سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

خصوصی سازی در ایران - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : زیر یوغ چپ و راست

عنوان : کامنت ایشان هم میبایستی سانسور میشد که نشد!
اخبار روز محترم لطفاً حق دفاع دموکراتیک را از خوانندگان خود سلب و سانسور نکنید. سانسور یکطرفه غیر دموکراتیک اخبار روز پرسشگر مجترم را مجبور بدفاع از اصول دموکراسی کرد، چرا که عدالت حکم میکند که اگر قرار بر سانسور و حذف است، کامنت ایشان هم میبایستی سانسور میشد که نشد!. اگرچه که شما اینرا هم سانسور خواهید کرد، ولی ایا این جواب درخور ان نوع کامنت نیست؟

جناب بهمن زاهدی، شما که خودرا بسیار فهمیده، ولی و فقیه کاپیتال مارکس، وکیل و وصی و گویی شورای نگهبان نوشته جات جناب قره گوزلو میبینید و گویی خودرا مرجع تشخیص مصلحت خوانندگان ایشان می شمارید، لطفن بجای شعار دادن و کلیات گویی، آستین هارا بالا بزنید و به سوالات مسئولانه و مشوقانه جواب دهید!
٣۵۷۲۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣٨۹       

    از : بهزاد عموئی

عنوان : کامل و جامع
با تشکر بی نهایت دو انتظار کاملا صمیمانه از نویسنده دارم
یکی اینکه این سلسله مقالات را ادامه دهند و آنگونه که در مقالات قبلی خود قول داده بودند دلیل سقوط احاد جماهیر شوروی را روشن کنند و نظر خود را در مورد" سوسیالیسم واقعا موجود" تببن نمایند. و دوم اینکه می خواستم بدانم چرا ایشان به جای استفاده از واژه رویزیونیسم روسی از کلمه کمومیسم بورژوائی استفاده می کنند؟
آیا جناب قراگوزلو دولت های چین و کوبا را هم سرمایه داری می دانند. ونزوئلا را چه طور؟ نظرشان در مورد انقلاب های بولیواری چیست؟
در مورد چین ایشان از امپریالیسم استفاده می کنند آیا واقعا چین یک دولت امپریالیستی ست؟ این روند از کی و چگونه آغاز شده است؟
ملاحظه می کنید که ما سوال زیاد داریم و متاسفانه نویسنده تئوری پرداز کم. چه کنیم که مجبوریم همه را از محمد قراگوزلو بپرسیم. با عرض معذرت.
٣۵۶٨۹ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣٨۹       

    از : پرسشگر

عنوان : پرسش
آقای بهمن زاهدی من فکر میکنم شما کمی عجولانه قضاوت مینمایید! شما میفرمایید «چپ طرفدار آزادی برابری عدالت اجتماعی و حکومت کارگری ست و راست هواخواه بازار و سود و ثروت برای یک عده قلیل که در بهترین بر آوردها می شود ---به قول محمد قراگوزلو ده درصد مردم مصر....تجمیع یا انباش ثروت و فقر و گرسنگی نتیجه سیاست راست است».
من نمیدانم آیا میدان عمل برای شما ارزشی دارد یا نه؟ و یا همچنان باید همه چیز را در عرصهء «تئوریک» نگاه کرد. در عمل (تکرار میکنم در عمل و نه در حرف) کدام سیستم کمونیستی طرفدار عدالت اجتماعی و حکومت کارگری بوده؟ شما صحبت از چپ میکنید. واژهء «چپ» بسیار کلی و نامفهوم است چرا که بسیاری از نیروهای هوادار اقتصاد آزاد مثل حزب کارگر بریتانیا و حزب دموکرات آمریکا و یا دیگر احزاب سوسیال دموکرات اروپا را در بر میگیرد. پس بیاییم و از الفاظ کلی و نامفهوم خودداری نماییم و واژهء کمونیسم و یا مارکسیسم-لنینیسم را که به مراتب واضحتر است جایگزین آن نماییم. اگر بناست تئوری مبنای قضاوت باشد پس میتوان نتیجه گرفت که کمونیزم همانقدر طرفدار کارگر است که اسلام طرفدار مستضعفان است.
در جای دیگر شما میفرمایید « نباید توقع داشت که این آدم فرق میان نرخ بهره بانکی و نرخ سود ناشی از تولید را آن هم بروایت مارکس بفهمد». من جسارتاْ از شما سوال میکنم آیا اجازه هست مسائل اقتصادی را ورای دیدگاههای مارکس و همفکرانش تحلیل کرد (بویژه که این تئوریها در صحنهء عمل هیچ موفقیتی نداشته)؟ آیا همچنان باید مذهبی به مسائل نگریست و از کفر گفتن بر ضد «پیامبر» پرهیز کرد تا به «عذاب ابدی» دچار نشد؟
٣۵۶٨٨ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣٨۹       

    از : نادر شبانه

عنوان : انگلستان و فرانسه
مقاله بسیار دقیق و متفکرانه ای ست که باید چن بار خوانده شود برای فهم و دریافت دقیق. سوال من از نویسنده دانشور این است که با وجود کسری بودجه شدید دولت انگلستان و این که گفته می شود این دولت بدهکارتری دولت جهان است :
الف. چرا مردم انگلستان بار دیگر به تاچریست ها یا همان حزی محافظه کار رای دادند تا ریاضت های اقتصادی شدید تری بر جامعه تحمیل شود؟
ب. چرا بر خلاف فرانسه ایتالیا یونان پرتغال و مشابه این ها کارگران انگلیسی حتی در یک اکسیون ساده اعتراضی علیه دولت دیوید کامرون شرکت نکردند و این فقط دانشجویان بودند که نسبت به سه براب شدن شهریه ها بر آشفتند؟
البته اینرا هم می دانم که پاسخ گفتن به این سوالات در زیر یک کامنت مقدور نیست فقط می خواستم اگر ممکن است نویسنده متفکر ما در آینده به این دو سوال در حد ممکن جواب دهد. مرسی.
٣۵۶٨۵ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣٨۹       

    از : بهمن زاهدی

عنوان : زیر کدام یوغ؟
۱. البته کسی که عنوان کامنت خود را "زیر یوغ چپ و راست" بر می گزیند باید آدمی باشد در حد نه شرقی نه غربی ووووووو و کسی که چپ را عین راست می پندارد باید شدیدت دچار سردر گمی ذهنی شده باشد.
۲.حداقل موضوع اینست که در عرصه تئوریک چپ طرفدار آزادی برابری عدالت اجتماعی و حکومت کارگری ست و راست هواخواه بازار و سود و ثروت برای یک عده قلیل که در بهترین بر آوردها می شود---به قول محمد قراگوزلو ده درصد مردم مصر....تجمیع یا انباش ثروت و فقر و گرسنگی نتیجه سیاست راست است.
۳. با این تصور نباید توقع داشت که این آدم فرق میان نرخ بهره بانکی و نرخ سود ناشی از تولید را آن هم بروایت مارکس بفهمد
۴. کسی که کاپیتال را نخوانده هم می تواند از روی یک دیکشنری اصطلاحات اقتصادی تفاوت میان نرخ بهره بانکی و نرخ سود را بفهمد مگر آنکه درکش از اقتصاد و مفاهیم اولیه و پایه یی اقتصاد سیاسی در حد اکابر باشد
۵. من نمی دانم جناب قراگوزلو این کامنتها را در این سایت یا سایتهای دیگر می خوانند یا نه. اگر می خوانند که باید بگویم که خداوند صبرشان دهاد آمین اما اگر نمی خوانند باید بگویم زهی سعادت که وقت شان را هدر نمی دهند.
٣۵۶۶۶ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣٨۹       

    از : بنفشه حجم

عنوان : جنبش تکروان
تا آن جا که ما با روحیه و نوشته های محمد قراگوزلو آشنا هستیم و ایشان را از دور و نزدیک می شناسیم او به هیچ جنبش مشخصی تعلق خاطر ندارد. جنبش کارگری را تمجید می کند اما آنرا تا حد هیچ ضعیف می داند. جنبش زنان را که اصلا قبول ندارد و آن را مستحیل در گرایش های فمینیستی می خواند. برای جنبش های دانشجویی نیز اهمیت چندانی قائل نیست چون آن ها را از چرخه کار مولد بیرون می گزارد و پایگاه طبقاتی شان را به قول خودش مخدوش و ناشناخته می داند. به هیچ حزب و دار و دسته و گروهی سمپاتی ندارد و از فرد مشخصی هم متاثر نیست. چهره محبوب اجتماعی و فرهنگی او احمد شاملو و فروغ است و نگاهش به فروغ نیز کاملا عاطفی ست......
تمام این ها برداشت شخصی من نیست بلکه این ها را به استناد مصاحبه آخر او با مجله آرش می گویم. در این مصاحبه محمد قراگوزلوی عزیز از خجالت همه در آمده اند و به روی همه آتش گشوده اند. حالا از آن دوست عزیر و ناشناسی که کامنت گذاشته و ایشان را به این جنبش شکست نخوردگان چسبانده می خواهم بپرسم مگر می شود که انسان ها را بر اساس سلیقه شخصی برش داد و بی اندازه گیری و همین طور به هر قامتی که از راه رسید دوخت. معلوم است که با مواضع قراگوزلو ی خوبمان در مورد جنبش زنان مرزهای معین و مشخصی داریم اما او را همیشه در کنار انسان ها می بینیم و ازین بابت مرهون لطف و ایثار تارکوفسکی گرایانه او هستیم.
به مهری مهربان سلام می کنم و ازو نیز به خاطر یک تذکر متشکرم.به این امید که محمد قراگوزلو هر چه سریع تر سلامت خود را بازیابد. روز هشت مارس بر زنان آزاده شاد باد.
در ضمن ما که اطلاعات درست و حسابی نداریم اما اگر کسی بتواند به استناد یک تحلیل جامع از نقش زنان در انقلاب های آفریقا و خاور میانه مقاله مفید و معتبری بنویسد بسیار تاثیر گزار خواهد بود . در این مورد تا کنون همه سکوت کرده اند. درست که مردم برای نان و کار و آزادی خیزش شکوهمند را سامان داد ه اند اما من مطمئن هستم اگر زنان نباشند هیچ انقلابی پیروز نخواهد شد. بنفشه
٣۵۶۵۲ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣٨۹       

    از : ‫زیر یوغ چپ و راست‫

عنوان : ‫سوالات « پرانتزی »
همراه با برخی نظردهندگان، در حالیکه خطوط کلی اهداف مقاله و نتیجه گیریهای معمولاً انقلابی و متهورانه نویسنده بخوبی قابل درک است، نکات تاریک در جزئیات فراوان به چشم میخورد، که شاید در مقالات آینده توجه و موشکافی پژوهش گرانه مولف را بیشتر ترغیب و تشویق کند. برای مثال، اشاره به نکات نامفهوم در « » در عبارات و جملات زیر نویسنده محترم:

م.ق. نوشته : همه می دانند «کدام همه؟ » که بحران حاکم بر اقتصاد سرمایه داری که از آمریکا کلید خورده و به اتحادیه ی اروپا رسیده است و با یاری نهادهای امپریالیستی همچون صندوق بین المللی و بانک جهانی به اجرا درآمده است، عامل اصلی « براساس کدام سند و داده عامل ‫اصلی شده؟ » انقلاب جاری فرودستان آفریقا و خاورمیانه است. فقر و گرسنه گی ناشی از بی کاری، دستمزدهای پایین، رکود اقتصادی و سطح رو به کاهش معیشت همراه با افزایش نرخ بی کاری و البته توزیع ثروت رو به طبقه ی بورژوازی حاکم مهم ترین دلیل عصیان فرودستان بوده و هست «براساس کدام آمار و ارقام» . برای تبیین تئوریک زمینه های بی کاری ابتدا به نحوی شتابزده به اصلی ترین عامل بحران اقتصادی سیاسی موجود یعنی گرایش نزولی نرخ سود « آیا منظور نرخ بهره بانکی «interest rate » و یا نرخ سود سرمایه و بازرگانی «profit rate » است؟ » اشاره می کنم تا نشان دهم که رکود اقتصادی و به تبع آن بی کاری، تورم، کاهش قدرت خرید مردم، تقلیل دستمزدها در کنار خصوصی سازی های نئولیبرالی و سیاست های صندوق بین المللی پول تا چه حد در ایجاد بحران جاری در کشورهای اصلی و فرعی سرمایه داری (از فرانسه تا لیبی) دخالت داشته است.

مکانیسم گرایش نزولی نرخ سود ( falling rate of profit) در ارتباط با ویژه گی انفکاک ناپذیر تضاد و تناقض سرمایه داری ست که به شکلی واقعی در فراگرد انباشت سرمایه شکل می بندد. « باز منظور نرخ بهره بانکی «interest rate » باشد نه اینکه «profit rate » ؟ » (در مورد قانون کلی انباشت سرمایه بنگرید به کاپیتال مجلد اول. بخش هفتم، ۲۰۰۷ برگردان جمشید هادیان، کانادا: نسیم) چنان که دانسته است همه ی پایه ی ایجاد ارزش اضافی و در نتیجه کسب سود از نیروی کار پرولتاریا مایه می گیرد «کسب سود از تاراج و استخراج منابع طبیعی نظیر نفت چطور ؟». انکشاف سرمایه داری و به تبع آن گسترش امکانات ناشی از تکنولوژی های پیچیده و جدید در روند پیشرفت ابزار تولید به طور مستقیم از میزان نیروی کار (نیروی کار استفاده شده در تولید چه به صورت زمان و چه به شکل سخت افزاری) نسبت به وسایل تولید می کاهد. در نتیجه ی این فرایند از ارزش و مقدار سود قابل انتظار نیز کاسته می شود و لاجرم نرخ سود در قیاس با سرمایه گذاری صورت گرفته رو به افول می گزارد. « لطفاً خودتان این قسمت را بخوانید ببینید برای خودتان مفهوم است؟»
٣۵۶۴۱ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣٨۹       

    از : کامران محمد بیگی

عنوان : تخم مرغ.....
به دلیل گران شدن سوخت و تلف شدن ده ها هزار مرغ در مناطق مختلف کشسور از جمله آبیک قیمت تخم مرغ به مرز شش هزار تومان در هر شانه رسید. دولتی که قادر به کنترل قیمت تخم مرغ نیست می خواهد مدیریت جهان را داشته باشد. کمدی ست واقعا. مقاله خوبی بود اما بخش های تخصص آن نامفهوم بود. با تشکر از نویسنده.
٣۵۶٣۲ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣٨۹       

    از : محمد آذری

عنوان : موافقان سرمایه داری جواب دهند..........
معمولن وقتی مقالات محمد قراگوزلو منتشر می شود یک سری کامنت گزار حذفه ای طرفدار سرمایه داری پیدا می شوند و مثل برق و باد نظر می دهند که " تاریخ تمام شده است" و دوران دموراسی لیبرال برای مردم بهشت ساخته است و ازین گونه بیانات . حالا خوب است این دوستان گرامی بیایند و نظر دهند که تاریخ چرا در تونس و مصر و لیی و بحرین واردن و اجزایرو غیره بر خلاف لیبرال دموکراسی و بر خلاف سرمایه داری حرکت می کند؟
آنا که پس از طرح نظریه ( فروپاشی سرمایه داری ) توسط دکتر قراگوزلو قیل و قال راه انداختند خوب است در دفاع از ثبات مبارک و بن علی و قذافی وارد کامنت گذاری شوند. کجا رفتند آنان که می گفتند زمان انقلاب تمام شده است؟
این که رسم جدل نظری نیست هر کجا که کم آوردین بروید مخفی شوید.نوبت ایرلند و ایسلند و یونان و ایتالیا و پرتغال هم فرا خواهد رسید. عجله کار شیطان است.
٣۵۶۱۶ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣٨۹       

    از : سیامک همراه

عنوان : بحران جهانی
درود به نویسنده
این نخستین بار است که یکی از نویسندگان ما اقدام به تفسیر زیر ساخت های اقتصادی سیاسی بحران جاری در آفریقا و خاور میانه کرده است و با نثری گویا و شفاف به سبب شناخت انگیزه اصلی انقلاب (نیمه تمام ) مردم گرسنه این دو قاره پرداخته است. اگر دوستان پی گیر حوادث مصر و تونس و .... مقاله دیگری در این سطح سراغ دارند خواهش من این است که یک لینک نا قابل زیر این مقاله قرار دهند. قصد من البته نادیده انگاشتن زحمات دیگران نیست اما باور کنید بدون شناخت دلئل بحران و با سطحی نگری و مرگ بر حسن و حسین نمی توان به جائی رسید.
من وظیفه خود می دانم به عنوان یک دانشجوی کوچک علم اقتصاد از تلاش خستگی ناپذیر استادمان جناب قراگوزلو تشکر کنم و از طرف چند دوست دیگر نیز این سپاس صادقانه را اعلام نمایم. اگر ممکن است جناب قراگوزلو در خصوص دلبل خاموشی کارگران و کلا مردم کشورهای غربی نیز مقاله ای بنویسند. مضاف به این که می خواستیم بدانیم که نظر استاد در مورد حوادث اخیر عراق و خنثا ماندن فتوای آیت الله سیستانی چیست؟ آیا ممکن است دولت عراق هم سقوط کند؟ در این صورت آمریکا چه نقش بازدارنده ای خواهد داشت؟ آیا آمریکا با وجود حضور مستقیم در عراق نظاره گر خواهد بود یا دخالت خواهد کرد به نفع دولت مالکی؟
بی حد متشکریم
سیامک.مهدی.کارو.طاهره.حمید رضا.بهمن.فریبا.علی میم
٣۵۶۱۱ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست