عنوان : عنوان ندارد
خمینی در بهشت زهرا نگفت " دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی میکنیم..."

اینها را در اسفند ۵۷ در شهر قم گفت .
۲۹۱٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣٨۹       

عنوان : خطاب به اخبار روز
چرا نوشته " مارکسیست ها که این همه به چه گوارا رفرنس می دهند چی ؟ " را حذف کرده اید؟ به مصداق مثل "ادب از که آموختی؟ از بی ادبان!"گاهی لازم است که اجازه دهید مطالب نامناسب و هتاکی ها یی که پاسخ گرفته اند باقی بمانند تا معلوم شود بحث بر سر چیست. اجازه بدهید در چنین مواردی خواننده خود سره را از نا سره تشخیص دهد و قضاوت کند. به هدف و تاثیربحث نگاه کنید نه به صرف کلمات و جملات. اجازه بدهید دمکراسی مطبوعاتی به شکلی آگاهانه و نه انتزاعی یا قالبی تجربه شود. موفق باشید.
۲٨۹۷۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣٨۹       

عنوان : جواب کوتاهی به نویسنده " مارکسیست ها که این همه به چه گوارا رفرنس می دهند چی ؟ "
دوست گرامی بدون نام فهرست وار تلاش می کنم که به سوالات شما پاسخ گویم)

۱- من نه به مارکسیسیم اعتقاد دارم و نه به کاپیتالیسم
۲- من نه اعتقادات کمونیستی دارم و نه برای یک نظام کمونیستی مبارزه می کنم
۳- نظامهای کمونیستی در عمل نشان دادند که نظامی غیر دمکراتیک هستند
۴- کشتن هر انسانی را بهر دلیل نادرست می دانم و اعدام و به دار آویختن هر انسان با هر عقیده ای را مردود می شمارم و خواستار لغو اعدام در قانون اساسی تمامی کشور ها هستم.
۵- من به عقاید تمامی انسان ها احترام می گذارم ولی این حق را برای خود و دیگران قائل هستم که نظرات و عقاید دیگران را نقد کنند. ( آزادی بی قید و شرط آزادی اندیشه و بیان )
۶- کشتار انسان ها به جرم مخالفت با نظام سوسیالیستی در کشور های باصطلاح سوسیالیستی را محکوم می کنم و تین نظام ها غیر مردمی و دیکتاتوری بوده اند.
من با نظام های سوسیالیستی همان اندازه مخالفم که با نظام های استبداد دینی و الهی
۷- من در زندگی شخصی و اجتماعی تلاش می کنم دید علمی به مسائل داشته و دمکرات یوده و به حقوق بشر اعتقاد دارم.
۸- من حقوقی یکسان برای همه انسان های روی زمین بدون در نظر داشتن ملیت ، رنگ پوست و دین شان هستم و برای همه انسان ها حق حیات قائل هستم و مخالف عقاید تمامی کسانی هستم که به بهانه های مختلف جان دیگران را می ستایند.
من با عقاید انسان های دنباله رو که به خودشان و به عقایدشان بهائی نمی دهند و خود را برده دیگران به حساب می آورند و بدون امام و پیشوا نمی توانند زندگی کننن مخالفم و تلاش می کنم که به آنها راه را نشان دهم که آنان نیز چیزی کمتر از پیشوایان ندارند و آنها نباید خود را رعیت اربابان و پیشوایان بدانند.
۹- من با عقاید و سیاست های احزاب و شخصیت های سیاسی که به سیاست ها ی ملی و منافع مردم لطمه می زند و گوش بفرمان کشورهای خارجی هستند مخالفم ، می خواهد این احزاب کمونیستی باشند ، لیبرال باشند ، هر نامی که شما سوال کننده عزیز دوست دارید بر آنها بگذارید ، توده ای ، فدائی، اکثریت ، لیبرال، حزب مسلمان ، حزب غیر مسلمان ، حزب اله و ...
۱۰- من خواستار حاکمیت مردم بوده و هرگونه شخصیت پرستی را نادرست می دانم

اما سخنی با شما دوست گرامی
نویسنده عزیز کشور ما از نظر فرهنگی بسیار عقب مانده و تحت فرهنگ اسلامی، فرهنگ مردمی رشد نکرده است . تلاش یکایک ما ایرانیان باید این باشد که فرهنگ مردمی را با احترام متقابل رشد و گسترش داده و از اتهام زنی دیگران به پرهیزیم. اگر تاریخ کشور های سوسیالیستی و تاریخ کشورهای اسلامی و بخصوص تاریخ جنایات سی و یک ساله حکومن اسلامی را که خمینی پایه گذاشت مروری کنیم می بینیم که هزاران هزار انسان های آزادیخواه و به گناه معدوم شدند و نابخشودنی است . تمامی کسانی که چشمان خود را بر این جنایات چه استالین باشد، چه هیتلر باشد و چه خمینی به بندند شریک این جنایات هستند و غیر قابل انکار است.

امید وارم که برایتان روشن شده باشد که چرا مسلمانان طرفدار حکومت اسلامی را مورد سوال قرار می دهم و به آنان اعتقاد ندارم که برای دمکراسی مبارزه می کنند. اگر در اینجا صحبت از کشتار و جنایات مارکسیست ها صحبتی به میان نیامده است ، روشن است . چون مساله امروز ما حاکمیت سیاه حکومت اسلامی است نه به معنی اینکه من آن ها را قبول دارم و یا دیکتاتوری روسی درست است . نه هم میهن عزیز دیکتاتوری ضد انسانی است در هر لباسی که می خواهد خود را نشان دهد.

پیروز باشید و از پیشداوری ها خلاصی یابید .

دکتر پ. پیمان
۲٨٨۹۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۹       

عنوان : آقا/خانم"مارکسیست ها که این همه..."
آقای پیمان میگوید هویج گیاهی است مملو از ویتامین آ. "مارکسیست ها که این همه..." میگوید اگر پیمان راست میگوید و شیله پیله در کارش نیست بگوید که پرتقال ویتامین ث دارد یا ندارد. بهتر نبود که در محدوده بحث بگویی که بالاخره گفته آقای پیمان درست است یا نه؟ جنابعالی هم میتوانی بر له یا علیه هر ایدیولوژی که میخواهی بعدا در اینهمه سایتها که خرجی هم برایت ندارد آزادانه بنویسی و به نظرخواهی بگذاری. به علاوه آیا شما طرفدار رسانه هایی هستید که شرط ورود در مباحث را ذکر چند ایه از قران به همراه چند فحش به کمونیستها و منافقین و ملی گرا ها و ضد انقلابها- با ربط و بی ربط قرار میدهند. به نظر من آقای پیمان در جستجوی آرمانهای برباد رفته ۵۷ هستند خواه با موضع کمونیستی یا غیر کمونیستی. شما چه میگویید؟ آیا آرمانهای ۵۷ حاصل شده است؟ اگر نه چرا و چطور حاصل میشود؟ وقت آنست که بحث منطقی جایگزین شیوه فحاشی شود. پیرو هر تفکر و دسته ای که هستید باشید ولی چماق کشی در بحث که نشانه ضعف استدلال وضعف درک است شایسته انسان سال ۲۰۱۰ و اگر بیشتر مایل هستید ۱۳۸۹ نیست و آنرا کنار بگذارید. اضافه کنم که من خود مدافع آزادی، عدالت، برابری و مخالف دولت ایدیولوژیک هستم شما چه؟
۲٨٨۹٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۹       

عنوان : اگر تعداد مخالفان شما و امام دجال شما همیشه کم بوده پس چرا تا حالا نه موافقت و نه پیشنهاد کرده اید یکروز مخالفانتان اجازه داشته باشند بر علیه نظامتان اعتراض کنند؟
اگر تعداد مخالفان شما و امام دجال شما همیشه کم بوده پس چرا تا حالا نه موافقت و نه پیشنهاد کرده اید یکروز مخالفانتان اجازه داشته باشند بر علیه نظامتان اعتراض کنند؟ آی دروغگوی مکار قدرت طلب.

اگر تعداد مخالفان نظامتان کم است پس چرا می ترسید یک رفراندوم دیگر برگزار کنید تا ببینید مردم به «جمهوری اسلامی» شما رای بماند یا گورش را برای همیشه گم کند بدهند؟

اگر تعداد مخالفان نظام چه با خمینی و چه با خامنه ای کم است چرا کشور را پلیسی کرده و به خیابانها لشکر کشی می کنید؟

اگر تعداد مخالفانتان کم هستند، چرا ۵ میلیونشان به خارج فرار کرده اند و تعدادشان از اینهم بیشتر می شد اگر خارجیها مرزهایشان را بروی ما باز می کردند؟

اگر تعداد مخالفان شما کمند و در نتیجه بی اثر چرا شاپور بختیار و دکتر برومند و بیش از ۱۵۰ فعال سیاسی دیگر برون مرزی را ترور کردید؟

مخالفان شما ۹۹ درصد جامعه ایرانی است که می خواهد سر به تن بی ارزش شما ارازل و اوباش نباشد و ترس شما از این ۹۹ درصد است که چه بروز امثال شما در آینده نه چندان دور خواهند آورد.
۲٨٨٨٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۹       

عنوان : نظر خمینی در رابطه با مخالفین جمهوری اسلامی
کیهان ۵/۳/۵۸ ص۳

امام خمینی در جمع فرهنگیان و دانشجویان اهواز سخنانی راجع به اسلام و انقلاب بیان کردند . ایشان درباره کسانی که جمهوری منهای اسلام می خواهند فرمودند اینهمه رنج و زحمت که روحانیت می برد برای اسلام است . هر جا که گفتند جمهوری، بدانید که توطئه است. اسم اسلام را نیاوردند، بدانید منهای اسلام است. استقلال منهای اسلام است. اینهمه تبلیغاتی که ا هل قلم می کنند که ما از ان دیکتاتوری فارغ شدیم دیکتاتوری عمامه و کفن امد. اینها ضد اسلام هستند. آخوند دیکتاتور نیست. آخوند می خواهد مردم ازاد باشد. اخوند با توطئه مخالف است نه با ازادی . اینها می خواهند روحانیت را کنار بگذارند . انکه با عنوان روحانی و آخوند مخالف است آن دشمن شماست . او ازادی را ممکن است برای شما تامین کند اما استقلالی که در ان امام زمان نیست . ازادی که در ان قران نیست آزادی که در ان پیغمبر اسلام نیست. ملت ما خونش را برای دین داده برای آزادی و خدا داده . ایشان در ادامه فرمودند: دشمنی بعضی از این طوایف برای اسلام کمتر از دشمنی شاه نیست . او در عین قدرتش هم باز اسم خدا را می اورد باز زیارت می رفت ولو به ریا بود اما اینها ریایی هم حاضر نیستند اینها همچون فرار می کنند از اسلام و قران و احکام اسلام که حاضر نیستند دروغ هم بگویند ولو خلاف هم باشد بگویند و بروند . امام خمینی در ادامه سخنان خود راجع به انتخابات فرمودند :اگر وکیلی باشد که پیشانی اش پینه بسته باشد از شدت سجده ولیکن جمهوری اسلامی را نمی خواهد این به درد شما نمی خورد و اگر وکیلی باشد که بدانید دشمن با رژیم منحوس بود دشمن امریکا و شوروی بود لیکن جمهوری اسلامی را نمی خواهد این وکیل را انتخاب نکنید . یک ادمی باشد فیلسوف زمان باشد یک آدمی باشد که تمام عالم را تحت سیطره علم خویش برده باشد لیکن جمهوری اسلامی را نمی خواهد این را تعیین نکنید
۲٨٨۷٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۹       

عنوان : اصلاح طلبان " مومن " تلاش می کنند حکومت فاشیستی و استبدادی اسلامی را با جامه ای دیگر " جامه اسلامی - رحمانی حیات بخشند"
تا زمانیکه آقایان روشنفکران دینی و اصلاح طلب به نقد اعتقادات اسلامی - سیاسی خود و خمینی ننشینند و عمیقا" فجایعی که در سی و یک سال اخیر و در تمامی دوران ۱۴۰۰ ساله افکار و احکام اسلامی ( الهی ) در جهان و ایران رخ داده است بر رسی نکنند نمی توان و نبایستی به آنان اعتماد کرد.
آقایان مهاجرانی، سروش، حجاریان، کدیور، اشکوری، خاتمی، تاج زاده ، میرحسین موسوی، گنجی ، عبدااه نوری ، میرحسین موسوی، کروبی و دهها و صدها نفر که مهره های اصلی حکومت اسلامی بوده اند و امروز به اشکال مختلف رجوع به خمینی می کنند و برخا" خواستار حکومت عدل علی هستند و باکمک و همصدائی مسلمانان ملی - مذهبی از جمله عبد العلی بازرگان و مهندس سحابی و همفکران ایشان تلاش می کنند که نشان دهند حکومت اسلامی کنونی آن حکومت اسلامی نیست که این آقایان از دوران جوانی پای منبر دکتر مطهری، دکتر شریعتی و یا در سخنرانیهای دانشگاهی دکتر یداله سحابی و مهندس بازرگان نخست وزیر مومن آیت اله جبار و مستبد خمینی شنیده و یاد گرفته بودند .
نه آقایان عزیز این حکومت اسلامی همان حکومتی است که احکام قرآنی نوید آن را داده و خمینی با کمک شما و پدران شما آن را بر مردم ایران تحمیل کرد و آنانیکه امروز در خلافت اند چنان عمل می کنند که دیروز شما در آن حاکم بودید و د رکشتار هزاران انسان آزادیخواه شریک و شاهد بودید.
آقایان اگر شما راست می گوئید و تعداد زیادی از شما در بیرون از میهن زندگی می کنید و سازمان های خیریه و اصلاح طلب به شما با عناوین مختلف کمک مالی می کند ریشه های استبداد را ببینید و حکومت اسلامی را توجیه نکنید .
هر حکومت دینی با هر نامی که شما به آن بدهید حاصل آن جز قهر ،خشونت و نفرت نخواهد بود. تا کی می خواهید در مقابل حقیقت و در مقابل افکار ارتجاعی حمینی مقاومت کنید؟ تا کی می خواهید حاکمان حکومت اسلامی کنونی را چیز دیگری نشان دهید که خمینی آن را نمی خواست. خمینی دشمن آزادی و دشمن ترقیخواهی بود. خمینی رهبر اوباشان میدان بارفروشی ها و شعبان بی مخ ها بود که امروز در تمامی نهاد های حکومت الهی آنان را می توان دید.
احکامی که خمینی به آن اعتقاد داشت و صادقانه در عملی کردن آن ها کوشید ، احکام اسلامی بود که در قرآن آمده و علی رهبر شیعیان می خواست این احکام را در عربستان و سر زمین های اشغالی اجرا کند که با کشته شدنش از جانب مخالفین اش موفق نشد و در تاریخ خمینی آین حکومت الهی و علوی را در ایران به مردم تحمیل کرد.
مردم ایران پس از ۱۴۰۰ سال در حال درک این مساله شده اند و به پا خاسته اند تا این حکومت الهی و اسلامی را از سرشان بردارند. ولی شما روشنفکران دینی که احکام قهر و خشونت را از پدران و مادران خود به ارث برده اید می خواهی با تعویض جامه به شکل دیگری بر مردم تحمیل کنید.
نه آقایان . این احکام بر شما ارزانی باد. نسل اندیشمند امروز خواستار حقوق بشر است نه احکام گردن زدن، قتل، سنگسار، خشونت و عقد ونکاح.

به کسانی که ناظر قتل های انسان های آزادیخواه به دستور خمینی بوده ولی شهامت محکوم کردن آن را ندارند!!! چگونه می توان اعتماد کرد؟
قتل های زنجیره ای که در حکومت اسلامی رخ داده و توسط مسلمانان معتقد حکومت اسلامی انجام شده و این آقایان به خوبی می دانند که روح خمینی از این قتل ها شاد است و سکوت می کنند!!! چگونه می توان اعتماد کرد؟
به کسانی که در مقابل فتوای خمینی برای قتل سلمان رشدی اعتراض نمی کنند و این حکم را غیر انسانی نمی دانند چگونه می توان اعتماد کرد؟

دکتر پ. پیمان
۲٨۷٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

عنوان : مهاجرانی افکارش مثل خمینی است. او نه از کارنامه دیروز خود پشیمان و سرافکنده است و نه امروز اگر بقدرت برسد از کشتار بیرحمانه مخالفانش ابایی دارد. او انقلابی عمل می کند و همه ما معنی این واژه کثیف را می دانیم، کشتار ضد انقلاب.
از وبلاگ دانا

«عطاالله مهاجرانی طی یک سخنرانی در لندن گفته است : "بالاخره از آغاز پیروزی انقلاب تا به امروز، افرادی با انقلاب مخالف بودند، با نظام جمهوری اسلامی مخالف بودند، با مرحوم امام خمینی مخالف بودند، با نهاد روحانیت مخالف بودند، عیبی هم ندارد سی سال مخالفت کردند، می توانند در واقع به این مخالفت ادامه بدهند، ولی این مجموعه نمی توانند مدعی جنبش سبز باشند."

چه روزگاریست که باید به حکم بردباری، چهره هایی را تحمل کنیم که شالوده لمپنیسم و چماقداری را خودشان ریختند. چه روزگاری است که باید خطابه های عده ای را مستمع باشیم که اگر امروز آتشی زبانه کش بر خانه مستولی است، برافروزاننده هم آنان بودند. چه روزگاری که باید تاب گزافه گویی افرادی را بیاوریم که اگر امروز می بینیم پس از گذشت سی سال جراحاتی بر پیکر نحیف آزادی نمایان است، هم آنان بودند که سرمست از قدرت، دشنه بر کف بر او هجوم می بردند. نیش دشنه‍ی آنان کم نبود، زخم زبان را نیز بدان افزودند. عجب روزگاریست که افرادی برای ما از آزادی بیان سخن میرانند که پیشتر زمانی دختران و زنان را به بهانه هایی همچون به زعم خودشان بدحجابی در کوی و برزن مورد ضرب و شتم قرار می دادند، وحشیانه به اجتماعات هجوم می بردند و هر صدای مخالفی را در گلو خفه می کردند.

جناب مهاجرانی؛ امروز وقتیکه طرح به اصطلاح امنیت اجتماعی احمدی نژاد را می بینم، آنچه به خاطرم متبادر می شود تصویر چماق بدست شما در دهه شصت است. دیروز در وطن مجری احکام خمینی بودید و امروز دریغ از ذره ای وجدان به عذاب آمده، در فرنگستان نشسته و حکم ارتداد میدهید! اما نیک بدانید که اگر امروز تعیین کننده شما بودید و نیز شرط تعلق به جنبش سبز حب خمینی بود، ذره ای تردید به خود راه نمی دادم و فی الحال رسما اعلام می کردم که از جنبش سبز خارج شدم. چرا که اگر ملتی به پاخاست، برای فرو ریختن بنای استبدادی بود که زمانی خمینی پایه ریزش بود و همچون شمایانی پاسبانان این اَرگ شوم».

مهاجرانی افکارش مثل خمینی است. او نه از کارنامه دیروز خود پشیمان و سرافکنده است و نه امروز اگر بقدرت برسد از کشتار بیرحمانه مخالفانش ابایی دارد. او انقلابی عمل می کند و همه ما معنی این واژه کثیف را می دانیم، کشتار ضد انقلاب. او هم مثل خمینی یک تبهکار روان پریش قسی القلب است.
۲٨۷٨۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

عنوان : دروغ مولفه همه این شیادان است.
مولفه همه ی اینها دروغ است. از خمینی بگیرید تا خامنه ای و کدیور و عبدالعلی بازرگان و سحابی و مهاجرانی همه دروغگو هستند. کارشان همیشه ترور حقیقت و صداقت بوده و دین و مذهب شان سرشار از دروغ و دشمنی با انسان است. هر جا پا می گذارند با خود خشکسالی اندیشه به ارمغان می برند. دروغ مولفه همه اینهاست. نیایش داریوش بزرگ:- خداوندا، ایران را از دروغ، دشمن و خشکسالی دور نگهدار.

یک سیاستی کلی وجود دارد و دنبال می شود که سعی در اسلامی نگاهداشتن ایران منافعش را حفظ می کند و این فقط رژیم نیست. خواهش می کنم آقایان نیاز و پیمان که تیزبین هستند این مسئله را دنبال کنند و با قلم شیوا و رسای خود ما را آگاه کنند. دیروز در برنامه روی خط صدای امریکا مجری گفت که ایران کشوری اسلامی است!!!!!!! قبل از انقلاب ۹۲ درصد جمعیت ۳۵ میلیونی ایران مسلمان بودند و مسلمان مولانایی، هیچکس هم بی احترامی به اسلام و شخصیت های آن نمی کرد. از انقلاب به اینطرف و بخصوص در این یکسال اخیر ریزش عظیمی در اعتقاد به دین اسلام را در کشور و بخصوص در جمعیت ۵ میلیونی خارج کشور مشاهده کرده ایم. این ریزش را با از دست دادن تعصب مردم به این دین در همه جا می بینیم. حال مجری صدای امریکا بی مقدمه و مانند یک دستوری که باید اجرا می کرد می گوید ایران کشوری اسلامی است!!! بنظر من برای تداوم استبداد در ایران که تاکنون حافظ منافع بیگانگان در ایران بوده است توجیحی لازم است و چه توجیحی بهتر از آنکه ایران را بزور هم که شده اسلامی نگه دارند و فقط جلوی دستیابی آنرا از سلاح اتمی بگیرند که قابل کنترل باشد. برای استبداد توجیح ضروری است وگرنه بجای اینکه بگویند که ما احکام الهی را انجام می دهیم چه توجیح دیگری برای استبداد در ایران می توانند داشته باشند. احکام اسلامی موثرترین و توجیح پذیرترین سیاست برای کنترل مردم و حاکمیت بر آنهاست. بدون توجیح اسلامی سلاحی برای حاکمیت بر مردم و کنترل مردم ندارند چون استبداد سکولار را غربیها نمی توانند توجیح کنند ولی استبداد دینی را می توانند و من فکر می کنم که مجری برنامه صدای امریکا بدین منظور با زن محجبه ای گفتگو کرد و این جمله را گفت که ایران یک کشور اسلامی است.

۷۰ درصد جمعیت کنونی ایران زیر ۴۰ سالست و حداقل ۶۰ درصد آن این رژیم اسلامی را نمی خواهد و خود رژیم هم اذعان داشته که اینها احکام دینی را بجا نمی آورند. عجب کشور اسلامی ای که نسل های کنونی اش نه به مسجد می روند و برای احکام دین اسلام تره هم خرد نمی کنند و مجری صدای امریکا به میلیونها تماشگر می گوید که ایران یک کشور اسلامی است. امیدوارم آبروی این خانم هم مثل آبروی کدیور دروغگو هم جلوی دوربین ها برود.
۲٨۷۵۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹