بررسی و نقد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
-
پرویز دستمالچی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : بهروز ماهان
عنوان : نظرات شورای نگهبان اسلامی در واقع ، همان نظر رهبر است
شورای نگهبان اسلامی از ۱۲ نفر تشکیل میشودکه رهبر ، ۶ نفر را از میان فقها ی شیعه ، مستقیم انتخاب میکند و رهبر ۶ نفر دیگر را غیر مستقیم انتخاب میکند بین سان که ۶ نفر از میان حقوقدانان مسلمان به وسیله رییس قوه قضاییه به مجلس معرفی میشود اما رییس قوه قضاییه توسط ، خود رهبر انتخاب میشود . شرایط حقوقدانی اسلامی و تحصیلات آنها ، قید نگردیده است
اعضا این شورای نگهبان به مدت ۶ سال انتخاب میشوند اما نکته کلیدی و مهم آن ، دفعات انتخاب نامحدود است از اینرو ، مثلان آقای احمد جنتی ، چندین دوره متوالی است که در شورا زیر نظر رهبر انتخاب میشود و در این مدت توانسته نظرات رهبر را از جمله نظرات استصوابی انتخابات و تایید انتخابات رییس جمهوری احمدی نژاد را تامین کند .
وظیفه این شورا ، پاسداری از احکام اسلام ، مذهب رسمی شیعه ، است که قانون اساسی و مصوبات مجلس را با اسلام مقایسه میکند که مغایر نباشد .
هم چنین نظارت بر انتخابات و تایید صلاحیت کاندید ها و نمایندگان مجلس حتا خبرگان و کاندید های رییس جمهوری ، به عهده این شورا است.
نظرات شورای نگهبان اسلامی در واقع ، همان نظر رهبر است چون رهبر وقت ندارد در واقع ، ۱۲ نفر را استخدام کرده که کار ایشان را انجام میدهند و ایشان در نهایت تایید میکند
شورای نگهبان از اختیارات کلیدی در جمهوری اسلامی برخوردار است
۲۹۴۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱٣٨۹
|
از : Behruz mahan
عنوان : مقایسه نظرات آقای لاهیجی با نویسنده محترم این مقاله آقای دستمالچی
اولا " "جمهوری"" با ""اسلام"" هماهنگی ندارد و با هم دو موضوع قابل جمع نیستند زیرا اسلام دین شریعت و از طرف خدا و پیامبر و آسمانی است در حالیکه ""جمهوری "" روشی مردمی و زمینی است که توسط مردم یک کشور و آن هم ادواری به رای همگانی گذشته میشود
اکنون به چند بند آن میپردازم تا روشن شود که رای به این قانون اساسی در آن زمان آیا ""بیعت"" بوده یا ""رفراندوم ""؟
از ۱۷۶ اصل این قانون اساسی جمهوری اسلامی ، ۱۰۶ اصل با کلمه " "اسلامی"" ذکر شده که نیازی به ذکر آن نبوده است
و ۳۱ اصل هم به نحوی به اسلام وصل شده است و فقط در ۳۹ اصل آن ، از ذکر کلمه " "اسلام"" استفاده نشده است که آن هم به تفسیر قانون وابسته شده است .
از ۷ آیه قرآن استفاده شده و یک ""صلوات"" هم در آن بکار رفته اینها چه معنائی دارد که حقوقدانی مثله شما ، در آن زمان در نگارش آن دست داشته است ؟ و حقوق دانان آن زمان ، از ذکر حقوق بشر و ۳۰ اصل آن خودداری کردند !!
و شریعت اسلامی به همراه "" صلوات"" را در قانون اساسی ایران آوردند !! خوب اگه قرار بود که قانون اساسی ""حقوقی"" باشد که باید از کلمه ""اسلام "" استفاده نمیشد و اگر قرار بود که از "" اسلام"" استفاده شود که به قانون حقوقی دیگر نیاز نبود
چون ""اسلام"" خود قوانین خود را دارد و کافی بود مینوشتند که قانون اساسی ایران بر مبنای کتاب قرآن است و بس !!!
آیا ملت ایران به شما ها و آن ۷۵ نفر مجلس اولیه خبرگان اعتماد کرد و به قول شما بیعت کرد چرا بعد از بیعت چنین قانون ضد حقوق بشری برایش نوشتید اعتماد آنها مانع از بینش صحیح شده بود ؟ و اکنون آنرا توجیه "" بیعت " مینامید ؟
دوم اینکه قوه قضائی را زیر نظر رهبر گذاشتید در حالیکه باید مستقل باشد و خود قضات ،رییس ان قوه را انتخاب کنند این موضوع که دیگر ۱۰۰ درصد حقوقی بوده اینرا دیگر چرا اشتباه کردید ؟
""تعریف جرم"" را هم بر اساس اسلام گذاشتید ( اصل ۱۶۸ )، و اساس قضاوت را هم بر مبنای اسلام گذاشتید( اصل ۱۶۷ ) ،
اینها کجا به قانون اساسی فرانسه میخورد که گاهی در نوشته هایتان به آن اشاره داشته اید؟
شما حتا در موضوعت حقوقی خودتان هم دچار توهم شدید تا چه رسد به قوانین سیاسی ....!!!
سوم اینکه هر چی قدرت بود را به ""ولایت فقیه"" دادید که تمامی رییس ارتش و سپاه و نظامی را و رییس قوه قضائی ، رییس صدا و سیما ، و ۶ نفر از شورا نگهبان ، اعضا مجمع تشخیص مصلحت نظام ، و ۶ نفر دیگر از حقوق دانان زیر نظر غیر مستقیم ایشان و !! و ،ریس دیوان عالی کشور ، دادستان ، و ..... را رهبر انتخاب کند چرا این را آن زمان به ملت نگفتید که از"" بیعت"" شما دارند ، چنین قانونی را به خورد شما میدهند!!
چهارم دین اسلام و شیعی را و اصل اسلامی بودن نظام را و امر"" ولایت"" را غیر قابل تغییر تفسیر فرض کردید که حتا به رفراندوم هم نباید برود
و اما ""ادواری بودن "" خود قانون اساسی را از قلم انداختید در حالیکه هر نسل باید قانون اساسی مطابق با زمان خود را برای نسل خود تنظیم کند و لازم اجرا بداند
شما چطوربعضی از مواد را غیر قابل تغییر تفسیر و غیر باز نگری دانستید؟؟
از الامیه حقوق بشر و ۳۰ ماده طلائی ان استفاده ناقص شده و همه آن به شرط اینکه مخل به ""مبانی اسلام"" نباشد ذکر شده است که این خود تناقض با ""حقوق بشر "" است !!
دیگر اینکه حقوق اقلیت ها و قومیت ها و ، زنان ، کودکان ، ...مطابق حقوق بشر در نظر گرفته نشده و یا نابرابر به کار رفته به عنوان مثال ، اینکه سنی مذهب نمیتواند به رییس جمهوری برسد ویک زن نمتواند به ریاست جمهوری و یا قاضی شود و از حقوق فدرالی اصلآ به رسمیت شناخته نشده است
در اصل ۱ و ۲ قانون اساسی ، اصول دین شیعه را آوردید و در اصل ۵ "" از "" امام زمان "" صحبت شده که مگر قانون اساسی یک ملت ""اصول دین ""
یک"" مذهب خاص "" است که در کتاب های درسی مدارس به دانش آموزان درس میدهند؟
اینها نمونه هائی بود که نشان میدهد رای به قانون اساسی جمهوری اسلامی ، که به دنبال همان رای به "" جمهوری اسلامی میخواهید یا نه؟؟"" فقط یک ""بیعت "" نبوده است و متاسفانه یک ""اشتباه تاریخی ملتی"" بوده است
و یک پرسش از هر فرد ایرانی دارم که لطفآ هر ایرانی با خود بیاندیشد که "" قانون اساسی دوره شاه"" و ""قانون اساسی جمهوری اسلامی"" را بخوانید
و ببینید که آیا قانون اساسی دوره حکومت پادشاهی با قانون اساسی جمهوری اسلامی چه تفاوتی دارد ؟
جز اینکه نام ""پادشاه مادام عمر ""، شده ""ولایت فقیه مادام عمر"" ، و نام ""نخست وزیر انتخابی اش با مدت محدود"" شده ""رییس جمهور انتخابی اش با مدت محدود"" ؟
و باقی قوانین مثله شورا نگهبان و درج هر قانون با ذکر جمله ""مخل اسلام نباشد"" مشابه هم است. آیا ملت ایران یک ""گول تاریخی"" نخورده است ؟
آیا فقط یک بازی سیاسی نبوده است و ""نظام پادشاهی استبدادی "" جای خود را به ""نظام پادشاهی استبدادی مذهبی"" یعنی نظام ``سلطان استبدادی مذهبی``به نام "" نظام ولایت فقیه "" مثله دوره عباسیان و یا عثمانیان ترکیه به نام ولایت فقیه نداده است؟؟
در پایان به سهم خود مطرح میکنم که حقوق دانانی که در به تصویب رساندن ""قانون اساسی جمهوری اسلامی"" نقش داشته اند یک عذر خواهی ساده بدهکارند
و هر ایرانی میباید قبل از رای به هر قانون اساسی آینده ،
از قانون اساسی خود اطلاع کافی داشته باشد و دوم اینکه دیگر به هیچ کسی جز خرد خود اعتماد نکند وهم و سوم برای نسل بعد هم تصمیم نگیرد
۲۳۷۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ فروردین ۱۳۸۹
۲٣۷۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱٣٨۹
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۲)
نظر شما
اصل مطلب
|