یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

اوضاع سیاسی کشور و سیاست‏های ما

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امید

عنوان : بعد از سی سال باز هم اغواگری
سازمان اکثریت . شما تحلیل می کنید که رژیم هنوز دارای پایگاه طبقاتی در اقشاری
از مردم است واقلیتی قابل توجه را درچتر حمایتی خود دارد. ونتیجه می گیرید که هنوز
بحران وسیع سراسری شکل نگرفته است .فقط یک سوال ساده . ج.اسلامی در روز
۹دی سعی کرد تمام نیروی خودرا از همه شهرها واطراف تهران جمع کند تا به نمایش
قدرت بپردازدودرنهایت فقط تعدادی حدود ده تا بیست هزار نفر را توانست با پول و ساندیز و
غذا جمع آوری کند . کجاست آن اقلیت قابل توجه شما؟ چرا غول پوک و پوسیده را باد
میکنید ؟ چرا سعی میکنید مردم را اغوا کنید ؟راستی چرا؟
با احترام
۲۱۱۵۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣٨٨       

    از : روزنامه هنر و مبارزه

عنوان : پاسخ به آرش
آرش جان مرسی بخاطر کامنتی که نوشتی، ولی من مختصرا می خواستم بگویم که چه خوب که علم از مارکس فراتر رفته «مارکس +» ولی ما هنوز نمی دانیم که شما مشخصا به کدام پیشرفت ها اشاره دارید.
خب اگر حالا علم حرف های درست تری مطرح کرده ما باید خوشحال باشیم. ولی مشکل این جاست که علم و خصوصا آگاهی افراد و جوامع برای نظام سرمایه داری تا زمانی که قابل تبدیل به همبرگر نباشد، پشیزی هم ارز ش ندارد. مشکل این جاست که علی رغم تمام «مارکس +» ها ما همچنان در دوران بهیمی به سر می بریم. کمونیست ها معتقد هستند که جامعه طبقاتی یک جامعه بهیمی ست و نظام سرمایه داری دشمن نوع بشر است، و این مدعا به هزار و یک دلیل. عمده ترین آن از دیدگاه من مناسبات تولیدی و به تبع آن مناسبات با انباشت فرهنگی ست . این منطقه یعنی انباشت فرهنگی (یا ذخیره فرهنگی در سطح جهانی) اهمیت استراتژیک بسیار زیادی دارد زیرا آزادی دسترسی به آن شرط انسان شدن انسان است. ذات انسان به همین رابطه با ذخیره فرهنگی تعیین و مشخص می شود. البته مارکسیست ها بیشتر از مناسبات تولیدی حرف می زنند ولی من فکر می کنم که رابطه با ذخیره فرهنگی نیز در پیوند تنگاتنگ با آن است.

کمونیسم علم مبارزه طبقاتی برای عبور از جهان بهیمی و تحقق بخشیدن به نخستین روز واقعی تمدن است، یعنی جامعه بی طبقه.
حالا ایسم و اسم و مارکس و مارکسیسم چندان اهمیتی ندارد، البته مارکس و انگلس پدران علوم انسانی مدرن هستند. یعنی از نظر تاریخی جا و مکان مشخصی دارند که متعلق به آنهاست.
اصل داستان رسیدن به چنین روزی ست. من اگر چه در مناسبات تولیدی و به همین نسبت در رابطه با ذخیره فرهنگی سهم ناچیزی داشته ام، ولی انسانیت خودم را تنها در مبارزه طبقاتی جستجو می کنم. به همین علت نام روزنامه ام، روزنامه هنر و مبارزه است. زیرا هنر برای ما تنها از راه مبارزه ممکن می گردد. به این دلیل روشن که فرزندان طبقه حاکم تمام نقاط استراتژیک و امکانات مادی را در اختیار خود گرفته اند و برای ما دانه می پاشند و ما تنها حق داریم برای آنها کف بزنیم.
ولی ما نشان می دهیم که چگونه این طبقه تمام امکانات مادی و معنوی را به انحراف می کشد، و قادر به خلق اثر هنری نیز نیست. حتی پیشرفت های جامعه سرمایه داری در عرصه تکنولوژیک یک شکست پراتیک علمی ست زیرا منجر به تهدیدی جدی برای زندگی روی کره زمین شده است.

امّا
«مارکس +» زنده باد «مارکس +»
۲۱۱۵۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣٨٨       

    از : به اقای پژوهشگر بی طرف

عنوان : اقای پژوهشگر چرا اسم بی مناسب برای خودتان انتخاب کردید
شما خودتان میگویید سازمان چریکهای فدائی خلق ایران و از نظر شما این اسم با سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت هیچ فرقی ندارد? چه پژوهشگری هسیتد که فرق این دو تا اسم را نمیبینید. خدمت جنابعالی عرض شود که نبرد خلق هم ربطی به سازمان فدائیان خلق ایران-اکثریت ندارد.این دو کاملا دوتا سازمان سیاسی مختلف و کاملا مخالف ۱۸۰ درجه ای هم هستند و موضع گیری یکی که مسعود رجوی را رهبر خود میداند با این سازمان فداییان خلق اکثریت که شما زیر اعلامیه انها کامنت میگذاریدفرق دارد. سازمان فدائیان خلق ایران-اکثریت ممکن است هزار عیب و ایراد داشته باشد ولی سازمان مجاهدین و رجوی را اصلا قبول ندارد و انها را مثل شما دیکتاتور و غیر دمکراتیک میداند و با انها نشست وبرخواستی هم ندارد. موفق باشید
۲۱۱۵۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣٨٨       

    از : پژوهشگر بی طرف

عنوان : در گوگل به فارسی تایپ کنید - نبرد خلق - و در صفحه نخست، ستون راست منشور سازمان دیده می شود، کلیک کنید و بند ۱۱ منشور را بخوانید و بعد نظر بدهید
در گوگل به فارسی تایپ کنید - نبرد خلق - و در صفحه نخست، ستون راست منشور سازمان دیده می شود، کلیک کنید و بند ۱۱ منشور را بخوانید و بعد نظر بدهید. عنوان و بند ۱۱ بقرار زیر است:-


«منشور سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در آستانه ورود به قرن بیست و یکم - مصوب اجلاس شورایعالی سازمان آبان ماه ۱۳۷۶

۱۱. سازمان، شورای ملی مقاومت ایران را در شرایط کنونی الترناتیو رژیم ولایت فقیه دانسته و شرکت در این ائتلاف بر اساس اصل اتحاد - مبارزه (با عمده بودن سیاست اتحاد) را سیاست اصولی می داند.»

قبل از اینکه دیر شود سری به این منشور بزنید و بعد مرا به مزخرف گویی متهم کنید.
۲۱۱۴۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣٨٨       

    از : به پژوهشگر بیسواد(بی طرف)

عنوان : کم گویی و بجا گوئی
اقای پژوهشگر بی طرف لطفا قبل از حرف زدن بهتر است که یک کمی به سواد سیاسی و بویژه ادبی خودتان بیفزایید.سایت نشریه کار ارگان مرکزی سازمان فداییان خلق ایران-اکثریت http://www.kar-online.com/wp/را بخوانید ببینید ان مزخرفاتی که جنابعالی سرهم کردی را میتوانید پیدا کنید. سازمان فداییان خلق از سال ۶۰ کلمه چریک را از پسوند نام خود برداشته است و نشریات مجاهدین به فداییان اکثریت فقط فحاشی میککنند.بهتر است شما کمی به دانش سیاسی خود بیفزایید و در نوشتن کامنت از بی ادبی و فحاشی دست بردارید و اگر هم به یک سازمان و حزبی انتقادی دارید مودبانه بیان بفرمایید تا ما هم بدانیم حرفتان چیست ولی مزخرف گفتن در باره مواضع سازمانهای شناخته شده حالا درست و یا نادرست کاری فرومایه است.
۲۱۱۴۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : یادداشتی در ۵ ماه پیش جهت اطلاع روند و سایر دوستان
روند گرامی جهت اطلاع برای نمونه این متن یادداشتی است که در تاریخ ۲۰ شهریور درست پس از نماز جمعه خامنه ای در وبلاگ مادرزمین نوشتم:

۱۳۸۸/۶/۲۰

بعد از نماز جمعه امروز...


۱) دیکتاتور شدیدا ترسیده است.

۲) اما با توجه به شخصیتش (عقده های دوران نوجوانی و عقده های زمان رئیس جمهوری و عقده یک شبه آیت الله شدن و …) می تواند خطرناک باشد!

۳) رژیمش با شتاب زیاد رو به زوال است، و افراد دور و برش عده ای عقب مانده منگل و لات و لومپن بیش نیستند.

۴) دستش آلوده به خون، فرمانده و آمر پست ترین جنایات ضد بشری در تاریخ بشریت است.

۵) دولت منصوبش نه تنها فاقد هر گونه مشروعیت است که ویژگی هایش جز دروغ، تقلب، خالی بندی، عقب ماندگی فکری، کودنی، بی کفایتی در داخل و خارج و… نیست. مانند رهبرشان دست هایشان از بالا تا پایین آلوده به خون و تجاوز به ملت است.

۶) در مقابل جنبش سبز رو به صعود است. صلح جوست و مشروعیت دارد. برای علتی عالی و بدیهی ترین حقوق پایمال شده یک ملت رنجدیده مبارزه می کند.

۷) زبده ترین، نخبه ترین، فرزانه ترین، و دلاورترین فرزندان ایران در این جنبش فعالند.

۸ ) مردم جهان، تمامی صلح دوستان و فرزانگان جهان با این جنبش هستد.

۹) نقطه برخورد رویارویی احتمالی سرنوشت ساز را ما باید تعیین کنیم. آن ها رو به نزولند، ما رو به صعودیم. بنابراین گذشت زمان به نفع ماست.

۱۰) ما در هماهنگی و لجستیک برای استفاده بهینه از تمامی توان ملی ضعف داریم.
پیش بسوی تشکیل کنگره ملی و گسترش و تقویت هسته ها و شبکه های خودگردان مدرن!
۲۱۱۱۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣٨٨       

    از : بهمن

عنوان : حکومت مزدوران و اوباشان بدون پایگاه مردمی
بخشی از بیانیه به « توان بسیج حکومت » میپردازد و به « پایگاه اجتماعی » و نیروهای نظامی امنیتی اشاره دارد.
به نظر من حکومت بجز بسیج و سپاه و اطلاعاتی ها هیچ پایگاه دیگری ندارد. همه سیاست های حکومت و سیاست های پوپولیستی احمدی نژاد بیشتر مردم را عصبانی و ناامید کرده است تا تحمیق و همه به ضد خودش تبدیل شده.
کمیته امداد خمینی به خانواده هایی که هیچ درآمدی و هیچ نان آوری ندارند هر ۲ ماه سی هزار تومان می پرداخت ( ۱۳۸۶ ) سالی که نفت بشکه ای ۱۴۰ دلار بود خانواده هایی مانند یک مادر با دو فرزند مدرسه ای.
سهام عدالت در بهترین حالت سالی ۱۲۰ هزار تومان است اگر به کسی تعلق بگیرد.
حداقل حقوق سال پیش ۱۸۶ هزار تومان اعلام شد و بعد از سه روز به ۱۶۵ تقلیل یافت به خاطر پایین آوردن نرخ تورم.
همه شهیدان زنده بنیاد شهید هم که به خود سوزی رو آورده اند.
آن بخش از مردم هم که به دلیل دینی بودن حکومت پایگاهی بودند همه از وعده وعیدهای دروغ ناامید شده اند و صبح تا شب به دنبال لقمه نانی میدوند.
بنابر این حکومت بجز بسیج و سپاه و اوباشانی که از امکانات و امتیازهای زیادی برخوردار هستند دیگر هیچ پایگاهی در میان مردم ندارد و ما با یک تقابل روبرو هستیم یعنی اکثریت مردم جامعه در مقابل جریان حاکم و نه دو تقابل آنطور که در بیانیه آمده است.
احمدی نژاد در انتخابات گذشته با همه تبلیغات و شارلاتان بازی هایش فقط ۵ میلیون رای آورد .
همه پایگاه اجتماعی حکومت روز ۹ دی روز ساندیس معلوم شد. در تهران ۱۵ میلیونی چند صد هزار نفر توانستند بسیج کنند آن هم با حکم حکومتی
۲۱۱۰٨ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣٨٨       

    از : پژوهشگر بی طرف

عنوان : اروپایی ها حزب دارند و ما هم حزب داریم. ترا بخدا تفاوت بین این دو تا را که از زمین تا آسمان است.
اگر نوشته زیر را باور نمی کنید فقط کافیست بفارسی نام گروه های سیاسی زیر را در گوگل وارد کنید و تحقیقات خود را شروع کنید.

امروز چند ساعتی را وقف تحقیق تاریخچه سازمانهای نظامی سیاسی ایران کردم. از طریق گوگل با تاریخ سازمانهای چریکهای فدایی خلق، سازمان مجاهدین خلق و حزب توده آشنایی پیدا کردم. تا امروز نمی دانستم که این سازمانها چه روابط تنگاتنگی از زمان شاه تا کنون داشته اند. از تعجب شاخ در آوردم وقتی در منشور سازمان چریکهای فدایی خلق اکثریت دیدم که این سازمان مسعود رجوی و سازمان مجاهدین خلق او را آلترناتیو (جانشین) مناسبی برای جمهوری اسلامی می داند. همانطور اینکه هر دو سازمان هنوز به مبارزه مسلحانه اعتقاد دارند و هر دو بعنوان سازمانهای تروریستی در جهان شناخته می شوند.

بجای حذف این نظر ثابت کنید خلافش را ست است.
۲۱۱۰۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣٨٨       

    از : کریم ن

عنوان : آشفتگی در بیان!
من این بیانیه را به دقت خواند. هر چه بیشتر دقت کردم بیشتر گیج شدم. یک سازمان سیاسی چپ که اینگونه مطلب سرسری و غیر علمی نبایستی به نویسد !. من کاری به درستی و یا سستی تحلیل ندارم، با آشفتگی آن و درهم برهم بودن مفاهیم بکار رفته در آن مشکل دارم.
بطور نمونه در این بیانیه در ارتباط با کانون های جمهوری سالامی جابجا عبارات زیر بکار رفته بدون اینکه تعریف مشخصی از این اصطلاحات بدهد.

جریان حاکم (کل نظام؟، جناح اصول گرا؟، جناح احمدی نژاد؟).
حکومت (کل نظام شامل خامنه ای و رفسنجانی و موسوی ؟)
بلوک قدرت (کی؟ آیا همان جریان حاکم است؟اگر جناح خامنه ای منظور است پس با حکومت فرق دارد؟ اگر همان حکومت است پس الان فقط یک جناح در حکومت هست؟)
کودتا گران (حکومت؟، جریان حاکم؟، بلوک قدرت؟ جناح احمدی نژاد؟)
کانون قدرت (کی؟)
راست افراطی (راست سیاسی؟ راست اقتصادی؟ راست مذهبی؟ آیا کارگزاران رفسنجانی که دربست طرفدار اقتصاد آزاد هستند هم راست به حساب میایند؟)
گروه بندی نظامی – امنیتی (کودتا گران؟ بلوک قدرت؟ کی؟)
جناح های نظام (اصلول گرا و اصلاح طلب؟- موسوی و کروبی هم جزو اینها هستند یا نه؟ اگر هستند پس جنبش سبز دعوای جناح ها هست؟ اگر نیستند پس بر علیه نظام هستند؟)

حالا این آشفتگی در بیان را به این اضافه کنید که کوچکترین تحلیلی از ماهیت سخنگویان ریز و درشت این جنبش سبز در داخل و خارج بدست نمیدهد. صد رحمت به تحلیل ها و سیاست گذاری های حزب توده و اکثریت در اوایل انقلاب که حداقل میگفتند کی به کیه ( گیرم که طرف شیطان را انتخاب کرده بودند)، اما د راین بیانیه معلوم نیست کی به کیه!
۲۱۱۰۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : اکنون "دانش" بشر فراتر از "دانش" مارکس+ است. به روند
روند گرامی

من عضو و هوادار هیچ سازمانی نیستم. از منظری هم که به دنیا نگاه می کنم با کمونیست ها کاملن فرق داره. برخی این حرف های این بیانیه را من مدت ها قبل گفته ام.

زمانه زمان دانش محوری است. گذشت زمانی که جوانانی با کسب "اطلاعاتی" درهم و با واسطه از نظریات مارکس قصد تغییر ایران و جهان را داشتند. اکنون "دانش" بشر فراتر از "دانش" مارکس+ است.
۲۱۰۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣٨٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست