یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دگردیسی جنبش سبز - کاوه مظفری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : کیومرث بهارمست

عنوان : دگردیسی جنبش سبز
تبدیل جنبش به یک حرکت رهبر محور با سازماندهی هرمی بیشک آن را ضربه پذیر تر میکند. کاملا موافقم که جنبش باید با نظمی افقی حیات و قدرت خود را تداوم بخشد.

از سوی دیگر پراکندگی در سطح مطالبات و شعارها که موجب تفرقه در جنبش میشود آشکار است. ضرورت شکل دهی جبهه های گونگون در حول و حوش ارزش ها و مطالبات دراز مدت و استراتژی مشترک بیش از هر زمان دیگر است. این جبهه های گوناگون میتوانند بر حول و حوش مطالبات حداقلی به ایجاد یک کنگره ملی یا جبهه فراگیر ملی دست یازند. جنبش دانشجویی داخل کشور نمونه نسبتا خوبی از چنین مدلی است.

در مورد برنامه های کوتاه پیامی در نوشته آقای ناصر کاخساز در سایت ایران امروز، http://www.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/۲۱۰۹۵ ،نوشتم که عینا ، برای گسترده گردن این بحث و ایجاد دیالوک در این مورد ، تکرار میکنم.

جناب کاخساز:
با عرضه تشکر از پاسختان. سرتان را درد نمی‌آورم اما با اجازه به طرح چند نکته بپردازم:

۱- بدون شک ( انتطار هم نباید داشت ) گرایشات "مذهبی - دمکرات " (از جمله آقای موسوی - کروبی
و اصلاحطلبان ) فراتر از جمهوری اسلامی نخواهند رفت.

۲- با وساطت‌هاشمی رفسنجانی به احتمال زیاد نوک حمله از روی ولایت فقیه برداشته خواهد شد. در این رابطه همانطور که برخی از شخصیت‌های " مذهبی-دمکرات "بدرستی اشاره کرده‌اند ضروری است که جبهه دمکراسی خواهی ( این
مفهوم از بنده است )" جمهری اسلامی شکل بگرید که بدون شک بیانیه شماره هفده مخرج مشترک و اصل همکاری این گرایشات و جبهه خواهد بود.

۳- نیروهای غیر مذهبی - دمکرات (از واژه سکولار عمدا در این مقطع پرهیز میکنم تا آنزمان که تعریف مفاهیم روشنتر و شفاف گردد) که عمدتا در خارج هسنتند نیز به شکل دهی جبه مشترک خود باید اقدام کنند.

۴- در کوتاه مدت هدف برای جبهه فوق دسترسی به فضای باز سیاسی است ( آقای طاهری پور بدرستی در چند مورد به این اشاره کرده‌اند ) که خود زمان گیر است. در این شرایط به نظر من همکاری - همراهی با جبهه دمکراسی خواه " جمهوری اسلامی " بر حول یک جنبش دمکراسی محور باید صورت پذیرد. وجود پارانویا شدید به هر آنچه که اسم و بوی اسلامی دارد، در میان ایرانیان خارچ از وطن یکی از موانع بزرک در نزدیگی و همکاری با چریانات " مذهبی - دمکرات
" است.

۵- در این روند طبق قانون پاسکال (فشار وارده بر یک نقطه بر تمامی نقاط منتقل میگردد) هدف پائین آوردن احمدینژاد و و تضعیف ولایت فقیه و حتی (در صورت امکان) تغییر قانون اساسی کنونی و کنار گذاردن نقش ولایت فقیه خواهد بود.

۶- مرحله بغدی مبارزه (خدا داند کی؟) حرکت بسوی رفراندم کلی در جهت تغیییر کل نظام است. این پروسه خواه نا خواه از کانال جمهوری اسلامی عبور میکند، مشروط بر اینکه فضای باز و دمکراتیک که چنین روندی را تضمین کند بوجود آمده باشد.

۷- نڤش سپاهیان در این روند کلیدی است که عناصر معتدل بتوانند افراطیون را کنار زنند یا در مقابلشان مقاومت کنند.

۸- با در نظر گرفتن نکات مطروحه در ۱-۷ امروز زمینه سیاست مماشات در بالا و فشار از پائین بیش از هر زمن دیگر مهیا است. اما موسوری - کروبی با عهده دار شدن رهبری جنبش باید فشار از پائین را هدایت کنند و مماشات در بالا از دست کسانی چون‌هاشمی و خاتمی بر میاید.

۹- کاملا با شا موافقم که نباید توهم انداخت و طرح نظری گفتمان جنابعالی صحیح است. در عین حال تحقق مطالبات جریانات تحول خواه و گذار از حاشیه به متن فضای سیاسی - اجتماعی وطن در گروی موفقیت پروژه ی " جنبش سبز " و ایجاد فضای باز سیاسی است.

۱۰ - جریانات تحول خواه باید هر چه زوتر دست به تدوین برنامه عملی خود و طرح یک پلاتفم برای تحقق بخشیدن به جبهه مشترک خود کنند. تا به امروز فقط یک پیشنهاد نیم بند از سازمان فداییان اکثریت در این رابطه دیده ام که چندان هم فرا گیر نیست و به چپ گرایان محدود میشود.

۱۱- از روی ناچاری و ندانستن عبارت یا مفهومی مناسب (هر چند هیچگاه تمایل یا علاقه‌ای در هیچ مرحله ای از زندگی ام به ایشان نداشتم) بقول مرحوم مائو باید در این مرحله "تضاد عمده و اساسی" را مشخص کرد. آگر این روند یک حرکت " دمکراسی محوری " ست، آنگاه جریانات " سکولار ناب - نه یک کلمه کمتر یا بیشتر" کفه مطالبات خود را باید سبک کنند. جسارت نشود ولی مواضع و نحوه برخورد و سیاست این دوستان مرا یاد جریانات معتقد به انقلاب
سوسیالیستی در ایام قدیم می‌اندازد.

۱۲ - اگر با مباحث و استدلال‌های مطرح شده در بالا موافق هستید آنگاه بحث و دیالوگ با جریانات " سکولار ناب " را باید از قلم و استدلال و تفکر پر توان شما انتظار داشت چون خارج از توان این حقیر یا امثال بنده میباشد.

ارادتمند - کیومرث
http://barayehvatan.blogspot.com
۲۲۰۰۲ - تاریخ انتشار : ۲ اسفند ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست