یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

پیام عاشورا - فیروز نجومی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : فیروز نجومی

عنوان : مطلبی که خوانده نشده است.
بنظر میرسد که آقا یا خانم "ضد بیگان" بر مطلبی کامنت مینویسد گویی که آنرا اصلا نخوانده است.
٣٣۱۶٨ - تاریخ انتشار : ۲٨ آذر ۱٣٨۹       

    از : از ضد بیگانه

عنوان : ‫سخنی با اخبار روز و تعصب و تبعیض در چاپ مطالب!
‫باعث تأسف است که اخبار روز هم ‫تعصب به خرج میدهد و نقد مذهب و حسین و عاشورا و مذهب را چاپ نمیکند. هرچه فکر میکنم دلیلش را نمیفهم! چرا اخبار روز بعضی کامنت ها را چاپ و بعضی دیگر که بسیار شبیه سایر کامنت ها و یا حتی مقالات در جاهی دیگر سایت است چاپ نمیکند! ؟
‫متأسفانه، به قضاوت خوانندگان هم توجه ای ندارد تا بعد از انتقاد و ایراد آنها کامنت ها را سانسور و پاک کند! چرا؟ اگر کسی حل این معما را فهمیده بد نیست به من هم اطلاع دهد! مشکل کامنت زیر چیست؟ متشکر!
سوال مهم اینست که ‫چرا باید برای ما ایرانیان واقعه ‫و تاریخ حسین و کربلای چهارده قرن قبل یک فرد عرب اینقدر مهم و سرنوشت ساز باشد؟ برای ما همانقدر مهم باشد که برای جمهوری اسلامی تازی پرست مهم است؟ چرا یک ملتی باید چنین نقطه ضعف و تعصبی داشته باشد که مورد ‫سوء استفاده انواع و اقسام حکومتها و رژیم ها و طبقات دینی جامعه قرار گیرد؟ سی قرن است که دینخویی میکنیم و چهارده قرن است که عزاداری میکنیم به کجا رسیدیم؟ چه بدست آوردیم؟ باعث واقعاً تأسف است وقتی کامنت های برخی خوانندگان را میبینیم که با چه تعصبی به جزئیات این واقعه میپردازند آنچنانه گویی خود درآن حضور داشتند و حقیقت محض نزد آنان است!
بابا شک اصلاً چیز بدی نیست و بسیار بیشتر از ایمان و اعتقاد و تعصب در زندگی به آدم کمک میکنه؟ چرا ما ایرانی ها اینقدر ضد ایرانی و ضد خودمان هستیم؟ چقدر باید از بیگانه و اجنبی دفاع کنیم؟ بابا دویست سال اول تاریخ اسلام در ایران تاریخ کشت و کشتار است، و در تاریخ بعنوان دوران تاریک نام برده شده است؟ روایت هایی هم هست که میگوید حسین خود جزء سرداران و سپاهیان حمله به عجم ها و موالی ها یا ایرانی ها بوده، برخلاف دروغ آخوندها و ملاها جز رسم عرب بر کنیز گیری و برده داری از ایرانیان و یا موالی، هرگز زنی ایرانی اختیار نکرده است که دختر یزگرد سومی یکی از همسرانش باشد! عجمها و موالی در نزد فرهنگ عرب مغرور و متکبر آن زمان نجس و پست شمرده میشدند! عربی که عقده فروپاشی دستگاه پوسیده ساسانی و غلبه بر مردم ذاتاً دینخوی و اجنبی پذیرش را قرنها با تهاجم و یورش های قبیله ای و چریکی و پراکنده به مرزهای غربی آن تمرین میکردند تا سرانجام با کمک و کاتالیزور اتحاد گستر ایمان اسلامی توسط بنیانگذارش محمد و جانشینانش ابوبکر و عمر کل قبایل پراکنده هجاز را به گرد یک پرچم گرد آوردند و اتحاد و نیرویی عظیم و تهاجمی فراهم کردند که ایرانیان آن روز حتی تصور یک هزارم آن قدرت و نیروی آنها را هم نداشتند. ‫پس مطابق معمول در اثر ناآگاهی غافلگیر شدند، همانطور که قبلاً با حمله اسکندر غافلگیر شدند و سلوکیان اجنبی را پذیرفتند ولی فلسفه و علم و دموکراسی یونان مدرن را نپذیرفتند، و درسی هم از تاریخ نیاموختند، همانطور که بعد غافلگیر چنگیز و تیمور شدند و در حکومت اجنبی ذوب شدند، همانطور که مملکت به ترکان و وحشیان دیگری از قبیله قاجار سپردند تا مملکت را تکه پاره کنند و به تاراج دهند، همانطور که به آخوندهای تازی پرست دادند تا در مقابل چشم جهانیان به زنان و مردان آنان بنام حکومت عدل اسلامی و سلطه سیره امام حسین ابن علی ابن ابیطالب، همان ابوطالب فقیر تر از بقیه برادرانش و جد حسین، پدر علی و عموی محمد، که تنها پناهدار و داوطلب بزرگ کردن محمد یتیم شد، و بدون سپرستی او محمدی نبود که اسلامی باشد، همان مرد عربی که شجاعانه تا آخرین لحظه مرگ از پذیرفتن دعوی دین برادرزاده اش محمد سرباز زد! چطور این نه گفتن اشکال ندارد ولی نه گفتن یزید به حسین برای ما متعصبان شیعه اشکال دارد؟ نپرسیدیم چرا؟ چون او همان ابوطالب فقیر ولی قدرت طلب و سیاس تاجر و کاسب نبود. صادق بود و دربین عرب آن موقع شهرت به نیکی داشت! آنوقت ایرانیها کاسه داغ تر از آش شدند و فکر میکنند بعنوان شیعه تاریخ و حقیقت عربها و تازیها را بهتر از خود انان میدانند! درد ما جای دیگری است. فرهنگ ما همچون خرد و عقل تاریخی مان، همچون عرق ملی مان، میهن پرستی مان، احترام به انسان، ایران و ایرانی و دوری و پرهیز از بیگانگی و بیگانگان، همه در اثر تاخت و تاز تازیان و تازی پرستان، و مراجع مقلد مختار و مختار پرستان، گم شده و هویتی از ایرانی بجانمانده!. ‫ببینید ما ظرف چهارده قرن چه پیشرفت ذهنی کرده ایم. از نوحه خوانی حسین به نوحه خانی هزاران امام و امامزاده و آخوند تازی پرست یعنی خمینی پرداختیم، و حالا از طریق صدا و سیمای مختار پرستان و تازی پرستان جمهوری اسلامی نوحه خوانی مختار و احتمالاً بزودی نوحه خانی خامنه ای و بقیه دارو دسته اش را در برنامه داریم! مختارنامه توهین آشکار به ایرانیان است! این روزها اینقدر بوی گند در فضای ایران از دروغ و ریا و فساد و آدمکشی و ... مشام را پر کرده است که دیگر بوی مشمئزکننده و پرنفاق این یکی توجه کسی را جلب نمی کند. پخش سریال مختارنامه از شبکه اول صداوسیمای دولتی ایران توسط هنرنماهای خود فروخته ایران همطراز ده نمکی پاسدار آغاز شده. سریالی که به معنای تمام توهین آمیز, نفرت انگیز و بی پایه و اساس است. بالاخره پرده هایی که نفرت و بیزاری این تازی پرستان خودکامه و جنایتکار از ایرانی و آریایی نژاده داشتند اندک اندک دارد با پخش این سریال موهن برداشته می شود و دست آنها را در خوارداشت و تحقیر آریایی و فرهنگ پرارزش بیشتر از پیش باز کند.
٣٣۱۴۷ - تاریخ انتشار : ۲٨ آذر ۱٣٨۹       

    از : بنده خدا بنده خدا

عنوان : پاسخ پیام عاشورا
دوست گرامی
از فرد تحلیلگری چون شما انتظار می رود در تحلیل یک واقعه بجای اینکه رفتار مردم در عکس العمل به آن واقعه مورد بررسی قرار گیرد خود واقعه و چند و چون آن از نظر منطقی تجزیه و تحلیل گردد.
۱-شروع حرکت امام حسین زمانی است که در اثنای مراسم حج نامه‍ی مردم کوفه که در حقیقت اعلان رأی اعتماد به او بود را دریافت می کند و آنقدر نظر و رأی مردم برای او ارزشمند است که حج خود را نیمه تمام گذاشته و باتفاق خانواده اش راهی کوفه می شود.
۲-برخلاف آن چیزی که معمولاً گفته می شود حرکت حسین بهیچوجه قیام نبوده است. در تاریخ قیامهای زیادی را سراغ داریم مثل قیام ابومسلم خراسانی یا قیام بابک خرمدین که در هیچیک از آنها شخص قیام کننده خانواده اش را با خودش همراه نمی کند بلکه ابتدا آنها را در مکان امنی قرار داده و پس از جمع آوری عده ای جنگجو قیام خود را آغاز می نماید. بنابراین حرکت حسین نه قیام بلکه با هدف بدست گرفتن حکومت آنهم بر اساس رأی مردم بوده است و این موضوعی است که در اغلب تحلیلها عمداً یا سهواً مورد غفلت واقع می شود.
۳-اتفاق مهمی که در بین راه کوفه می افتد که باز عمداً یا سهواً از آن زیاد گفته نمی شود اینست که به امام حسین خبر می رسد که مردم کوفه به هر دلیلی از رأی خود برگشته اند و فرستاده او را هم کشته اند. در این موقعیت ایشان تصمیم به بازگشت می گیرند و وظیفه خود در بدست گرفتن حکومت تمام شده می دانند... یعنی با رأی مردم حرکتی آغاز می شود و با رأی و خواسته همان مردم این حرکت متوقف می شود آنهم در زمانی که در هیچیک از نقاط دنیا نامی از دمکراسی مطرح نیست.
۴-وقتی حسین تصمیم به بازگشت می گیرد عمال حکومت از او می خواهند که بیعت خود را با حکومت اعلام نماید که در اینجا موضوع تحمیل عقیده مطرح می شود و امام حسین با وجودیکه قصد جنگ نداشت در مقابل این موضوع می ایستد و جان خود و خانواده اش را فدای مبارزه با تحمیل عقیده می نماید...
دوست عزیز ملاحظه می فرمایید این حرکت تحت عنوان حرکت عاشورا تماماً در جهت ارج نهادن به آرای مردم و محکومیت تحمیل عقیده صورت می گیرد آنهم در زمانی که اینگونه مفاهیم اصلاً وجود نداشته است.
حال این سوال مطرح می شود که آیا حرکت و پیام عاشورا زندگی ساز است یا زندگی سوز؟
پاسخ را به خودتان واگذار می کنم..

مویّد باشید
٣٣۰۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱٣٨۹       

    از : شافعه وتری

عنوان : ائتلاف مردم در مقابله با ظالم
مسلّم است که امام حسین قصد جنگ نداشته است آن هم در ماههای حرام ذی حجّه و محرّم که جنگیدن حرام است. واقعیّت این است که مردم کوفه توسّط نمایندگانشان برای امام حسین پیغام فرستادند که حکومت یزید را به رسمیّت نمیشناسند. در پاسخ به دعوت ایشان جهت ائتلاف، امام حسین حج را نیمه تمام گذاشته با کاروانی به سوی کوفه به راه افتاد. امّا یزیدیان در صحرای کربلا این کاروان را به تله انداختند. آنهاخواستند از همراهی زن و کودک با امام حسین (ع) گروکشی سیاسی کنند تا جائیکه برای وی تنها دو راه باقی گذاشتند؛ یا مهر تأیید خود را زیر خلافت یزید بزند یا از هستی ساقط شود.
سوال این است که مستقل از اعتقادات ایدوئولوژیکی وبا توجه به واقعیّات تاریخی در چنین شرایطی کدام راه انسانی تر بوده است؟!
آیا دانشجوئی که در دفاع از خود سنگی پرتاب کرده از دیدگاه خمینیستها "محارب با خدا و رسول " است و از دیدگاه شما کین خواه و انتقام جو؟!
٣٣۰۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱٣٨۹       

    از : میم حجری

عنوان : تیزهوشی شگفت انگیز
با سلام
من بلحاظ چهان بینی تفاوت زیادی با دکتر نجومی دارم و بسیاری از نظرات بنیادی اش را نادرست می دانم.
ولی تیزهوشی شگفت انگیز ایشان واقعا ستودنی است.
ایشان به گشتاورهائی انگشت می نهند که از دیرباز در ذهن من هم وول می خورند و این خود حاکی از وجود حقیقت عینی است که حتی در نمایندگان طبقات اجتماعی متضاد گاهی به یکسان منعکس می شوند.
٣٣۰۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست