نفی خمینی و ولایت فقیه؛ واجب عینی اصلاح طلبان
-
محمود خادمی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : g g
عنوان : برای عبور از خمینی و ولایت فقیه باید قبلا از چه کسان دیگری گذشت؟
البته که در رو بنا گیر هستیم و فعلا راه بیرون امدن هم نداریم. زیر بنا عمقی است و مردمی که نصف بیشترشان واقعا همان بزغاله و گوساله هایی هستند که ایت الله علم الهدی می گفت و سیصد سال است برای امام حسین توی سر خودشان می زنند و دست اخوند محل را میبوسند و کفش هایش را جفت می کنند، هنوز خیلی راه مانده است که این کشور را از شر نکبت توهم خدای جبار و سادیسمی و پیغمبر زن باره اش رها کنیم.
نگاهی به تاریخ ضرورت دارد.
جنگ ها ی سیصد ساله صلیبی از قرن یازدهم مذهب ( کاتولیک) را در اروپا ریشه گیر و مقدس کرده بودند، همانند موضوع امام حسین و کربلای خودمان، و با تقدس کلیسا و خدا ، دیگر پاپ و کشیش ها ی جنایتکارش با همکاری حکام جبار در کشورها به جان مردم افتاده بودند و دمار می کشیدند. . برای اروپا ( و به تبع ان تمام جهان " غرب" ) ماجرای دین زدایی واقعی از قرن شانزدهم در اسپانیا با انگیزیسیون و سوزاندن هزارن زن و دختر معصوم و با شعور به اتهام جادو گری شروع شد و با سوزاندن جوردانو برونو و تقریبا کپرنیک و گالیله لرزش پایه های ان در مغز مردم روشنفکر شروع شد. بعد جنگ سی ساله پروتستان و کاتولیک از ۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸ که یک چهارم مردم المان در ان کشته شدند و در اکثر شهر ها حتی یک مرد جوان باقی نمانده بود کثافت مذهب و خدا و پاپ و لوتر و کالون را به عینه به همه نشان داد ، بعد جنگ های مذهبی صد ساله در تمام ارپا بود که ""خدا"" را با همه قساوتش به صحنه جنایات اورد . جنگ های اول و دوم جهانی که بر سر مستعمرات و منافع اقتصادی بود، باز هم رنگی از نفرت های انباشته شده مذهبی تاریخی را داشت و بیشتر از قبل دروغ و ناپاکی ادیان را روشن کرد و وجود خدا را دیگر غیر لازم کرد. خدایی که این همه قساوت و جنایت و پلید ی بشر را در جنگ و کشتار ها دیده بود و کاری به نفع و برای نجات بشریت نکرده بود یا وجود نداشت یا وجود و عدمش بی تفاوت بود. پس نبودش بهتر بود و لذا در ذهن مردمان مرد..
خدا و دین در اروپا با پایان جنگ دوم دیگر مطلقا جنازه های بی خاصیت بود ند و دین و مرام و اعتقاد و ایده ائو لوژی فقط یک مساله کاملا شخصی شده بود که تا امروز هم تا وقتی کسی جنون مزاحمت برا ی دیگران و اشاعه و اجبار عقاید خود را نداشته باشد می تواند د رجهان متمدن به هر جنون و توهم و حماقتی معتقد باشد، یا نباشد.
می بینید، بیش از ۴۰۰ سال این روشنگری وقت می خواست، انهم در کشورهایی با شعور متوسط بالا ی مردم ، و ۱۰-۱۵ نسل عوض شد. بیش از دویست ملیون ادم کشته شدند .
ما سی سال بیشتر لجن زار دین و خدا را تجربه نکرده ایم. ملت ما بی سواد است. فرهنگ عمومی بشدت پایین است . خرافات بیداد می کند . زن تحصیل کرده و خارج زندگی کرده ما بر می گردد و سفره دعای ندبه و مولودی می اندازد و صدها زن همطراز شرکت می کنند ، امامزاده می رود، نذر می کند، پیر که می شود نماز هم می خواند و هر هفته جمکران می رود. پیش رمال می رود ، گوسفند باید قربانی کند، قران را با احترام بلند می کند. این زن که تازه بهترین روشنفکر زنانه ماست مادر بچه های ما و اینده ساز مملکت است. بچه های ما از پسر و دختر در دامان این مادران و صد بار بی سواد تر و خرافاتی تر از این ها بزرگ می شوند.
کار از ریشه خراب است و وقت می برد. در این کشور خرافات زده و تقدیس شده نمی توانی بپرسی اقا و خانم عزیز این خدای سفاک و شکنجه گر و "مکار الماکرین" تو کجاست و تا به حال چه خاصیتی از او دیده ای؟ اگر این حضرت اصلا نبود در وضع ات چه فرقی می کرد؟ و هزاران سئوال ساده دیگر که وقت تان را نمی گیرم.
عبور از خمینی بدون عبور از تشیع و حسین و کربلا و لب تشنه و دست بریده و سینه زنی ممکن نیست. برا ی عبور از تشیع باید از محمد زن باره و علی چاقو کش و فاطمه نادختری محمد و امامان کلاش و کذاب گذشت . و برا ی عبور از این ها ، باید رک و راست و بدون شارلاطانیسم رایج از خدا گذشت.
مرد یا زن این کار هستید ؟
۲۹۲۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱٣٨۹
|
از : سبز سبز
عنوان : آقای خادمی شما از حمایت چند درصد مردم برخوردارید؟
آقای خادمی شما از حمایت چند درصد مردم برخوردارید؟ که اینگونه طلبکارانه خواسته های بی ربط به اوضاع کنونی را مطرح می کنید؟
۲۹۲٨۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣٨۹
|
از : امیر غفّارزاده
عنوان : حقیقتاً خمینی الگوی جنبش نمی تواند باشد
امّا صبرواستقامت لازمهی گذراز راه پر مخاطرهی نبردبا دیکتاتوریست.
حافظ:
اگرچه باده فرح بخش و بادگل بیزست
ببانگ چنگ مخورمی که محتسب تیزست۰۰۰
۲۹۲۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱٣٨۹
|
|
|
چاپ کن
نظرات (٣)
نظر شما
اصل مطلب
|