گزارش سیاسی مصوب کنگره ۱۶ سازمان کارگران انقلابی ایران- راه کارگر (مرداد ۱۳۹۰)
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : کاوه اهنگر
عنوان : راه ما و راه سازمان راه کارگر
من بعنوان یکی از دردکشیدگان خانواده بزرگ کارگران ایران که از ده سالگی با زحمت و رنج در جنوب ایران اغاز و تا بلاترین درجات نظارتی در کارخانجات و شرکتهای بزرگ خارجی و داخلی مشغول بکار بوده و اکنون پس از رهایی از چنگال دیوصفتان اخوندی در تبعید بسر میبرم و با توجه به چهل سال مبارزاتم برای منافع کارگران ایران و شناخت عمیقی که از سازمانها و گروه های مدافع حقوق کارگر دارم که خودرا چپ مینامند اکنون لازم میدانم بطور خلاصه چند نکته را اشاره کنم اولا اکثر شما عزیزان هرگز نه کارگاهی بوده اید و نه شناختی از شرایط حال زندگی کارگران ایران را دارید پس مشخص است با زبان دل انها نمیتوانید سخن بگویید و از طرفی ساختار کلی جامعه کارگری طی سی و دو سال اخیر انچنان توسط حاکمان ظالم تغییر کرده که انها هم کوچکترین شناختی از دیدگاه ها و نظریات شما ندارند و تعداد محدود افرادی که از سالهای اولیه قیام در جریان ان تحولات میباشند پس از سرکوب سازمانها و گروه های چپ و مخصوصا از زمان فروپاشی بلوک شرق و افتادن انها به دامان جامعه سرمایه داری دیگر اعتقادی به این کنش ها ندارند و بهتر بگویم بطور کلی فراموش کرده اند چرا که جامعه کارگری با توجه به شکل فعلی انچه بدان ایمان دارد داشتن کار و در امد برای جوابگویی به هزینه های خانواده و مشکلات انهاست.عزیزان من بیش از یک قرن است که ما به اشکال مختلف تحت نام کارگر گفته ایم و نوشته ایم و مبارزه کرده ایم اما هرگز از خود نپرسیده ایم چرا تا کنون به حداقل خواسته خود نرسیده ایم چون ساختار فکری و زندگی و قومی و دینی کارگران ایران هیچ شباهتی به هیچ جای جهان ندارد اما ما میخواهیم برای بقدرت رساندن حزب و سازمان و گروه خود و برافراشتن پرچم مورد علاقه خود از مارکس و لنین و انگلس بگوییم نه عزیزان من اینها دیگر برای ما شام شب و سرپناه خانوادهمان نمیشود البته من احساس مسئولیت تمامی کسانیکه برای طبقه شرافتمند کارگری ایران دل در گرو دارند را تحسین میکنم اما بخوبی خواست انها را میدانم چون خود در درون انها زیسته و با درد و رنج انها اشنایم.
۴۰۱٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣۹۰
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱)
نظر شما
اصل مطلب
|