سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

شعبده ی آقای نقره کار! - نامی شاکری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : پویا ت

عنوان : هرآنکس که ناموزدش روزگار،نیاموزد از هیچ آموزگار
اقای شاکری عزیز، همانطور که شما بدرستی بیان کردید این اپوزیسیونی که نقره کار از ان دم می زند تنها در مقابله با جنبش سبز متحد است وگرنه حتی بر سر سرنگونگی جمهوری اسلامی که این چنین لاف انرا می زنند قدمی در کنار هم نمی توانند بردارند. به اعتقاد من به اصطلاح اپوزیسیونی که وی از ان صحبت می کند نقش بزرگی در بقای سرکوب و استبداد در ایران را داشته و دارد. جنبش سبز جاره ای ندارد که صف خود را در مقابل هر دو جبهه قویتر کند.
٣۴٨۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱٣٨۹       

    از : بهاره خرم

عنوان : شباهت عمل در دو سوی مرزها
واقعا تعجب میکنم وقتی میبینم که عده ای باصطلاح روشنفکر با عرض پوزش بشیوه برادران حزب الله در ایران حرف میزنند.
هر جا که کم میاورند و جوابی ندارند در داخل سریع مارک وابسته به دشمن و در خارج مشکوک به رابطه با حکومت و غیره میزنند
ایجاد شک و تردید در بین خوانندگان نسبت به صاحب نظری غیر از خودشان شیوه معمول هر دو دسته هست.
ریشه این شیوه عمل مشترک حزب الله داخل در اینست که هر دو گروه برای مردم شعور قائل نیستند و خود را عقل کل میدانند. البته اینها با این شیوه های مردود خیلی زود از طرف مردم طرد میشوند.
٣۴٨٣۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨۹       

    از : به زمانه

عنوان : شما کی هستید؟ با نام مستعار و از خارجه!
شما کی هستید با نام های مستعار و از خارجه. انگار نه انگار که در این کشور دیکتاتوری حاکم است. تنها کارتان جوسازی علیه کسانیست که آنتنهای خود را رو به داخل دارند و نه به تل آویو و واشنگتن
٣۴٨٣٨ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨۹       

    از : حق

عنوان : تسلیم در برابر رژیم و یا مبارزه علیه رژیم؟
حتما آقای شاکری هم مثل آقای نگهدار معتقدند که این رژیم را نمی توان سرنگون کرد و بنابراین باید با آن مماشات کرد. در تفسیر خبر صدای امریکا دیشب یکشنبه آقای نگهدار موضع خود را اعلام کرد. او در مقابل این رژیم تسلیم شده است. شما چی آقای شاکری، شما هم تسلیم شده اید که از او دفاع می کنید؟ آیا ملتی هم باید مثل این تک و توک ها تسلیم این رژیم شود و یا نه این تک و توک ها را در جبهه رژیم قرار دهد و با کل آنها مبارزه کند؟ اگر فرخ نگهدار تسلیم شده است وجودش در آپوزیسیون به چه درد ما ملت می خورد؟ و آیا وجود چنین فردی به مبارزات ما و به سازمان فدائیان صدمه نخواهد زد نگاه مردم به فرخ نگهدارها و این سازمان چه خواهد بود؟ زمان ان رسیده که همه مواضع خود را نسبت به این رژیم شفاف بگویند و رفتار خود را با آن تنظیم کنند. حرف و عمل باید یکی باشد و این یکی به نعل و یکی به میخ زدن را ما ملت می فهمیم و دیگر این سیاست ما را گیج و منفعل نمی کند.

تسلیم در برابر رژیم و یا مبارزه علیه رژیم؟
٣۴٨٣۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨۹       

    از : زمانه

عنوان : شما کی هستید آقای شاکری؟
نام مستعار و از ایران و آنهم مقاله هایی که فقط اپوزیسیون را هدف گرفته وضمنی از امثال نگهدار و حزب توده حمایت می کند سوال برانگیز است , خواهش می کنم آقای شاکری بنده را روشن فرمایند. واز شک و تردید در آورند.
٣۴٨۲۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨۹       

    از : الف گلستان

عنوان : سوال: چرا اندشه حزب توده ایران نمی میرد؟
چرا اندشه حزب توده ایران نمی میرد؟در این اظهار نظرها که حملات اصلی به حزب توده ایران است، چیز تازه ای وجود ندارد. چند تهمت کلیشه ای است که ۳۲ سال پس از انقلاب و دو-سه دهه پیش از آن تکرار شده.حزب توده امام زاده نیست که اشتباهی از آن سر نزند. خود حزب (البته نه با خط مشی راه توده که هنوز در وادی ۳۰ سال پیش سیر می کند) به آن ها پاسخ داده و به خلاف گروه های ماورای چپ خاضعانه اشتباهاتش را پذیرفته. (نک به کنگره ها، پلنوم ها و اسناد حزب.) حال، می خواهم به یکی دو نکته ی اشاره کنم که همواره برایم قابل تأمل بوده است و همین سوالات موجب می شود که نتوانم از حزب دل بکنم: ۱- حزب توده همواره از محبوب ترین احزاب کارگری در جهان و به ویژه خاورمیانه، مهمترین و پرچالش ترین منطقه دنیا، بوده است. برای من که ادعایی در داشتن دانش وسیع ندارم، همین مساله قابل تأمل است که چرا هیچ جریان چپ دیگر این مقبولیت را نداشت. چرا در کنگره ها و نشستهای جهانی احزاب کمونیستی سایر گروههای چپ (حتا راه توده) دعوت نمی شوند. در همه ی این نشستها که تنها شماری معدود سخنرانی اتفاق می افتد، نماینده ای از حزب سخنرانی می کند مگر آنکه خودشان آمادگی نداشته باشند. ۲- اگر این حزب این قدر تهی و بی خاصیت باشد که برخی می فرمایند، چرا در کتب دانشگاهی ایران و جهان اصلی ترین نیروی چپ معرفی می شود؟ من در کتب خارجی آکادمیک می بینم که فقط روی این حزب تاکید می شود. ۳- چرا امپریالیسم این قدر از این حزب وحشت دارد؟ می دانیم برای دستگیری توده ای ها اتهام دروغین کودتا را عنوان کردند اما نقشه ی این توطئه توسط یک جاسوس انگلیسی در سفارت شوروی ان زمان کشده شد. او اسناد دروغین را به ج-ا داد و خود به انگلیس گریخت. برای کدام جریان سیاسی چپ دیگر چنین نیرویی از سوی ارتجاع جهانی صرف می شود؟ ۳- به خلاف سایر گروه های چپ کنونی، این تنها حزب توده است که در همه ی سطوح دارد کار می کند با اینکه حزب پس از سرکوب کاملا نابود شد. طبیعی است که از نظر کمی نمی تواند رشد کند، مثل همه ی جریان های سیاسی، زیرا این تنها با فعالیت مستمر در ایران امکان پذیر است. اما به لحاظ کیفی تشکیلاتهای گوناگون را داراست، کار تئوریک منظم می کند، نامه مردم را منظما در می اورد، و....
اینها برایم پرسش انگیز است و نمی توانم برای آن حزب آلترناتیو مشابه پیدا کنم در حالی که در اسناد گروههای ماورای چپ، خروارها اطلاعات علیه حزب است که متاسفانه اقناع کننده نیست. توده ای ها برای توده ای شدن مسیرهای پیچیده ای را طی کردند و به سادگی و تنها با ناسزا نمی توان آنها را قانع کرد. در دیالوگهای سیاسی نیز از سایرین پرحوضله تر و مودب ترند. دوستی در اینجا یدون ذکر نام کامنت گذاشت و از شکست تاریخی خزب صحبت کرد. بنده اعتقاد دارم که شکست حزب فیزیکی بود ولی اندشه ی حزب نمی میرد. حزب کمونیست چین هم ده بار رهبرانش اعدام شدند. حزب دوباره آغاز کرد و با روشهای نوین به پیش خواهد رفت. شما انرژی خود را بی هوده صرف کوبیدن حزب می کنید. منظورم این نیست که با آن مبارزه ایدئولوژیک نکنید، اما بیشتر برای ارتقا خودتان و جذب نیروهای جدید و مهمتر از ان برای پیشبرد جنبش وقت صرف کنید. حزب هم در حد توان خود انجام وظیفه می کند.
٣۴٨۱۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨۹       

    از : فرشاد احمدی

عنوان : نویسنده‌ با شهامت
در مخیله‌وم نمی گنجید که‌ حالا دیگر کسی پیدا شود که‌ از سیاستهای اه زمان توده‌ و اکثریت پشتیبانی کند. این در حالی‌است که‌ این دو خود نیز به‌ عملکردهای خود انتقاد دارند. به‌ گمانم این آقای محترم هنوز در قرن کذشته‌ بسر می‌برند. ایشان باید بدانند که‌ دفاع از آن برهه‌شرمگین،دفاع مستقیم از حکومت جهل و جنایت است.
برای چنین افرادی متاسفم
٣۴٨۱۶ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨۹       

    از : ماهان شاهد

عنوان : عجب روزگاری است ......
جناب "نامی شاکری"،

از قرار معلوم شما هنوز (آگاهانه یا ناآگاهانه) از گذشت زمان چیزی نیاموخته اید.
نتیجه سیاستهای خانه خراب کن "حزب طراز نوین ....." و "سازمان طراز نوین تر ..." را شاهد بودیم. میدانید که منظورم چیست، نه؟
خط "ضد امپریالیستی امام خمینی" را میگویم، هورا کشیدن برای قتل عام کردن "دگر اندیشان" را میگویم، همکاری با نهاد های ضد مردمی و ضد آزادی را میگویم، وابستگی به کشور "اتحاد شوراها"!!!! را میگویم، پشتیبانی از کاندیداتوری روان پریش و قاتلی مانند آخوند خلخالی را میگویم، ........

باز هم بگویم تا چشم و گوشتان باز شود؟
یا اینکه باز هم میخواهید خودتان را به کوچه "علی چپ" بزنید.

عجب روزگاری است که خجالت و شرم و حیا دیگر رعایت نمیشود.
٣۴٨۱۱ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨۹       

    از : .....

عنوان : شکست حزب توده بخشی از تاریخ است
نویسنده این نوشتار اگر در سال ۵۹ این مطالب را تقریرمی‌کرد، شاید اندکی تردید را در مخالفین رژیم ایجاد می‌کرد ‌ولی درحال حاضر بعد از قریب ۳۰ سال بعداز سقوط شاه، شکست سیاست حزب توده بخشی از تاریخ است. آقای محترم، آنچه شما تقابل انقلاب و ضد انقلاب می‌نامید، هرگز تناقضی با تقابل هواداران دمکراسی و ضد دمکراسی نباید داشته باشد. حزب توده از این اصل بدیهی غفلت کرد و بهای این اشتباه را با قتل عام اعضای رهبریش پرداخت. دفاع از آن سیاستهای غلط ، اگر عامدانه نباشد، ناشی از جهالت مطلق است. شما نتیجه سرکوب مستمر حکومت را می‌بینید. یک طبقه غارتگر جدید شکل گرفته که سرکوب مستمر را شیوه حکومت کرده است. اگر رهبری حزب توده و نگهدار فهم درستی از جریان امور داشتند، هرگز از جنایتکاران حمایت نمی‌کردند.
٣۴٨۰۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨۹       

    از : عفت. م

عنوان : اخبار روز و مقاله های سطحی
تعجب می کنم که اخبار روز این مقاله ها را درج می کند . من از نویسنده مقاله بار ها مطالبی خواندم که در سطح سایت وزینی مثل اخبار روز نیست. من با همه نظرهای دکتر نقره کار موافق نیستم اما درج این در رابطه با نوشته نقره کار تعجب آور بود در واقع شعبده را آن هم به شکلی که اصلا" جذابیت نداره باید در نوشته این نویسنده دید. به نظر من احبار روز در درج مقاله ها کمی بی دقتی می کند.
٣۴۷۹۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست