از : اباص کاراگاه
عنوان : برادری
من چندین وچند بار از این جناب درخواست کردم اول محبت کنند اون اطلاعاتی را که مدعی بودنند در دست دارند و جمهوری اسهالی مانع انتشارشان میشود را انتشار دهند بالاخره این عالی جناب سرخ پوش کی بود کی بود دستور قتلهای زنجیزهای را صادر کرد. آقا شما باید اول برادریت را ثابت کنی بعد بحث راه بندازی
۱۶۹۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣٨٨
|
از : مانی فرزانه
عنوان : نقطه صفر دموکراسی در ایران
بعلت نبود دموکراسی در ایران احتمال میرود دوباره مانند ۲۲ بهمن عده ای سوار موج شوند و یک دور تسلسل دیگر.
پیشنهاد:
مردم و تمام نیروهای های سیاسی باید بپذیرند که دلیل دیکتاتوری طولانی و سرکوب وحشتناک فعالان سیاسی امکان آشنائی مردم با اندیشه ی فعالان سیاسی خارج از حکومت تقریبا در حد صفر بوده ست.
عده ی زیادی درست یا نادرست در قدرت بوده و مشهور شده اند این دلیلی بر حقانیت آنها نیست. عده ای بسیاری هم سرکوب شده اند و دهانشان بسته که نمی تواند الزاما تائیدی بر مواضع و اندیشه های آنها باشد.
مجلس آشتی ملی:
در یک انتخابات آزاد با نظارات مجامع بی طرف داخلی و خارجی تمام نیروهای سیاسی و یا منفرد خود را کاندید نمایند
شرط حداقل تعداد آرا برای شرکت در مجلس میتواند در یک پیش نویس مثلا ۴ درصد یا ۵ درصد کل آرای اخذ شده باشد و برای واجدین شرکت در انتخابات می تواند مثلا ۳۰۰تا ۳۵۰ عضو در مجلس آشتی ملی باشد.
افراد و گروهها که کمتر از این تعداد حد نصاب رای بیاورند متمدنانه خود را برای دوره های بعد آماده نمایند.
این اجتماع ۳۰۰تا ۳۵۰ نفری می تواند نقطه ی صفر شروع دموکراسی در ایران باشد.
مهم نیست که در آن از حکومت گذشته ، مفلی و مخالفین چه میزانی شرکت دارند ولی پشتوانه رای دهندپان را خواهند داشت.
لطفا در این باره بحث کنیم.
۱۶٨۶۷ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣٨٨
|
از : آرش
عنوان : چند نکته محوری در رابطه با جنبش
دوستان گرامی از فرصت این بحث استفاده کنم و این چند نکته را هم با شما دوستان اینجا در میان بگذارم.
چند نکته پس از تظاهرات روز ایران (قدس)!
امروز ۲۷ شهریور ۱۳۸۸، روز ایران، بار دیگر شاهد حضور قدرتمند و پرشکوه ملت به پا خاسته ایران در خیابان ها بودیم؛ این بار کوبنده تر و با شعارهایی چون "ای رهبر کودتا ارتش سبز ایران آماده قیام است"! تهدید های خامنه ای و بیانیه به نام سپاه پاسداران مبنی بر برخورد قاطع با مردم در اراده پولادین ملت تاثیری نگذاشت!
چند نکته ای که به نظر نگارنده می رسد:
(۱)
دیکتاتور و عوامل سرکوبگرش چون احمدی نژاد، جعفری، و جوانی و دیگران، حتی اگر حسن نیت هم داشته باشند، فاقد شعور لازم برای درک و تحلیل مسائل جامعه ایران و جامعه جهانی می باشند؛ تا چه رسد ارائه راه حل برای حل مسائل و تعامل باجهان. آن هایی که امروز بر سرنوشت این ملت کهنسال حاکم هستند، یک هزارم توانایی ملی ایران را هم نمایندگی نمی کنند. اگر جلوی آن ها گرفته نشود کشور را با شتاب بیشتری بسوی فروپاشی و تجزیه هدایت خواهند کرد. به عبارت دیگر حتی اگر در انتخابات تقلب هم نشده بود و این همه ستم هم بر ملت روا نداشته بودند، این دار و دسته های منگل صلاحیت رهبری و اداره کشور ایران را ندارند. وظیفه ملی و انسانی همه ماست که محکم و با تمامی توان جلوی آن ها بایستیم- برای به زانو درآوردن آن ها و تن دادن به یک "انتخابات آزاد" حتی یک لحظه را نباید هدر نداد.
(۲)
رهبران جنبش سبز می بایست استراتژی و نقشه راه را فرمول بندی کنند و با مردم در میان بگذارند. جنبشی با چنین پتانسیل و در چنین شرایط تاریخی مناسب، به رهبریتی پویاتر نیاز دارد. هرگونه فرصت سوزی و عدم ارتباط به موقع و مستمر با مردم، بخشی از جنبش را رادیکال تر و سبب حرکت هایی نظیر ترور مقامات حکومتی در کردستان می شود. حرکت های ایذایی رژیم و بازی کثیف با دستگیرشدگان و دستگیری های جدید نباید ما را مشغول کند و از توجه کافی به بقیه امور منحرف کند. تشکیل کنگره ملی برای هماهنگی و استفاده بهینه از توان ملی ضروری است.
(۳)
اگر قرار است آقای هاشمی با مجلس خبرگان و مجلس تشخیص مصلحت کارکردی داشته باشد، باید نشانه هایی از آن به زودی آشکار گردد. وگرنه مردم ایران و مصالح ملی باردیگر بازیچه و یا قربانی حفظ خود او خواهد بود.
(۴)
رهبران گروه های سیاسی و نهادهای مدنی و شخصیت های ملی (داخل و خارج کشور)، استراتژی های لازم برای نجات میهن را با بودن رهبری فعلی (موسوی-کروبی-خاتمی) و یا بدون بودن آن ها تدوین کنند. اگر رهبری فعلی برنامه ای برای تشکیل "کنگره ملی" ارائه نکرد، باید دست بکار شد.
(۵)
مردم ایران همزمان هسته ها و شبکه های خودگردان را تا دورترین نقاط کشور گسترش و تقویت خواهند کرد. باید فرض را بر روزی گذاشت که نه اینترنت در دسترس است و نه تلفن. دانشجویان می توانند استخوانبندی این شبکه ها باشند!
(۶)
حضور پررنگ تر فقهایی چون آیت الله منتظری، صانعی، دستغیب، بیات زنجانی و دیگران در کنار مردم قابل تقدیر است. اما نباید فراموش کرد که ام الفساد این همه بدبختی و فلاکت و ستمی که در این سی سال دیکتاتوری بدتر از دیکتاتوری شاهان بر این ملت رفت، این اصل من درآوردی ولایت فقیه است که از حوزه در آمده است. این اصل ضد قرآن با هیچ منطقی قابل قبول نیست. آخر مگر یک فقیه چه دانشی می آموزد که امروز به درد جامعه بخورد؟ بنا بر آموزه های روشن قرآن، "احکام" بدوی دوران وحشیگری اعراب مکه و حومه آن را بایستی برای همیشه به عنوان ننگ بشریت در زباله دانی تاریخ دفن کرد. بهتر است به جای هدر دادن عمر روی آنچه برای جامعه ای دیگر و زمانه ای دیگر آمده است، به اسلام یونیورسال و صلح در خود و ترویج صلح در جهان پرداخت.
۱۶٨۶۲ - تاریخ انتشار : ٨ مهر ۱٣٨٨
|
از : کامران ج
عنوان : مسولین محترم اخبار روز حرفتان واقعی نیست
مسولین محترم اخبار روز شما در جواب خانم نرگس ادعا کرده اید که تنها کامنت (اظهار نظر) های که توهین آمیز بوده و تهمت زده شده ، را سانسور میکنید. انصاف بدهید که حرفتان با عملتان یکی نیست (البته نه همیشه) وقتی کسانی که با عقاید شما موافقند و خیلی هم بد دهانی میکند و تمامی مطالبشان تهمت و فحاشی هست که ناشی از فرهنگ اسلامی اشان میباشد. شما بسیار کشاده دست هستید و ابدا آنها را حذف نمیکنید ولی اگر طرف با شما خط اش تخواند هر لغتی که بکار میبرد ، فحاشی و تهمت به حساب میاید و سانسور میشود.
۱۶٨۴۹ - تاریخ انتشار : ٨ مهر ۱٣٨٨
|
از : nazanin
عنوان : فقط مواظب باشید کسی به روسیه چیزی نگوید و منافع روسیه را در خطر نیندازد۰
من با همه این نظر دهندگانی که شکسته بسته یا قویا خواهان سرنگونی نظام مذهبی هستند ولی در عین حال موسوی را از هرگونه مسئولیتی معاف می کنند موافقم۰ لذت میبرم وقتی می بینم که اینها سطح توقعشان از سروش و گنجی و امثال اینها آنقدر بالاست که آنها را بیشتر از خمینی و موسوی و محتشمی پور و رفسنجانی و ۰۰۰ مسئول وقایع سی سال گذشته می بینند ولی وقتی نوبت موسوی می شود چنان اهل تسامح و تساهل می شوند که آدمی دلش غش میرود برای اینهمه درک و فهم و شعور بالای اجتماعی۰ کار به جایی میرسد که می گویند نخست وزیر محبوب امام ۸ سال اصلا در هیچ کدام از آن حوادث شوم نقش نداشته ۰ چرا ؟ چون نمی گذاشتند هیچ کاری بکند ! لابد حالا می گذارند !
حتی بیان صریح او در رد تحریم اقتصادی را با مهارت زیادی بر عکس ترجمه می کنند ! من یاد عکس خمینی در ماه می افتم که استادان فیزیک هم حداقل یکبار به بالا نگاه کردند
اما مثلا این بازرگان۰ او مسئول تمام وقایعی است که حتی بعد از مرگش اتفاق افتاده حتی اگر مخالفت می کرده فایده ای ندارد۰ سروش اگر پنبه دین را زده و گنجی اگر آنموقع که موسوی نقاشی می کشید جلوی این دیکتاتوری ایستاده اند باعث تاسف است۰ چون اینها داخل کشور نبودند۰ مرتضوی همین گنجی را در نیویورک دستگیر و زندانی کرد۰
بنابراین من می خواهم
حالا که بازار ماستمالی داغ است بگویم
آقای موسوی عزیز بیا در تلویزیون و از تمام حرفهایی که زده ای اظهار پشیمانی کن و از خامنه ای عذر خواهی کن و عکس یادگاری با احمدی بگیر و ببین شغلی چیزی باقیمانده به آنجا برو و مطمئن باش که این افراد نه تنها آنرا درک می کنند بلکه می آیند اینجا و می گویند چطور حرفهای تو رژیم را سرنگون کرده۰
باز بگویید چرا احمدی نژاد عقب افتاده رئیس جمهور ماست؟
خوب لیاقت ما از این بیشتر نیست
اگر بود مصدق میماند بازرگان میماند خاتمی موفق می شد۰
چرا ما بهتر از ترکیه نشدیم
آنها آتاتورک را داشتند ما هم رضا شاه
چرا ما مثل کره جنوبی نشدیم
مگر شاه مدرن و دوست و متحد آمریکا نبود؟
اگر بودیم چپ ما مثل ساندینیست ها به رای مردم گردن می نهاد
فقط مواظب باشید کسی به روسیه چیزی نگوید و منافع روسیه را در خطر نیندازد۰
همین جمله توهین بزرگی است که این نظر پاک خواهد شد۰
سانسورچی بهتر است به جای پاک کردن کل نظر قسمت های اهانتی را پاک کند تا همه بدانند مشکل کجاست ۰
۱۶٨۴۴ - تاریخ انتشار : ٨ مهر ۱٣٨٨
|
از : هامون
عنوان : اشکال کار در این نیست که موسوی چه گُفت ..
اشکال کار در این نیست که موسوی چه گُفت . او حرف خود را واضح زد. از اول آنچه اعتقاد داشت گفت . او خود را رهبر نمی داندو آگاه است که مردم کارشان را می کنند و خرد جمعی به عنوان مکانیسم رهبری عمل میکند.او می داند که کارکرد او جنبه سمبلیک دارد. او حق دارد که در چارچوب تفکرات و اعتقادات خود موضع بگیرد و از اول در نظرات خویش صادق بود . بنا بر این نقد او از جانب دوستان جنبش سبز می بایست با خویشتنداری و مهرورزی همراه و در عین حال شفاف باشد . هر گونه توهم آفرینی و تبلیغ خارج از آمادگی او می تواند به جنبش سبز و پروسه رهبری و راهبردی آن در آینده ضربه مهلک بزند. به نظر اینجانب بعضی از دوستان در انتقاد خود از گنجی به جای پریشان گوئی و حرفائی آنچنانی بهتر است که به تحلیل کمک رسانند تا من خواننده بفهمم که گنجی چه می گوید. من فکر میکنم که گنجی نصف حقیقت را بدرستی تاکید کرد که ای مردم فرا فکنی نکنیم این آدم (موسوی) این را گفت نه چیز دیگر .این اشاره کردنها در بیشتر نوشتهائی ایشان مرتب تکرار میشود و تاکیدشان یکجانبه شده . اشتباهی که من به گمان خود در کار گنجی می بینم بخش دیگر حقیقت است که ایشان به شیوه نادرستی و پیگیرانه در جا انداختن آن هستند. اصرار او که همه چیز جُنبش سبز را در چارچوب رهبری موسوی خلاصه شدن و به عبارتی نوعی تبلیغ که آنچه موسوی از جُنبش سبز بر داشت دارد همان است که مردم کوچه و خیابان در برآمد خود به نمایش می گذارند . قبولاندن این مسئله که هر حرف دیگر که زده می شود "این تعبیر شما از جنبش سبز است نه خود جنبش سبز"(اینطور مفهوم میشود)، که البته با یک ژست دموکراتیک سر و ته قضیه را هم میآورد که شما حق دارید اینجور فکر کنید ..... اینجاست که با تمام احترامی که برای گنجی قائلم ،بیشتر به فکر فرو میروم که هدف چیست ؟ جای نگرانی کجاست؟ آیا نگرانی از بروز آنارشی در جنبش است؟ آیا آقای گنجی به عنوان یک خبرنگار با احساس وظیفه و وجدان عمومی که دراو بسیار می بینیم حریم کار کارشناشی سیاسی را با وظایف اولیه خود در هم آمیخته است ؟ این همه اصرار او در چیست ؟ بیشتر مایلم که آقای گنجی به پردازش نوشته ها فکر نماید . آنچه من از این نوشته برداشت کردم یک اعلامیه یا یک بیانیه از یک ستاد نمایندگی بود .متاسفانه ایشان منظورش قطعا چیزی دیگری بود که نتیجه دیگری داد.
۱۶٨۴۲ - تاریخ انتشار : ٨ مهر ۱٣٨٨
|
از : مبهوت
عنوان : حفظ ساختار فاسد ولایت فقیه؟ چرا؟
آقای گنجی که "مقیم دیگر کشورها" هستند و چند سالی است که از مردم ایران دور بوده اند ظاهرا خبر ندارند که در تظاهرات روز "قدس" همان مردمی که شعار "یا حسین، میر حسین" می دادند، شعار "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" و شعار ساختارشکنانه "استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی" را هم می دادند!
کسانی که به موسوی و کروبی (به قول شما رهبران جنبش سبز) رای داده اند-راستی آیا شما هم رای داده اید؟- و از شکاف های درون نظام استفاده کرده اند، از شکستن تابوی ساختارهای استبداد مذهبی حکومت و دستگاه خلیفه گری اسلامی هیچ ابایی ندارند، حتا اگر این اقدامشان خوشایند مثلا آقای موسوی نباشد. آنها با دست بندهای سبز ، در داخل ایران و در صفوف تظاهرات، خطرات را به جان خریده، چنین می کنند و از هیچ ولی و قیمی اجازه نمی گیرند. آنها هیچ مرجع تقلید، چه ملا، چه روشنفکر ندارند که به آنها بگویند چه کاری را حق دارند یا ندارند انجام بدهند .
۱۶٨٣۶ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨٨
|
از : آرش
عنوان : "تقریر حقیقت و تقلیل مرارت"
این که در پایین گفته شد نباید در مساله تحریم رمانتیک بازی دربیاریم، مبالغه نیست. "تقریر حقیقت و تقلیل مرارت" این درست، ولی باید دید بدون تحریم رژیم داره مردم را ناز میکنه؟ یا این سی سال مردم کم مرارت کشیدن؟ پول نفت یا داره بین خوداشون تقسیم میشه یا صرف سرکوب نرم و سخت مردم میشه. به این هم کفایت نکرده دارن اون چیزایی را هم که از قبل موجود بوده بین خوداشون تقسیم میکنن (مثل واگذاری سهام مخابرات به سپاه).
هر یک صد سال ممکنه چنین شرایطی داخلی و خارجی پیش بیاد. حالا ما اگه خنگ بازی و رمانتیک بازی در آریم و نتونیم این پروسه گذار به دمگراسی را به سرانجامی برسانیم ممکنه بره تا یه قرن دیگه- که با سرکوب نه بشه تقریر حقیقت کرد و نه تقلیل مرارت... پدر مردم را همچنان در بیارن که تا یه قرن درد و رنج بکشن.
من در شگفتم از کسی مثل آقای گنجی که این قدر آبکی و بررسی نکرده حکم صادر میکنه چون از جمله وظیفه روشنفکر "تقریر حقیقت و تقلیل مرارت" خوشش اومده. ما دمکراسی می خواهیم نه بمب اتم. باید ملاهای فاشیست را سرجایشان بنشانبم؛ یک شهروند مثل بقیه شهروندان که با هم با مسالمت بوسیله صندوق های رای زندگی کنیم. نه این که یه ملای بیسواد احمق گه بخواد بیاد با شکنجه ریدمان(گفتمان) خودش را توی مغز نخبگان کنه!
از آقای گنجی خواهشا می خواهیم درباره موضوعی که مطالعه نکرده این قدر محکم حرف نزنه. اجداد ما به اندازه کافی برای ما شعر سروده اند. ما سعی خواهیم کرد تمامی جنبه های موضوع را مطالعه کنیم و تصمیم بگیریم.
۱۶٨٣۴ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨٨
|
از : اخبار روز
عنوان : خطاب به خانوم نرگس
با سلام.
در این مورد تغییری صورت نگرفته است. کامنت هایی که حاوی توهین و اتهام باشند حذف می شوند. خوانندگان گرامی که وقت می گذارند و کامنت می نویسند اگر از اتهام وارد کردن و توهین کردن خودداری کنند، مطمئن باشند کامنت هایشان حذف نمی شود.
۱۶٨٣۲ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨٨
|
از : آرش
عنوان : تحریم مکمل با جنبش سبز تسریع پیروزی
با مساله تحریم نباید ارتدوکسی برخورد کرد. الان جنبش سبز در جریانه و شرایط کاملا متفاوته. یک تحریم مثلا قطع دلارهای نفتی مکمل با جنبش جاری میتونه هزینه پیروزی را کمتر کنه. اگه فرض کنیم که این جنبش قراره سی سال دیگه رژیم را به تسلیم واداره، ممکنه بگیم برای مردم فرسایشی میشه و درد آور. اما شرایط فعلی کاملا متفاوته. شرایط جهانی با ماست و نباید خرف بازی و رمانتیک بازی دربیاریم.
آقای موسوی هم که نمیتونه همه حرف ها را رسمی بزنه و تازه بخشی از رهبری جنبشه. این ما هستیم که باید بررسی کنیم و اگر به نفع منافع ملی و جنبش بود به موسوی بقبولانیم. موسوی الان با موسوی چند ماه پیش فرق داره. این ماهاییم که او را دوباره متولد کردیم. در بیانیه اخیرش هم به آن اشاره کرد. قرار نیست آقای موسوی یا دیگران بشینند بدون نظر ما تصمیم بگیرن!
۱۶٨٣۱ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨٨
|