سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

وتوی رهبر ایران علیه کشور فلسطین - یوسف عزیزی بنی طرف

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : bahrami

عنوان : جویی​ست جهان و ما برونیم.....بر جوی فتاده سایه ماست
با عرض سلام خدمت شما

حرکت نمادین محمود عباس از یکسو و همسو شدن منافع امریکا و اسرائیل و جمهوری اسلامی در مخالفت با ان بهانه ای شده تا نظری دوباره بر مواضع سازمانهای سیاسی و فعالین اجتماعی افکنده شود.
شما میگویید«تراژدی ملت فلسطین شصت سال واندی است که وجدان بشری را به درد آورده. تاثیر این تراژدی به دلایل تاریخی، جغرافیایی، دینی و فرهنگی بر مردمان ایران بیشتر بوده است. اسراییل در سال ۱۹۴۸ در سرزمین تاریخی فلسطین تاسیس شد.
*بنظر من گرم بودن بازار مسئله فلسطین در ایران دو دلیل داشت , اول دخیل کردن این موضوع با باورهای دینی مردم و دوم طرف داری اتحاد جماهیر شوروی از فلسطینیها بخاطر جنگ سرد و در نتیجه تاثیر ان بر چپهای ایرانی و از طرفی کمکهای رژیمهای مصر و عراق به نهضتیها و چریکها و وصل شدن به پایگاههای فلسطینی و برگشت به ایران و دریافت اسلحه از انها و فرهنگ ...مبنی بر بدهکار بودن به انها باعث زنده نگه داشتن این معضل در جامعه ما شده است علارغم صدماتی که بمنافع ملی ما وارد کرده و میکند.در گذشته بدلیل ایجاد محدودت ساواک دسترسی به حقایق برای مردم مشگل بود و روشنفکران و جپها هم مطلع نبودند که در هنگام اعلام تشکیل کشور اسرائیل حکومت شوروی فورا ان دولت را برسمیت شناخت و یهودیهای مهاجر از شوروی و دارای افکار چپ استخوان بندی حکومت تازه تأسیس را تشکیل میدادند و طبق اسناد بعد از چرخش دکترین اسرائیل بطرف غرب تعداد زیادی جاسوس روس در مزارع اشتراکی و ادارات و ارتش و..... دستگیر شدند . اولین رئیس جمهور اسرائیل«حییم وایزمن» است, وی که یک شیمی‌دان، داروساز و استاد دانشگاه بود، در سال ۱۹۴۸ به عنوان اولین رئیس‌جمهور کشور اسرائیل انتخاب شد و دوران ریاست‌جمهوری وی تا سال ۱۹۵۲ ادامه یافت. متولد ۲۷ نوامبر ۱۸۷۴ -موتول -روسیه شوروی .اولین نخست وزیر دیوید بن گورین که رهبر حزب چپگرای«مایای»کنست هم که اکثریت آن در اختیار حزب چپگرای ماپای* به رهبری بن گورین بود.
*این حزب بعدها با تغییراتی جزئی با نام حزب کارگر وارد صحنه سیاسی اسرائیل شد و همواره یکی از قویترین احزاب در اسرائیل بوده است. *
گلدا مئیر‌, گلدا مابوویچ در سال ۱۸۹۸ در کی یف به دنیا آمد.در مه ۱۹۴۸ بلافاصله پس از استقرار اسرائیل به عنوان سفیر این کشور جدید در مسکو مشغول بکار شد. او در سال ۱۹۴۹ به اسرائیل بازگشت و به عنوان نماینده حزب ماپای به کنست راه یافت.همان حزب چپگرا.
بد نیست نگاهی هم به موردی که ایجاد ان ارزوی خیلی از چپها بود و در شوروی هم امتحان شد یعنی "کیبوتص"یا سوسیالیزم دهقانی اسرائیل بیندازیم .حال ببینیم چه کسی گزارشگر ان است؟

سوسیالیزم دهقانی اسرائیل (برای اطلاعات بیشتر به سایت بی بی سی مراجعه کنید)

سابقه آشنایی ایرانیان با پدیده ای به نام "کیبوتص" به دهه بیست شمسی می رسد. به شهادت جلال آل احمد در "سفر به ولایت عزرائیل"، در آن دوران بخشی از سوسیالیست های ایرانی، به واسطه آشنایی با "کیبوتص"، مجذوب اسرائیل شده بودند. آل احمد در مقاله کوتاه خود که در واقع شرحی بر سفر چهارده روزه اش به اسرائیل است، کیبوتص را "آغاز یک جذبه" توصیف می کند؛ جذبه ای که او را – یا به تعبیر بهتر، بخشی از انشعابیون حزب توده را – "از نظری دیگر به اسرائیل می خواند".
جلال آل احمد، عاقبت در سال ۱۳۴۱ شمسی، مخاطرات سفر به اسرائیل (یا به تعبیر خودش "ولایت عزرائیل") را به جان می خرد و راهی این دیار می شود. سفر به اسرائیل، در آن دوران نیز از نگاه روشنفکران و دینداران ایرانی، عملی "مکروه" بود. این سفر، معترضان فراوانی داشت که از آن جمله می توان به آیت الله خامنه ای، رهبر کنونی ایران اشاره کرد .**کیبوتص در عبری به معنای "دورهم بودن" یا "تعاون" است و اهالی این روستاهای تعاونی معمولا بین ۵۰ الی ۱۰۰۰ نفر در تغییرند. در کیبوتص، همه چیز از زمین گرفته تا ابزارکار و مسکن و ... اشتراکی است. می گویند هدف اصلی بانیان کیبوتص ها در اسرائیل، تشکیل جامعه ای بوده که اصل برابری اجتماعی در آن حاکم باشد و پرورش و تربیت کودکان در آن، مسئولیتی باشد همگانی و بر دوش همه آحاد جامعه. *در کیبوتص، هر کسی به اندازه توانش کار می کند و به اندازه نیازش از درآمد عمومی استفاده می کند. همه چیز کیبوتص، مال همه اهالی است و در عین حال، مال هیچ کدامشان نیست. در یک کلام، مالکیت در کیبوتص،اشتراکی است.*فکر تشکیل کیبوتص، به اوایل قرن نوزده میلادی بازمی گردد. گفته می شود مهاجران یهودی روسیه در سال ۱۹۰۹، یعنی ۳۹ سال پیش از تشکیل دولت اسرائیل، نخستین کیبوتص را در ساحل رود اردن، تاسیس کردند. بعدها، این تفکر که ریشه در صهیونیزم و سوسیالیزم دارد، به تدریج پا گرفت و تبدیل شد به یک نوع شیوه زندگی به خصوص که منحصر به اسرائیل است.
*بنظر شما ان مرد پشمالو ایده پدرانش را به اسم طرحی نو به مردم دنیا نفروخت؟خنده دار اینجاست که خیلیها خودشان را چپ میدانند و از ایده مرد پشمالو که یهودی هم بود حمایت میکنند و با یهودیها هم مخالفند
.«حال مقایسه کنید با جریان اشتراکی‌سازی سووخوز و یا در کلخوز در کشور شوراها.»

فرموده اید:دکتر مصدق در دوران نخست وزیری خود این کشور را به رسمیت نشناخت، اما شاه پس از سقوط مصدق، اسراییل را به طور "دوفاکتو" به رسمیت شناخت.:اول ببینیم معنی دقیق "دوفاکتو" چیست؟در ادبیات بین‌المللی و در سازمان ملل متحد از این لغت به طور رسمی استفاده می‌شود. در اصطلاح حقوقی «معادل غیر رسمی و آن‌چه که عملاً وجود دارد» به کار می‌رود.در مقابل، اصطلاح دو ژور (de jure) که از نظر لغوی در علم نظری و در عالم فرض است معادل «رسمی، قانونی، مشروع » به کار می‌رود.
حال ببینیم بر خلاف ادعای شما شناسایی* دوفاکتو* اسرائیل چه زمانی اتفاق افتاد؟
دولت ایران در زمان نخست‌وزیری محمد ساعد مراغه‌ای حدود ۱ سال پس از تشکیل اسرائیل (۲۳ اسفند ۱۳۲۸) این کشور را به طور دوفاکتو به رسمیت شناخت و سرکنسولگری خود را در اورشلیم دایر کرد. تا آن هنگام حدود ۵۰ کشور اسرائیل را به رسمیت شناخته بودند.رضا صفی‌نیا، نماینده ویژه دولت
حال باقی جریان «اما محمد مصدق در ۱۵ تیر ۱۳۳۰ شناسایی اسرائیل را پس گرفت.منبع هردوی ما یکیست «علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران (۱۳۲۰-۱۳۵۷)، تهران:قومس، ۱۳۸۴ پنجم، ص ۴۱۱ »اما متاسفانه شما فقط به حرکت دکتر مصدق اشاره کرده اید!البته بنظر من حرکت مصدق اولا برخاسته از باور مذهبی او بود و دوما باج دادن به هواداران مذهبی خود و همانطور که میدانیم تز دکترای دکتر مصدق «مسئله ارث در اسلام بود».
در دوران سلطنت محمدرضا شاه پهلوی، روابط ایران و اسرائیل، زائیدهٔ منافع مشترک ایران و اسرائیل از جمله رویارویی با قدرت‌طلبی کشورهای عربی منطقه خلیج فارس با خط مشی سیاسی پان-عربیستی، همانند جمال عبدالناصر و صدام حسین بود.
*میبینیم همین شاه در چرخشی ۱۸۰ درجه بخاطر حفظ منافع ملی ایران اینبار در سال ۱۹۷۵ به قطعنامه ۳۳۷۹ مجمع عمومی سازمان ملل متحد که به موجب آن صهیونیسم مساوی نژادپرستی شمرده شد، رای مثبت داد.*تغیر جهت منافع ملی

به خاطرات ارتشبد فردوست اشاره کرده اید برای اثبات خیانت شاه در برقراری ارتباطهای انچنانی با اسرائیل و چه و ....
اما لازم است راجع به ویراستار کتاب مواردی چند را یاداوری کنم انگاه ببینیم اعتبار کتاب در چه حدودیست؟ عبدالله شهبازی، شخصی که پس از انقلاب از مسئولین حزب توده ایران بود و پس از یورش به حزب توده در سال ۱۳۶۱، به تئوریسین سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی بدل شد، کتاب منتشر شده نام او را به عنوان ویراستار، بر پیشانی خویش دارد.محل کار او "موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی“ یعنی شعبه وزارت اطلاعات
کتابهای "نظریه توطئه (صعود سلطنت پهلوی و تاریخ نگاری جدید در ایران)" اثر عبدالله شهبازی، "ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، خاطرات ارتشبد حسین فردوست" در دو جلد، ویراستار عبدالله شهبازی گوشه ای از خدمات اوست. ایشان در وبگاه خودشان افتخارات بیشتری را بتماشا گذاشته اند.
پس روا نیست در اعترافات زندانی اسیری در دستان برادران(حسن-حسین-عبداالله) غور کنیم و دنبال یافتن حقانیت برای گفته هایمان باشیم.

از به انزوا کشیده شدن مشگل فلسطین در جامعه ایران گله کرده اید و رژیم را مقصر دانسته اید!اما فراموش کردید که مردم بجان امده ما در خیابانها فریاد زدند(نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران یا استقلال -ازادی -جمهوری ایرانی) این کم توجهی مردم به فلسطین نشانه اگاه شدن مردم است بر منافع ملی خودشان نه خطای رژیم.درثانی هم اکنون خیلیها معتقدند اگر قرار بر محکومیت نقض حقوق بشر است چرا به *چچن*توجه نکنیم چون به اعتراف سازمانهای حقوق بشری روسیه تقریبا تمام زنان چچن توسط نیروهای اعزامی از روسیه و یا مزدوران محلی مورد تجاوز قرار گرفته اند و سیستم کهریزک در مورد زندانیان مرد چچن غوغا میکند! چرا نه دارفور یا قبرس یا تبت یا....
با کمال ناباوری ادعا میکنید که«یکی از دلایل سنگ اندازی حاکمیت جمهوری اسلامی بر سر راه حل مساله فلسطین، هراس از جایگزینی مساله مردم عرب در ایران به جای آن است.»تا انجایی که شواهد تاریخی نشان میدهد مسئله ای بنام *خلیج عربی* و یا *عرب الاهواز*اهرمهایی بود که جمال عبدالناصر و صدام حسین بعنوان اهرم فشار بر علیه ایران بکار میگرفتند البته بعد از برقراری مناسبات دیپلماتیک بین ایران و اسرائیل و ترس از قدرت گیری ایران در منطقه, یا شاید شما ازچیزهایی خبر دارید که دیگران بی اطلاعند!
شما بحق افسوس میخورید که رهبران جاعل عرب و فلسطین در گذشته بهترین موقعیت برای صلح و همزیستی مسالمت امیز مابین طرفین را از دست دادند .اما خود شما باز با پناه بردن به شعار های تکراری و تنها تعویض چند کلمه, ناخوداگاه خواهان همان روش مبارزه هستید. *آن چه می تواند به فلسطینان کمک کند تا به آرزوی خود در تشکیل کشور فلسطین دست یابند، حمایت ملت ها و نظام های دموکراتیکی است که از انقلاب های کنونی جهان عرب سر بر خواهند آورد، نه رژیم های مستبدی چون ایران وسوریه. *دوست گرامی طبق شواهد موجود بدلیل نبود جامعه مدنی قوی و ازادی احزاب اینده بهار عربی خزان اسلامی است حال که نظام دمکراتیکی در سپهر افق اعراب قابل روئیت نیست اینده فلسطین بکجا میرود؟
۴۰۶٨۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ مهر ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست