یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

زبان مادری ما، زبان عربی - یوسف عزیزی بنی طرف

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : حق

عنوان : مشکل برخی که می تواند سرمایه عظیمی برای ایران و ایرانی باشد و نفاق را در این سایت از میان بردارد.
تقدیم به هم وطنان عزیزم در چهار گوشه ایران و جهان،

گاهی با کمی درایت مشکل برخی را می شود به یک افتخار و سرمایه ملی تبدیل کرد. زبان های اقوام ایرانی مسئله ای نیست که انقدر بغرنج میخواهید جلوه اش بدهید و ایران را به عهد بوق فئودالی ببرید و آنرا فدرال معرفی کنید. تمام مشکل با یک اصلاح در سیستم آموزشی در ایران می شود حل کرد. زبان فارسی زبان رسمی کل کشور است که ارتباط آحاد ملت ایران را تاکنون میسر ساخته است وگرنه همه از هم بیگانه می شدیم و این چنین به هم تنیده نمی شدیم.

یک اصلاح در آموزش و پرورش کشور جوابگوی مشکلی است که برخی از ایرانیان با آن مواجه هستند و زمینه نفاق آنها در این سایت شده است. همانطور که می دانیم،تدریس زبان عربی در مدارس در کنار زبان های فارسی و انگلیسی اجباری است. حال اگر یکی از زبان های عربی، ترکی، کردی و و و در کنار فارسی و انگلیسی اجباری شود و انتخاب آن به خانواده ها واگذار شود نفاق از بین می رود. در همه مدارس کشور ابزار تدریس این زبان ها باید موجود باشد تا حق انتخاب برای همه موجود باشد ضمن اینکه ساعات تدریس این زبان ها هم باید یکسان باشد و بخشی از این ساعات باید صرف آموزش علوم دیگر به زبانهای غیر فارسی باشد. به این ترتیب هر ایرانی دو زبان رایج در کشور باید بیاموزد و همانطور که ثابت شده است کسانی که به دو زبان تسلط دارند زبان های دیگر را زودتر می آموزند در عین حالی که همه به درک بهتری از یکدیگر دست می یابند. هیچ ایرانی ای هم دیگر نمی تواند ادعا کند که مورد تبعیض قرار گرفته است همانطور که هیچ ایرانی ای نخواهد توانست ادعا کند که به لحاظ کار و زندگی و تحصیل خود مورد تبعیض در استانی در ایران قرار گرفته است. به این ترتیب آن خانواده کردی که از استان کردستان به استان اذربایجان نقل مکان کرده نگرانی ای نخواهد داشت چون در مدارس محل جدید زندگی اش زبان کردی هم تدریس می شود و چون آموزش پرورش سراسری است نه زیاد جلوتر از کلاس است و نه زیاد عقب تر. زبان فارسی هم زبان مشترکی است که با آن با هم میهنان ترکش ارتباط برقرار می کند. بدینگونه هیچ محدودیتی برای هیچ ایرانی ای ایجاد نمی شود و آزادانه هر ایرانی ای در هر جایی در کشور کار و زندگی و تحصیل می کند.

در دانشگاه ها هم با کمی تفاوت می تواند به ترتیبی که در بالا گفته شد ضمن اینکه رشته های زبان و ادبیات فارسی، ترکی، کردی، عربی و غیرو در دانشگاه ها باید بقدری جدی گرفته شوند که دانشجویان این رشته ها بهترین ها در جهان باشند و علاقمندان به این رشته ها از کشورهای همسایه برای ادامه تحصیل به ایران بیایند. این یکی از افتخارات ملی ما و سرمایه های ملی ما میتواند بشود. بدین ترتیب زبانها توسعه میابند و دو زبانه بودن کمک فراوانی به یاد گرفتن زبانهای دیگر جهان خواهد شد.

در دوره پیش دبستانی هم دو زبان که یکی زبان فارسی و دیگری زبان مادری و یا زبان انتخابی والدین است تدریس شود که دوره دبستان بدون هیچ مشکلی آغاز شود.

پاینده ایران و ایرانی
۲۲۴۰۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣٨٨       

    از : سعدی

عنوان : تقدیم به حق که با رجوع به اسناد مغتبر به بشریت خدمت می کند و از بد دهنی دوری می ورزد.
تقدیم به حق که با رجوع به اسناد مغتبر به بشریت خدمت می کند و از بد دهنی دوری می ورزد.

بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی

پیروز و تندرست باشی
۲۲٣۹۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣٨٨       

    از : حق

عنوان : کاربری دیگر، منابع من دانشگاه های معتبرمثل آکسفورد و کمبریج است. منابع شما چیست، معرفی کنید تا همه دنبالش را بگیریم تا ببینیم سر از کجا در می آورد.
دانشگاه کمبریج هنوز که هنوز است به تحقیقات خود در باره فردوسی ادامه می دهد و دانشجویان هر سال تز های قبلی را تکمیل و تزهای نوین را آغاز می کنند. این دانشگاه آنچه شما ادعا می کنید را تاکنون ادعا نکرده است و چون دانشگاه معتبری است و مایل به کشف حقایق، شما لطف کنید منابع و هر سند و مدرکی را که می شناسید برایشان بفرستید. به منابع روسی هم سری بزنید چون از زمان پیتر، تزار روسیه که هم عصر نادر شاه بود، ایران شناسی که بخش مهمی از آن آموختن زبان و ادبیات فارسی بود در سن پیترز بورگ آغاز شد. در گوگل هم کمی تحقیق درباره آنچه بر سر شاهنامه تهماسبی تاکنون آمده است بکنید. برخی از دانشجویان ایرانشناسی دانشگاه کمبریج تحقیقات جالبی روی نقاشی های مینیاتور آن کرده اند. همانطور از طریق گوگل به مینیاتورهای سلسله مغول در هند و مینیاتورهای دوره عثمانی بیاندازید و در هر دو اشعار به زبان فارسی را خواهید دید. شاهنامه فردوسی قرنها پیش به زبان عربی با همین نام ترجمه شد و در دانشکده مربوطه دانشگاه ادنبرا در اسکاتلند سالهاست مورد تحقیق و آموزش قرار گرفته است. فرقه اسماعیلیه کلکسیون نفیسی از کتابهایی به زبان فارسی دارد که یکی از آنها یک جلد از کتاب های قانون ابو علی سینا است که در موزه اسماعیلیان در کاناداست.

کاربری دیگر، کسی را که خواب است با یک تلنگر می شود بیدار کرد ولی کسی را که خود را به خواب زده هرگز نمی توان بیدار کرد. اهداف شما با ما متفاوت است و ما هرگز به توافق نخواهیم رسید. من نوشته خود را تقدیم به هم میهنانم کردم و نه کسی دیگر.

کاربری دیگری، حقیقت برای تو تلخ است که عصبانی شده ای. منابع موثق را ارائه بده. به کتابخانه ملی بریتانیا سری بزن تا یاد بگیری منبع موثق یعنی چه.
۲۲٣۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣٨٨       

    از : حق

عنوان : تقدیم به ایرانیان راستین و عاشق ایران
تقدیم به ایرانیان راستین و عاشق ایران،

پس از تسخیر ایران بوسیله قبایل عرب مسلمان ۱۳بیش از قرن پیش تا ۱۰۰ سال زبان رسمی ساسانیان بوسیله اعراب برای اداره ایران مورد استفاده قرار می گرفت. سپس زبان عربی جای زبان پهلوی را گرفت و اشاعه شد. در دوره خلفای عباسی، مهمترین مراکز علمی جهان یکی در بغداد و دیگری در خراسان بزرگ بود، یکی به زبان عربی و دیگری به زبان نوینی که پارسی دری (دری=درباری) نامیده شد. برای هر دو مرکز دانش زبان دیگری بسیار مهم تلقی می شد چون در جهان اسلام کتابها در آنزمان به این دو زبان نوشته می شدند، درست مثل زمانی که در اروپا دو زبان انگلیسی و فرانسه زبانهای بین المللی بودند. برای قرنها دو زبان عربی و فارسی زبانهای بین المللی بودند و طبیعتأ بجز مراکز علمی، زبان تجاری و اداره امور کشور ها به این دو زبان بودند. دانشمندان ایرانی هر دو زبان را همانند زبان مادری خود باید می دانستند وگرنه بیسواد قلمداد می شدند.

با حمله و تسخیر ایران بوسیله قبایل ترک مغول به ایران، اداره امور ایران به زبان فارسی دری انجام می شد چون همانند قبایل تازی کشورداری فنی بود که قبایل با آن آشنایی نداشتند و برای حفظ تسخیرات خود باید به آن تن می دادند. علم و ادب و هنر بگونه توسعه یافته اش در جوامع شهرنشین امکان پذیر بود و نه در زندگی قبیله ای. بنابراین زبان فارسی بعنوان ابزاری مورد استفاده قرار گرفت و تعصبی در کار نبود تا پایان دوره ترکان قاجار و پس از آن تا به امروز. بنابراین معلوم نیست پشت این زبان فارسی ستیزی و فارس ستیزی برخی نظر دهندگان از کجا سرچشمه می گیرد. اینان باید از خود بپرسند که چرا در طول ۸۰۰ سالی که ایران در دست حاکمان ترک بود زبان فارسی مورد تنفر آنها نبود و هیچ کوششی برای جانشین کردن زبان ترکی بجای زبان فارسی نشد؟ تحقیق کنید و ببینید زبان رسمی و ادبی امپراطوری ۸۰۰ ساله عثمانی چه بود و چرا؟ زبان رسمی و ادبی ترکان مغولی که ۵۰۰ یا ۶۰۰ سال پیش از شمال خراسان بزرگ به هندوستان حمله و آن کشور را تسخیر کردند فارسی بود که ۳۰۰ سال هم ادامه یافت. چه کسی با ارائه اسناد قادر است ثابت کند که فارس زبان ها زبان خود را بمدت ۱۱ قرن به مغولان ترک تحمیل کردند و بدینوسیله آنها را مورد ظلم و ستم خود قرار دادند؟ اگر می تواند پا به عرصه این میدان بگذارد. آیا کتابهایی که سند محسوب می شوند و شیوه های شنیع مغولان را در به زانو در آوردن ایرانیان تشریح می کنند دروغ است؟ اگر دروغ نیست و حقیقت دارد چگونه ایرانیان می توانستند زبان خود را به این ترکان تحمیل کنند و ترکان را مورد ظلم خود قرار دهند؟ مگر ایرانیان مغلوب و قبایل ترک مغول غالب نبودند، چگونه امکان داشت که مغلوب بتواند چیزی را به غالب تحمیل کند؟

کسانی که ادعا می کنند که ایرانیان پارسی زبان نژادپرست هستند و ستم به دیگر اقوام ایرانی روا داشته اند لطفا اسناد و مدارک قابل پسند در دانشگاه ها و سازمانهای حقوق بشری معتبر در جهان را ارائه دهند تا ما هم ببینیم. معتبرترین دانشگاه های جهان مثل آکسفورد و کمبریج تاکنون ادعا نکرده اند که ایران در طول تاریخ دراز خود سابقه نژاد پرستی داشته است، با وجود اینکه مرتب مورد تعارض دیگران بگونه ای بسیار وحشیانه قرار گرفته است. از این نظر ایران کشوری ویژه و در خور احترام است و سرمشقی برای دیگر کشورها. حمله اسکندر مقدونی، حمله قبایل تازی شبهه جزیره عربستان و سپس حملات قبایل مغول، چنگیزخان تیمور لنگ را چند کشور در جهان می توانستند مثل ایران متحمل شوند و هنوز برجا بمانند؟ آن ایرانیانی که تاریخ ایران و جهان را بواسطه رشته تخصصی خود بسیار از من بهتر از من می دانند چرا سکوت می کنند؟ آنانی که در این سایت قلم می زنند و من می دانم با تاریخ ایران آشنا هستند بفرمایند حمله تازیان و بخصوص مغولان که تا حد انقراض مردم ایران انجامید چرا به نژاد پرستی و انتقامجویی آنچه شما و امثال شما فارس می نامید تا به امروز نیانجامیده است؟ مگر غیر از این است که در طول حملات و پس از آن تا به امروز مهاجمان و بومیان با هم در آمیختند و نتیجه اش آن چیزی است که ما امروز داریم، مردمی که نجیب و مسالمت جو که دوست دارند همانند مردمان اروپای غربی کار و زندگی کنند؟

این چه چیزی است که برخی قوم فارس می خوانند، شما چند ایرانی می شناسید که از نظر ژنیتیکی خالص باشند و حداقل یک رگ تُرک نداشته باشند، به ایرانیان دوروبر خود بنگرید و ببینید. با حمله مسلمانان، اعراب در خراسان و قم و....بطور گسترده اسکان گزیدند، در اصفهان، یهودیان و زرتشتیان و مسمانان کنار هم زندگی می کردند. در قرن ۱۵ میلادی، صفویان انبوهی از اعراب شیعی از لبنان و ارمنیان را از ارمنستان وارد کردند. آیا اینان بالاخره با هم در نیامیختند و یا اختلافات نژادی و دینی...به یک معزل تاریخی تبدیل شد؟ نه. در خراسان و تهران و استان آذربایجان کُردهای بسیاری زندگی می کنند و هیچ مشکلی با هم نداشته و ندارند. مگر در ایران تاکنون به سبب اینکه کسی تُرک و کُرد و عرب و بلوچ است کسی از در آمیختن با او خودداری کرده است؟ اگر چنین است نمونه هایش را بیاورید و ثابت کنید که شما درست می گویید. بزرگترین جمعیت تُرکان ایران در تهران و حومه زندگی می کنند و در چرخ اقتصاد کشور سهم بسیار عظیمی دارند. ۱۵ میلیون ایرانی در تهران و حومه زندگی می کنند و هیچ مشکلی با هم ندارند، از همه تیره ها و زبانها هستند و هیچ سابقه نژاد پرستی و شورش و جدایی هم در میانشان نبوده است. در انگلیس و فرانسه و آمریکا چنین تفاوت هایی ریشه ای است که هر از چند گاه به شورش و نا امنی هم کشیده می شود و بخش مهمی از تاریخ آنها را در بر می گیرد. آیا ادعا می کنید ما چنین مسائلی داریم؟ اسنادتان را به مراجع بین المللی ارائه کنید اگر تاکنون نکرده اید تا ثابت شود.

افراد و سازمانهایی که بدنبال این هستند که با تحریف تاریخ و سوء استفاده از نا آگاهی برخی، میان ایرانیان نژاد پرستی و فاشیسم را اشاعه دهند و تفرقه ایجاد کنند بگونه ای که زمینه تجزیه آنرا فراهم کنند موفق نخواهند شد. اینها ابتدا باید جواب این سئوال را بدهند که چگونه است که در ایران با وجود سه حمله سهمگین بوسیله بیگانگان در طول تاریخ خود و اسکان مردمانشان در این کشور مشکلات قومی و نژادی بروز نکرد، مشکلاتی که کشورهای اروپایی با آن تا به امروز دست به گریبان بوده اند.

آقای یوسف عزیزی، ما ایرانیان گل های طبیعی زیبایی هستیم که قدمت و نجابت داریم و نیازی نداریم روی ما مهندسی شود. ما در طول تاریخ خود آموخته ایم که چگونه به بهترین وجه خود را بپرورانیم، ما را به حال خود بگذارید. مشکل ما چیزهایی که در این مقاله خود آورده اید نیست، مشکل ما این رژیم است که دمار از روزگار ما در آورده است. این رژیم باید برود و قانون اساسی نوینی که بر پایه ۳۰ ماده منشور جهانی حقوق بشر است باید تدوین شود تا حقوق همه ایرانیان در کل کشور تضمین شود.

آرزوی پیروزی و تندرستی برای همه ایرانیان راستین را دارم.
۲۲٣٨۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣٨٨       

    از : یک ایرانی غیرفارس زبان

عنوان : مقاله ی پرباروعالی
دوست ارجمند"کاربرب"بادوردبرشما،اکثریت قریب باتفاق غیرفارس زبانان کشورایران زا
بابرابرحقوقی درتمام زمینه ها میخواهند.
متا سفانه همین سایت که نه تنهاادعای روشنفکر ومترقی بودن راداردبلکه مدعی
چپ بودن رانیزدارد،تمام پیام های ماراکه درجهت مخالفت باتمامیت خواهی وتبعیض
زبانی وفرهنگی است ،مثل خودوزارت اطلاعات جمهوری اسلامی سانسورمیکنند.
دوستی درپائین بدرستی نوشته است اگردکتراحمدی نژاددرکشوری رئیس جمهور
شودروشنفکرانش هم مثل همین گردانندگان اخبارروزمیشوند.
۲۲٣۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣٨٨       

    از : کاربر ب

عنوان : نظر
من یک نفر ایرانی و فارس زبان هستم و در تمام عمرم یک لحظه در به رسمیت شناختن حق خود مختاری برای دیگر اقوام ایرانی تردید نداشتم و خیال میکنم اگر در مملکت ایران دمکراسی برقرار گردد اعطا حق خود مختاری به دیگر اقوام میبایست در سر لوحه کار دولت قرار داشته باشد و خیال میکنم مردم ما از فارس و کرد وترک و عرب و دیگران کم و بیش همه به ضرورت انجام اینکار رسیده باشند با آرزوی فرا رسیدن چنین روزی . و با امید به اینکه اقوام غیر فارس رفتار این حکومت منحوس را به پای فارس ها نگذارند .حداقل در همین حوادث اخیر شاهد هستید که مناطق فارس نشین ایران در اعتراض به حکومت کم از خود مایه نگذاشتند .
با آرزوی موفقیت ملت ایران
۲۲٣۲۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣٨٨       

    از : تورک استقلاچی

عنوان : .بااحترام فراوان.
اکثریت ما تورکها این همه افتخار پان فارسهارا نمیخواهیم و خواهان ازربایجانی مستقل هستیم. به کسی هم توهین نمیکنم .بااحترام فراوان.
۲۲٣۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣٨٨       

    از : یک ایرانی

عنوان : مقاله بسیارجالب
دوستان "حافظه تاریخی وایرانی و.."--نوشته های مخالف نظرات شما ازطرف مسئولین سایت سانسورمیشودوبحث یک طرفه فایده ندارد موفق باشید.
وقتی دکتراحمدی نژادرئیس جمهورمملکتی باشدروشنفکرانش هم مثل "اخبارروز"ی
هامیشود.
۲۲٣۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣٨٨       

    از : حسن زارع

عنوان : گذشته و اکنون
من تمامیت ارضی ایران را اصلی مقدس و دفاع از ان را وظیفه همه ازادیخواهان ایران و میهن پرستان میدانم. انچه عده ای از عوامل و باز مانده های استعمار سرخ و سیاه و خیانت روشنفکران در باره تقسم ایران در غالب شعارهای دروغین عدالتخواهانه و مساوات طلبانه بیان میکنند در خدمت مردم ایران نیست بلکه در خدمت دولتهای خارجی و نژاد پرستان ترک و روس و عرب است.در ایران کنونی دوجریان سلطه فکری عرب یعنی دین اسلام و شبعه شاه اسماعیلی حاکم هستند .
انچه عده ای تحت عنوان حقوق ملیتها و ستم ملی بیان میکنند در حقیقت همان اهداف استعما ر است.در اروپای کنونی بیش از چند ملیون ترک و عرب و افریقائی زندگی میکنند با این تز شما باید در قلب اروپا سه گشور مستقل ترک و عرب و افریقائی بوجود اید تا حقوق این سه ملیت رسمی شود.
بدون شک نظام سابق نظامی انسانی بود که هرگز و هرگز با نظام خونخوار کنونی قابل مقایسه نبوده و نیست. ان نظام افتخار و عظمت ایران را دنبال میکرد و نظام کنونی عظمت دین اسلام و حقیر کردن ایران و ایرانی را .نگاهی به اقتصاد ایران در زمان گذشته و اخوندی کافی است . افرادی نمک نشناس که در نظام سابق با پول مردم ایران به درجات بالا رسیدند اکنون در دشمنی با مردم ایران مسابقه میدهند.این ملیت خواهان و حامی ملیتهای تحت ستم از اخوندها بدتر هستند.
اخوندها یک دین دارند واینها چند گشور و دهها نظریه و روش.
اگر روزی در ایران انتخابات ازادی بر گزار شد شما میتوانید دران انتخابات ازاد شرکت کننید و نظرات خود را در مجلس بیان فرمائید.
۲۲٣۰۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣٨٨       

    از : محمد

عنوان : جواب حافظه تاریخ
وقتی نظر احمدی نژاد را در مورد حجاب پرسیدند گفت "مگر ما مشکل کم داریم که به مسائلی مانند حجاب بپردازیم"
و خانم / آقای حافظه تاریخ دقیقا حرف ایشان را تکرار می فرماید. و مثل ولایت فقیه به مردم راه راست را نشان می دهد. و انگار ملل غیر فارس چیزی نمیدانند و باید از تقلید اخونها دست بردارند و به تقلید پان ایرانیستها روی آورند!
شماها تا به امروز با تحقیر ملل غیرفارس و امروز با برچسب تجزیه طلب به دنبال افکار فاشیستی خود هستید. ولی دیگر زمان سخنرانیهای پوپولیستی تمام شده است. و مردم به هویت کسانی که با این کلمات بازی میکنند پی برده است.
۲۲٣۰۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣٨٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست