یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دانشجویان سردار صفار هرندی را از دانشگاه بیرون کردند

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ققنوس در قفس

عنوان : هر گز هیچکس از تاریخ هیچ چیز نمی اموزد. مستبدان همیشه مجبورند خودشان تا انتهای هراسناک و خونین سقوط محتوم بتازند.
سه ماه پیش زمزمه اش همه جا پیچیده بود که دولت کودتا چون می داند قادر به کنترل و سرکوب جنبش دانشجویی و بالا گرفتن اعتراضات نیست، از ترس سقوط ، دانشگاه ها را امسال تعطیل خواهد کرد که مثلا انقلاب فرهنگی دوم دارد می کند و ، و کذا و کذا.

با همه بی اطلاعی ام از علم الاجتماع و ضعف تعقلم_، همان موقع به گوینده گفتم خوب دبیرستان ها را چه می کنند. وقتی تعجب کرد_ گفتم مثل این که هنوز در ده پانزده سال گذشته ای و از وضع جوانان و جامعه امروز مطلقا بی خبری . الان بچه ده ساله به اندازه جوان بیست ساله دوره ما شعور و فهم دارد و اراده به خرج می دهد و نمی شود بچه های دبیرستانی را ترساند. تهدید نمی فهمد. خطر برایش باعث تفریح است . گلوله برایش مسخره است.پدر و مادرش نه تابو هستند و نه محرمات ازلی و ابدی ، و نه صاحب احترامی هستند بیش از ان چه خودشان به بچه شان اثبات کنند که شایسته دریافتش هستند. بچه حاضر است بمیرد و تسلیم نشود و نمی شود . و شوخی هم نمی کنم چون بچه های خودم را می بینم.

و دیدیم که هفته گذشته از دبیرستانی نیمه مذهبی در مشهد جنبش شروع شد و در ۳ _ ۴ماه اینده در تمام ایران در کل دبیرستان ها _ چه بنده بگویم بکنید و چه شما مانع شوید_، اعتراض را اغاز می کنند و رها نخواهند کرد. سپاه و بسیج و اطلاعا ت باید بچه های ده پانزده ساله را در مدارس و در خیابان ها شوک الکتریکی بدهد و با باطوم مغزشان را متلاشی کند و به گلوله ببندد.

خلاصه کنم، وقتی که در بیست و چند سال پیش در جنگ با عراق یک بچه دوازده ساله ایرانی به خودش نارنجک بست و خودش را زیر تانک دشمن انداخت ، هیچ کدام ما ن نگفتیم بچه بود و عقلش نمی رسید یا کسی یادش داده بود یا شستشوی مغزی شده بود یا عامل دشمن بود یا خائن بود که می خواست ابروی کشور را ببرد و به دنیا بگوید که ما بچه ها را به زیر تانک می اندازیم _ و هزار ذکر دیگر، و این که بچه را چه به این حرف ها . ان موقع همه مردم ایران و بزرگان کشور و مسئولان و حتی امام خمینی گفتند که او با تعقل کامل و با تصمیم عاقلانه و مشروع و با شعور کامل و با داشتن حق انتخاب ازاد با اراده خود تصمیم به دفاع از وطنش، و به دفاع از حکومتی که ان را از دل و جان می خواست ، خود را قربانی کرد.
اما حالا امروز، بچه های ۱۲ سال به بالای کشور که دبیرستانی هستند. همه با هم می گویند که اینده مال ماست و وطن مال ماست و ما این حکومت را قبول نمی کنیم و نمی خواهیم .

این پارادوکس و تضاد وحیرت اور را چه باید کرد. ان وقتی که بچه ۱۲ ساله این حکومت را به حق می دانست و خودش را برا ی حفظ ان کشت، بالغ و عاقل و صاحب حق انتخاب بود. ولی الان که همه شان به این نتیجه رسیده اند که تصورشان اشتباه بوده است و حکومت قابل قبول نیست و باید برود، که نمی شود گفت ناگهان همه شان بی شعور یا بچه صغیر و ناتوان از اعمال اراده و تصمیم شده اند .

شکفتن ناگزیر جوانه را چه می کنید.

این جنبش رهایتان نمی کند و شکست ان محال است. تاریخ مصرف شما تمام شده. می خندید . ولی تاریخ به ما می اموزد که هیچ کس از تاریخ هیچ چیز یاد نگرفته است. مجبورید تا اخر راه را خودتان بروید. جبر تاریخ است.
.
و این جنبش تا پستوی خانه هایتان سراغ شما و به دنبال شما می اید. بچه های کوچک دبستانی هم خواهند امد. خودجوش. هیچ تحریکی وجود ندارد و لازم هم نیست. بیگانه ای در کار نیست. دشمن وجود ندارد. همه خودی اند. لطفا به اینده بچه های خودتان رحم کنید و بچه دبیرستانی کشی راه نیاندازید.
.
با ارامش بروید. که می دانم توصیه ابلهانه ای است. شما اصطلاح عجیب و غریب انقلاب مخملی را دوست دارید ، بدون انکه به عظمت چنین موهبتی ، اگر واقعا همان باشد، پی برده باشید. انقلاب مخملی ، ان گونه که ما دیدیم، یعنی تغییر حکومت بدون نیاز به خونریزی . به ساده ترین زبان معنی دموکراسی فقط همین است ، فقط همین . شاخ و دم ندارد. شما روش دیگری را می پسندید !
۱۷۷٣۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست