عنوان : با عرض پوزش
جناب دوست،
ممنون از سوال. اگر شما نوشته های گنجی را به دقت میخوانید و با آنها و یا پاره ای
از آنها موافق یا مخالفید بنده با شما بحثی ندارم و مسلما شما از نقد آن نوشته ها لذت میبرید.

گر چه تکراریست ولی من نوشته های ایشان را نمیخوانم ، یعنی آنها آنقدر
درازند که از حوصله من خارج اند. اینجا و آنجا گاهی از محتوی آنها با خبر میشوم
و مانند جناب اوحدی پی میبرم که بسیاری از این نوشته ها احتمالا ارزش خواندن
ندارند.

عرض شد " پسر جان چیزهای بدیهی گفتی که قبلا هم می دانستیم ، از وقت
محدودت برای زدن حرف های محدود و مشخص و روشن و جدید استفاده کن.".

حال اگر کسی از در به دیوار و از طاقچه به طاق بزند و بخواهد نوشته ایشان را
نقد کند - اقلا برای من - بی فایده است و من نظر خود را نوشتم . بدون آنکه
قصد توهین داشته باشم و چون مثال بهتری به ذهنم نمیرسد با عرض پوزش بسیار
و فراوان ، مگس نوشته گنجی چیست که کله پاچه نقد آن چه باشد ( با عذر خواهی مجدد ). یعنی خود گنجی کیست که نوشته او در تصمیم گیری های دنیا چه اثری داشته باشد که بخواهیم اینهمه افراد با شدت آنرا نقد کنیم ؟

با این مقدمه مسلما بنده وقت و حوصله بررسی خط به خط این نقد را ندارم.
۴۱٨۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱٣۹۰       

عنوان : ........
پیروز عزیز لطفا یکبار دیگر مقاله را با در نظر داشتن عنوانش "هر گه در نصفه ی خودش" بخوانید. بعد ببینید نظرتان عوض می شود یا نه؟ من اول نظر شما و بعد مقاله را خواندم و خواهش بالا را از شما کردم. با احترام
۴۱٨۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱٣۹۰       

عنوان : جواب های ، هوی ست
احتمالا این کامنت منتشر نخواهد شد ولی گفته را باید گفت.

من از نوشته های گنجی سر در نمیآورم. گفتم شاید از نقد آنها چیزی بفهمم دیدم جواب های ، هوی ست.

نظری سطحی به چند مقاله دیگر - که بعضی در همین صفحه اخبار روز موجودند - مرا به جستجو گر گوگل در باره انشاء نویسی فرستاد.

فکر کرده بودم کسی که مقاله ای مینویسد باید اقلا شرایط انشاء نویسی را مراعات کند که حد اقل آن مقدمه ، متن و نتیجه گیریست.

یافته ها زیاد بود.در یک وبلاگ به این نوشته برخوردم :
" در دانشگاه در دوره لیسانس و فوق لیسانس استادی داشتیم به اسم دکتر مشایخی که فارغ التحصیل ام.ای.تی بود و ..... از ایشان خیلی چیزها یاد گرفتیم از جمله این که وقتی در درس شان یا سمینارهای علمی چیزهایی از جنس همین انشایی که من نوشته بودم می گفتیم می گفت "آره! اینایی که گفتی همه درست و ما هم همه را قبول داریم ولی ..." .... هر کسی که این جمله را می شنید می فهمید که منظور واقعی ایشان این است که پسر جان چیزهای بدیهی گفتی که قبلا هم می دانستیم. دانشگاه جای این حرف ها نیست، از وقت محدودت برای زدن حرف های محدود و مشخص و روشن و جدید استفاده کن.".
http://chaay.ghoddusi.com/۲۰۰۶/۰۶/post_۳۵۸.هتمل

کاش میتوانستم بگویم اینایی که گفتی همه درست ، آنوقت با خصن و خصین و دختران مغاویه چه میکردم ؟ در این نقد ( یعنی هوی ) آنقدر کشته فزون است که کفن نتوان کرد.

اینهم رفرانس علمی برای مقاله نویسی در ویکیپدیا : مقالات علمی :
http://www.applyabroad.org/wiki/index.php/D۹۸۵D۹۸۲D۸A۷D۹۸۴D۸A۷D۸AA_D۸B۹D۹۸۴D۹۸۵DB۸C
۴۱٨٣۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ آذر ۱٣۹۰