نامه ی سرگشاده
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : داور -
عنوان : پپسی !
بهروز عزیز ممنونم که جواب مرا دادی. کنایه ها را ههم به دل نمی گیرم. امیدوارم که به من اعتماد کنی که دارم از بیرون اکثریت می نویسم و لابد که اهل فن از ادبیات ام می فهمند که از داخل این ها نمی نویسم. من پشت تعابیری مثل هدف سوسیالیزم انسان است و یا شنائت حکومت استالین ایستی و غیره متوقف نمی شوم. شک نکن الان از رهبران اکثریت و حتی آن تعداد که شیطان سازی شده اند، بپرسی، زیباتر و فصیح تر از من و تو، راجع به سوسیالیزم و انسان سخن خواهند گفت و از استالینزم انتقاد خواهند کرد. بیاییم به مناسبات درونی سازمان ها هم کاری نداشته باشیم، یا اگر داریم، به همه شان بپردازیم و با هم مقایسه کنیم. و الا به نتایج درستی نخواهیم رسید. مثلا همین راه کارگر که مثل طاووس در میان اپوزیسیون خارج کشور حرکت می کرد ، به یک باره در آستانه جنبش سبز، انگار که خط کش گذاشته باشند، از وسط به دو نیم شد!! حزب کمونیست کارگری هم برای مثال زدن بدنیست که از نقطه تشکیل حزب کمونیست در کردستان که حساب کنی، تا کنون ده انشعاب علنی و غیر علنی و انشعاب در تقدیر تقدیم کارگران بخت برگشته ایران کرده اند! وقتی کسی کار جدی هم برای داخل کشور نمی کند، من به عنوان یک ناظر بیرونی اقلا این امتیاز را برای اکثریت قایل هستم که به سمت فضاهای مدرن تری رفته و با قبول فراکسیون در داخل خودش و مداراجویی، خودش را حفظ کرده و الان هم در حد بضاعت خود در این فضای بیمار گونه خارج کشور، به تقویت اتحاد جمهوری خواهان کمک می کند و از هر فرصتی برای تقویت جنبش سبز استفاده می کند و به گمانم موضع گیری هایش نقش موثری داشته تا جامعه خارج کشور، دوباره در دام افسون یاس پراکنی و افراط گرایی سرنگونی طلبان شعاری نیفتد. من به عنوان یک ناظر بیرونی احساس خوبی دارم که همین نامه استعفای آقای فرهادی، بی کم و کاست دراین سایت درج شده است و شما این را در هیچ گروه دیگری نمی بینی. من اصلا نقطه نظرات و انتقادات آقای فرهادی را نفی نمی کنم، ولی حرفم این است که در بیرون این سازمان هم خبری نیست و باز خودشان تا به حال خوب به جلو آمده اند.
موفق باشی
۱۷۴۴۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣٨٨
|
از : بهروز
عنوان : پاسخ به آقای داور
مطلب آقای داور با پاسخ به آقای روزبه شروع میشود. البته نظر اقای روزبه روی صفحه نظرات نبود و من هم قبلا" انرا ندیده بودم. احتمالا" همان آقای روزبه ای است که فقط فحاشی میکند و قبلا" خود من هم قدری ایشان را نصیحت کردم ولی گویا این آقای روزبه پرشور تر !! از این حرف هاست.
اما در مورد آقای داور (که امیدوارم از آن داور هائی نباشد که در ایران معروف است که پپسی میگیرند تا به ناحق داوری کنند)
جناب آقای داور فکر نمیکنید کمی تا حدودی از قافله عقب هستید. این آقا خودش از کادر های سازمان اکثریت است و در کمال احتیاط و ملاحظه جوانب کار!! (که متاسفانه در جریانات سوسیالیسم روسی بسیار رایج است که هر انتقادی را جرم و هر منتقدی را مجرم بالفطره میخواندند) به مشمول اتهامات نشود، مسائلی به این روشنی را در مورد نقض آشکار دموکراسی درون سازمانی مطرح نموده است و ظاهرا" هنوز هم اتهام از جانب رهبری فعلی اکثریت نثار ایشان نشده است اما شما چون کاسه ای داغ تر از آش فوری به "داوری" نشسته اید.
من در نظر داشتم در این مورد نظری بدهم اما بادیدن نظر شما در این مورد جدی تر شدم. و ان نظر این است که یک لحظه تصور کنید که کسانی چون رهبران سابق حزب توده ایران و یا همین آقایانی که داعیه رهبری بخش اکثریت بزرگترین سازمان چپ ایران را دارند، در راس حکومتی قرار بگیرند که اولین رسالت خود را عدالت اجتماعی و دمکراتیسم میدانید. فکر میکنید چه بلائی بر سر منتقدین حتی از میان صفوف خود می اوردند. لازم نیست راه دوری بروید. پرونده سوسیالیسم استالینیستی جلوی روی شماست. فقط یک لحظه تصور کنید که خود شما از طرفداران ایچاد یک چنان حکومتی باشید و فردا روزی اگر انتقادی به یکی از سیاست های داشته باشید چه بر شما خواهد رفت؟
من مخالف بحث در مورد سوسیالیسم نیستنم اما سوسیالیسمی که اولین و اصلی ترین هدف آن "انسان" و "آزادی" او باشد پس اگر قصد چوب کاری اینجانب را داشتید لطفا" بدنبال اتهام دیگری بگردید. پیروز و سربلند باشید
۱۷۴۴۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣٨٨
|
از : داور -
عنوان : پوسیدگی!
روزبه عزیز، می شود لطفا با ملاک هایی که لابد دارید یک سازمان غیر پوسیده در خارج کشور را به ما معرفی نمایید؟ جنبش با شکوه سبز در داخل به راه افتاده و همه این سازمان ها را به تکان هایی واداشته است. در مقام مقایسه، سازمان اکثریت در استقبال از این جنبش و ترویج آن، از خیلی های دیگر جلوتراست. چون که این جنبش مدنی و مسالمت آمیز با مبانی نظر این گروه همخوانی بیشتری داشته تا گروه های به اصطلاح رادیکال. می شود بگویید که در این چند ماهه، سایر گروه ها چه گلی به سر این جنبش زده اند، که اکثریت از آن عقب مانده است؟ طبیعی است که بعد از سی سال، بی عملی، برای پیوستن مایه دار به این جنبش، مشکلاتی وجود خواهد داشت. از این حیث، استعفای آقای فرهادی هم که تاکید می کنند چارچوب های اساسی سازمان شان را قبول دارند، بی موقع بوده است.
۱۷۴۲۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱٣٨٨
|
|
|
چاپ کن
نظرات (٣)
نظر شما
اصل مطلب
|