سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مرغ سحر ناله سرکن! - خسرو باقرپور

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : peerooz

عنوان : هنگامه اخوان
جناب باقرپور،
چون تصنیف مرغ سحر را برای ختم کلام انتخاب کرده اید و تصنیف بی آهنگ لطفی ندارد با اجازه اجرائی از آن را توسط هنگامه اخوان در اینجا میاورم. ایشان شاید مانند شجریان خیلی حرفه ای نباشند ولی برای ما غیر حرفه ای ها بد هم نمی خوانند.

http://www.youtube.com/watch?v=tbfdbMeLD_E&feature=related
٣۷۲۶٨ - تاریخ انتشار : ۵ ارديبهشت ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : ادبیات فارسی
در مجله ایران شناسی سال سوم شماره دو صفحه ۴۰۷ ، صدر الدین الهی خاطره جالبی از ملک الشعرا به نقل از پرویز ناتل خانلری ذکر میکند. در دوران وزارت ملک ، اولین گنگره نویسندگان ایران در خانه "وکس " به همت انجمن فرهنگی ایران و شوروی بر پا شده بود و ریاست کنگره را ملک الشعرا بر عهده داشت. احسان طبری نطقی میکند که به مذاق خانم دکتر فاطمه سیاح خوش نمی آید و شکایت به بهار میبرد که " جناب آقای ملک الشعرا ، آخر شما هم یک چیزی بگوئید ، همینطوری نمیشود که این آقایان ادبیات فارسی را خراب کنند".
بهار به عصایش تکیه داد و گفت " خانم ، اگر قرار بود ادبیات فارسی با کنگره ای که من رییس آن هستم و آقایان مدعوینش ، خراب یا آباد شود ما حالا یا مستعمره روس بودیم یا تحت الحمایه انگلیس. دلواپس نباشید این آقای جوان هم وقتی به سن ما رسیدند آرامتر و پخته تر در باره لزوم تجدد ادبی سخنرانی خواهند کرد.
دیگر آنکه اگر درست بیاد آورم ایشان با وجود تدریس در دانشگاه هیچوقت به رتبه استادی نائل نشده و معلم پیمانی بدون مزایای باز نشستگی بودند.
٣۷۲۰۴ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست