عنوان : اگر اروپا و امریکا به حقوق بشر توجه نکنند !
آقای درویش پور در قسمت۱۱ نوشته خود چنین آورده اند:

۱۱ گسترش تنش ها در محیط سیاسی پیرامون و بویژه در میان گروه های سیاسی، فضای سیاسی را سنگین تر می کند. این فضا سازی تنها به برخی از گروه های تندرو چپ و یا سلطنت طلب محدود نیست. گاه گروه های معینی که پیشتر پرو سوویت بوده اند و امروز برغم حفظ همان تفکر خود را اصلاح طلب نیز می نامند ویا پشت "جنبش سبز" سنگر گرفته اند متاسفانه در جهت سنگین کردن فضای سیاسی گام برمیدارند و یا درجهت بهبود آن تلاشی نمیکنند. این گروه ها گاه همکاری با کسانی را که مخالف کل حاکمیت دینی هستند زیر سئوال می برند. در استکهلم برخی از آنان فراخوان "جمعیت" و راهپمایی هزاران نفر ایرانی به سمت سفارت روسیه را محکوم ساختند و یا برخی آنرا حرکتی در جهت منافع امریکا خواندند. آنان با محلل خواندن "جمعیت" و یا سخنگویان آن که از رنگین کمان بودن حرکت خود دفاع می کنند، و یا متهم کردن آن ها به همکاری با گروه های تندروی چپ و راست سعی می کنند چهره اعتدالی "جمعیت" را خدشه دار سازند. (پایان نقل قول )

بعنوان یک چپ مستقل وقتی در روز ۲۵ ژولای بخاطر همبستگی از مبارزات مردم ایران ، از یکی از شهرهای سوئد خود را به میدان مر کزی استکهلم رساندم با عظمت یکپارچه ی هموطنان خود روبرو شدم که حکایت از موفقیت تحسین برانگیز برگزاران مراسم بود که واقعا در تاریخ مبارزات ایرانیان مقیم سوئد بی نظیر بود.

- در میان دریای جمعیت چند پرچم «شاهدوستان » که از رفتار حاملان آنها می توان چنین قضاوت کرد که بسیار بچگانه مینمود وگرنه حمل پرچم متمدنانه و با هماهنگی اشکالی ندارد. اکثریت قریب به اتفاق مردم مثل بسیاری از اشکالات بسیار جزئی دیگر که در تمام مراسم خارجی ها وایرانیها پیش میاید در نهایت سرفرازی بخاطر آن مراسم باشکوه به روی خود نمی آوردند.
- حرکات گروهی باصطلاح «کمونیست» در گوشه ای از مراسم و تولید سر وصدا «پارازیت » بسیار زشت و مورد اعتراض اکثریت شرکت کنندگان بود.
- ادامه مراسم بسوی سفارت روسیه !
بین موضوع را فقط نمی توان به طرفداران حزب توده نسبت داد جهت اطلاع شما عرض می کند که اطلاعیه «جمعیت » برای مراسم ۲۵ ژولی
دراخبار روز نظر مرا جلب کرد چون با تمام کشورهای دیگر فرق داشت و حکایت از تظاهرات در میدان مرکزی استکهلم و راه پیمائی بسوی سفارت سوئد نمود بود.

در زیر همان اعلامیه ی «جمعیت » و قبل از مراسم باشکوه استکهلم کامنتی گذاشتم .
با توجه به اینکه دولت سوئد از اول ژولی رئیس دوره ای اتحادیه اروپا گردید. بیم آن میرفت که دولت دست راستی سوئد به نخست وزیری فردریک راینفلد در باره ایران مواضع نابخردانه ی و نئو لیبرالیستی را بر اتحادیه اروپا تحمیل نماید.
شواهد وقرائن آن در هفته ی سیاستمداران سوئد در شهر ویسبی خود را نشان داده بود.
بقول رادیوی سراسری سوئد و تمام روزنامه های سوئد نخست وزیر سوئد تنها حزبی بود که در سخنرانی خود یک کلمه از ایران حرف نزد
در حالیکه تمام احزاب سوئد قسمتی از سخنرانی خود را به موضوع ایران و جنایات رژیم بعداز انتخابات اختصاص دادند و همگی از آن تریبون از دولت سوئد خواستند که سوئد بعنوان رئیس دوره ای اتحادیه اروپا می تواند بیش از همیشه در مسائل بین المللی و بخصوص موضوع مهم ایران تاثیر بگذارد.

با این زمینه از برنامه ی «جمعیت » بسیار تعجب کردم که در روز ۲۵ ژولی ما ایرانیان مقیم سوئد از بقیه ایرانیان در اروپا به دولت سوئد نزدیک تر بودیم و بخاطر اینکه دولت سوئد همزمان مسئول دوره ای اتحادیه اروپا هم شده بود می توانستیم با تاکید بر این نقش مثل احزاب سوئد از فردریک رایفلد بخواهیم که احمدی نژاد را برسمیت نشناسد.

می توانستیم به سمت پارلمان سوئد یا نخست وزیری سوئد برویم و قطعنامه راه پیمائی و تقاضای کتبی خود برای حمایت اتحادیه اروپا ازایران را تحویل مقامات سوئدی دهیم. این میتوانست دست فردریک راینفلد را برای سیاست های راست روانه تاحدی ببندد.

- بعدا دیده شده که دولت سوئد از حق ریاست دوره ای اتحادیه اروپا سوء استفاده کرد و سفیر سوئد در ایران را بعنوان نمایندهی اتحادیه اروپا به مراسم خا ئنانه ی تحلیف احودی نژاد فرستاد که مانند بمب در اروپا و جهان منفجر شد.

آقای درویش پور کسی از چین ، روسیه ، ونزوئلا ، حماس، ترکیه ، افغانستان ، حزب الله لبنان و نظائر اینها انظار ندارد که برای حقوق بشر و دموکراسی دل بسوزانند ولی تا زمانیکه اروپا و آمریکا در حال مذاکره با ایران هستند و می توانند بر حکومت ایران فشار های معینی بیاورند
ما باید برای مردم و میهن خود هوشیار باشیم که آنها بر سر مردم «معامله» نکنند.

از این زاویه راه پیمائی «جمعیت» به سمت سفارت روسیه انتخاب «بهینه» نبود آیا روسیه دربرابر این همه جنایات داخلی و تروهای خارجی خود تغییری داده ست در این ززمینه مانند برادر ناتنی دولت ایران می باشد .
اما اگر ما دولت سوئد و اتحادیه اروپا را به حمایت خود جلب میکردیم شاید سوئد محتاط تر عمل می کرد و در تحلیف نماینده نمی فرستاد.
نتیجه : مسائل را با احزاب سنتی ساده نکنید حرف ها بسیار ست. ما جوانان ایرانی هم بسیار بودیم که براه پیمائی نپیوستیم .دعوا هم نداشتیم . اگر اروپا و امریکا به حقوق بشر توجه نکنند صد البته روسیه و چین از این هم بد تر میشوند.
۱۵۶۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣٨٨       

عنوان : دست مریزاد
مهرداد درویش پور عزیز

خسته نباشید. ممنون از گزارش و جمع بندی دقیق و کاملی که ارائه کردید. امیدوارم سایر دوستان دست اندر کار هم با اقدام مشابه، تجارب خود را در اختیار جنبش قرار دهند.

زنده باشید
۱۵۶۱۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨       

عنوان : تصمیم گرفتم شرکت خود را محدود کنم
با درود

نخست باید قدردانی کرد از زحمات دوستان. هیچوقت در هیچ کجا همه راضی‌ نخواهند گشت. خیلی‌ خوب آقای درویش‌پور عمل کرد که این بحث را به اینترنت کشاند. و با تواضع خواستار همفکری و کمک شد. به نظرمن اگر تعداد تظاهرت کمتر و با کیفیت خوب باشد بمراتب بهتراست تا تظاهراتی برگزار کنیم که با کیفیت بد اداره شود. بلندگوههایی با کیفیت بسیار بد صدا، زمینه برای هرز رفتن و احتمالا شعار انحرافی افزایش پیدا می‌کند. ما الان شاهد هستیم که در استکهلم متاسفانه چیزی دیگری دارد میشود..

من که در حرکتهای جنبش سبز در استکهلم شرکت داشته و دارم و وفادار به جنبش سبز و هم به پرچم سه رنگ "بی‌ نشان" خود هستم . بسیار این دیکتاتوری و تحمیل پرچم را حس کردم. متاسفانه نه تنها تحمیل پرچم بلکه تحمیل شعار کار را به آنجا رساند که تصمیم گرفتم شرکت خود را محدود کنم به تظاهراتی که انجمن حمایت که بوسیله جوانها و خبرنگارها در استکهلم انجام میشود شرکت کنم http://www.initiativ-iran.org

اما انهایکه امروز با پرچم می‌آیند (که من شخصاً مخالف نیستم) در عمل بسیار شعارها ربطی‌ به جنبش سبز ندارد . و متاسفانه این در استکهلم دیگر جا افتاد. دوستان که در استکهلم تلاش صادقانه میکنند که بالانس ایجاد کنند اما گوش فرصت‌طلبها و تندرها بدهکار نیست.همانطور که می‌بینید از طرفی‌ حضور پرچم و رنگها نشانه دموکراسی و گوناگونی است و بسیار چشمگیر، از طرفی‌ در عمل پرچمدارها و بلندگو بدستها ,خیلی‌ از جنبش سبز فاصله گرفتند.مساله محدود کردن نیست . بحث اینست که دموکراسی آقایان یک پایش میلنگه.

من که این را مینویسم یک لیبرال دمکرات هستم و جمهوریخواه. یک دوست خوب به شوخی‌ گفت .. " حزب کمونیست کارگری و افراطیون سلطنت طالب صلواتی شعار میدهند" یعنی‌ دوستان مثل تسبیح زنها در مسجد برایشان حیاتی است که چند تا شعار (صلوات) تند بدهند و هر چقدر "مرگ بر" "مرگ بر" بیشتر بگویند ثواب بیشتر دارد ...... اینجاست که من علاقمند با تاریخ ایران و پرچم ایران میبینم این دوستان ضد پرچم عمل میکنند. در عمل دنبال گرفتن رهبری تظاهرات آنهم یکجانبه هستند ( نمونه‌های سازش دمکراتیک هم دیدم ). و اما ما شاید ۲/۳ مردم احساس می‌کنیم آلت دست نباید بشویم.
۱۵۶۰۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨