از : روزبه
عنوان : ..........
جناب خسرو صدری در پاسخ به خانم پریوش آزادی می گویند که «زیرا همه اشتباه کرده اندو خرده گیری هم کار دشواری نیست.». در اینکه انسان جائزالخطاست شکی نیست ولی جناب صدری اشتباه داریم تا اشتباه. حزب توده ۷۰ سالست هی "اشتباه" می کند آنهم چه "اشتباهاتی"! می گویند یکبار اشتباهی را کردن را می توان به حساب تجربه گذاشت ولی همان اشتباه را تکرار کردن را به حساب حماقت باید گذاشت. البته که حزب توده احمق نیست ولی همیشه نشان داده است که چقدر مغرض است. بیانیه "جشن" تولد ۷۰ سالگی اش را دیدیم که چه لطفی به دیگر چپها داشت!
۴۱۴۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣۹۰
|
از : رضا فانی یزدی
عنوان : تشکر از اظهار نظر دوستان
با سلام به همه دوستان و توجه شما و تشکر از همه که در این گفتگو شرکت کردید ، من هم به نوبه خود از گفتگو شما استفاده کردم مهم نیست که بعضی از دوستان ما با عصبانیت به من برخورد کردند ، از آنجا که مواردی مطرح شد که باید مفصلا مورد نقد قرار گیرد با اجازه دوستان نظر خودم را در مطلبی جداگانه به مدیریت سایت محترم آخبار روز می فرستم تا به صورت مقاله جداگانه ای درج شود و امکان ادامه گفتگو فراهم آید . پس در اینجا این بحث را ادامه نمی دهم و به مطلب آینده موکول می کنم
با تشکر
رضا فانی یزدی
۴۱۴۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣۹۰
|
از : آرش بی کمان
عنوان : مبارزه یا همکاری؟
عقل سلیم! می گوید هیچ کس بیش از افرادی که در مبارزه با ج.ا هزینه پرداخته اند، مثل نویسنده همین مقاله ، آقای فانی، مشتاق تغییرات در ذات و چهره ج. اسلامی نیست!! عقل علیل میگوید اگر شعار پیش به سوی شکوفایی جمهوری اسلامی - سپاه پاسداران را به بمب اتمی مجهز کنید- در نخستین انتخابات ریاست جمهوری به شیخ صادق خلخالی رای میدهیم- در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی (۱۳۶۱) ما به علی خامنه ای رای میدهیم - از سرکوب مخالفان انقلاب و اما خمینی حمایت میکنیم و غیره ... برو تا آخر! مبارزه با جمهوری اسلامیست؟ پس توده ای ها برای مبارزه علیه جمهوری اسلامی نبود که هزینه پرداختن بلکه برعکس آن هزینه بخاطر همکاری اونا با جمهوری اسلامی بود
۴۱۴۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۰
|
از : الف باران
عنوان : مردم لیبی برای آن انقلاب نکردند که قوانین "چند همسری" داشته باشند،یا از همان روز نخست یکنفر برای مردم تعیین و تکلیف کند !
تحریمهای اقتصادی، فشارهای سیاسی وحتی حمله به تاسیسات نظامی و اتمی این نظام را سر نگون نمیکند ولی در عوض بهانهای به رژیم خواهد داد که مخالفان را به "طرفداری از بیگانگان" به جوخههای اعدام بسپارد.قبل از جنگ ایران و عراق، ایران یکپارچه در اعتصاب و نافرمانی بود به عظمت و تعداد ۳۰ میلیون تظاهرات کننده و اعتصاب کننده. تحلیلگران جهانی هم اعتراف میکردند که حیات این نظام دیگر به مویی بند است، ولی به محض شروع جنگ وحشت در همه جای ایران سایه افکند ، دیگر هیچ مخالفی حتی جرات نفس کشیدن هم نداشت، از خانه بیرون آمدن همان مورد ضرب و شتم قرار گرفتن،دستگیر شدن و پس از آن اعدام شدن همان ! اجتماع بیش از سه نفر اجازه گشودن آتش داشت و دستگیر شدگان بدون باز پرسی حتی شناسایی تیر باران میشدند (در اینجا جای دارد که به طرفداران حزب توده و چریکهای اکثریت یاد آوری شود که آنها به مراتب از کمیته ایها و لباس شخصیها برای مخالفین حکومت خطر ناک تر بودند چون افراد سیاسی مخالفان سیاسی خود را در محل و یا شهری که در آن زندگی میکنند بخوبی میشناسند فقط یک نفر از آنها در مکانی که "باران" زندگی میکرد ۴۷ نفر را به زندان و تیر باران روانه کرده بود)... بهر صورت این شرایط خطرناک را جنگ بوجود آورد و بگفته خمینی جنگ برای آنها نعمتی بود ! پس جنگ این حکومت را سر نگون نمیکند بلکه شرایطی بوجود خواهد آورد که از این مهلکه مرگبار خلاصی یابند.ما نیروی آلترناتیو مردمی قدرتمندی نداریم که هر ضربهای به این حکومت فرود آید بسود جناح مردمی تمام شود. اتفاقات در کشور های قیام شده همین را ثابت میکند . اگر سازمانهای مردمی در اثر انقلاب و یا قیام نتوانند دستاوردهای قیام را کنترل و حفاظت کنند ثمره قیام نصیب مردم نخواهد شد. مردم لیبی برای آن انقلاب نکردند که قوانین "چند همسری" داشته باشند،یا از همان روز نخست یکنفر برای مردم تعیین و تکلیف کند ! کجای این نوع حکومتها مردمی هستند ؟ اگر موافقین حمله نظامی به ایران چنین حکومت هایی را میخواهند که ما تا بحال چیزی جز این نداشته ایم ! از طرف دیگر آنها نگفته اند که ما این حکومت را عوض میکنیم، آنها فقط بر طبل تبلیغاتی حمله به تاسیسات اتمی کوبیده و میکوبند که به نفع این حکومت و به ضرر رشد فضای اعتراضات دموکراتیک تمام خواهد شد.
۴۱۴۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۰
|
از : خسرو صدری
عنوان : به آرش...
اگر همه مردم ایران هم از ناتو و آمریکا بخواهند که ایران را بمبارن کنند، این ها کاری را خواهند کرد که منافعشان در آن باشد. به مصاحبه هیلاری کلینتون با بی بی سی دقت کنید تا متوجه شوید که آمریکا خواهان کنار آمدن با ج.ا است و صالحی هم در پاسخ می گوید: هنوز وقت گفتگو با آمریکا نرسیده است. یعنی داریم بر سر پروژه سازش با یکدیگر کار می کنیم ولی چانه زدن ها تمام نشده است. لابی های اسرائیل در آمریکا سعی می کنند از این سازش جلوگیری کنند و آمریکا را با عمل انجام شده در مقابل ج.ا روبروسازند. شاید ترور سفیر عربستان را هم عوامل نفوذی این ها در ارگان های ج.ا برنامه ریزی کرده بودند که با تمایل به سکوت از جانب جناح های دیگر در آمریکا روبروشد. افاضات "فطروس" ها را در رابطه با این درگیری باید دید و این که عوامل این گرایشات در جامعه ایرانی عمدتا مقیم آمریکا هم ، به نوبه خود در این جهت تلاش می کنند.
آدم عاقل باور ندارد که با این تشبثات زمینه ای برای حمله فراهم خواهد شد.نگرانی از ترویج رسمی فرهنگ وطنفروشی است.
جز خود مردم ایران کسی حق ندارد در مورد آینده و سرنوشت آنان تصمیم بگیرد یا شیوه ای خاص از مبارزه برای آنان تعیین کند. باید به دنبال راه حل هایی بود تا رژیم را مجبور سازد به آرای همین مردم جهت تعیین مسیرکلی آتی کشور تن دهد.
عقل سلیم می گوید هیچ کس بیش از افرادی که در مبارزه با ج.ا هزینه پرداخته اند، مثل نویسنده همین مقاله ، آقای فانی، مشتاق تغییرات در ذات و چهره ج. اسلامی نیست. ولی درست بخاطر آن که این افراد با عشق به مردم خطر کردند، به این می اندیشند که چگونه می توان راهی یافت تا بدون آسیب های عظیم به این مردم، در جهت تغییرات گامی برداشت. حال این افراد را مقایسه کنید با آنهایی که هزینه ای نپرداخته اند که هیچ ، بلکه بابت "تز"نویسی های خود هزینه هم از اینجا وآنجا دریافت کرده اند و امروز حکم "بمباران فله ای" مردم بیچاره را صادر می فرمایند.
۴۱۴۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۰
|
از : تهمتن - ش
عنوان : اینان برای کی می نویسند !!؟؟
نوشته های امثال آقای فانی یزدی و همفکران و "پروپگاندای غرب ستیزی" دوره جنگ سرد ! (که آنان هم شکست خوردند - شوروی سابق و اقمار ضد مردمی) برای چه کسان و مردمی ست؟؟ مردم ایران !!؟؟ اگر چنین ست;باید خدمت خانم ها و آقایان غرب ستیز عرض شود که مردم ایران یکی از نادرترین ملت هاست که سر ستیز با هیچ کس نداشته و صلح طلبی از ذات اوست که عملا آنرابه شماها نشان دادند که نمونه همدردی با غرب و عمدتا باامریکا در حمله غرب ستیزان القاعده به ساختمانهای نیویورک; هزاران نفر ازهمین مردم; شمع بدستان; در اوج سرکوب رژیم; به خیابانها آمدند !! این همدردی(آگاهانه) نه تنها در منطقه;بلکه در جهان بی نظیر است و درتاریخ ثبت شده; که همچنان که هر حرکت ضد مردمی و پروپگاندایی(معنای پارسی این واژه همان دروغگویی ست) از هر کس در عضر انترنت هم ثبت میشود. اینکه یک عنصر سلطنت طلب را پیراهن عثمان کنند تا با یک تیر دو نشانه روند و پروپگاندای خود را بر علیه خواسته صلح طلب مردم ایران که همان دوری از غرب ستیزی ست که اصولا سر صلح با جهان دارد(البته این صلح طلبی شامل نظام آدمکش اسلامی نمیشود) را همراه با دفاع مسلم و روشن وتردید ناپدیر از رژیم جنایتکار کرده تا از سرنگونی آن(اماناشیانه)جلوگیری کنند و این پیراهن عثمان را به نمایش مردمی گذاشته که بیش از ۳۰ سال هزاران خسارت و لطمان جبران ناپدیر دیده که نمونه دیگر آن جنگ ضدمردمی خمینی - صدام معدوم است که رژیم جلاد و جنگ افروز خمینی برای استمرار حکومت براه انداخت و یک میلیون(ازجمعیت ۳۶میلیونی آنزمان) نفر از جوانان و نونهال های ۱۵ - ۱۶ ساله را در جنگ افروزی او کشته و معلول نمود. هزارمیلیادر دلار (آن زمان) خسارت برکشور وارد نمود. نزدیک به ۲میلیون از مردم خوزستان را خانه و کاشانه خراب نمود و به شهرهای دیگر آواره کرد. خوب می بود که این عنصرسلطب طلب این کشته ها و آوارگان را هم به لیست آمار خود اضافه میکرد. بلی ;آقای فانی یزدی و همفکران;هم جنایات سی و چندساله رژیم در قلب تاریخ ثبت گردیده و هم پروپگانداهای شما و همفکران. از جنگ میگویئد و باز هم پروپگاندا !! کدام جنگ!!؟؟ جنگی که یک طرفش جهان را با سلاح موشک هایش تهدید پوشالی میکند!!؟؟طرفی که بر اثر ترس و وحشت;نیمی از موشک های دوربردش را خود منهدم میکند!!؟؟ آیا غرب و به همین خاطر; مردم ایران; نمیدانند که مشتی اوباش جنگ افروز;که از نگهداری سلاحهای خود عاجرند; ایران ومردم ایران را به گروگان گرفته اند؟؟؟رژیمی که از درون دچار فروپاشی سریع گردیده; احتیاج به جنگ نداشته وغرب هم بخوبی ازآن آگاه است. - اما این آقای نویسنده; پیراهن عثمان اش را وسیله ای دیگر قرار داده تا دشمنان دیگر نظام اسلامی را که معتقد به جنگ نبوده و همراهی باخواسته های مردم ایران;که خواهان سرنگونی رژیم و صلح با جامعه جهانی هستند را خائن و وطن فروش و واژه های ناشایست دیگری کرده و بعبارت دیگر مردم ایران را که غرب ستیزی ایشان و همفکران را به زباله دانی تاریخ انداخته اند را هم خائن و وطن فروش نامیده است!!!!؟؟؟؟ اما همانطور که گفته شد; هر نوشته از هرکس در تاریخ ثبت شده و روزی خآئنین و وطن فروشان واقعی در درگاه مردم ایران جوابگو و به قضاوت شان خواهند نشست.
۴۱۴۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۰
|
از : آرش بی کمال
عنوان : اصولا افرادی که مخالف حمله نظامی امریکا به جمهوری اسلامی هستند دو دسته اند
اصولا افرادی که مخالف حمله نظامی امریکا به جمهوری اسلامی هستند دو دسته اند
- دسته اول کسانی هستند که دلشان برای ایران و هموطنانشان می تپد آنها از این می ترسند که مبادا افراد بی گناه کشته شوند و مملکت درب و داغون شود
خب! من به این گروه حق میدهم که چنین احساسات و اعتقاداتی داشته باشند. این ابراز مخالفت آنها از روی تمایل به بقای جمهوری اسلامی نیست بلکه احساسات پاکی دارند و خیال میکنند که مردم داخل ...ایران یکروزی انقلاب خواهند کرد و خودشان حکومت را از داخل تغییر خواهند داد. البته برایشان مهم نیست که این پروسه چه مدت میخواهد طول بکشد؟ ده سال؟ بیست سال؟ پنجاه سال؟
اما دسته دوم کسانی هستند که تحت پوشش "نه به حمله نظامی" میخواهند جمهوری اسلامی را از سقوط حتمی نجات بدهند. اینها با هرچیز که موجودیت نظام را به خطر بیاندازد مشکل دارند و الا دلیلی ندارد که حتی با تحریم های اقتصادی و مالی که توان حاکمیت را تضعیف میکند هم به مخالفت برخیزند. تو اگر ریگی به کفشت نیست چرا با تحریم ها هم مخالفی؟؟
۴۱۴۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۰
|
از : خسرو صدری
عنوان : در پاسخ به پریوش آزادی
"بشکند هر قلم هردست اگر/پیچد از خدمت محرومان سر"! حزب توده ایران هراشتباهی اگر مرتکب شد، از خدمت محرومان سرنپیچید و هدفش بهبود حال مردم بود. نگاه کنید که در مورد قوانین "ضد کارگری" و "بند ج" که تاثیر مستقیم در زندگی زحمتکشان داشت، چگونه از روز اول با قاطعیت و پیگیری موضعگیری می کرد.
حال شما همین یک بیت شعر را بگذارید وسط ، خودتان و دیگران را با آن بسنجید و بعد مطابق آن جایگاه "انــسانی" عالی جناب "فطروس" را هم مشخص فرمایید. عیارحزب مشروطه و سلطنت طلبان را هم با همین شعراندازه گیرید تا ببینید ، بیهوده نیست که این ها حتی یک نفر هم بخاطرمبارزه در زندان های ج.اکشته نداده اند ولی این همه از"خانه های امن" خود، هل من مبارز می طلبند و در حالی که صدای تیربه عمرشان نشنیده اند، دستور "حمله" هم صادر می فرماید.
اگرفطروس و هوادارانش راست می گویند، نامه بنویسند به پنتاگون و داوطلب شرکت درجنگ برعلیه جمهوری اسلامی شوند و از کیسه مردم بیچاره ، حاتم بخشی نفرمایند. ما هم می آییم کنار مرز پشت سرشان "آب" می پاشیم .
نتیجه آن که خانم آزادی یا هرکس دیگر، تنها زمانی می توانند از دیگران، با هویت کاملا مشخص، ایراد بگیرند که هویت خودشان هم مشخص باشد.زیرا همه اشتباه کرده اندو خرده گیری هم کار دشواری نیست. تنها در مقایسه احزاب و گروه ها و نیز اشخاص با یکدیگر است که می توان در مورد آن ها داوری کرد.
۴۱۴۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۰
|
از : احمد صلاحی
عنوان : برای الف باران و بهرام
دو نکته کوچک برای دوستان عزیز ضد جنگ و میهن پرستم:
اول : برای الف باران ،که در کامنت خود به استراتژی آمریکا هم اشاره ی سریعی کرده : در استراتژی آمریکا ،ایران و سوریه باید از متحدانً آمریکا و اسرائیل باشند تا هیچ نفس کشی در این "کره دموکراسی طلب" هوس یکه تازی علیه اسرائیل و آمریکا نکند .
نمیدانم این فرمول از نظر تاریخی تا چه حد با واقعیت ها سازگاری دارد.
ولی امروز میدانیم که آمریکا می بایست ،بهترین گزینه را برای آلترناتیو شاه مریض در ایران سر و سامان میداد.تمام تلاشش را کرد تا انفجار ۷۹ را مهار کند . اما گسستی بعداز انقلاب ایران در منطقه و علیه غرب ایجاد شد هنوز کابوس نفت خواهان جهان ست.. ولی پشت طوفان انقلاب ایران ، غرب به افقی وسیعتر از رابطه ی ایران و سوریه با آمریکا و اسرائیل نظاره داشت؛ آنهم نابودی سوسیالیزم واقعا موجود بود. ولی این نابودی سوسیالیزم خودش آغاز بزرگترین بحران سرمایه داری جهانی بود.
آری ، ظاهرا پیمان آتلانتک شمالی -ناتو - به پایان خط رسیده بود بودجه ی آن از حدود ۲۰۰۰ بیلیون/ میلیارد دلار به نصف رسید. در باره ی این موضوع و وقایع اواخر قرن بیستم نیاز به بحث و گفتگو داریم . در بسیاری از کشورهای اروپائی بعداز پایان جنگ سرد شروع به تقلیل بودجه ی دفاعی و تعطیل پادگانها نمودند و در سوئد حتی نظام وظیفه ی اجباری منحل و آنرا در سطح محدودی به صورت داوطلبانه و یا اختیار دفاع غیر نظامی قرار دادند. اتفاقات نظامی هزاره سوم مانند جنگ عراق و افغانستان «خون » تازه ای در پیکر ناتو تزریق نمود که بودجه آن از بالاترین سطح دوران جنگ سرد هم بالاتر رفت.
دوم : برای بهرام ، انقلاب ایران علیرغم دخالت ها و تحریکات غرب و آمریکا ، برای سرنگونی دیکتاتوری سیستماتیک شاه و علیه توسعه ی ناموزون جامعه و تقسیم غیر عالانه ثروت صورت گرفته بود. چنان زلزله ای در منطقه و جهان ایجاد کرد که شادروان مهندس بازرگان آنرا به سیلی خروشان تشبیه کرد. تردیدی نیست که حکومت نه پای بند به «توسعه » بود و نه علاقه ای به «عدالت » داشت پس از همان اول سرکوب را در دستور خود گذاشت. غلیرغم تمام سرکوب ها داخلی ۳۰ ساله ، قتل عام ها ، توطئه ها ، جنگ ۸ ساله و فشارهای فرهنگی که بر میلیونها ایرانی سهمناکترین مصیبت ها را وارد نمود انقلاب ایران ادامه دارد. نه به دیکتاتوری ! عوارض روانی و اجتماعی این مصیبت ها بی نهایت و غیر قابل اندازه گیری ست در آینده در باره ی آن محققان خواند گفت.
بهرام عزیز در زمان شاه هزاران دانشجو ، روشنفکر و مبارز منافع مردم را نمایندگی میکردند که در سخت ترین شرائط در برابر دیکتاتوری ایستادند زندانی شکنجه و اعدام شدند همه میدانند . ولی از سال ۵۷ تا امروز میلیونها نفر در صحنه هستند. خسارات وحشتناک ست. کیست که نداند.
ولی شاهپرستان دائی جان ناپلئون وار، اینجا و آنجا با حسرت میگویند: کاش اعلیحضرت در ۵۷ چند هزار نفر بیشتر می کشت و تسلیم خمینی نمی شد. خسارتش از این ۳۰ سال کمتر بود .
این حضرات با همین منطق در باره ی جنگ و حملات نظامی برخورد می کنند : بگذار دیگران بیایند و بکوبند از شر آخوند ها راحت میشویم.
البته از چپ خا هم بسیار عصبانی هستند که امپریالیسم «عزیز» آنها را مورد بی مهری قرار میدهند و به فکر منافع مردم هستند.
کاری ندارند که که مردم در این ۳۰ سال خون چکان با تمام سلولهای خود عظمت تاریخ را درک کرده و با رشد بالنده ای دیگر به شاهان و ملایان «افتخار» قیم شدن نخواهند داد.
مسئله اینست که ثروتهای مردم ایران نباید با جنگ وجه المصالحه ی دعوای غرب و راهیان اسلام عزیز قرار گیرد. تلاش کنیم که عفریت جنگ و طاعون حکومت مذهبی از مملکت ما فاصله بگیرند. به نظر من باید حکومت را فشار داد تا مثل صدام و قذافی و ملاعمر دست بنگاه بین المللی تولیدات جنگی ناتو را برای «خدمات » جنگی باز نکنند.
۴۱۴۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۰
|
از : پریوش آزادی
عنوان : آقای خسرو صدری وسط دعوا.......
من با اقای میر فطروس موافق نیستم . نطر ایشان هم تازگی ندارد سال ها قبل که یک بار سناریوی جنگ مطرح شد همین مطالب را نوشت ایشان نمک شناس هستند و نمک دان نمی شکنند. اما در این میانه آقای خسرو صدری هم ادعایی غیر واقع دارد . ایشا ن مدعی اند کسانی در این سایت قلم می زنند آنجا که پای منافع مردم و ملی مطرح باشد به خودی دست رد می زنند و زده اند چه رسد به بیگانه ها . به نظر می رسد ایشان دچار فراموشی شده اندو عملکرد حزبش ، حزب توده را فراموش کرده است .
۴۱۴۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۰
|