سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نسل پنجمی ها: بمب های اجتماعی در راه - علی طایفی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : سعید سعادتی

عنوان : جامعه شناسی‌ ، یا شبه(مشابه) جامعه شناسی‌ ؟
پدیده شبیه سازی در مورد همه چیز حتا علم به دیرینگی خود زندگی‌ و هم پای با علم هست.نگاه به تاریخ تمدن انسان‌ها و تاریخ علم ،تأیدی بر این " گزاره " است.به ویژه در این شلوغ بازار.. .روانشناسی‌،شبه روانشناسی‌ .پزشکی‌، شبه پزشکی‌.ادبیات ، شبه ادبیات.دین ،شبه دین.جامعه شناسی‌، شبه جامعه‌شناسی،،،،،و الخ،،،در فضای روشنفکر شبه روشنفکران خودش را تولید و باز تولید کرده است.از این بگذریم!

بی‌ آن که ورود به بحث مطرح شده به کنم،و تناقضات،و چند گونه گوی آن را با منقاش فکر بیرون بکشم،تریجهن هم وند و نا‌ هم وندی "جامعه شناسی‌ ، شبه جامعه شناسی‌ " که نوشته فوق یکی‌ از آن مورد هست را بر می‌‌شمارم. باقی‌ بقای جانت:

۱ _جامعه‌شناسی و شبه جامعه‌شناسی ، در ادبیات و واژگان عمدتاً مشترکند.اگر تمثیلی به خواهیم به منظر نزدیک شویم ؛چیزی مثل انسان و مجسمه انسان را تداعی می‌‌کند.

۲ _جامعه‌شناسی اگر چه،در تحلیل نهایی و در لایه‌هایش جانب در است،اما "از پیش منظر" "از پیش غرض" "از پیش حکم" را حقنه نمی‌‌کند.کاری که سبه جامعه‌شناسی به دنبال آن است.

۳ _مقولات جامعه‌شناسی، در مکتب‌های متنوع اش، تا حد قابل توافق ، تعریف‌های معین، و قابل اجماع دارد.اما هم زlد آن (شبه روانشناسی‌)،در مفاهیم تعریف شده و قابل پذیرش هم رسته گان،دخل و تصرف می‌‌کند،و مفاهیمی من درآوردی،مبهم و خدشه دار تولید می‌‌سازد.

۴ _درست است که، جامعه شناس روند‌های جاری در مقوله و موضوع مورد نظر،تجزیه و تحلیل می‌‌کند،و ایضا،،، آینده را نیز با قید احتیاط، و تا حد امکان به "ممکن گویی"طرح می‌‌کند ، لکن "" شبیه گر جامعه شناس "" روند‌های جاری را آن گونه اراده گرایانه با دست‌های چدنی اش می‌‌سازد که سر از (پیش گویی) (فال گیری) و ( کفّ بینی‌ ) کشانده میشود.جان کلام آن که : آن چنان می‌‌کارد، تا این چنین درو کند.

اگر ضرورتی بود با مورد (۵ و ۶ و،،،،) مشارکت خواهم داشت. و با عرض ادب
۲٣۷٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣٨۹       

    از : علی صمد پوری

عنوان : نوسازی نسل ها چقدر طول می کشد؟
با سلام و ممنون از مقاله تان و خسته نباشید!
اما چند نکته پیرامون نوشته شما:
۱- با گذشت ۳۰ سال از حاکمیت جمهوری اسلامی شما فاصله نسل ها را چگونه توضیح می دهید؟
۲- شما حتماً میدانید که در این سه دهه گذشته تغییرات و دگرگونی های بسیار زیادی در جامعه صورت گرفته است. بیشترین قشری که تحت تاثیر این تغییر و تحولات قرار گرفته اند، جوانان و نوجوانان می باشند. از مقطع انقلاب تا امروز، هنوز جمهوری اسلامی نتوانسته جایگاه مناسبی برای جوانان کشور فراهم کند و در این سال ها هر تصویری که حکومت، از خود برای جوانان ساخته و پرداخته است، اکثر جوانان آنرا پس زده اند. یکی از دلایلی که باعث ایجاد بیگانگی جوانان از حکومت و جامعه شده، این است که به خواست ها و الگوهای زندگی آنان اصلاً توجه نشده است. در این سال ها همواره برای آنان بدون حضور و نظر خودشان برنامه و طرح ریخته اند و به آنها گفته اند که چگونه فکر و زندگی کنند. هیچگاه از جوانان پرسش نشده که چگونه می خواهند باشند و زندگی کنند. در واقع از طریق نوسازی نسلی است که تغییر شکل در روابط اجتماعی ممکن می گردد. علاقمند هستم لطف کنید و بنویسید که نوسازی نسلی یا بین دو نسل چند سال باید بگذرد که نسل بعدی را بشود یک نسل تلقی کرد (مثلاً ۱۰ سال یا ۱۵ سال یا ۲۰ سال یا ۲۵ سال؟) دلایل شما چه می باشد؟
۳- شما نوشته اید که نسل اول، نسلی است که در سالهای دهه ۵۰ درسنین ۲۰ تا ۳۰ سال بود. ونسل دوم سنین ۲۰تا ۳۰ سالگی خود را در سالهای دهه ۶۰ به سر برد. و نسل سوم در دهه ۷۰ و سالهای پس از جنگ به سنین ۲۰ تا ۳۰ سالگی رسید. نسل چهارم در دهه ۸۰ بتدریج وارد سنین ۲۰ تا ۳۰ سالگی شده و می شود. نسل پنجم نسلی است که در دهه ۹۰ شمسی وارد سنین ۲۰ تا ۳۰ سالگی خواهد شد. نسل پنجم بویژه با همیاری دو نسل چهارم و ششم که هنوز درفرایند جامعه پذیری هستند و اینکه نسل پنجم در پنج سال نخست دهه ۹۰ با نسل چهارم و در پنج سال دوم این دهه با نسل ششم همزمانی خواهد داشت. بعد در جایی دیگر می نویسید که در حال حاضر قریب ۷۰ درصد جمعیت جامعه ایران زیر ۳۰ سال بسر می برد. اگر آمارهای شما را خوب فهمیده باشم از دهه ۵۰ تا آخر دهه ۹۰ بین ۴۰ تا ۵۰ سال می شود و با این حساب شش نسل در جامعه ایران زندگی خواهند کرد یعنی در هر ۱۰ سال نوسازی نسلی می شود. علاقمند بودم بدانم میانگین جوانی از نظر شما چه می باشد؟ فکر می کنم دوره جوانی دوران طولانی نیست. اما اگر امکانپذیر است بنویسید که این دوره از نظر شما چند سال می باشد؟ نوجوان ۱۴ الی ۱۵ ساله انقلاب در اوایل یا اواسط دهه۷۰ شمسی ۳۴ یا ۳۵ ساله است جز کدام نسل محسوب می شود و دلایل شما چه می باشد؟
با تشکر از اینکه به نوشته من توجه نشان می دهید
با احترام
علی صمد
۲٣۷۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست