سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

«پرگار» بی بی سی و دایره های بستهٔ آن - احمد سپیداری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیر ابراهیمی

عنوان : حق با کدام است ؟؟
استدلال آقای سپیداری بیشتر احساسی است تا سیاسی و یا حتی منطقی زیرا راه کارگر که موقعیتش در جنبش ایران معلوم است و نه این شخص و برنامه انرا بیشتر خواهد کرد و نه هیچ عامل دیگری ..اما اکثریت مواضع و شعارهای با پاسداران همکاری کنید را در ارگانهای خود داشته که نادیده گرفتن ان مشکل را حل نمیکند و بهزاد کریمی هم در خاطرات خودش میگوید که بعد از سال شصت ارتباطی بود با دادستانی و اگر از رفقای ما کسی دستگیر میشد ما در این رابطه موجبات خلاصی وی را فراهم میکردیم !!
من بدون تایید کردن شالگونی میخواهم بگویم اگر ان شعار و تصمیم اشتباه بوه (که قطعا بوده)برای جبران ان چه کرده این اکثریت چند صد هزار نفری!!سابق ...زیرا طی سالهای اخیر هیچگاه میتینگ یا راهپیمایی نداشته که بشود حتی در خارج از کشور هم تناسب هوادارانش را سنجید..
٣۵۰۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱٣٨۹       

    از : ‫رضا ‫سالاری

عنوان : ‫اگر تعصب روی فرد خاصی نداشته باشیم شاید واقعیات را بهتر ببینیم و بشنویم!
‫‫همین الان مصاحبه را دیدم و شنیدم
آقای خلیق خیلی کلیشه ای و سیاسی و نامعین به سوالات مطرح شده جواب میداد و شالگونی خیلی ساده و واضح و مشخص. دفاعیات آقای خلیق چندان محکم و استوار بنظر نیامد. درکل شالگونی برنده این مصاحبه بیرون آمد.

علتش هم شاید بیشتر نفرت اکثر خوانندگان و نظردهندگان اخبار روز از جمهوری اسلامی باشد!

اقای خلیق متأسفانه، بخاطر سوابق و نقاط ضعف و خطاهای تاکتیکی و استراتژیکی ناخوشایند و نقدپذیر سازمانش، چندان جای مانور در تنگنای بمباران سوالات مربوطه نداشت، ولی در هر حال خود پذیرش شرکت ایشان در بحث مثبت ارزیابی میشود و ایشان را برای بحث های آینده شاید آماده تر و متمرکز تر کند. ایراد عمده بر تئوری سازمان اکثریت وارد است که شاید بیش از حد بقول آقای خلیق پویا و تحول پذیر شده!. چون اصلاً معلوم نیست مشخصاً چیست؟ چون طیفش از مارکس تا خمینی و خامنه ای در نوسان بوده! یعنی همه چیز هست شاید بجز چپ مارکسیست!
٣۵۰۴۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣٨۹       

    از : به حق

عنوان : به خال زدی و عصبانی کردی
به حق، اطلاعاتی که می خواهید در اینترنت نیست. خودتان را خسته نکنید. آنقدر ضد و نقیض پیدا می کنید که خسته میشوید. لینک هایی را هم که یکی از رفقا در اینجا گذاشته اند هیچ بدرد نمی خورد. باور نمی کنید، خودتان امتخان کنید. به خال زدی و رفقا را عصبانی کردی. وقتی جواب ندارند به تحقیر، ارعاب و لینک های عوضی دادن متوسل میشوند.
٣۵۰۱۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣٨۹       

    از : آمویی

عنوان : این دیگه خیلی سه بود
جناب سپیداری

شما در این برخوردی که با مصاحبه و با شالگونی کردید بیشتر دچار تصادف شدید و در این تصادف هم سر و دندانتان شکسته و هم ستون فقرات بحثتان، چون در واقع به شدت پس رفته اید و از پس در پرتگاه استدلال پرت شده اید. لجن مال کردن حریف از موضعی لجبازانه ممکن است منجر به ... شدن خویش شود! در آن مصاحبه شالگونی با خلیق دعوای شخصی نداشت. مواضع اکثریت را مورد انتقاد قرار داد و این در قاموس مبارزه‍ی ایدئولوژیک حق است. به عقیده‍ی من در جاهایی هم پاسخش داده شد.

چرا به جای این که در جهت همگرایی دو جریان بکوشید، بیشتر بر طبل تفرقه کوبیدید؟

آمویی
٣۵۰۰٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣٨۹       

    از : اروان کیانی

عنوان : بازهم به "حق"
مثلا میبینی که سازمان فدائیان به روشنی به سوال شما مبنا بر:

*******
سوال "حق"

"وقتی سازمانهای چپ منجمله فدائیان اکثریت در همین اخبارروز درباره گذشته خود و تاریخ سازمان خود به پرسشهای ما پاسخ نمی دهند و در برابر پرسش هایی مثلا برنامه های سیاسی و اقتصادی شما برای فردای ایران چیست یا موضع شما در قبال منشور جهانی حقوق بشر چیست بما جواب نمی دهند"

**********
از اسناد کنگره یازدهم سازمان فدائیان:

۳. علیه تبعیض و برای حقوق بشر
تبعیض مسئله جدی کشور ما است. ما براین باوریم که تمام شهروندان بدون استثنا از حقوق برابر در مقابل قانون برخوردارند و هیچ فردی نباید به خاطر جنسیت، نژاد، قوم، عقیده و ایمان، باورهای مذهبی یا سیاسی از امتیازی برخوردار و یا محروم شود. ما بر برابر حقوقی شهروندان و اجرای بی‏خدشه حقوق بشر که در اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق‏های دوگانه، کنوانسیون‏ها و پروتکل‏های الحاقی آن‏ها بازتاب یافته است، تاکید داریم و بر این پایه معتقدیم باید کلیه قوانین تبعیض‏آمیز و مغایر با حقوق و آزادی‏های فردی و اجتماعی و حقوق بشر لغو و دولت از دخالت در زندگی خصوصی شهروندان منع شود.
٣۴۹۹۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : اروان کیانی

عنوان : به حق
این صفحه رو نگاه کن وبرنامه فدائیان را بخون و بعد میتونی هدفمند سوالات خودتو مطرح کنی. در ضمن اسناد کنگره یازدهم فدائیان اخرین اسناد انهاست وگرنه کسی نمیتونه در این کامنت تمام اون اسناد رو بیاره و من هم مثل شما اینسوالات رو بشکلی داشتم وبه این سایت رجوع کردم

http://www.kar-online.com/wp/?p=۴۵۹۶

برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
برای گذر به کشوری مدرن و توسعه یافته
برای تحقق آزادی، دموکراسی، عدالت اجتماعی و حفظ محیط زیست
٣۴۹۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : نامی شاکری

عنوان : حق خود شیفتگی !
"... شما الان مدتهاست به فرخ نگهدار گیر می دهید و انگلستان و بی بی سی را بشدت رنجانده اید. بعید نیست این برنامه پرگار هم یک انتقامجویی انگلیسی باشد چون شما این مهره مهم شان را حسابی سوزانده اید..."
به نظر نمی رسد که با منطق امثال آقای "حق" که این پاراگراف، عصاره ی اصلی آن است هزار تا راهپیمایی ۲۵ بهمن هم ما را به جایی برساند! هر فرایند و پدیده ای حاصل تاریخش است . تاریخ فرایند تکوین دمکراسی در ایران بدون جنبش فدایی و عناصر نجیب و شریف آن اصلا قابل تصور هست؟ گیرم که افرادی خود شیفته از فرصت های رسانه ای محدود ، به جای روایت این تاریخ به "خودنمایی" بپردازند! نه جای گله از امثال آقای حق است و نه تعجب از آن هم میهنان جوزده ی ما در چنان برنامه هایی! در یک جامعه ی توسعه نیافته ، چرا باید انتظار داشته باشیم که روشنفکری توسعه یافته داشته باشیم؟ ضمنا من از همین حالا نگران حضور امثال آقای حق در تظاهرات ۲۵ بهمن هستم که با چنین رویکردهایی در خدمت جنبش ترقیخواهی خواهند بود یا در خدمت ارتجاع!
راستی چرا امثال آقای حق به جای رجوع به اینهمه منابع موجود در باره ی دیدگاه های جریان فدایی در مورد نظام آلترناتیو ایران (از جمله مدل توسعه و حقوق بشر) می خواهند با روش " خفت گیری" از آنها در این امکانات محدود ، اقرار بگیرند؟ بگذارید خیلی خلاصه به عرض امثال حق رسانده شود که ،هیچ نقد و بازنگری در رویکرد جنبش چپ به مسائل ایران ، به "لیبرال دمکراسی" نخواهد رسید! از جمله در همان "حقوق بشر" مورد نظر امثال آقای حق !
ضمنا به دو ستان مسئول جریان فدایی (اکثریت) توصیه می کنم در فرصت های رسانه ای با هوشیاری بیشتری حضور یابند! از جمله در همین پرگار بی بی سی چرا باید جریان با نفوذ و معتبری چون "فدایی" ، موجب "خودنمایی" امثال راه کارگر شود ؟ جریانی که حتی در همان دهه اول انقلاب "عددی" شمرده نمی شد و حالا با فرصت طلبی و سوء استفاده از فضای موجود می خواهد به مخاطبین بگوید که ما از همان اول ضد فاشیست بوده ایم و این فدایی ها(و توده ای ها)، طرفدار فاشیسم !راستی در آنطرف ها دیکشنری سیاسی گیر نمی آید که معنی " فاشیسم " را به این آقایان بیاموزد؟!
٣۴۹٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : مخالف توهین به مردم

عنوان : ادبیات سیاسی و تربیت اجتماعی ای که خمینی پایه گذار آن بود را باید نفی کرد.
در آرشیوم به نوشته ای برخوردم که نویسنده آنرا از قلم انداخته ام. بد نیست که در برخورد با مناظره های سیاسی و برخورد با مردم عادی از هر طیف و گرایشی آنرا در نظر نداشته باشیم:-

«نظر داشتن آن یادمان هم باشد که سازمان های سیاسی جدی و مدعی دموکراسی، که برای رسیدن به حکومت و رهبری جامعه رأی و پشتیبانی همهء «آدم های عادی» را طلب می کنند، هرگز جلوی اظهار نظر کسی را نمی گیرند و بابت طرح سئوال از جانب «مردم» پرخاشگری پیشه نمی کنند. و،در عین حال، می دانند که امر سیاست، وقتی در حوزهء عمومی مطرح شد، دیگر نمی تواند کار تخصصی و انحصاری فقط چند تن «مهندس امور سیاسی» تلقی شود.».

شهروندان متمدن غربی و از سیاسیون آنها ادب سیاسی و تربیت اجتماعی بیاموزیم. ادبیات سیاسی و تربیت اجتماعی ای که خمینی پایه گذار آن بود را باید نفی کرد.

فعالان سیاسی باید پیه همه چیز را به تن بمالند، همیشه از مناظره های سیاسی استقبال کنند، از شرکت در آنها خودداری نکنند و پاسخ مردم را بدهند....تنها از این طریق می توان یکایک آنها را محک زد. آنانی که از مناظره خوششان نمی آید، دوست ندارند شرکت کنند و پاسخگوی مردم نیستند را نمی توان محک زد و دید چند مرده حلاجند. اینها بدرد سیاست و بخصوص بدرد دمکراسی نمی خورند.

بطور کل در سیاست توهین به مردم چه از جانب سیاسیون صورت بگیرد و چه از جانب یک گروه از مردم نسبت به گروه دیگری از مردم زشت و پیروی از همان ادبیات سیاسی و تربیت اجتماعی است که خمینی پایه گذار آن بود. یادتان هست وقتی گفت "توی دهن این دولت می زنم." و "امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند."؟ پارسال خامنه ای مردم مخالف خود را بزغاله و گوساله و احمدی نژاد همان مردم را خس و خاشاک نامیدند. شالگونی را بی شعور و آن دو نفر ناشناس دیگر را سگ های هار خطاب کردن پیروی از همان روش های خمینی، خامنه ای و احمدی نژاد است. آیا باید تفاوتی بین ما و آنها باشد یا نه؟
٣۴۹٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : عباس

عنوان : یک نظر
این شو رقت انگیزی بود. مسئول سازمان اکثریت مورد تهاجم دو نفر ایرانی نادان و هار وحشی ناشناخته قرار گرفته بود. دیگر رهبر چپگرا با تمام وجود از مواضع خود حمایت می کرد و همزمان گذشته سازمان اکثریت را که از ملایان حمایت کردند را بارها به رهبر سازمان اکثریت گوشزد کرد. معلوم نیست اصلا چرا رهبر سازمان اکثریت در این برنامه شرکت کرده بود. او حتی روی یکی از سگهای هار و عوضی بی بی سی را نیز نتوانست کم کند و فقط به او گفت که پویان در سیاهکل نبود. من اگر بودم همین موضوع را مطرح می کردم که بیشعوری او را به همه نشان دهم. آقای سپیداری بیخود گلایه نکن که چرا رهبر راه کارگر از رهبر اکثریت حمایت نکرد. معلوم بود که آنها هیچ نقطه مشترکی با هم نداشتند و دلیلی وجود ندارد که یک مخالف جدی رژیم از کسی که زمانی جانانه از رژیم حمایت می کرد حالا دفاع بکند.
٣۴۹۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : مجید اصلانی

عنوان : لزوم خویشتنداری در تعامل با دیگر نیروهای سیاسی
اقای سپیداری عزیز:
با نظر شما موافقم.هدف شرکت در اینگونه برنامه های تلویزیونی بخصوص BBC که مخا طبان زیادی دارد باید برجسته کردن نکات مشترک بین نیروهای مختلف سیاسی در جهت حمایت از جنبش سبز بطور عام و جنبش چپ بطور اخص باشد.این البته پختگی و خویشتنداری سیاسی می طلبید که متاسفانه اقای شالگونی آنرا بروز نداد و با توجه به دیدگاههای سیاسی و ایدئولوژیک او دور از انتظار هم نبود.
با آرزوی اتحاد وسیعترین نیروهای مردمی علیه استبداد مذهبی
٣۴۹۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست