از : peerooz
عنوان : نه ، نه ، نه
هنوز نتوانسته ام که از سد سه بیان منفی خط اول بگذرم. آیا منظور اینست :
" ما میتوانیم با صدای بلند و رسا اعلام کنیم که حمله نظامی به ایران، حمله به نظام جمهوری اسلامی نیست، حمله به تمامیت به یکپارچگی و به استقلال ملت شریف ایران است." ؟
هنوز نمیدانم که نمیشد از کلمات مستقیم تراستفاده نکرد؟!!!
و یا نمیدانم که نمیشد از کلمات مستقیم تراستفاده کرد ؟!!!
۴۱۶۷۶ - تاریخ انتشار : ۵ آذر ۱٣۹۰
|
از : به آقای سیامک
عنوان : زمینهء اعتقاد
جناب سیامک شما حرف عجیبی میزنید. وقتی فردی یک مسئله را در رابطه با یک جریان سیاسی مطرح میکند باید در رابطه با این اظهار نظر با مخالفان عقیدتی خود و بویژه با جریانی که مخاطب اوست به بحث و بررسی بپردازد. والا حسن نیت او در زمینهء اعتقاد به دموکراسی به طور جدی زیر سوال است.
۴۱۶۷۰ - تاریخ انتشار : ۴ آذر ۱٣۹۰
|
از : تهمتن - ش
عنوان : به دوست عزیز "حق"
اشاره به چند نکته در نظر ارسالی شما را لازم دانسته که بر اصل همین نکات ست که متاسفانه دلیل و استدلال های خودرا بر آنان نهاده اید. - نخست اینکه در جنگ ضد میهنی خمینی - صدام معدوم و شرکت چریک ها و مجاهدین(که سرکوبی شان هم قبل از جنگ شروع شده بود)در این جنگ تنها بمدت ۳ تا ۴ ماه ادامه پیدا کرد که جمعبندی از اهداف پلید خمینی(استمرا رژیم) و انتخاب مواضع این دو سازمان را دچار مشکل نمود که در نهایت در این جنگ شرکت کردند. اما ازآنجاییکه همه چیز در"عمل"(و نه در حرف) و در تاریخ مبارزات هر ملتی هم ثبت میشود; دیدید و دیدیم که چگونه بدستور خمینی (خامنه ای امروز) این مبارزین را در جبهه های جنگ وازپشت به رگبار مسلسل بسته وشمار زیادی ازاین مبارزین را ناجوانمردانه به قتل رساندند. نکته دوم اینکه درنظر خود از شرکت چریکهای فدایی خلق و جبهه ملی(؟؟) درجنگ اشاره کرده; اما مجاهدین(آنزمان)را; دوست عزیز; "خق" از قلم انداخته اند !! بهرروی نکارنده نه طرفدار مجاهدین ست و نه درمقام دفاع از آنان ست; اما پایمال کردن حق و وارانه کردن حقانیت(شاید ناخواتسته) و وانمود کردن اینکه جریکها و جبهه ملی در طول جنگ خمینی - صدام معدوم شرکت داشته اند هم ناحقی ست. اما اگر وسیله; هدف را توجیه کند; پس نگارنده حق را به دوست عزیز"حق" میدهد. در مورد این جنگ هم که نگارنده آنرا از طرف غرب; در حدود صفر میداند(مگر اینکه خامنه ای بر اثر تحریم بانک مرکزی اش و نفت دزدی مردم ایران و در آستانه شورش مردم برعلیه نظام و در مخمصه قرارگرفته باشد و شروع جنگ را آخرین مهره خود بداند)و این دوستان صرف اینکه با"حرف" مخالفت این جنگ خیالی(برای نڰارنده) را میکنندهم کافی نبوده و در حد حرف ست و غرق ملی(!) را باید در عمل نشان داد و به همین خاطر و قبل ازآنکه جنگ شروع شود ! آنانیکه در خارج هستند باید به سفارت ولی فقیه رفته و امضا او را در پاسپورت خود ثبت کنند تا بتوانند به ایران بیایند و در این جنگ شرکت کنند و آنانیکه آمد و رفت همیشگی دارند هم که نباید نگران باشند. اما باید به دوستانی که میخواهند دراین جنگ خیالی غرب بر علیه "ایران"!! و"مردم ایران"!! (و نه رژیم و مراکز سرکوب همان مردم !!؟؟) شرکت کنند; که احتمال این شرکت کردن هم در حدود صفر است; تجارب مبارزانی که براستی از غرور و غرق ملی خود برای دفاع از سرزمین ایران در آن جنگ ضد مردمی(که بعدها در جمعبندی خود مبارزین به نتیجه ضدمردمی بودن جنگ رسیدند) شرکت کردند و خمینی جنایتکار هم چگونه از پشت به آنان خنجر زد ; را عبرت و حلقه گوش کنند.
۴۱۶۶۶ - تاریخ انتشار : ۴ آذر ۱٣۹۰
|
از : سیامک
عنوان : به آقای حق
چگونه می توان نتیجه گرفت اگر نویسنده ای با نظر دهندگان به گفتگو ننشست دمکراسی را قبول ندارد؟
حزب کجا پاسخی به ادعاهای آقای احسانی پور داده است؟ نظرات فردی را نمی شود به جای پاسخ حزب نوشت.
موفق باشید
۴۱۶۶۲ - تاریخ انتشار : ۴ آذر ۱٣۹۰
|
از : جمهوری خواه
عنوان : اتحاد
با تشکر فراوان از جناب آقای زاهدی
من با وجودیکه دارای اختلاف نظرهایی با حزب مشروطه هستم ولی باید اعتراف کنم که شما تنها تشکیلاتی هستید که جریانات کشور را براستی آنطور که هست میببنید. همانطور که در این صفحه نیز مشاهده مینمایید مخالفان شما جز شعاردادنهای بی معنا کار دیگری ندارند. حزب شما در تمام موضعگیریهای خود بر حقوق حقهء کلیهء گروههای قومی کشور تاکید نهاده و همواره مدافع آن بوده. من برای حزب شما آرزوی موفقیت دارم و به عنوان یک جمهوری خواه امیدوارم که سازمان جدید التاسیس جمهوری خواهان ایران (که سرانجام به اشتباه خود پی برد و از گروه موسوم به اتحاد جمهوری خواهان ایران جدا شد) از مواضع منطقی شما سرمشق بگیرد. به امید اتحاد جامعهء لیبرال ایران از گروه و قومیتی!
۴۱۶۴۴ - تاریخ انتشار : ٣ آذر ۱٣۹۰
|
از : حق
عنوان : به باور بیدار و آقای احسانی پور
باور بیدار محترم، می گویید که، «البته این حزب دستور العملی نیز تحت عنوان "در صورت حمله نظامی چه باید کرد؟"در سایت خود درج کرده است».
سازمان خود رها گردان آن دستورالعمل را صادر کرد و نه حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات). مگر هر چه در اخبارروز چاپ می شود ضرورتا دیدگاه این سایت است که هر چه در سایت حزب چاپ شود را شما به حساب دیدگاههای حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) می گذارید! اقلا در سایت آنها صفحه اول اختصاص دارد به "از دیگران" تا مشخص شود که مقالات چاپ شده در این صفحه ضرورتا دیدگاههای این حزب نیستند. در همین صفحه اولش اگر توجه کنید هم مقاله احسانی پور دیده می شود و هم مقاله فرخ نگهدار و هم مقالات اسماعیل نوری علاء. امیدوارم رفع سوء تفاهم شما شده باشد.
در صورت حمله نظامی اجنبی به ایران، حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) گفته است که در کنار رژیم بر علیه دشمن خواهد ایستاد. اولا که این حزب بین ایران و رژیم تفکیک قائل شده است و کسانیکه قادر به این تفکیک نیستند حفظ منافع ملی ایران را یا نمی فهمند و یا حفظ آن منافع با اهدافشان مغایرت دارد. دوم، این حزب بین دشمن داخلی و دشمن خارجی تفکیک قائل است. آیا خوب بود مثل مجاهدین خلق عمل می کرد و می گفت که با مهاجم هم بستر می شود! بدنامی مجاهدین خلق که با صدام در یک سنگر علیه ایران قرار گرفتند هنوز در خاطره ها هست و پاک بشو هم نیست. در جنگ ایران و عراق چریکهای فدائی خلق، جبهه ملی ... و مردم در کنار رژیم و بر علیه صدام ایستادند تا اول دشمن خارجی را دفع کنند و سپس به مسائل داخلی برسند. اگر این کار آنموقع درست بود و کسی تا به حال بجز مجاهدین خلق البته، تا حالا به آن ایرادی نگرفته است چرا حالا که حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) همان سیاست درست را دنبال می کند باید مورد مواخذه قرار گیرد! مجاهدین خلق و امثالهم هستند که باید مورد مواخذه قرار گیرند و از پیشگاه ملت ایران پوزش بخواهند و نه این حزب. شما، باور بیدار محترم، در صورت حمله نظامی به ایران کدام طرف را می گیرید، ایران را یا مهاجمین به ایران را؟ لطفا یادتان هم باشد که نه ایران، رژیم است و نه رژیم، ایران است.
آقای احسانی پور یا مطالب حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) را درست نمی خواند و یا بدنبال جنجال آفرینی است. حتی دقت کافی در نام این حزب را هم بکار نبرده است و فقط بخشی از آنرا در مقاله اش ذکر کرده است. اگر ایشان بدنبال حقایق بود با توضیحاتی که حزب در صفحه نظرات سامانه خود آورده است را مورد توجه قرار می داد و یا در نوشته خود تجدید نظر می کرد. حداقل می توانست پیش از چاپ مقاله اش با حزب تماس گرفته تا سوء تفاهماتش برطرف شود. آقای احسانی پور حتی حاضر نشده است که به ستون نظرات بیاید و پاسخگوی مقاله خودش باشد. آنوقت چنین فردی که از حالا به ما پاسخگو نیست و ادعای دمکراسی و حقوق بشر هم دارد را چگونه می توانیم روی نوشته هایش حساب باز کنیم! فقط او هم نیست، آقای اسماعیل نوری علاء و بسیارانی دیگر را هم همینطورند. من با دو مقاله آخر آقای پورمندی که در سایت اخبارروز به چاپ رسیده اند مشکل دارم ولی برایش احترام قائلم چون می بینم که در ستون نظرات همین سایت با خوانندگانش به بحث نشسته است. آقای احسانی پور را هم مثل آقای پورمندی درست نمی شناسم و فقط مقالات اخیرشان را خوانده ام ولی می بینم که احسانی پور برخلاف پورمندی فقط نظرات را می خواند با آنکه وانمود می کند که روحش خبر ندارد ولی به آنها اصلا محل نمی کند. اگر این توهین به مخاطبانش نیست پس چیست! آیا برای بازار گرمی خود درباره حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) درست و نادرست را قاطی می کند تا مقاله هایش در اخبار روز و عصرنو چاپ شوند! اگر اینطور است فقط می توان نتیجه گرفت که او سیاسی عمل می کند و نه در راه روشنگری و ارتقاء کیفیت این حزب. یک مقاله نویس روشنفکر، جدی و توانا نیازی ندارد که چیزی را سر هم بندی کند، دلخوش فقط به انتشار آن باشد و برود. در دنیا همه جور نویسنده پیدا می شوند و آقایان کشگر و احسانی پور هم فقط یک جورش هستند. امیدوارم هر دو اینها در ستون نظرات هم این سایت و هم سایت حزب حضور به هم رسانند و یا در مقاله ای دیگر جوابگوی همه منتقدانشان باشند.
باور بیدار محترم، اعتقاد شما به "ایران کثیرالمله است" و اهداف سیاسی شما هم طبیعتا شما را در تضاد کامل با حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) و جبهه ملی و امثالهم قرار می دهد. طبیعی است که اگر چیزکی هم نباشد در راستای باور و اهداف تان شما از آن چیزها خواهید ساخت. بنابراین، نظری که در اینجا داده اید ناشی از همان باور و اهداف شماست که از چیزکی چیزی برای خود بسازید.
آقای احسانی پور محترم. توضیحات حزب در رابطه با مقاله شما در بخش نظرات سامانه حزب موجودند. حتما آنها را به اضافه نظراتی که در این جا هست خوانده اید. لطفا یا اینجا و یا در سامانه حزب به مقاله ای که نوشتید و نظرات و توضیحاتی که داده شده است پاسخگو باشید. غیبت شما در بحث هیچ کمکی به روشن شدن حقایق نمی کند. اگر منظورتان جنجال آفرینی بوده است آن مطلب دیگریست. با سپاس
۴۱۶۴٣ - تاریخ انتشار : ٣ آذر ۱٣۹۰
|
از : یاور بیدار
عنوان : آب همایونی در لانه پان ایرانیسم .
آنگاه که شرایط محسوس و عینی می گردد، زمان محک درجه پای بندی و وفاداری به منشورها و برنامه های احزاب و سازمان ها نیز فرا می رسد. حزب پان ایرانیستی "مشروطه لیبرال دمکرات" که برای حفظ تمامیت ارضی ایران حاضر به همکاری با حکومت اسلامی بود، اکنون دچار "لغزشی" آشکار از این نیت خود گشته است.این امر در زنهار نهفته در این نوشته و همچنین مقاله آقای علی کشگر "واقعیت ها را هر چند ناخوشایند، باید گفت" بخوبی روشن است.البته این حزب دستور العملی نیز تحت عنوان "در صورت حمله نظامی چه باید کرد؟"در سایت خود درج کرده است.از این منظر مخالفت این حزب با دخالت نظامی تنها موضعی پوپولیستی و عوام فریبانه بیش نیست. آنها نه برای مقابله با کشورهای خارجی در کنار حکومت ولایت فقیه قرار می گیرند، بلکه سودای سرکوب جنبش های ملت های ایران برای حق تعیین سرنوشت خود را در سر داشته و می پرورانند.تنها راه برای جلوگیری از این سیاست مخرب و ویرانگر پان ایرانیسم دروغین نژاد، اتحاد ملیت ها و قومیت های کشور است.
۴۱۶۲۶ - تاریخ انتشار : ۲ آذر ۱٣۹۰
|
از : بهمن زاهدی
عنوان : کمبود رمال و دعانویس در حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات)
به یاد داریم که در کنفرانس شهر برمن در سال ۱۹۹۸ در حین برگزاری کنفرانس حزب خبر کُشته شدن فروهرها جو کنفرانس حزب را پریشان کرده و بر قطعنامه کنفرانس هم اثر گذاشت. امسال چندین روز، بعد از اینکه کنفرانس به اتمام رسیده بود، اسرائیل از خلا خبری استفاده کرد و کشورمان را تهدید به حمله نظامی میکند. قبل و در حین برگزاری کنفرانس اخیر حزب خطر حمله نظامی کشورمان را بصورت جدی تهدید نمیکرد و لزومی هم نداشت که در قطعنامه حزب در باره حمله نظامی بیگانگان به کشورمان نکتهای اضافه شود، چون بارها به این نکته پرداخته بودیم و تکرار ممکرات میشد.
ما مانند بعضی از کسانیکه با آقایان اشکوری و کدیور بعنوان رمال و دعانویسان اصلاحطلبان حکومت اسلامی بنشین و پاشو دارند از موحبت داشتن دعانویس، رمال و پیشگو محروم هستیم و با واقعیتها به آینده مینگریم و نه با خرافات مذهبی.
حزب قبل از بوجود آمدن جنبش سبز همواره به قدرت مردم اعتقاد داشته و جنبش سبز حداقل برای حزب پدیدهای اجتماعی ناشناسی نمیبود. از روز اول با جنبش سبز هم پیمان شدیم. حتا زمانیکه اصلاحطلبان جمهوریاسلامی با همکاری جمهوریخواهان و چپ وابسته و غیره، جنبش سبز را مانند گوشت قربانی ما بین خود تقسیم میکردند. حزب به تمامیت جنبش نگاه میکرد. اگر این بار از جنبش سبز در قطعنامه حزب سخنی نیست، چون حزب خود را بخشی از جنبش سبز به حساب میآورد. و از خود تعریف کردن کار ما نیست.
سران جمهوریخواهان ایران شاید فراموش کردهاند که جمهوریاسلامی با کمک آنان هنوز ادامه حیات میدهد. بغییر از چندین ایرانی وطندوست جمهوریخواه که به فکر منافع ملی کشور هستند و به آنان احترام می گذارم، کدامین حزب یا سازمان جمهوریخواه حتا شکل نظام جمهوری دلخواهشان را به مردم معرفی کرده؟
در رابطه با نام حزب هم کمی دقت بخرج بدهید. برای سردرگم نکردن دعانویسان بد نیست!
ارادتمند
بهمن زاهدی
۴۱۶۲۰ - تاریخ انتشار : ۲ آذر ۱٣۹۰
|