سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

جنبش سبز در برابر یک آزمون تاریخی - دکتر مهرداد مشایخی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : رضا سالاری

عنوان : نیروی اتمی مشکل مردم امروز ایران نیست!
آقای مشایخی، امروزه مردم دنیای مترقی فقط براساس امید و توقع تغییر و خوشبینی ساده لوحانه به کاندیداهای انتخابی دولت و پارلمان، رأی نمیدهد و اینطور بی گدار به آب نمیزند و این چنین ناپخته تصمیمات سیاسی و حیاتی نمیگیرد و گلوگاه و سرنوشت خویش را اینطور نامطمئن دست داوطلبان قدرت نمی دهد. فرض براین است که همه کاندیداها، از جمله احیاناً
موسوی و کروبی، ابتداعاً و اساساً به دنبال قدرت هستند، و بر مردم است که قدرت خود را برای همیشه در نزد خود نگهدارند و به کسی ولو برای یک لحظه قرض ندهند، تا بعد خود مقروض و درمانده وام خود شوند. شما که متخصص علوم انسانی هستید، اینرا خوب میدانید که روشنفکران بجای راه حل های خوشبینانه و مصلحت طلبانه، بایستی صادق بود ودرد اصلی را با مردم درمیان گذاشت و حقیقت را اگرچه تلخ همیشه پاس داشت. ‫شما بنظر میآید دچار یک ایده آلیستی مذهبی و مصلحتی شدید که علیرغم عدم اطمینان خود، توقع دارید:

‫‫« بر مجموعه جنبش سبز است که هر چه زودتر، این موضوع را از آن خود کند؛ پیش از آن که جمهوری اسلامی با توسل به دستگاه‌های تبلیغاتی عریض و طویلش کل درگیری را به نام مبارزه برای «استقلال ملی» ثبت کند. »
‫‫شما چرا بدنبال کمییای تبدیل قلع (موسوی و کروبی) به زر واقعی (که باید از راه خودجوشی و تطور و تکامل و تطور پدیدارشود) و مورد نظر جنبش سبز باشد، میباشید؟
‫مگر نمیدانید که:
۱. حال و روز مردم پاکستان کنونی، که غرق در خرافه های اسلامی و طالبانی است، تفاوتی با حال و روز امروزش نداشت و در واقع فرق چندانی با افغانستان طالبانی نمیکرد، اگرامروز همچنان بدون نیروی اتمی باقی میماند. نیروی اتمی نیروی عقلی نمی آورد! بجای راهنمایی مصلحتگرانه و خوشبینانه سران فرصت طلب قدرت جنبش سبز، مردم را آگاه کنید تا دست از عقاید دروغ وخرافات بردارند و ریشه بدبختی های خودرا بیابند!
‫۲. رژیم ج.ا. بدنبال همکاری با سران فرصت طلب قدرت جنبش سبز مردم جهت بقاء نظامش میباشد!
‫۳. جز ایجاد و ابقاء نهادهای حکومت سکولار، لیبرال، دموکرات، تمام حکومت های اصلاح طلبانه و راه حلهای دینی، مذهبی نهایتاً به نوع رادیکالی، طالبانی اش تبدیل میشوند!
‫۴. نیروی اتمی مشکل مردم امروز ایران نیست!
‫۵. سران فرصت طلب قدرت جنبش سبز مردم برنامه ای ندارند و فقط بدنبال فرصت جهت بقاء خود و نظام امام راحلشان هستتد، در حالیکه سقف برنامه و خواسته سیاسی شان بالاتر از بیرون راندن احمدی نژاد نیست!
‫۶. سران فرصت طلب و قدرت گرا و قدرت مدار جنبش سبز، از زمان دولت خاتمی تا به حال، ترمز سرنگونی رژیم ج.ا. توسط مردم خشمگین بوده اند و خواهند بود.
‫۷. نه سران فرصت طلب و قدرت گرا و قدرت مدار جنبش سبز، نه هر نهاد و گروه دینی−ایدئولوزی، معتقد به اصل مسلم دموکراسی، یعنی حقوق بشر بین المللی، حقوق شهروندی مدرن زن و مرد بدون داشتن کوچکترین دخالت و تصرف اخلاق و شرع و فقه و شرعیات دینی ، تضمین حقوق همه انسانها، بخصوص اقلیت ها و ... می باشند. بدون نهادینه کردن این حقوق ابتدایی ولی اساسی، چه اتمی بشویم و چه نشویم، همان سرنوشت پاکستان و افغانستان فعلی انتظارمان را میکشند!.
‫‫
٣۰۱۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣٨۹       

    از : ن. عصاره

عنوان : نگرانی به جا از سکوت موسوی و کروبی در باره بحران هسته ای
موضع درست که با موضع هیچ یک از دو طرف تضاد یکی نیست، راه حلی صلح جویانه است. جمهوری اسلامی، اگر قبول کند که دست از ماجراجوئی بردارد، امنیت خود را می خواهد و نمی تواند بدون تضمین کافی به پای مذاکره برود و تسلیم شود. طرف دیگر و بخصوص آمریکا نیز خواستار دست کشیدن رژیم اسلامی از تلاش های مشکوک به دستیابی به تجهیزات هسته ای و تحریکات منطقه ای است. راه مستقل گفتگوی مستقیم برای حل مناقشه هسته ای، بعلاوه تعلیق غنی سازی، حل مناقشه منطقه ای و عدم دخالت در امور حزب اله لبنان و تعلیق تحریم هاست. رژیم اسلامی با شرکت در این گفتگوی مستقل امنیت خود را نیز بدست می اورد و سرنوشت آن به مبارزات مردم ایران بسته می شود. اما آیا می توان امید داشت که جمهوری اسلامی و یا طرف دیگر به این راه صلح آمیز یعنی مذاکره برسد یا بایست برای رسیدن به آن نیروهای صلح طلب دست به صف آرائی در سطح جامعه و در میان افکار عمومی داخل و خارج از کشور بزنند؟ این پرسش بی پاسخ و اوضاع آن گونه است که شما آقای مشایخی بدرستی مطرح ساخته اید : «متاسفانه جنبش سبز هنوز خود را در‌‌گیر جدی مساله سیاست خارجی بطور عام و مداخله نظامی نکرده است. در بیانیه‌های موسوی، رهنورد، و کروبی نیز هنوز اشاره مستقیمی به سیاستی متفاوت از جمهوری اسلامی نشده است. هفته‌ها و ماه‌ها، با شتاب جلو می‌روند و ما هنوز از توافق عمومی بر سر آحاد یک گفتمان بدیل در برابر استدلال‌های ایدئولوژیک جمهوری اسلامی غافل مانده‌ایم.» ارزیابی شما از سکوت زیانمند رهبران نمادین جنبش سبز بخصوص موسوی و کروبی درست است. احزاب و نیرو های مترقی خارجی حامی جنبش اعتراضی و آزادیخواهانه مردم ایران، ضمن پشتیبانی عینا این کمبود را خاطر نشان ساخته اند. مسئول روابط عمومی حزب کمونیست فرانسه جرج فات، طی ارائه تحلیل حزب از شرایط بین المللی و معاهدات جهانی در مورد تسلیحات هسته ای، و با اعتراض به مواضع رژیم اسلامی، ضمن پشتیبانی از جنبش سبز، خواستار روشن شدن موضع این جنبش در باره بحران هسته ای نامبرده شد. در شب همبستگی با ایران، که به همت شهردار مالاکف یکی از شهر های حومه پاریس برگزار شده بود، این سخنرانی انجام شد.
نگرانی شما آقای مشایخی نگرانی بسیاری دیگر از آزادیخواهان از سکوت موسوی و کروبی در باره بحران هسته ای، نگرانی بجایی است و بایست آن را ابراز کرد.
٣۰۰۹۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣٨۹       

    از : فرید راستگو

عنوان : ناراحت نباشید بزودی خبر را خواهید شنید
آقای مشایخی ناراحت نباشید جمهوری اسلامی بر سر مسئله انرژی هسته ای همچون گروگانگیری سفارت آمریکا، جنگ ایران و عراق و سلمان رشدی بزودی با غرب به معامله می نشیند، و به احتمال قوی هم اکنون در حال مذاکره است و چه بسا بخشی از بحث ها و دعواهای زیاد از حد درون قدرت جهت به انحراف کشاندن افکار عمومی از این معامله است که بیت رهبری آنرا دامن می زند تا کسی به راز معامله پنهانی پی نبرد. بزودی خبر معامله را خواهید شنید. چگونه است که بسیاری از سیاسیون و تحصیل کرده های ایرانی بعد از سی و یک سال هنوز به ماهیت واقعی این نظام پی نبرده اند. تعجب از نظام ولایت فقیه نیست تعجب از عدم تحلیل مشخص به اصطلاح روشنفکران ایرانی از کلیت نظام و قدرت حاکمه است که هنوز به بخشی از این نظام دل خوش کرده اند تا ایران و ایرانیان را بجای گذار به دمکراسی به دوران طلائی امام رجعت دهند. بگذارید این وطن وطنی شود برای ساکنین اش.
راستگو
٣۰۰٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣٨۹       

    از : امید

عنوان : جنبشی گسترده اما بی برنامه
بامهر به شما آقای مشایخی . نکات بجایی را مطرح کرده اید اما باید توجه داشت که
بی برنامه بودن آقایان موسوی و کروبی فقط به سیاست هسته ایی وخارجی محدود
نمی شود در زمینه رشد وگسترش جنبش نیز فاقد هرگونه برنامه جدی وعملی هستند
وبعد از گذشت بیش از یک سال واز دست دادن فرصت های گرانبها می توان به این
نتیجه رسید که ایشان به خاطر حفظ نظام وقانون اساسی ضد دموکراسی ج.اسلامی
در نظر و عمل هیچ گامی به جلو بر نداشته اند.اولین گام که پایه آزادی خواهی ودموکراسی می باشد دفاع از لغو حکم اعدام به عنوان ابتدایی ترین خواست حقوق
بشری می باشد که متاسفانه با وجود اعدام های مکرر در این یکسال نیز این آقایان
هم چنان از آن طفره رفته اند وهیچ گاه با صراحت از لغو حکم ضد بشری اعدام دفاع نکرده اندچرا؟چون با مبانی ایدولوژی اسلام منافات دارد. وتا زمانی که این گام اول بر داشته نشود آزادی خواهی ایشان اعتباری ندارد.آقای موسوی از یکسو خود راملهم از
گاندی می داند واز سوی دیگر از قدم برداشتن برای ابتدایی ترین ودر عین حال مهمترین هسته مبارزات مسالمت آمیز یعنی خواست لغو حکم اعدام نا توان است.جنبش
به سمتی پیش میرود که رهبری شایسته خود راکه براستی در نظر وعمل مدافع
مبارزات مسالمت آمیز وآزادی خواهی باشد بیابد. با احترام امید
٣۰۰۷۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨۹       

    از : رضا ایرانی

عنوان : چه زمانی شما و دیگر روشنفکران ایرانی به این نتیجه می‌رسید
آقای مشایخی گرامی:

سال‌هاست که شما و دوستانتان سرگرم چنین بحث‌های واکنشی در روند اوضاع ایران هستید! و یا رونوشت‌برداری از بحث‌های "جامعه شناسی" امریکا، بویژه باصطلاح "پراگماتیسم" امریکایی.
زمانی ضد‌امپریالیست بودید، سپس دنباله رو "سید‌خندان"! زمانی در برابر حمله امریکا به عراق ، "اتحاد جمهوری‌خواهان" را که خیلی زود ریزش نمود راه انداختید و ...
آیا زمان آن نرسیده که به خود آمده، به نقد و سنجشگری "قدرت مقدس" در ایران بپردازید و سهمی در راه نوزایی ایران آینده داشته باشید؟ از دید من، با یاری رسانی به جنبش فرهنگی نوزایی ایران است که می‌توان قدرت‌مداران جهانی را وادار ساخت که خیزش و قیام ملت ایران را جدی بگیرند و راه پشتیبانی از ملت را بناچار، برگزینند. نه با این بحث‌های ملالت‌آور و سطحی!
چرا لجوجانه نمی‌خواهید بپذیرید که حکومت اسلامی، براساس و پایه «حکمت» است، این حکمت، حکمت «الله» است که می‌خواهد بر انسان حکومت کند و خودرا، به اوتحمیل کند و او را به« صورتی» درآورد که می‌خواهد. اما این حق هرانسانی‌است که خودش اندازه گذار باشد نه الله.
- چه زمانی شما و دیگر روشنفکران ایرانی به این نتیجه می‌رسید که "اسلام رانمیشود لطیف ومهربان ساخت،بلکه باید با فرهنگ ِمردمی ایران، مهارکرد"
- چه زمانی شما و دیگر روشنفکران ایرانی به این نتیجه می‌رسید که با طرح کردن و بردن اندیشه « قداست جان و خرد انسانی» در ایران و در ذهن و روان هر ایرانی، رژیم اسلامی سرنگون ساخته می‌شود و قدرت آخوندی نیز در آینده ایران بکلی از بین می‌رود؟
. - چه زمانی شما و دیگر روشنفکران ایرانی به این نتیجه می‌رسید که حکومت در ایران را میبایست بربنیاد مفهوم « جان » مردمان بنا کرد، نه برمفهوم « ایمان» به "دینی" ویا آموزه‌ای و یا ایدنولوزی ویا دستگاه فکری خاصی؟ و با این ایده یعنی "مقدس دانستن" جان انسان‌ها بدون در نظر‌گرفتن عقیده و جنس و رنگ و قومیت و دین و آیین‌شان، می‌توان قدرت آخوندها را یعنی حق فتوای قتل و حق فتوای جهاد و قصاص، و شمشیر شریعت خونریزاسلام را از دست آخوند و مامورانش گرفت و شکست؟
آقای مشایخی گرامی رنج زحمت به خود داده و پاسخ دهید.
با سپاس فراوان، رضا ایرانی
٣۰۰۶۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست