهور شده اند واز جان مایه گذاشت اند در داخل ایران در حال مبارزه هستند هرگونه تضعیف رنگ سبز جنگ علنی با جوانان داخل ایران است تفرقه افکنی نکنید و بگذارید وحدت در میان مبارزین داخل وطن اسیب نبیند .
اگر مخالفتی با اقای گنجی می شود در بعضی از موارد آن را به حساب جنبش سبزو میارز و فداکار جوانان ایرانی نگذارید حساب اقای گنجی با جنبش سبز جدا است .
البته اقای گنجی ن هم می توانند یکی از هوادان جنبش سبز باشند با هر عقیده و مرام و مسلکی که دارند اما کسانیکه جنبش سبز را می کوبندبدانید از عوامل رژیم خامنه ای هستند که با تفرقه تیشه به ریشه ازادی ملت ایران می زنند .

حفظ وحدت و هم راهی با جنبش سبز ایران بر همه ی ازاد اندیشان چه با پرچم شیرو خورشید باشند چه با پرچم سرخ و ابی و سفید و دیگر رنگ ها واجب و التزامی است. با بینش دقیق و اگاهانه به حمایت از جنبش سبز بپرداریم که در حال مبارزه با عوامل رژیم ارتجاعی در ایران هستند .
۱۵۶٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : راه حل "عمل" رنگین کمانی است نه ملانقاطی بازی درآوردن
دوستان گرامی:

ما با جنایتکارترین رژیم در این کره خاکی روبرو هستیم و تا دلتان بخواهد "علت" cause برای همدلی و همراهی با مردم زخمی وطنمان وجود دارد! راه حل این است که هر کدام از ما یا هر گروه از ما کمپینی را بر علیه این رژیم جهل و جنون و جنایت شروع کند. نه این که وقتی کسی کاری را شروع می کند شروع کنیم به گیردادن بیخودی. مثلا این آقای نوسکولار بیش از دو دهه است خارج زندگی می کند. عرضه نداشته یک نویسنده را با دردهای مردم ایران همراه کند. حالا حسودیش گل کرده وقتی می بینه کسی که به قول این آقا سه ساله خارج زندگی می کنه، تونسته امضا ۲۶۰ نفر از نامدارترین فیلسوفان و اندیشمندان جهان را در حمایت از مبارزات مردم ایران به سازمان ملل بفرستد. خوب شما هم مثلا امضا فیزیکدان های مشهور را جمع کن. با نق زدن و هی سکولار سکولار کردن که دردی دوا نمی شود و جامعه سکولار نمی شود.

من جای دیگه هم این را گفتم. در این سی سال، نابغه ترین ما چیزی فراتر از اعلامیه جهانی حقوق بشر نگفته است. بنابراین فکر نکنید از نظر تئوریک کسی شق القمری کرده. از این همه فخر فروختن به یکدیگر، قمپز در کردن، و ملوسک بازی های روشنفکرانه چه هدفی را دنبال می کنیم؟ باید عمل کرد. مساله مشخص همه ما به تسلیم واداشتن باندهای فاشیست و جنایتکار قدرت در ایران است- که خود را “مقدس” هم می دانند. اگر آن ها را به تسلیم شدن در برابر اراده ملت واداریم، بدون تردید این صندوق های رای است که می باید مشگل گشای اختلافات و تفاوت های ما باشد. چگونه می توان با “کمترین هزینه” و در “کوتاه ترین زمان” باندهای قدرت را به تسلیم در برابر اراده ملت به پا خواسته وادار کرد؟ در این باره ایده بدهید و عمل کنید.

نماد سبز با پرچم فرق می کند و اکنون نماد جنبش فراگیر مردم ایران است. آقای گنجی هم خودش حامی این انتخابات نبود. اما آنقدر منصف بود که وقتی حرکت مردم را دید، ساکت ننشیند و کاری بکند. باید "انعطاف" داشت و دینامیک فکر کرد. هیچ چیزی و کسی ثابت نمی ماند.

یه کمی مخ مان را به دیوار بکوبیم بلکه تکانی بخورد و رسوبات جنگ سرد را از شیارهایش جابجا کند.
۱۵۶۱۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨       

    از : بهرام اذری

عنوان : ما ایرانی هستیم
هر ملتی دارای هویت ونام ونشان است. ما ایرانی هستیم صرفنظر ازاینکه دارای چه دینی هستیم. انچه مارا مورد تهدید ونابودی قرار داده و ملیت ما را میخواهد محو کند اصرار بر بر پائی پرچم سبز محمدی است.پرچم ما مردم ایران همان پرچم سه رنگ وشیر وخورشید است.ما مردم ایران یکبار فریب پرچم سرخ وپرچم سبز محمدی را خوردیم و اکنون بهای سنگینی برای ان میپردازیم.
پرچم سه زنگ ایران نهاد هویت ما و بیا ن استقلال ما و عدم کردن نهادن به ادیان و مکاتب چپ و راست است. بیش از ۶۰ سال است که جریان چپ توده ای دشمنی کاذبی با پرچم و سرود ملی ایران در ذهن روشنفکران بوجود اورده وبسیار دیده شده است که هنگام پخش سرود ای ایران چپ ها به روی صندلی های خود چسبیده اند.
اقای گنجی و دیگران بدانند که ما مردم ایران برده هیچ دین و سازمانی نخواهیم شد .
وقتیکه اقای موسوی میکوید فقط نظام اسلامی این در حقیقت نادیده گرفتن اراده مردم ایران در راه اسقرار نظام دلخواه خود هستند.
مردم ایران دو دشمن اساسی دارند که دست به دست روزگار کنونی را رقم زدند.
حزب توده ایران و اسلام گرائی .هردوی این جریانات ضد ایرانی مخالف پرچم و استقلال ایران هستند. یکی قبله خود را مسکو ودیگری مکه قرار داده است.
هر ایرانی میهن پرست باید بداند هدف دشمنا ن از بین بردن هویت ما و نام و نشان ما از تاریخ است.
۱۵۶۰۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : پرجم میزبان
۱) به گمان من در گردهمایی های خارج کشور اگه قراره پرچمی آورده بشه، باید پرچم کشور میزبان باشه. مردم هیچ کشوری خوششون نمیاد ماها دعواهای خودمون رو برای اونا ببریم و تازه پرچم یه کشور خارجی هم تو کشورشون بلند بشه. تجسم کنین طالبان و گروه های دیگه افغان بخوان تو ایران دعوا کنن و هر دسته هم یه پرچمی را بالا ببرن. چه احساس بدی به مردم ایران دست میده؟

۲) بعد هم مهم اینه که پرچم در دست کیه. شعبان بی مخ و پری بلنده و امثالهم با همین پرچم سه رنگ شیروخورشید نشان برعلیه دولت قانونی دکتر مصدق شورش کردن و بعد از کودتا زیر همین پرچم سورچرانی میکردن.

۳) نکته اصلی هم که خیلی واضحه اینه: هر کس و هر گروهی با هر پرچم و نمادی میتونه فراخوان بده. لطفا گروه ها دیگه اگه میخوان شرکت کننن اخلال گری نکنند. کجای این منطق ضد دمکراتیک هست؟؟
۱۵۵۹۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨       

    از : عباس از بالای سایت برداشتم

عنوان : بچه ها توجه
قابل توجه بچه هایی که همین چهارشنبه به بازار می روند برای خرید سبز اگر دیدید از نیروی انتظامی خبری نیست بازار را در اختیار بگیرید همه چیر هم در بازار هست از خوردنی و پوشیدنی تا چند ماه می توانید بخورید و بازار را از رونق بندازید . کنترل بازار را به دست بگیرید چون نظامی ها که نمی توانند بازار را به توپ ببندند یا حمله کنند به بازار .
۱۵۵٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨٨       

    از : latif

عنوان : گنده گویی...
من فکر می کنم این آقای گنجی دیگر حسابی باور کرده که به فیلسوفی جهان بین و بی خطا بدل شده که هر چه دلش خواست بگوید و بنویسد، یعنی افتاده به گنده گویی هایی که به هیچ وجه با جثه‍ی علمی و جایگاه واقعی اش تناسبی ندارد. فراموش کرده که قبلا از این که ایشان بخواهد به فلسفه و پوپر و هابرماس واین ها روی بیاورد و تئوریسین خودخواسته‍ی جنبش مردم ایران شود، از سال های سال زودتر بودند آدم هایی که در این مسیر رنج ها کشیدند و بی حرمتی ها دیدند از جانب افرادی در اردوگاه فکری خود این آقای گنجی؛ آن موقع که (هنور دور نیست) چشم بر جنایات ضد بشری این رژیم فرو می بست. این درست که آدمی پا را فراتر از گلیمش دراز می کند گاهی و گنده گنده می گوید و می کند. فروتنی و تشخصی اندازه های واقعی خود، خود موهبتی است. تقسیم کردن ایرانی ها به چند گروه (گروهک به قول همین آقایان تا چند سال پیش) و کشیدن خط قرمز میانشان، عین دشمنی دگماتیک سران این رژیم منفور است با بقیه‍ی ملت ایران. بیدار شویم...
۱۵۵٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨٨       

    از : شکایت دارم

عنوان : احترام پرچم شیرو خورشید را حفظ کنید
اقای گنجی اگر پرچم شیرو خورشیدی ها در نیویورک دوروبرت را نمی گرفتند که دورت خالی می ماند .
۹۹ درصد افرادی که در نیویورک حمایتت کردند طزفدار پرچم شیرو خورشید بودند و هستند اصولا کسانی که در خارج از ایران هستند اگر می خواستند زیر پرچم جمهوزی اسلامی بمانند پس چه لزومی داشت از کشورشان فرار کنند ؟
۹۹ درصد افرادی که در خارج از ایران هستند به خاطر گرفتاری که با جمهوری اسلامی داشتند از ایران خارج شدند پس وفادار به پرچم اب و اجدادی شان هستند حالا اگر پرچم های حزبی هم دارند مهم نیست اما پرچم ملی شیرو خورشید را دوست دارند و می پرستند.

و اگر بعضی از غربت نشین ها به دلایلی بدون پرچم ملی ( شیرو خوزشید ) امدند دلیل نمی شود این پرچم را قبول ندارند اما اگر می خواهید طرفدارانتان را در خارج از ایران از دست ندهید و علی بماندو حوضش نشوید احترام پرچم شیرو خورشید را نگهدارید چون ممکن است در گردهم ایی های دیگر به جای چند هزار هوادار چند تایی ایرانی بیشتر دوروبرتان نباشد
۱۵۵٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨٨       

    از : سعید

عنوان : چه کسی گفته همه نیروهای سیاسی باید در یک زمان و در یک مکان و با یک شعار و پرچم مشترک جمع شوند!
من ایرادات زیادی به آقای گنجی و مخالفت بی چون چرایش با تحریم رژیم و مسائل دیگر دارم ولی واقعا حرف آقای گنجی در این مقاله این است که من حق دارم شرایط مورد نظر خودم را در تجمعی که خودم آن را ترتیب داده ام اعمال کنم، دیگرانی که با شرایط و باورهای من موافق نیستند، تجمعات دیگری برای خودشان و مطابق نظر خودشان ترتیب بدهند.

این حرف منطقی است. چه کسی گفته همه نیروهای سیاسی باید در یک زمان و در یک مکان و با یک شعار و یک پرچم مشترک جمع شوند! این با اعتقاد با پلورالیسم هم منافات دارد. در هر تجمعی باید یک قطعنامه منتشر شود، اگر مجموعه ای از افراد غیر هم عقیده جمع شوند، به هیچ توافقی نخواهند رسید! چرا دهها تجمع و دهها نامه مختلف برای امضا از دیدگاههای متفاوت نداشته باشیم؟! به نظرم این طوری تاثیرش هم بیشتر است. یعنی به جای یک نامه که آقای گنجی بنویسد و همه ایرانی ها امضا کنند و به سازمان ملل بفرستند، بهتر و موثرتر این است که ۱۰ نامه مختلف از دیدگاههای مختلف با امضای طرفدارانشان به سازمان ملل فرستاده شود، آن موقع در سازمان ملل خواهند گفت که همه گروههای مختلف ایرانی با این رژیم مخالفند نه فقط یک گروه! پس اصولا اعتراض به آقای گنجی درست نیست، بلکه باید مخالفانش کارهایش را فقط نقد کنند و خودشان آنچه را که بهتر و درستتر تشخیص می دهند، مستقل از گنجی انجام دهند.
۱۵۵٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست