یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نظری به گفتار ناسیونالیسم در ایران - احمدحسین مبلغ

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : چوبین چوبینه

عنوان : شکست ایران از اعراب ؟
با درود
من فکر می کنم آدرس صفحه:
http://www.chubin.net/?p=۲۱۴۷
و دو صفخه دیگر
در سایت شما به فارسی و نه به لآتین (P= ۲۱۴۷) درح شده است که صفحه مورد
نظر در سایت منرا نشان نمی دهد

موفق باشید
چوبین
٣۴۶۶٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱٣٨۹       

    از : چوبین چوبینه

عنوان : شکست ایران از اعراب ؟
تنها ایراد به نوشته دوستدار در رابطه با حمله اعراب "بی فرهنگ" به ایران در این است که اصولا حمله ی از طرف اعراب به ایران نشده است. اعراب ایرانی ،پس از شکست ارتش حسرو پرویز دوم از بیزانس در سال ۶۲۲ و ۶۲۸ و درهم شکسته شدن دولت ساسانی ، قدرت را در ایران به دست گرفتند. در این باره نگاه کنید به :

http://www.chubin.net/?p=۲۱۴۷
http://www.chubin.net/?p=۲۰۹۳
http://www.chubin.net/?p=۲۰۸۸
٣۴۶۴۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣٨۹       

    از : ناظر

عنوان : راسیسم در میانِ ایرانیان
راسیسم در میانِ ایرانیان کم نبوده و نیست؛ منتها هنوز فرصتِ تاریخیِ برخورد با آن دست نداده است. نظراتِ آقای دوستدار (بنده فقط ۲ کتاب از ایشان خوانده ام و فقط در همین سطح قضاوت می کنم) از دیدِ روشنفکرانِ غرب، راسیستی ارزیابی خواهند شد. این اما به این معنا نیست که ایشان بر این امر آگاهند. از دیدِ من جای بسی تأسف است که ایرانیانِ زیادی، ظاهراً با آثار و افکارِ بزرگانِ اندیشه‍ی غرب نظیرِ مارکس، ماکس وبر، یا حتی کارل پوپر آشنا نیستند. اینان، انتقادِ اسلوبی از مذهب را و کلاً از سیستم های بسته‍ی ذهنی را، بسیار پیشتر و عمیق تر از ایرانیانی نظیرِ آقای دوستدار بررسی کرده اند.
٣٣۴۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣٨۹       

    از : ‫رضا سالاری

عنوان : ‫حکومت ‫مذهب و ایدئولوژی عامل اصلی ایجاد اختلاف، تفاوت، راسیسم و تحقیر غیر خودی ‫
‫جناب مبلغ
‫شما که با معیارهای دموکراتیک بشر مدرن امروزی، ناسیونالیسم ‫صدوپنجاه و یا ‫سی سال پیش ایران را در برخورد تحقیرآمیز و راسیسمش با همسایه اش افغانستان خارج از تأثیر نیروهای خارجی و بخصوص اسلام و تاخت و تاز تازی ها و ترکها نقد می کنید:

« روشنفکران نوگرایی ایرانی علت عقب ماندگی کشور شان را در دین اسلام یافتند و با جنبه تقدس و آرمانی ساختن ایران کهن ِ پیش از اسلام ، این خود فریبی (Illusion) را در خود خلق کردند که اگر حمله “عربهای برهنه و گرسنه” (آخوند زاده) (و یا به قول دوستدار این “تنها قوم بی فرهنگ سامی”) نبودی، تهران پاریس، لندن و یا واشنگتن بودی! این دیدگاه به زودی به صورت قدرتمند ترین گفتار روشنفکری ایران در آمد »


‫شاید به اندازه کافی تحقیق نکرده اید‫ که بدانید که بواسطه فرهنگ راسیسم و تفاوت و تحقیر پرور دین عزیز شما، وضعیت رفتار تحقیر آمیز با انواع و اقسام اقوام و جوامع ایرانی هم دست کمی از انتقادات شما به اقوام افغانی نداشته است! شما تأثیر سرنوشت ساز عوامل خارجی به افغانستان را، مانند حمله شوروی کمونیستی به افغانستان، بسیار مهم و سرنوشت ساز میبینید، درحالیکه، تأثیر فرهنگی و ازدست دادن هویت و ملیت ایرانی را در اثر حمله اعراب، مغولها، تاتارها و ترکها به ایران بی اهمیت ارزیابی میکنید! این گم شدن هویت ایرانی، افغانی و بقیه اقوام ایران و افغانستان، بیش از هرچیز متأثر از ملیت زدایی قدرتمند اسلام است. مثالهای ناسیونالیستی ایرانی شما، فکاهیاتی سیاسی و مصلحتی بیش نیست! جلال الدین فارسی ‫اصلاً شانسی برای بردن از بنی صدر نداشت و نهایتاً بنی صدر را هم نتوانست تحمل کند و حکم قتلش را صادر کرد! شمشیر حکومت ضد انسانی جمهوری اسلامی همه را ضربت میزند و سرکوب میکند و برای هیچ قوم و ملتی ارزش قائل نیست وبه هیچ فردی از جمله غیر شیعه و غیرمسلمان و غیر خودی رحم نمیکند!

نقد آرامش دوستدار از فرهنگ ایرانی شامل فرهنگ افغانی هم میباشد که به نوعی دیگر اسیر دینخویی و حکومت جمهوری اسلامی افغانستان و معترضین مرتجع طالبان میباشد! هیچکس نگفته و نمیگوید اگر عربها حمله نکرده بودند ایران اکنون مانند اروپا قدرتمند و ثروتمند شده بود! مسئله عدم پیروزی ایرانیان در دفع فتنه حمله تازیان، مغولان و ترکان و اجانب و دشمنان کشور است؟؟ نه اینکه چرا و یا اگر تازیان حمله نمی کردند!

تاریخ را اگر های شما تعیین نمیکنند! آرامش دوستدار چرایی و علت شکستهای پیاپی ایرانیان و افغانان را در حمله های خارجی همراه با ایدئولوژی و دگردینی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد! اگر ادیان عامل راسیسم و تفرقه و تفاوت انسانها ی این دومنطقه نیستند، شما بفرمائید عامل تن دادن به حمله های خارجی ها و بیگانگان به قیمت از دست دادن هویت و فرهنگ و ملیت و زبان خود، چه چیز دیگری است؟ نظر شما در مورد عقب افتادگی این دو ملت چیست؟

٣٣۴۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣٨۹       

    از : صدا

عنوان : سطحی
چه وقتی برای نوشتن این مقاله‍ی در طول بلند و در عمق کوتاه به هدر رفته است! به گمان اینجانب در این مقاله برخوردتان با نوشته‍ی های فلسفی آرامش دوستدار تنها در حدی صوری کلامی است و بدین ترتیب نوشته تان از پدیده‍ی ای که دوستدار نوری برآن نوری تابانده یعنی "امتناع از تفکر" رنج میبرد.
٣٣۴٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣٨۹       

    از : peerooz

عنوان : جلال الدین فارسی ؟
نوشتن کامنت غالبا اتلاف وقت است بویژه آنکه گاهی هم منتشر نمیشودولی گاهی آدم نمیتواند ساکت بماند. جناب مبلغ ظاهرا نویسنده ای افغانیست و در حمامی تاریک نورافکن خود را بر ایران و ایرانیان برهنه متمرکز کرده است. گر چه نمیدانم در دنباله مطلب در آینده چه خواهند نوشت ولی اگر ایشان دایره نور افکن خود را وسیع تر میکردند و نور را به عنوان مثال بر آلمان و ترکیه و فرانسه و انگلیس و بسیاری کشور های برهنه دیگر میتاباندند به همان نتایج میرسیدند. جمال زاده نیز در خلقیات ما ایرانیان همان کرد در حالی که اگر همان کتاب را به زبان عربی در باره مصر مینوشت بهمان نتیجه میرسید و ناصر را غمگین و شاه را خوشحال مینمود.

اما در باره جلال الدین فارسی که ظاهرا از مادری افغانی در مشهد بدنیا آمده است به گفته ویکیپدیای فارسی ایشان تبعه افغانستان اند و جز در امریکا که تبعه اسرائیل هم به مقامات با لا میرسند شاید در هیچ کشور دیگری چنین امری ممکن نباشد گر چه اسرائیل ایالت پنجاه و یکم امریکا میباشد.
گذشته از این آقای فارسی چه ایرانی و چه افغانی باشند همان بهتر که انتخاب نشدند. فرمایشات اخیر ایشان را بعد از سی سال میتوان در این مقاله مطالعه کرد.

http://www.akbaralami.com/public/ContentBody.aspx?ContentID=۳۳۴۴
٣٣۴٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣٨۹       

    از : مزدک میرگپ

عنوان : در-هم-آمیختگی جدایی-ناپذیر فرهنگی میان اسلام و فرهنگ عرب
۱- در باره ی گفتمان عرب و عرب زبان:
همانگونه که ما اسپانیایی و اسپانیایی زبان داریم، به همینگونه نیز عرب و عرب زبان داریم. برای نمونه: یک شیلی یایی یا آرژانتینی اسپانیایی زبان است و نه اسپانیایی. بر این پایه نیز یک تونسی یا الجزایری عرب زبان است و نه عرب. باری در نمونه ی نخست دشواره ای در میان نیست، همگان میدانند و می گویند و جاافتاده است که مردم آمریکای لاتین (بجز برزیل) اسپانیایی زبانند اما با ملیت های گوناگونی چون مکزیکی، ونزوئلایی نیکاراگوایی و .... در نمونه ی دوم اما با پشتدهی به سیاست امت سازی-یکدست سازی اسلامی همه ی کشورهایی که به چنگ و گیر عرب های مسلمان می افتادند، عرب نامیده میشدند و نه عرب زبان، به گونه ای که امروزه روز همگان برای نمونه مصر یا عراق را کشورهایی عربی میدانند ونه کشورهایی عرب زبان.
در این باره شوند و علت دیگری نیز در کار است و آن چیزی نیست جز ابرتنی و خود-بزرگ بینی نومسلمانان عرب بویژ ه در آغازه های اسلام که نمی توانستند کسی را جز عرب بپذیرند پس یا باید عرب می بودی و یا عرب میشدی. ناگفته پیداست که این پدیده ی ابرتنی و خود-بزرگ بینی تا پیش از اسلام وجود و بودش نداشت و پدیداری آن نزد عرب ها یکه و تنها وامدار اسلام است.

۲- در کشورهای اسلام زده، بزرگراه آزادی باید از گردنه ی پیکار با اسلام بگذرد. راه دیگری نیست بدون نبرد با اسلام به آزادی نمیتوان دست یافت. یا باید آنرا به پستوی خانه ها راند یا از آزادی خبری نیست.

۳- اسلام ستیزی برابر با عرب ستیزی نیست همانگونه که ترسایی-ستیزی برای نمونه برابربا ایتالیایی-، اسپانیایی- و یافرانسوی ستیزی نیست. دین ستیزی روی-هم-رفته به مفهوم و مینشِ ستیز و پیکاربا باورمندانِ آن دین نیست بلکه نبردی ست با دینکارانِ آن دین.

۴- نخستین قربانیان اسلام عربها و سپس عربزبانان بودند. بدترین و بزرگترین آسیبی که اسلام به مردم عرب زد همانا در-هم-آمیختگی جدایی-ناپذیر فرهنگی میان اسلام و عرب بود.
افسوس مندانه درآمیزشِ فرهنگِ عرب و اسلام برآیندی هموژن و یک فازی دارد. یعنی اینکه نمیتوان با اسلام درافتاد و با زبان آن که همانا زبان عربی باشد، در نیافتاد (دست کم در کشورهای اسلامزده ای که زبانشان عربی نیست). نمی توان با اسلام نبردید اما با فرهنگِ بی اندازه درشتخوی آن که بازه و فاصله ایی بنیادین با فرهنگ عرب ندارد، کاری نداشت.
٣٣۴۲۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨۹       

    از : خواننده

عنوان : دست شما درد نکند.
بسیار عینی و مستند و مستدل، با زبانی شیوا و آراسته. دست شما درد نکند.
٣٣۴۲۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست