یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دموکراسی خواهی و تجویز تحریم اقتصادی - اکبر گنجی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : رفیق سید آّباس ارمنی

عنوان : نظر
آقای گنجی بیا بالا غیرتت به نقد دین بچسب و همان کاری را که وعده اش را داده بودی و بطور یقین از عهده شما و امثال شما ساخته است بپرداز . خودت خوب میدونی که تا چه اندازه جامعه امروزی مانیاز مند چنین تلاشی است به یاد آوری آنچه مارتین لوتر . کالون. لاک . و امثالهم کردنند احتیاج نیست شما اینها را فوت آبی و این حرفها سخن به سبحان گفتن و زیره به کرمان بردنست . من ماندم چرا جنابعالی برای مردم معلوم نمیکنی که کی هستی و کجا ایستادی چطور به دین نگاه میکنی چطور به جنسیت نگاه میکنی بالاخره بعنوان یک مسلمان شیعه باورت به مدیریت هستی توسط امام غایب چیست اگر اعتقاد نداری با کدام دلائل و براهین اگر اعتقاد داری پس چرا پنهان میکنی ؟
آقای گنجی فکر کنم بسیاری از مردم منتظر شنیدن حرفهای شماها در اینطور مسائل هستند مردم را زیاد چشم انتظار نگذارید اگر اعتقادی به درستی فکر خودتان دارید خیال میکنم اگر جنابعالی و دوستانتان رسالتی به عهده داشته باشند همانا روشن کردن این مطالب است از دخالت در سیاست بپرهیزید یک بار تجربه کردید برای هفتاد پشت شما و ما کافیست
موفق باشید
۱۷٣٣۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : بسیج اجتماعی در داخل همراه با فشارهای بین‌المللی‌ای: سیاسی-اقتصادی
"راه گذار به دموکراسی":

" بسیج اجتماعی در داخل همراه با فشارهای بین‌المللی‌ای"

به گمان من این فشار بین المللی هم می تواند سیاسی باشد و هم سیاسی-اقصادی.

جنبشی سترگ در جریان است. یک تحریم هوشمند مکمل جنبش سبز می تواند به جنبش کمک کند و هزینه پیروزی بر باندهای سرکوبگر رژیم را کمتر کند.

شرایط هیچ کدام از کشورهایی که برای مثال آورده شده، با شرایط کنونی ایران قابل مقایسه نیست. فقط با یک فاکتور تاریخی که نمی توان موردی را رد یا اثبات کرد.
رژیم رو به زوال است. یک فشار خارجی مکمل با فشار داخلی شیب آن را بیشتر می کند. اما ما کنشگر هستیم و زمان رویارویی احتمالی را کنترل می کنیم. قبل از آن ممکن است سرکوبگران خود در برابر اراده ملت کوتاه بیایند و به مصالحه ای تن در دهند.

آیا احتمال طولانی شدن و فرسایشی شدن تحریم و ریسک رنج توده های کم درآمد، زیادتر از احتمال سرکوب نظامی جنبش و ریسک سال ها خفقان است؟ آیا آقای گنجی یا دیگران این را تحلیل کرده اند؟
اگر جنبش یک دیپلماسی فعال داشت تا کنون توانسته بود با غرب به توافقی برسد... اما متاسفانه با رهبری کنونی، ملت ایران از این فرصت تاریخی نمی تواند استفاده لازم را بکند. رهبران گروه های دیگر هم که متاسفانه در این چند ماه نتوانستند با رهبریت داخل پیوندی ایجاد کنند و این نقش را در خارج به عهده بگیرند.
من خودم چند بار به آقای خاتمی نوشتم بیاید خارج کشور و سیاست خارجی جنبش را رهبری کند حتی اگر پایان عمر سیاسی او در داخل باشد. اما متاسفانه همان رمانتیسمی که آقای گنجی بدان مبتلاست در کسانی چون آقای خاتمی به مراتب بیشتر است.
ما که با کسی شوخی نداریم. سرنوشت یه ملت هفتاد میلیونی در دست یه عده بی کفایت طماع سرکوبگر افتاده. باید از همه ظرفیت ها هوشمندانه استفاده کرد. جنبش برای پیروزی به غرب امتیاز بدهد، بهتر است تا رژیم. امتیاز دادن آن ها در جهت حفظ منافع خودشان است، امتیاز دادن جنبش در جهت دمکراسی و سعادت ملت.
۱۷٣۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣٨٨       

    از : چرت گو

عنوان : اگر نظام جهانی با اینهاست شما از کی توقع تحریم دارید؟ کمونیسم بین الملل ؟
اگر نظام جهانی با اینهاست شما از کی توقع تحریم دارید؟ کمونیسم بین الملل ؟
۱۷٣۰٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣٨٨       

    از : مانی فرزانه

عنوان : مستان سلامت می کنند !!!!!
برای آنها که واقعیت ها را تحلیل می کنند:
هنوز هم دوره ی تاریخی بین بحران شهریور ۱۳۲۰ و کودتای تایخی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بی نظیر ترین تجربه ی حکومت پارلمانی در ایران می باشد . علیرغم عقب ماندگی و عدم رشد و توسعه ی مناسبات اقتصادی و اجتماعی ایران در آنزمان ، الیت سیاسی ایران میرفتند تا قانون اساسی یک جامعه ی مدنی مردم سالار را تحکیم بخشند. تصویب قانون ملی شدن صنایع نفت دستاورد شریف آن دوره می باشد که چون مشعل فروزانی در تمام ظلمات بعداز کودتا تا کنون راهنمای عاشقان آزادی و استقلال ایران بوده ست.
تبعات کودتای ۲۸ مرداد:
حکومت نظامی فضل لله زاهدی با حمایت شاه ( بلوک دربار) و با کمک آیت الله ابوالقاسم کاشانی ( بلوک روحانیون ) و سیاستمداران متوهمی که از چپ تا راست بند بازی میکردند. شروع به تحکیم پایه های حکومت شاه برای پیاده کردن سیاست های استعماری او نمودند که بقای کودتا و توسعه ی سرمایه داری وابسته ی ناموزون را ۲۵ سال به شکل نا عادلانه و بی بند وباری پر از سوء استفاده و رشوه تضمین نمود.

تمام فشارهای وحشتناک رژیم پادشاهی مطلقه برای غارت ثروتهای ملی در پوشش اصلاحات بیرحمانه سرکوب می شد و حضور و ندای خیرخواهانه ی هیچ جریان سیاسی حتی نیروهای راست ملی در شعار طلائی - اصلاحات آری - دیکتاتوری نه تحمل نمی شد. چپ ها را با قساوت بی حدی قبلا سرکوب نموده بود ، حتی تمام فعالیت های مستقل صنفی ، فرهنگی و ورزشی را تعطیل نیز نموده بود و با سیاست «دیوار موش دارد » سایه ترس و وحشت را بر سراسر کشور پهن نموده بود.
نتیجه ۱ :
عقب مانده ترین جریان یا اقشار اجتماعی فقط یک سال بعداز اصلاحات شاه موسوم به «انقلاب سفید» به رهبری آیت الله حمینی بلوای ۱۵ خردادرا علیه اصلاحات ارضی و قانونی شدن حق رای زنان و شرکت در فعالیت های اجتماعی ایجاد کرد که نشان داد علیرغم اینکه شاه نیروهای چپ . ملی و روشنفکران سکولار را سرکوب کرد ولی نیروهای سنتی و متعصب در پناه آیت الله ها و نهادهای وابسته بیش از تمام نیروهای دیگر رشد نموده و سازماندهی شدند . شاه با دستپاچگی به سرکوب خونین ۱۵ خرداد در تهران ،مشهد و قم ماهیت ضد مردمی خود را بیشتر نشان داد. اگر شاه جنایتکار ملعبه ی دست جهانخواران و عمال آنها نمی شد و به سلطنت تمکین میکرد و به مملکت داری سیاستمداران احترام میگذاشت و سرکوب و کودتا و حکومت نظامی نهادینه نمیشد. در ایران با مشارکت و رقابت نیروهای ملی - چپ و مذهبی امکان رشد یک جانبه به روحانیون و نیروهای سنتی داده نمی شد بلکه تعادلی از تمام نیروهای رقیب و منقد حکومت بوجود میامد.

نتیجه ۲ :
سرکوب های خونین در شکل کودتای ۲۸ مرداد ، تعقیب و شکنجه واعدام زیر سرنیزه ی حکومت نظامی و سرکوب خونین بلوای ۱۵ خرداد و دوباره حکومت نظامی زمینه ی بر آمدن نسل جدیدی از مبارزان مسلح را در پایان دهه ۴۰ را اجتناب ناپذیر نمود.
شاه باردیگر به مشت آهنین متوسل شد و همه ی نیروها را بعنوان «خرابکار » سرکب نمود و ده ها پروژه برای از بین بردن فدائیان و مجاهدان اجرا نمود.
دغدغه ی اصلی شاه سرکوب نیروهای مسلحانه بهر قیمت بود. یکی از شگرد های رژیم تبلیغ هیجانات مذهبی مستقیم وغیر مستقیم از تریبون های رسمی بود . در شرائطی که یک شعر خوانی و سخنرانی ناممکن بود زنده یاد علی شریعتی در اغلب دانشگاها و مدارس عالی
سخنرانی داشت و دکتر مطهری و سایر نیروهای مذهبی تریبونهای متعددی برای تبلیغات سنتی و ضد حکومتی خود فعالیت مینمودند.
در سال ۵۶ با انتشار نامه ی « رشیدی مطلق» تمام فعالان مذهبی که در سرکوب بی انقطاع سایر نیروها در پهن دشت ایران پخش بودند به پا خواستند. شاه رفت - خمینی آمد همه با هم ! میلیونها ایرانی دور از سرکوب های شاه منتظر فرصت ماندند .
چه شاه میدانست و یا نمی دانست چه ساواک می دانست یا نمی دانست ! آنها به نابودی نیروهای سکولار و مدرن کمر بستند و نیورهای سنتی ومزهبی در سراسر ده کوره ها و شهر ها «تقیه» کردند و احوالات ۵۶ و ۵۷ نشان میدهد که مقبول غذب هم بودند و مذاکزات پشت پرده هم داشتند. «بیچاره» نیروهای وفا دار مستقل !

آقای گنجی !
فاجعه ادامه دارد.
خمینی و هم مسلکانش نیز به جنگ وترور کور روی آوردند. بهزاد نبوی ها ی مکلا و رفسنجانی های معمم مار در آستین های خود پروراندند و ماموران خود را علیه «ضد انقلاب » گسیل داشتند. اول طاغوتیها ، بعد فرقان ، بعد زنان ، بعد کردها ، بعد شریعتمداریها ، بعد چپ ها، بعد ملی ها ، بعد لیبرال ها ،بعد دانشجویان ، بعد مجاهدین ، بعد بهائی ها و نمی دانم ... گذوهی نماند که از این حکومت داغدار نشود.

نگاه کن ماشین سرکوب در دست کیست و نماینده کیست از درون این حکومت بی در و پیکر یک جریانی رشد کرده و مانند هیولائی یا بختکی خون همه ی ولی نعمت های خود را می گیرد. خمینی و بهشتی نمی دانند که چه جانورانی از درون این حکومت خونخوار بیرون زده که به هیچکس رحم نمی کند. نه اقتدارگرایان سنتی که از قبل از انقلاب بودند و نه خط امامیها که بعدا اصلاح طلب شدند نه اصول گرایان ، هیچکدام قدرت ندارند در برابر این هیولا که در دامان همین باند ها رشد ونموکرده ارض اندام نمایند.
همانطور که شاه در برابر خمینی و مردم پابرهنه کیش و مات شد این بار خامنه ای در برابر بسیجی ها و سپاه که از برکت این حکومت از کوخ نشینی به کاخ نشینی رسیدند سرنوشتی از شاه بد تر خواهد داشت که شاهد آن هستیم.

مخاطبان موسوی و کروبی کیستند ؟ ما منتظر چیستیم ؟ نه شاه بناست برود . نه خطر شوروی و چپ وجود دارد . نفت ۳۰ سال ست که تحویل داده شده و نظم جهانی با حکومت ایران مشکلی ندارد.

بی نظیر بوتو شهید شد ، مشرف کنار رفت ولی وضع پاکستان بد تر شده کمی فکر کنیم به تشایهات و اختلافات
نیروهای جهنمی در تمام منظقه و درایران رشد جهنمی کرده اند. ما بی یاوریم ! مستان سلامت می کنند !!!!!
۱۷۲۶۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ مهر ۱٣٨٨       

    از : سید آباس ارمنی

عنوان : نظر
آقای گنجی بعد از این همه آسمان ریسمان که بافتی باید چیکار کرد . مردم بیشتر از این نمیتوانند دست خالی در مقابل حکومت اسلامی (رفقای سابق شما ) ایستادگی کنند واقعیت اینست که امکانات و توانائیهای اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی که رفقای سابق ما در اختیار برادران سابق شما قرار داده اند کار مبارزه را با خیلی دشواریها مواجه کرده و میکند .به اعتقاد بسیاری و از جمله بنده اینطور میاد که اصلی ترین شریان حیات این رژیم کثیف اسلامی(امیدوارم به حضرت عالی بر نخورد)درامدیست که از طریق فروش نفت بدست میاورد و همه این هلمن مبارز طلبیدن به اتکا همین چهار قرون درامد نفت است مسلم است که اگر این راه بسته شود این جماعت کثیف حرفی برای گفتن ندارند و کسی حاضر نخواهد شد سرنوشت خودش را با این حکومت گره بزند . اگر کار این تحریم جدی شد خواهید دید که بسیارانی از وابستگان این رژیم فرار را بر قرار ترجیح خواهند داد. و یک سوال از جنابعالی آقا عالی جناب سرخ پوش یا خاکستری پوش بالاخره کی بود شما وعده داده بودید نام آنها را افشا خواهید کرد وبه خاطر آن به حبس و گرفتاریهای متفاوت دچار شدید ولی آخرش نگفتید که بالاخره آنها چه کسانی بودنند و چه مقصود را دنبال میکردنند. چه ملاحظاتی باعث میشه که شما ما مردم را نا محرم بدانید و در بیان آن چه میدانید تا این پایه مضایقه فرمائید/؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
۱۷۲۵۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ مهر ۱٣٨٨       

    از : solmaz

عنوان : روشنتر از این نمی شد
متاسفانه واقعگرایی شما اقای گنجی درمیان اپوزیسیون افراط و تفریط خریداری ندارد۰اما محکم ادامه دهید چون در داخل صدای دموکراسی خواهی بین جوانان بیش از هواداری از منافع کشورهای غاتگر خریدار دارد۰ خصوصا که دانشجویان از دروغپردازی های شبه روشنفکرانه کاملا بیزارند۰
۱۷۲۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست