نگاهی گذرا به ریشه های غربی نظریه «ولایت فقیه»
-
کمال نبوی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : الف باران
عنوان : ولایتی فقیهی که مردم را به رسمیت نمیشناسد چگونه به رای آنها تمکین میکند ؟
مقاله جالبی بود امیدوارم که نویسنده و دیگران به وسعت آن بیفزایند . ولایت فقیه امروزه در ایران بختک نفس گیری شده است که گروه زیادی به ظاهر و یا شیوههای متفاوت از آن دفاع میکنند.اسلام و هر حکومت مذهبی دیگری، نمیتوانند حکومت مردمی باشند ! روحانیتی که خود را از مردم برتر میپندارند، اجبار پاسخ گویی به مردم عادی در برابر هیچ جنایت و فسادی را ندارند ! مقاله در این مورد اشاراتی مکملی نموده است ، ولی در شرایط کنونی ، تبعیت از یک نظام فرد سالاری مطلق چگونه بایستی در دستور کار و خط مشی اپوزیسیون ایران قرار گیرد،سئوال انگیز خواهد بود ! گروهی ولایت فقیه را از "اهداف انقلاب" و خط مشی رهبری امام راحل خود میدانند و تنزلی را هم در آن نمی پذیرند ! این گروه حد اقل صداقت خود را به امام خود و نه به مردم بیان میدارند ولی گروه دیگر ظاهراً ولایت فقیه را نمی پذیرند ولی راه هایی که برای رهایی از آن ، برای مردم تبلیغ و تجویز میکنند با گروه اول تفاوتی ندارد ! آنها میگویند ولایت فقیه باید آنقدر بماند،آنقدر بماند که دیگر با رای مردم نتواند بمانند ! ولایتی که مردم را به رسمیت نمی شناسد چگونه به رای آنها تمکین میکند ؟ نه از تاریخ تجربه میگیرند و نه از انتخابات خونین گذشته ! جالب اینجاست که گروه اول و دوم، هردو در محیط یک دایره،هردو مدافع یکدیگر و هردو راه رسیدن به انقلاب مردمی را سدّ کرده اند !
۴۰۴۶۱ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣۹۰
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱)
نظر شما
اصل مطلب
|