عنوان : یک نقد بموقع
من کارشناس انرژی هستم و تا حدودی به مباحث رور علوم اجتماعی نیز آشنایم. به همین خاطر ارتباط نفت و دموکراسی همیشه برایم جالب بوده است.درین ارتباط مقالات زیادی از دو طرف خوانده ام که آخرین آن ها مربوط می شود به یک مصاحبه با عباس عبدی در سایت گویا نیوز. گویا ایشان درین ارتباط چنان که از خود مقاله و زیر نویس های آن پیداست با جناب قراگوزلو بحث های بی نتیجه ای داشته اند. به هر حال نطریه نولیبرالیستی دولت رانتیه نفتی طرف داران زیادی در همه جا از جمله در میان لیبرال ها و اصلاح طلبان ایرانی دارد و تا آن جا که من دنبال کرد ه ام تا کنون جز یکی دو مقاله نه چندان منسجم پاسخ مستند و قانع کننده ای نگرفته است.به عقیده من کسانی که می خواهند به این امر مهم نظری و البته راهبردی وارد شوند لازم است که این مقاله را با دقت و فراتر از یک مقاله درج شده در یک سایت که پس از چندی جمع می شود و جایش را به مقاله یا یادداشت دیگری می دهد مطالعه کنند و اگر دانشجوئی خواست درین زمینه تحقیقی انجام دهد این نوشته می تواند زیر بنای کار او قرار گیرد. توصیه ی من نه به خاطر علاقه به شخص جناب قراگوزلوست که هر گز ایشان را ندیده ام بلکه به واسطه دو برداشت متفاوت و متضاد از یک موضوع اساسی ست که متاسفانه با آن تا کنون سطحی برخورد شده است.
٣۶٣۲۷ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣۹۰       

عنوان : میزان تولید روزانه نفت
مهمترین کشور های نفت خیز و میزان تولید روزانه نفت:
نام تعداد روزانه تولید بشکه نفت
روسیه ۵/۹ میلیون
عربستان سعودی ۳/۸ "
امریکا ۴/۵
ایران ۴
چین ۸/۳
مکزیک ۶/۲
کانادا ۶/۲
امارات متحده عربی ۴/۲
عراق ۴/۲
کویت ۴/۲
ونزوئلا ۳/۲
نیجریه ۲/۲
نروژ ۱/۲
برزیل ۲
آنگولا ۹/۱
الجزیره ۸/۱
لیبی ۷/۱
قزاقستان ۵/۱
انگلستان ۳/۱
آذربایجان ۱
این لیست مقیاس خوبی برای تولید نفت و نوع حکومت و احتمالا رابطه این دو است. ظاهرا ارتباط مستقیمی بین نوع حکومت و مقدار تولید نفت وجود ندارد.

http://www.huffingtonpost.com/۲۰۱۱/۰۲/۲۲/oil-producers-exporters-t_n_۸۲۶۵۶۴.html#s۲۴۴۲۹۸&title=۲۰_Azerbaijan
٣۶٣۲۱ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣۹۰       

عنوان : به شاکی
ظاهرا دوست گرامی جناب شاکی به اصل ماجرا پی نبرده است. در این جا بحث بر سر این نیست که پول نفت و سایر در آمدهای ملی ایران توسط سران جمهوری اسلامی غارت می شود. این را که همه می دانند. در سی سال گذشته نزدیک به ۹۴۰ میلیارد دلار نفت فروخته شده اما مردم در حسرت مسکن اندو آب و برق رایگان موعود خمینی هم به صد برابر شدن قیمت ها انجامیده است.این ها واضحات است. این که مجتبا خامنه یی می دزدد این که محصولی دزد است بر کسی پوشیده نیست. این دزدی به باند احمدی نژاد خلاصه نمی شود. یکی از مهاجرانی بپرسد در لندن با پول کدام موسسه بدون این که کار بکنئ زندگی می کند. خانه را با کدام پول خریده است. و غیره
این ها در جای خود محفوظ اما مساله این است که در این جا یک بحث تئوریک مطرح است آیا نفت باعث دموکراسی می شود یا زمینه های استبداد سیاسی را تقویت می کند. نولیبرال ها و اصلاح طلبان ایران پول نفت را با برادران سابق خود به جیب می زنند و نفت را عامل ثبات استبداد می دانند اما چپ این نظریه را قبول ندارد. جناب دکتر قراگوزلو به بهترین نحم ممکن دارند این مهم را تبیین می کنند
٣۶٣۰۶ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣۹۰       

عنوان : به اقای قراگوزلو
آقای قراگوزلو محترم، جناح خامنه ای ثروت های نجومی نفت را از کشور خارج کردند. مجتبی خامنه ای ۱.۶ میلیارد پوند در بانکهای لندن و ۶۰۰۰۰۰ یورو در بانکهای آلمان بحساب خودش ریخته. هر وقت هم برای درمان خودش به سبب عقیم بودن به لندن می اید یکی دو طبقه هتل و بیمارستان خصوصی را برایش کنار می گذارند. احمدی نژاد هم هم در دوران شهردار تهران بودنش و هم پارسال صدها میلیون دلار را دزدید. وزرای دزدش مثل محصولی که داستان دیگری دارند. در این ۳۲ سال درآمد نفت ۱۰۰۰ میلیارد دلار بوده است که صرف هر چه بد بود شده مثلا گسترش فساد مالی و اخلاقی و خرافه، وزارت خانه های عریض و طویل بیخود جاسوسی اطلاعات برای حفظ نظام و تفتیش عقاید و ایجاد رعب و وحشت، وزارت ارشاد سانسورچی، .... پول نفت اگر در راه و ترابری درست خرج شده بود ایران در بالای جدول مرگ و میر در جاده ها در جهان نمی بود و رقم سوانح هوایی ایران هم یکی از بالاترین یکی از بزرگترین ها در جهان نمی بود. اگر پول نفت درست خرج شده بود نیمی از کارخانجات ایران ورشکسته نمی بودند و نیم دیگر آن تولیداتشان کمتر از ظرفیت تولیدی تا ۶۰ درصد نمی بود و واردات بی رویه بنجلهای چینی و دیگر محصولات مثل چای و شکر کارخانجات داخلی را نابود نمی کردند. اگر پول نفت درست خرج شده بود سپاه پاسداران ۶ اسکله خصوصی برای واردات هر چه می خواهد نمی داشت که بهیچ کس پاسخگو نیست و مالیاتی هم نمی دهد. اگر پول نفت درست خرج شده بود شورای دزدان اعلام نمی کرد که تحقیق و تفحص در مورد میزان دارائی هایشان و از کجا آورده اند غیر شرعی اعلام نمی شد تا میزان دزدی اموال ملی ایران بوسیله آنها معلوم نشود. اگر پول نفت درست خرج می شد تعداد کارخانجات پایه و بیمارستانها و مراکز علمی از مهد کودک تا رده های بالای تحصیلات عالیه متناسب با جمعیت و نیاز کشور می بود تا در زدودن بیکاری و بیسوادی و فحشا و اعتیاد و فقر و بیماریهای روانی گسترده یاری رساند و نه اینکه درست بر عکس عمل کند و ایران را در بدترین ها در هر چیزی در بالای جدول جهانی قرار دهد. پول نفت خرج ویرانی ایران و ایرانیان شد و این تقصیر امریکا و نولیبرالیسم نیست بلکه تقصیر روشنفکران ماست که در ۱۰۰ سال اخیر از زمانی که درآمد نفت وارد خزانه ایران شد به وظائف اصلی خود عمل نکردند. آنها بودند که باید در کنار حفظ آرمانهایشان، ارزش نفت را در معادلات سیاسی جهان و رابطه آن با منافع ملی ایران را تشخیص می دادند و افکار عمومی مردم را آماده این فاکتور مهم در کشورهای نفت خیز می کردند تا یکروز مردم از مصدق حمایت کنند و روز بعد زیر پایش را خالی کنند. تنفر از سرمایه و جهان سرمایه داری و مبارزه با آن بدون درک درست از فاکتور نفت و فدا کردن همه چیز بخاطر رسیدن به آرمانشهرهای خود یکی از بزرگترین اگر نگوییم بزرگترین عاملی بود که ایران را ضعیف و بازیچه دست جهان سرمایه داری کرد. استالین کمونیست بود ولی منافع ملی روسیه را خوب می فهمید و همه چیز را فدای آن می کرد که حزب توده ما بارها تجربه آنرا داشت. با اینحال روشنفکران ما چه کمونیست و چه لیبرال و چه ملی مذهبی هیچ درکی از منافع ملی و فاکتور نفت نداشتند و فقط نام روشنفکر را یدک می کشیدند. این لایه مهم به وظائفش در رابطه با بالا بردن سطح فکری مردم و فشار مثبت آوردن بر روی حکومت عمل نکردند. مردم را یا بحال عقب افتاده خود رها کردند و یا از انها استفاده ابزاری کردند. از طرف دیگر هم با حکومت قهر کردند و هر روشنفکری که وارد وزارتخانه ها می شد تا از درون اثرگذار باشد را خائن می نامیدند و لقب روشنفکری را از آنها سلب می کردند و با آنها قهر می کردند. نه، نفت هیچ گناهی ندارد اگر در دست جامعه ای باشد که روشنفکرانش به اوضاع جهانی و طرز تفکر و عمل سودجویان نفتی و اسلحه سازان جهانی چه از نوع کمونیستش مثل استالین و پوتین ها و چه از نوع نولیبرال هایش مثل بوش ها و هفت خواهران نفتی واقف باشند و بفهمند چگونه از شرائط موجود منافع ملی ایران را حفظ کنند تا ایران و ایرانی نه لقمه چرب خمینی و اراذل اوباش آن در این ۳۲ سال شوند و نه ما امروز در این وضعیت بحرانی سیاسی و اقتصادی و خطر جنگ قرار بگیریم. نفت ایران بیگناه است ولی روشنفکران ایران تا دلتان بخواهد گناهکارند. به سابقه ۱۰۰ ساله آنها نگاه کنید و کارنامه روشنفکران ایرانی را با کارنامه روشنفکران غربی در ۳۰۰ سال اخیر مقایسه کنید. نفت ایران بیگناه ولی روشنفکران ایران گناهکارند که نفت ما را بلای جان ایران و ایرانی کردند و دو قورت و نیمشان هم باقیست. از ماست که بر ماست.

آقای قراگوزلو محترم، ایران ۱۰۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی در این ۳۲ داشته است که قبل از آن سابقه نداشت. این درآمد عظیم می بایستی ایران را امروز حداقل به کره جنوبی تبدیل می کرد. چه شد که همین درآمد صرف کره شمالی کردن ایران شد؟ چه جوابی به نسلهای کنونی و نسلهای آینده داریم که بدهیم؟ متشکرم.
٣۶٣۰۱ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣۹۰       

عنوان : به پیروز عزیز
دوست ارجمند پیروز گرامی
شما که با نوشته های آقای قراگوزلو آشنائی داری و گاه کامنتهای خوب و منتقدانه و مشفقانه ای هم می نویسی از دیگران بهتر می دانی که ایشان در نقد و نفی نولبرالیسم همیشه پیشگام بوده اند و طبعا نمی توانند ژورنالیستی مانند توماس فریدمن را از بار مثبت " بر جسته " بخوانند. او البته در نشریه ی خود برای خود دکان و دستکی دارد و حتما در آنجا برجسته است. مگر هایک در میان نولیبرال ها برجسته نیست؟
مگر موسولینی و فرانکو در میان فاشیست ها برجسته نیستند؟
من از موقعیت و وقت جناب استاد قراگوزلو خبر ندارم اما اگر این نویسنده توانای ما می توانستند همه کامنتها را جمع کنند و هر ماه در یک مقاله با ذکر نام و عنوان کامنت جواب بدهند عالی می شد. امیدوارم اگر کسی با ایشان ارتباط نزدیک و دوستانه دارد پیام من را برساند.
چون که من قبلا چند میل برای شان فرساتدم با همین پیشنهاد که بی جواب ماند. البته من نرنجیدم و به حساب گرفتاری های ایشان گذاشتم. همین که او سلامت است و با این پویائی و توانئی برای ما می نویسد دستش را می فشرم
٣۶۲٨۷ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣۹۰       

عنوان : اصلاح طلبان و نولیبرال ها چرا خاموشند
سلام
بر اساس یک سنت سه چها ساله هر گاه مقاله ای از دوست گرامی و استاد عزیز ما جناب قراگوزلو منتشر می شود جریان ها و افراد اصلاح طلب زنجموره کنان به ولوله می افتند و با کامنتهای بی ربط جریان بحث را به حاشیه می کشند. می خواستم بپرسم این خانم ها و آقایان چرا خاموشند؟تئوریسین های ریز و درشت بنیاد باران جناب محمد خاتمی کجا تشریف برده اند. داریوش شایگان ؛ احسان نراقی ؛ عباس میلانی؛ موسی غنی نژاد ؛عباس عبدی و ....چرا فقط از تریبونهای سرمایه حرف هایشان را بلغور می کنند. در مقابله این برهان قوی استاد قراگوزلو چه دارند بگویند.آین جماعت اگر چه با سایت های دیگر می گویند و می شنوند اما می دانم که به اخبار روز هم می آیند. و حتما مقاله های دکتر قراگوزلو را می خوانند اما همان طور که در زمان انتشار این مقاله در تهران غلظت " دموکراسی خواهی شان " به نویسنده و نظریه پرداز ما اجازه نداد که در بنیادهای نولیبرالی ازین مواضع دفاع کند حالا نیز سر در برف فرو برده اند.
محمد جان
قلمت چون همیشه پر توان باد و در نقد لیبرالیسم وطنی شفاف باد
فهیمه ن( آقاجری) از اسم مستعار پوزش می خواهم
٣۶۲٨۴ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣۹۰       

عنوان : ثواب نفت
نفت البته همانطور که جناب قراگوزلو نوشته گناهی ندارد. ثواب هم دارد. کل تاسیسات آب و برق و جاده و مخابرات و دانشگاه وووفیزه در ایران با پول نفت درست شده استو با پول نفت خیلی ها میلیاردر شدن و در لندن اقامت گزیدند و در ونکوور و تورنتو اتوبان زدند. نفت گناه و ثواب زیاد دارد اما اگر به جای ایران و لیبی و عربستان در سوئیس کشف می شد خیر و برکتش بیشتر به انسانیت می رسید.

یک نکته:
یکی پیدا شه و امثال موسی غنی نژاد و سعید حجاریان رو حال کنه که از نطریه دولت رانتیه نفتی دفاع می کنن و به زنده یاد مصدق می تازند که چرا صنعت نفت رو به جای خصوصی ؛ ملی کرده است.
۲۹ اسفند گرامی باد
به اخبار روز:
چرا این مقاله مستند و قوی را با تاخیر منتشر کردید؟
٣۶۲۴۷ - تاریخ انتشار : ۲ فروردين ۱٣۹۰       

عنوان : " ژورنالیست برجسته "
جناب قرا گوزلو،
با " ژورنالیست برجسته " خواندن توماس فریدمن دل مرا بدرد آوردید. گرچه نمیدانم که منظور شما از برجسته چیست ولی برجستگی این " ژورنالیست " توخالی فقط به قواره نیویورک تایمز می آید . انشاالله منظوراز برجسته بودن در نیویورک تایمز مقیاس کوچک شمردن افراد باشد.
٣۶۲۴٣ - تاریخ انتشار : ۱ فروردين ۱٣۹۰