عنوان : جایگاه واقعی خامنه ای
ضمن تائید نظر آقای فرهادی در مورد جایگاه واقعی خامنه ای در ساختار کنونی قدرت و نقش غیر قابل انکار سپاه در معادلات سیاسی ، لازم میدانم نکته ای را اضافه کنم . قدرت سیاسی سپاه در شرایط امروز ایران شکننده است . صف کشی جناح ها در راهروهای قدرت در جمهوری اسلامی هر روز شکل تازه ای پیدا میکنند .اصولگرایان منتقد دولت به رهبری افراد شناخته شده ای همچون علی مطهری ، احمد توکلی ، محسن رضایی و غیره هر چه بیشتر از دولت احمدی نژاد فاصله میگیرند ، آنها در انتخابات ۸۸ بنا به "مصلحت نظام " چشم خود را بر اقدام سپاه در مهندسی انتخابات بستند ، آنها حذف رقیب اصلاح طلب را میخواستند و سپاه پاسداران هم آنها را به آرزویشان رساند غافل از اینکه روزی احمدی نژاد بلای جان خودشان خواهد شد ، آنها این واقعیت را دست کم گرفتند که سپاه دیگر آن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در جبهه ها جانفشانی میکرد نیست ، این سپاه از انقلاب ۵۷ طلبکار است ، سرداران سپاه فکر میکنند سرشان کلاه رفته است ، جانفشانی را آنها کردند و بخور بخور نصیب دیگران شد ، کودتای ۸۸ سر آغاز تلاش سپاه برای باز گرداندن آب رفته به جوی بود .امروز دیگر روشن شده است که اختلاف بر سر انتخاب احمدی نژاد و یا موسوی نبود ، اختلاف بر سر ۲ نگرش مختلف در مورد اداره کشور بود و هست ، اختلاف بر سر این بوده و هست که نظام سیاسی آینده در ایران بر پایه انتخابات و آرای مردم خواهد بود و یا استبدادی همچون کشورهای مصر ، عربستان ، لیبی و بقیه حکومت های فاسد منطقه .
علیرغم همه آنچه که گفته شد و با وجود پیروزی های بسیاری که به ظاهر نصیب سپاه شده است زمان به سود این ارگان نظامی عمل نمیکند ، شرایط داخلی و جهانی نظام دیکتاتوری را بر نمیتابد ، به باور نگارنده اصولگرایان منتقد دولت شانس خوبی برای افزایش قدرت خود دارند ، جنبش اصلاح طلبی و سبز هم در تحلیل نهایی به اصولگرایان منتقد دولت نزدیکتر است تا سپاه ونماینده آن احمدی نژاد .تا آنجا که به خامنه ای مربوط میشود جایگاه او بسته به اینکه چه کسی حرف اول را در حکومت میزند می تواند تغیر کند اگر چه وجوه مشترک او با اصولگرایان بیش از جریان احمدی نژاد است .
٣۴٣۵۴ - تاریخ انتشار : ۷ بهمن ۱٣٨۹       

عنوان : سیاست مردمی شفاف است و واضح سیاست بورژوائی مبهم و در هم ریخته
رفیق فرهادی با پذیرش تحلیل شما سازمان اکثریت باید چه کند؟ می گوئید اتحاد سپاه با ولایت فقیه تاکتیکی است و هرگاه به خامنه ای نیازی نبود کارش را می سازند. وظیفه سازمان اکثریت که بقول شما بزرگترین سازمان چپ ایران است چیست؟ من می توانم کمکتان کنم
۱- اگر ارتقاء سکولاریزم وظیفه فعلی سازمان است باید آخوندهای بد مثل خامنه ای و خوب مثل خاتمی هر دو را به قعر جهنم حول دهد.
۲- اگر ارتقاء لیبرال دموکراسی وظیفه سازمان است آنگاه باید حکومت را شقه شقه کرد بطوریکه هیچ جناهی قدرت خوردن بقیه را نداشته باشدو در یکپروسه چند دهه ای نقبی باید بدرون حکومت زد .سیاست شقه شقه کردن حکومت البته می تواند حکومت را تضعیف و امکان یک انقلاب اجتماعی را پدید آورد آنگاه انقلابیون چندان با سازمان اکثریت که مشغول نقب زدن بوده سخاوتمندانه برخورد نخواهند کرد.
۳- اگر سوسیالیزم و آزادی اهداف سازمان است باید لبه حمله متوجه تمامی جناح های سرمایه داری ایران شود
۴- سوسیال دموکراسی انچنان پیچیده و تابع توازن نیرو هاست که نیازمند کار تشکیلاتی نظری سنگینی است.
می بینید این چهار برخورد نیاز به تاکتیکهای متقابلی دارد. مشکل سازمان اکثریت این است که اتحادیه ای از رفقای با نظریات متقابل است. اعضاء نه برای هدف خاصی که به واسطه گذشته حماسی مشترکی گرد هم آمده اند. تأکید میکنم اتحادی برای رفاقت نه برای سیاست.
اتحاد جمهوری خواهان یک اتحاد سیاسی است که در تقابل با سلطنت طلب ها ایجاد شد امروز پر واضح است که سلطنت به ایران بر نخواهد گشت لذا امروز این اتحاد بدون زمینه مادی و غیر لازم است.
گروهی بدنبال اتحاد سکولاریست هستند. بنظرم زمینه مادی دارد اما شکننده است. می دانید این اتحاد بخش های خاصی را نمایندگی خواهد کرد که سریعأ متفرق خواهند شد.
اتحاد لائیک ها یک جوک تاریخی است چرا که لائیک ها عمدتأ مارکسیست هستند و برای آنها لائیتیسیته رو بنا است .
بنظرم با استمرار ترین اتحاد ها اتحاد حول نظرات اقتصادی است. شما می توانید با اندک تغییر و خلاص شدن از عناصر راست افراطی به یک حزب سوسیال دموکرات تبدیل شوید البته باید رابطه تان با رژیم را یکبار و برای همیشه تعریف کنید. در ضمن یادتان باشد که عصر ما عصر افول سوسیال دموکراسی است و شاید مرگ آن. شما شاید بتوانید حزب کارگر رفرمیستی از جنس برزیل را سازمان دهید.
اما نظر خودم. با توجه به عقب ماندگی سیاسی بورژوازی در ایران و فاسد بودن و بند و بستچی بودن آن امکان رفرم سیاسی در ایران محال است. جامعه ایران شدیدأ قطبی است. در ایران دیر یا زود انقلابی رخ خواهد داد با خواسته های بسیار رادیکال .
٣۴٣۴٨ - تاریخ انتشار : ۷ بهمن ۱٣٨۹       

عنوان : به نعل و به میخ !
این مقاله به نظر من بی سروته و نمونه یک روش به نعل و به میخ زدن است , به نظر من از این روش " آش شله قلمکاری" سیاست روشن بیرون نخواهد آمد.
٣۴٣۲۱ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣٨۹