از : ک معمار
عنوان : انان تو را می شناسند
به جستجوی هم
با ماه سخن گفتیم
با ایرها گریستیم
سر بر خاک نهادیم
زمین ندایمان داد
بر من زخم هزاران خنجر است.... از قطعه برای خاوران
وقتی درد نوشته می شود , دلی تاب خواندنش را می خواهد. امروز میهن اغشته به بوی غزل است . عاشقان, عاشقانه هایشان را در خیابان ها می خوانند.بر زمین می افتند با گلوله, بر می خیزند دوباره.
انان تو را می شناسند. با پنجره ی قلبت که گشودی بیرون را مینگرند.افق روشن است . ما امید فراوان داریم تا با هم سرود فتح را بخوانیم
تا ان روز عزیز من ,بنویس , باز هم بنویس
۱٨۰۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ آبان ۱٣٨٨
|