سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

ضرورت گفتگوی ملی در گذار از رهبری «شخصیت محور» به رهبری «برنامه محور» - دکتر مهرداد مشایخی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : سبز

عنوان : امکان تماس با آقای مشایخی نیست.
آقای مشایخی، چرا شما از تبادل نظر با خوانندگان در این سایت و عصر نو می گریزید؟ شما اول از خودتان و دیگر مقاله نویسان و گردانندگان سایت عصر نو شروع کنید تا قدم اول از شخصیت محوری به برنامه محوری برداشته شود. اولین کاری که در این باره باید انجام دهید اینست که کد ارسال نظرات در سایت عصرنو را مثل کد ارسال نظرات در اخبار روز مفهوم چاپ کنید تا ما پایین دست ها حرفهایمان را به شما دست بالایی ها بزنیم. نکند که عمدا این کد را نامفهوم کرده اید که مبادا مردم نظرات انتقاد آمیز خود را به اتحاد جمهوریخواهان در سایت شما بگذارند و یا از شماها انتظار پاسخگویی درباره مقالات و گفته هایتان در رسانه های بیگانه داشته باشند.

دوم، جنابعالی، دوستانتان در عصر نو و اتحادیه جمهوریخواهانتان اگر بواقع دمکرات هستید و به جمهور مردم معتقدید چرا فقط به نوشتن مقاله و حضور در صدای امریکا و بی بی سی فارسی بسنده می کنید و از جواب دادن بما فرار می کنید؟ چند روز است که من منتظر جوابی از شما به نظر دهندگان زیر بوده ام تا منهم حرفهایم را با شما بزنم ولی مثل اینکه شما سیاست رابطه یکطرفه خود را همچنان حفظ کرده اید. این بی احترامی های شما فراموش نمی شوند و بحساب غیر دمکرات بودن شما و اتحاد جمهوریخواهان نوشته خواهند شد. عجیب است که شماها به سئوالات چالنگی ها در صدای امریکا جواب می دهید و خوشحال می شوید با او به صحبت و گفتگو بنشینید ولی با ما هموطنانتان حاضر نیستید همین کار را بکنید. در معادلات سیاسی شما بغیر از دوستانتان در اتحادیه جمهوریخواهان و رسانه های بیگانه بفرمایید ما مردم ایران چه نقشی در تعیین سرنوشت کشورمان داریم؟ بگویید ببینم، شما با ما مردم ایران قهرید که با ما ارتباط برقرار نمی کنید؟ اینطوری از شخصیت محوری می توانید به برنامه محوری دست پیدا کنید؟

مردم، بیخود به خودتان زحمت ندهید، تماس با مهرداد مشایخی غیر ممکن است و او علاقه ای هم به نظرات ما عوام ندارد.
٣۰٨۶۲ - تاریخ انتشار : ٣۱ شهريور ۱٣٨۹       

    از : خشایار رُخسانی

عنوان : دلیل ناکامی کار سازمانی در برونمرز
با سپاس از آقای دکتر مهرداد مشایخی برای این نوشتار ارزنده،
به باور من سوای گرفتاری و فراپُرسش شخصیت محوری که راهبندِ انجام کار تشکیلاتی- سازمان هایِ ایرانی در برونمرز شُده است، از دیگر دلیل ها، بی نیازی ایرانیان برونمرزی به تشکیلات سیاسی ایرانی برای زندگی در برونمرز است، زیرا فلسفه-یِ برپایی حزب های سیاسی و انجام کار سازمانی- شهروندان در کشورهای دمکراتیک، سهم بُردن از قدرت در چهارچوب قانون ها و سازوکارهای دمکراتیک است. با نگر به اینکه ایرانیان برونمرزی تنها از راه همکاری و شرکت در حزب هایِ رسمی کشورهای محل زندگیشان میتوانند به خواسته های شهروندیشان برسند، و نه از راه برپایی حزب هایِ ایرانی و همکاری با سازمان هایی که هدف های سیاسی خود را در ایران دُنبال میکنند، این بدور از واقعیت است که ما از ایرانیان برونمرزی چشمداشت همکاریِ کوشا با سازمان ها و حزب های دمکرات ایرانی در برونمرز را داشته باشیم. آنچه که سبب کُنشگرایی آدم ها میشود، برآورده ساختن نیازهایِ نُخستین آنهاست و نه آرمانگرایی.
٣۰٨۲۷ - تاریخ انتشار : ٣۰ شهريور ۱٣٨۹       

    از : امید

عنوان : تحلیلی واقع بینانه اما همراه با کم لطفی!
دوست گرامی آقای مشایخی در نوشته های اخیر شما تکیه بر دید انتقادی وغیر ایدیو لوژیک موجب شده که دیدگاههایی مبتنی بر درک خلاق وآزادیخواهانه شکل گیرد.بدین
لحاظ دست مریزاد .اما در بخش شخصیت محوری در زمان انقلاب از نقش شخصیت محوری کیانوری در حزب توده وبخصوص فرخ نگهدار در سازمان اکثریت که بیشتر از همه سازمانهای دیگر نقش مخرب داشته و شما نیز از این امر آگاهی دارید غفلت ورزیده اید.که جای تاسف داردو متناقض نگرش انتقادی وآزادیخواهانه کنونی شما
می باشد.
٣۰٨۰۱ - تاریخ انتشار : ۲٨ شهريور ۱٣٨۹       

    از : نیاز

عنوان : گفتگوی کی با کی؟
جناب آقای مشایخی شما یکی از معدود تحلیل گرانی هستید که هی شعار اتحاد سطحی و نوحه و نصیحت و زنهار سر نمیدهید بلکه تحلیل و آنالیز میکنید و جدا دنبال راه حل عملی هستید که این جای خوشوقتی دارد. ضمن تایید بیشتر مطالبی که در مقاله تان آمده است سوال اینجاست که چه کسی باید این "گفتگو ها"ی پیشنهادی شما را انجام دهد. آیا همین جا باز مجبور نیستیم به صحنه گردانان جریان های گوناگون مراجعه کنیم. پس دوباره میشود گفتگو بین "افراد". یعنی گفتگو بین همان "شخصیت های محوری" که شما به درستی میخواهید آن ها را پس بزنید و با برنامه حزبی جایگزین کنید. ما الان یک طیف بسیار بزرگی از فعالین غیر تشکیلاتی داریم که رهبران سابق خود را قبول ندارند وبخصوص در همین رستاخیز سبز یکباره فعال شدند و از نامرئی بودن درآمدند. برای مثال خود من. منکه که قبلا اکثریتی بودم و اکنون بهیچوجه نه این سازمان و نه رهبری آن را قبول ندارم. با جریان جمهوری خواهان هم تجربه ام این بود که اینها دست دراز همان حزب توده و اکثریت هستند و کارشان سخت خودی و غیر خودی بازی است. خوب اگر قرار باشد همین رهبران سابق که بدنه سابق خودشان هم دیگر قبولشان ندارند با هم به گفتگو بنشینند بنظر شما چه مشکلی حل میشود؟ گیریم فرخ نگهدار با محسن کدیور بر سر برنامه حداقلی یه توافق برسند. کی اینها را دیگر قبول دارد. من نظر شما در مورد تشکیل احزاب را کاملا نفی نمیکنم ولی شاید راه حل سومی هم وجود داشته باشد. شما میبینید که در همین غرب هم احزاب سیاسی روز به روز ریزش دارند و اعتماد مردم به احزاب کلاسیک رو به کاهش است. بهتر نیست ما هم بجای راه حل های کلاسیک بدنبال راه های آلترناتیو برویم یا بنظر شما تشکیلات حزبی بی بدیل است؟
٣۰۷۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست