عنوان : یک سوال
خانم ماهباز یک سوال از شما دارم که امیدوارم آن را توهین آمیز تلقی نکنید. اول اینکه از صدمه روحی و جسمی که رژیم جمهوری اسلامی به شما و خانواده شما زدند متاسفم. اما سوالم این است که آیا درست است که شما و مرحوم شوهر شما از رژیم جمهوری اسلامی حمایت می کردید و رهبری سیاسی شخص خمینی را قبول داشتید و از او در مقابل دیگر مخالفان حمایت می کردید؟ اگر جواب شما به این سوال مثبت می باشد امیدوارم کمی توضیح بدهید که چگونه این دوگانگی را تحمل می کردید که هم او و رژیم او عامل زندانی شدن شما و همسرتان و قتل همسرتان شد؟
متشکرم.
۲۹۷۵۴ - تاریخ انتشار : ٨ مرداد ۱٣٨۹       

عنوان : نهال آزادی!
خانم ماهباز، سپاس از فعالیت های روشنگرانه و حقوق بشری شما که با پوست و استخوان جنایات ضدبشری حکومت مذهبی را در ایران بزرگ و زندان های جهنمی آن حس کردید و هرگز امید خود را برای رهائی ایران و حراست از نهال آزادی و دموکراسی از دست ندادید.در برابر صبوری و پیگیری جنابعالی و تمام راهیان تثبیت حکومت قانون از صدر مشروطه تا امروز سر تعظیم فرود میاورم و صبر و امیدواری برای تمام خانواده ها که در راه ایران آباد و آزاد عزیزان خود را از دست دادند آرزو مینمایم.

نهال آزادی ایران بسیار جوان و در ۱۰۰ سال اخیر بیرحمانه از جانب بعضی نیروهای داخلی و خارجی مورد تهاجم قرار گرفته ست امروز راهیان آزادی علیرغم تمام کارشکنی های حکومتهای دیکتاتوری روشنتر از همیشه برای بارور شدن نهال آزادی کوشش مینمایند.
۲۹۷٣۰ - تاریخ انتشار : ۷ مرداد ۱٣٨۹       

عنوان : قابیل عبث پنداشت که با پیروی از آئین کلاغان جنایتش را زیر خاک پنهان نگه داشته است!
خانم ماهباز از شما سپاسگزارم که رنج بازگشت به خاطرات شکنجه آور دهه ی ۶۰ را به جان خریدید و با نوشتن کتاب فراموشم مکن مرا از سرنوشت همکلاسیهای مجاهدم که در سال ۶۰ بر سر امتحانات نهائی سال آخر دبیرستان غایب شده بودند! با خبر کردید.
قابیل عبث پنداشت که با پیروی از آئین کلاغان جنایتش را زیر خاک پنهان نگه میدارد.هیچ یک از کتب آسمانی از گزارش جنایت او فروگزار نکرده اند.
در همیشه ی تاریخ بشریّت همه ی آن رفتگان و نامدگان با خبرند که قابیل حریص، انحصارطلب و جنایتکار بوده است. او کافر بود به آیه ای که میگوید، از نفس شما جفتی بیافریدیم که در کنارش آرامش بگیرید ( سوره ی ۳۰ آیه ۲۱)
فراق فاجعه بار شما جفت ها ی عاشق در همیشه ی تاریخ قلب هر انسانی را به درد می آورد.
۲۹۷۰٣ - تاریخ انتشار : ۶ مرداد ۱٣٨۹       

عنوان : آزادی
خانم ماهباز گرامی. نوشته مرا شخصی تلقی نکنید. همسر شما همانند شش عضو خانواده من توسط رژیمی تمامیت خواه قربانی شده است. اما این انسانهای شریف متاسفانه برای آزادی نجنگیدند بلکه برای عدالت. متاسفانه فاصله بین آرادیخواهی و عدالتخواهی دریای عظیمی است.
۲۹۶۹۰ - تاریخ انتشار : ۵ مرداد ۱٣٨۹       

عنوان : چون گل به سان آتشی خیز --- یاد آر ز ما به فصل پاییز، زان شاخه که یاد ما بخیزد، پاییز و بهار به هم بریزد .......
سلام بر عفت ماهباز عزیز
یاد شاپور و شاپور ها و از جمله یاد داداش گل شما جاودان باد! که به جرم کمک به انسان ها، او را کشتند.


عشق

عشق را
کسی توضیح نداه است
چنانکه
کسی دست سایه ها را نفشرده
چنانکه
کسی ستاره ها را لمس نکرده.

عشق
مانند ستون نوریست در آب
که جهانی بر آن ایستاده
و با دخالت سنگ ریزه ای
از هم می پاشد.

آه ...! ای پر فروغ،
ای بی دروغ،
ای شیرین،
ای تلخ،
ای دست مایه ی شاعر بلخ!
وقتی ترا شناختم
نه از طوفان
که از نسیم نیز هراسانم.

زیرا
در یک روز دل انگیز
با اشاره ای
آغاز می شوی
و در غروبی غم انگیز
سنگ ریزه ای ناچیز
ستون های نور تو را می لرزاند
ناگاه
گل ریز فرا می رسد
حتی در بهار!

این شعر، همینک با ترجمه بسیار استادانه ی شاعر و اندیشمند تالش، دکتر فرزاد بختیاری، در سایت «تاسینه تالش» قرار دارد.
۲۹۶٨۶ - تاریخ انتشار : ۵ مرداد ۱٣٨۹