از : الف باران
عنوان : جنگها همیشه با بهانهٔای شروع شده اند !
فتحعلیشاه قاجار به بی کفایتی در بین شاهان ایران مشهور است ولی همین شاه بی کفایت وقتی خبر حمله اوروسها (روس ها) را شنید از تخت پایین آمد و شمشیر خود را از غلاف بیرون آورد و عربده معروف و مشهور خود را کشید ! آقای بوش رئیس جمهور پیشین آمریکا را همه به جسور و بی باک بودن قبول داشتند , ولی وقتی اولین هواپیمای تروریستها به اولین برج دوقلو اصابت کرد او در کلاس مدرسهای کنار دختر بچه محصلی روی صندلی نشسته بود و کتاب اطلس آمریکا را در دست داشت.خبر به آرامی به گوش او رسید ولی آقای بوش با خونسردی تمام روی صندلی نشسته و به کتاب، محصل و کلاس نظاره میکرد, تا اینکه دومین هواپیما به دومین برج اصابت کرد.در این هنگام آقای بوش به آرامی از جای خود بلند شد و کلاس را ترک کرد ! جالب اینجا بود که در تمام این مدت کتابی که در دست آقای بوش بود "وارونه" بود ! جالب تر از آن، اینکه فقط برجهای دوقلو نبودند که مورد حمله تروریستها قرار گرفتند برج دیگری هم مابین آنها بود که بدون اصابت هواپیمایی فرونشست ! این واقعه هر چه بود به اسم تروریستهای القاعده تمام شد ولی همین اتفاق بهانهٔای برای حمله به ده کشور (شیطانی) را در دستور کار قرار داد که دو کشور افغانستان و عراق در آن زمان انجام گرفت .در همان زمان از آقای بوش سئوال شد ؛ " چرا ایران نه " ؟ آقای بوش گفتند که : ایران لقمه بزرگی است که حالا در دهان ما جای نمیگیرد ! شاید تصور شود آن سیاستها با ریاست جمهور دموکراتی تغییر کرده باشد ولی واقعیتها نشان میدهند که اینطور نبوده و ادامه آن سیاستها به طریق دیگری هنوز ادامه دارند . اینگونه نظرات هیچگونه دفاعی از حکومت ملایان ، صدام حسین و طالبان ندارند بلکه حضور همین حکومتها هستند که زمینه را برای هر جنگ خانمان سوزی آماده و مهیا میسازند.
۴۰٨۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱٣۹۰
|
از : آرش کمانگیر
عنوان : آل پاچینو یا مارلون !
همه می گویند خامنه ای و سپاه قدس اینقدر احمق نیستند که تروری به این درجه از حساسیت و خطر را به یک چنین شخصیت آماتور و ناهمگون با مأموریت های سری و امنیتی احاله کرده باشند. لذا نتیجهی قطعی می گیرند که این سناریویی امریکایی برای تحریم بیشتر جمهوری اسلامی است. شگفتی من از این استدلال محکم و مستند! آنجایی است که همه از دانایی و کاردانی و قوت جمهوری اسلامی حرف می زنند در اثبات ادعایشان. و کسی از "چرا امریکا باید اینقدر احمق و هالو باشد که سناریویی چنین خطرناک ولی قلابی و ساختگی را به فردی با مشخصات ارباب سیر سپرده باشد در روی صحنهی تئاتر قلابی." صحبتی نمی کنند. چون تو وقتی سناریویی قلابی و باسمه ای داری سعی باید بکنی که از سوپر استارها استفاده کنی برای تضمین فروش فیلمت هنگام اکران روی صحنه. بویژه که تهیه کننده ای به ثروت کشور امریکا هم پشتت باشد. در ولخرجی برای تهیهی فیلم قلابی. نه اینکه بجای آل پاچینو یا مارلون براندو یا رضا کیانیان و حامد بهداد نقش اصلی فیلمت را بدهی به فرج الله سلحشور یا جمال شورجه؛ مثلاً
۴۰٨۰۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱٣۹۰
|
از : آریا بیژن فرهنگ
عنوان : هیچوقت دشمن خود را تحقیر و کوچک به شمار نیآور!
در پاسخ آقای فرخ باید گفت:آن کسانی که آقای طهمورث کیانی از نطر آنها در نوشته خودشان استفاده کرده اند،هیچکدام نه دوست جمهوری اسلامی اند و نه چپ سنتی. نمی شود که هر سخنی را با اینگونه اتهام زدن یا قضاوت کردن در مورد نویسنده رد کرد. اگر گروهی از چپ های سنتی از جمهوری اسلامی در گذشته و در دوره ای دفاع کرده است،سازمان مجاهدین نیز در دوره ای همیشه از رهبری امام خمینی و اینکه آنها فرزندان خلف او هستند دفاع کرده است. در ضمن اینکه سپاه قدس در جاسوسی،قتل سیاسی،و عملیات پنهانی مهارت دارد دلیل این نمی شود که سیاست این سپاه یا سیاست دولت جمهوری اسلامی درست و قابل دفاع است. من فکر نمی کنم آفای طهمورث هم اینطور در مقاله اش نظر داده باشد. مثلأ، سازمان مخفی و ارتش اسرائیل، سازمان سیا،سازمان کا گ ب شوروی سابق وانتلجنت سرویس انگلیس همه در زمره سازمان های مرگبار،بیسار ورزیده و ماهر بوده و هستند اما شما می توانید با همه سیاست ها و عملکرد آن مخالفت کنید. حال اگر کسی دشمن اسرائیل باشد بسیار کودکانه و کوتاه بینانه است که بخو.اهد آن را کوچک بشمارد و تحقیر کند. اگر کسی کاری یا عملیاتی بسیار خام و نسنجیده را به سازمان سیا و موساد نسبت دهد و بودن آنکه بتواند دلیل متقاعد کننده ای برای شرکت آنها در آن بیآورد نمی توان او را به دوستی یا حمایت از آنها سازمانها متهم کرد. شما می توانید دشمن آنها باشید اما با آن انتساب مخالفت کنید. اتفاقأ این شیوه کیهان تهران وبرخی هوادران جمهوری اسلامی است که اصلأ هیچ نقطه قوتی برای مخالف خود تصور نمی کنند. کاری که متأسفانه عده ای از مخالفان جمهوری اسلامی همیشه از روز نخست ان را انجام داده اند و هیچگاه ددشمن خود را جدی نگرفته تا سیاست درست و عاقلانه ای در برابر آن داشته باشند. یادم می آید در دبیرستان یک رفیقی داشتم با یکی از قوم و خویشان خود بد بود و ما حتی نمی توانستیم از ماشین او قوم و خویش او که ماشین بسیار خوبی بود تعریف کنیم و او خیال می کرد ما تعریف خود آن شخص می کنیم. در ضمن،پتانسیل مجاهدین به این سبب است که آنها همیشه نشان داده اند برخلاف دیگر سازمانها مخالف ایرانی در هر معامله ای برای کسب قدرت وارد می شوند،مثلأ یک روز با صدام اند روز دیگر حاضرند با نو محاقظه کاران آمریکایی باشند و زمانی نیز با فلسطینیان که دشمن نو محافظه کاران اند باشند
با سپاس از اخبار روز و آقای فرخ برای وقتشان.
۴۰۷۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹۰
|
از : پاسخگو
عنوان : رد، گم نکنید لطفاً «پرسشگر» گرامی!
رد، گم نکنید لطفاً «پرسشگر» گرامی!
شما ها از یک طرف می گویید که اصلاح طلبان، خواهان حفظ رژیم هستند، و از طرف دیگر آن ها را خواهان حمله نظامی به ایران معرفی می کنید؟!
چه کسانی خواهان حمله نظامی به ایران، منظبق برنقطه نظر جان بولتون و موکیزی و رودی جولیانی و آف بی آی و سی آی، ای هستند؟
حالا توی اصلاح طلب ها مهاجرانی و کدیور را که در اکثر افراد نظر مساعدی نسبت به آن ها وجود ندارد مطرح می کنید که مثلا باعث کم کردن حساسیت روی این حرف بی مایه و متناقض شماشود برادر عزیز؟ یا خواهر گرامی؟!
۴۰۷۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹۰
|
از : فرخ از امریکا
عنوان : از میکونوس تا هالیوود!
بنظر میرسد که آقای کیانی نویسنده ای مقاله، بعد از سالها زندگی در غرب و بخصوص در بطن همین "نظام امپریالیستی امریکا" هنوز چهارچوب افکار کلیشه ای چپ سنتی در سالهای اولیه "دوران طلایی امام راحل" را یدک میکشد. شاید خیلی از دوستان بیاد داشته باشند مواضع حزب توده در آن ایام و روزشمار کشف توطئه های امپریالیستی توسط حزب طراز نوین و متهم کردن هر صدای آزادیخواهانه و اعتراضی به "آب ریختن در آسیاب امپریالیسم جهانی به سرکردگی امریکا و بزرگ ملاکان و کلان سرمایه داران و..."
از تعاریف بسیار مثبت و ستایش برانگیزی که جناب نویسنده از نیروی "تروریستی" قدس و عملیات "جنایتکارانه" آن تحت عنوان نظرات کارشناسانه و تحلیل تکنیکی دیگران بیان میکند، با تامل میگذرم؛ ولی دو نکته را لازم به تاکید میدانم:
میگویند "معما چون حل شود آسان شود". فرض کنیم اگر این عملیات تروریستی به اهداف خودش میرسید و مثلآ با یک انفجار مهیب در قلب "نظام امپریالیسم جهانخوار" تعدادی از شخصیتهای سیاسی امریکا و متحدش عربستان در میان خیل مردم عادی و پلیسهای حفاظتی کشته میشدند آیا یک سند افتخار دیگر بر کارنامه عملیات بسیار "پیچیده" و "بی نظیر" و "متبحرانه" ادمکشان حرفه ای رژیم پلید اسلامی اضافه نمیشد؟ آیا باز هم امثال شما مدعی میشدید که مثلآ یکی از رابطین این عملیات فرد "شلخته و شل و ولی" بوده است. آنطور که رسانه های سراسری آمریکا میگویند هنوز بخش بزرگی از جزئیات این طرح تروریستی افشا نشده و این فرد دستگیر شده صرفآ نقش یک رابط محلی را داشته که ظاهرآ با هویت ایرانی خود عمل نمیکرده و چون همسر مکزیکی داشته دست خیلی بازی برای ایفای نقش خود در خاک مکزیک داشته است. هدایت این عملیات که خوشبختانه در وسط کار منکوب شد توسط فرماندهان سپاه قدس در ایران و عراق انجام میشده است. طبق گفته خانم سناتور فاینشتاین این عملیات بسیار جدی و پیچیده بوده است...
راستی نظر نویسنده محترم در مورد عملیات "ماهرانه" و "فوق العاده" دقیق کشتار میکونوس که یک چماقدار شناخته شده و لمپن و پیشانی سیاه جمهوری اسلامی بنام کاظم دارابی در المان نقش "هماهنگ کننده" طرح ترور را داشت، چه میتواند باشد؟ آیا اگر آن طرح قبل از وقوع جنایت لو میرفت مدعی نمیشدید که طرح خیلی احمقانه بوده و بعید است که کار رژیم مکار اسلامی باشد! لااقل یکی از پیچیدگی های طرح اخیر این بود که هیچکس به منصور ارباب سیار که با اسم امریکایی "باب سیر" معروف بوده بعنوان عامل رژیم اسلامی شک نداشته است.
نکته دوم که بقول معروف "اسفناج بر ملاج انسان" سبز میشود وارد کردن مجاهدین خلق در این طرح "مشکوک" و "بچه گانه" و "احمقانه" است که بقول نویسنده از پتانسیل بالای سیاسی و تشکیلاتی هم برخوردارند. عجب! باور بفرمائید اگر بازوی تروریستی رژیم، همه فن حریف و ورزیده و کارکشته و حرفه ای است پس نیروی متضادش که هنوز هماوردی میکند و تا روز نابودی رژیم کوتاه نمیاید قطعآ نقش خودش را بهتر میداند...
خلاصه بگویم فرایند همه آسمان و ریسمانی که نویسنده مقاله بهم بافته، در ابتدا و انتهای متن به وضوح بیان شده است: مبادا مجاهدین خلق از لیست تروریستی "امپریالیسم" بیرون بیاید و در این میان خدای ناخواسته "سر مار" ولایت قطع شود...
۴۰۷۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹۰
|
از : پرسشگر
عنوان : مجاهدین یا اصلاح طلبان؟
اگر قرار بر گمانه زنی بر سر توطئه ها باشد، چرا نباید انگشت را به سمت اصلاح طلبان برد؟ همچنان که نوشته اید لبه ی تیز این رویداد متوجه دولت احمدی نژاد است، و در مسیر تعامل تیم احمدی نژاد و تیم کاخ سفید که مدت هاست در تلاش آن هستند سنگی بزرگ افکنده که بعید است دیگر بتواند ترمیم شود. درنتیجه بیشترین بهره ی سیاسی را جناح مهاجرانی کدیور می برند. آنها که نگران بودند که نکند غرب با احمدی نژاد معامله کند و آنها را فراموش کند، حالا می توانند خرسند باشند که متاعشان دوباره بازار یافته است، یعنی جناح خوب تری که در فکر جنگ های جهانی نباشد
۴۰۷٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۰
|