سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نه جنگ و نه ایران هسته ای - اخبار روز

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : حافظه تاریخ

عنوان : مخالفت با سیاستهای غلط و ارتجاعی حاکمان اسرائیل در مورد همسایگان و ایران را باقوم عرب و یهودی در کشور فلسطین/اسرائیل را یکسان نگیریم.
برآورد تصویری از شرایط کنونی و درباره «دسترسی ایران بسلاح اتمی» بدون ارائه راه حل از معضلاتی که یوشکا فیشر را بعنوان یک دیپلمات و صاحب کرسی دانشگاهی مشغول میسازد به مفت هم نمیارزد. بنظر نمیرسد که عقل سالم، اعتراض سخت باهمال سیاست تجاوزکارانه و نژادپرستانه رژیم اسرائیل علیه ساکنان فلسطین رابعنوان مخالفت با مردم و ساکنان «اسرائیل» تعبیر نماید. ایرادات صیهونیستی که برخورد و انتقاد بسیاست این جانشینان تجاوز وتفکر نژادپرستانه مذهبی برابر با «آنتی سمی تیسم» است را ابزار «تحلیل و قضاوت علمی» خود قرار ندهیم، کاری که جناب باخته بدان عمل نموده است. بزرگترین دشمن قوم «سامی» همانهایی هستند که روزانه از هوا و زمین ساکنین فلسطین قتل و عام مینمایند. بنابراین بیان اینکه « همه ایرانیان که مخالف اسرائیل نیستند» و آنرا باین مقاله مرتبط کردن، نادرست و غلط بنظر میآید. با «استدلال» اینکه یوشکا فیشر(در زمان تصدی وزارت خارجع آلمان) برخورد نظامی با خمپاره ها و گلوله های آغشته به رادیو آکتیو (حتی منجر به بیماریهای «نامشخص» سرطان ارتشیهای ایتالیاییها گشته بود) را به پیش برد «و گرنه میلو سویج در کوزوو نسل کشی میکرد» میتوان با اینگونه استدلال جناب باخته، هر گونه حمله های نظامی استعمار در هر کجای دنیا (افغانستان، عراق، لیبی،…) را توجیه نمود و حتی میتوان با این استدلال دعوتنامه نویسان مزدور وطنی برای حمله «تشویق» نمود. مسله اساسی اینست که بعضیها خوش باورند که حمله ارتجاع جهانی، آزادی و دموکراسی باخود بهمراه میآورد و فراموش میکنند که همین قدرتهای جهانی بسیاری از دولتهای ملی و با دموکراسی نسبی زمان خود را با انواع و اقسام فرمهای کودتایی ساقط نموده و بجای آن رژیمهای دست نشانده مرتجع را برای غارت بیشتر منافع مردم جانشین نمودند. ایران، شیلی تنها نمونه از دخالت استعمار جهانی نیست. کودکانه خواهد بود که اگر پنداریم با حمله نظامی حاکمان اسرائیل و یاهر دولت جنایتکار دیگری بایران، بلافاصله رژیم ضد انسانی آخوندها سقوط کرده و راه را برای دولت «متخب» مردم همانند افغانستان، عراق، لیبی، مصر …. «هموار میسازد. در زمین سوخته و ویران شده ایران و با هزینه انسانی فراوان توسط حمله نظامی، ده ها سال طول خواهد کشید که تا اولین بذر دموکراسی سر باز نماید بشرط اینکه ایران در همین محدوده مرزی خود باقی بماند و مانند تجزیه کشورعراق و شمال آن «خودمختاری» اهدایی ارتجاع جهانی رادرپی نداشته باشد. باهم نقشه متلاشی کردن و از بین بردن ایران وطن ایرانیان آزادیخواه و شرافتمند را توسط استکبار و ارتجاع جهانی و همدستان منطقه ایی و مزدوران «خواهش نویسان» وطنی را خنثی نمائیم.
۴۲۱۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱٣۹۰       

    از : باخته

عنوان : نه لبنان به غزه جانم فدای ایران ( این شعار جنبش سبز است)
آخه کجای دنیا این جوری میرن پای قضاوت. از دید علمی باید هر دو مقاله را در اختیار خوانندگان گذاشت, تا خوانندگان خودشان تشخیص بدهند. من مقاله فیشر را در فینانشیال تایمز آلمان خواندم و اصلن چنین بر داشتی از مقاله نداشتم. فیشر سعی میکند اوضاع کنونی را مطرح کند. در علوم اجتماعی بزبان آلمانی میگن eine Bestandsaufnahme (کشیدن تصویری از اوضاع کنونی). این آقای نیرومند هم از فلسطینی ها فلیسطینی تر است( مثل از پاپ پاپتر) این مسئله را جا بجا وصل میکنند به اسرائیل. همه ایرانیان که مخالف اسرائیل نیستند. تا زمانی که عرب ها با ما میجنگند ( جنگی که صدام راه انداخت) و تا بحال همه با هم در رابطه با سه جزیره در یک جبهه هستند, لزومی ندارد از تروریستهای حماس دفاع کردن و پول مردم بد بخت ایران را خرج آنها کردن. جمهوری اسلامی دشمن ایرانیان است و محیط زیست ایران الان بدون اتم هم داغون است. حزب سبز ها هم مخالف نیرو گاه های اتمی هستند. خود فیشر که وزیر خارجه المان بود بر خورد نظامی با میلوسویچ را در آلمان به پیش برد, وگرنه میلو سویچ از نسل کشی در یو گسلاوی سابق دست بر دار نبود. تاریخ بحش حق داد.
۴۲۱۴۱ - تاریخ انتشار : ۲٨ آذر ۱٣۹۰       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : هرطرفدار دیکتاتوری و جنایت قادر است طالب جنگ و خرابی باشد.
مقالاتی از قبیل آنچیزی که وزیر امور خارجه سابق آلمان یوشکا فیشر که برگرفته از تجزیه و تحلیلات نظام اقتصادی و سیاسی و منافع کوتاه و دراز مدت آنان در نشریات غربی نشر پیدا مینمایند، زمانی در خور تحمل و «نقد» پردازی جدی است که در رفع مشکلات و تصادمات بین المللی برسر غارت منافع جهان سوم که در جریان است، عمیقآ تاثیری بنیادی در پی داشته باشد. اگر جناب یوشکا فیشر مورد «نقد» قرار میگیرد نه بجهت اینکه «مواضع» سیاسی امروزه وی بخاطر محاسبات و چشم اندازهای بین المللی با مواضع دوران مبارزات ضد «امپریالیستی» و ضد جنگ ویتنام مغایرت پیدا کرده است و نه بخاطراینست که «همراه» دیروزی ایرانیان آزاده درتضاهرات خیابانهای شهرهای مختلف اروپا برعلیه حکومت ارتجاعی محمدرضاشاهی و جنگ استعماری امریکا در ویتنام امروزه با خجالتی «‫گاهی به میخ گاهی به نعل ‬» میزند تا بگونه ای تضاد درونی خویش را با واقعیت یک «دیپلمات» مورد اعتماد شیطان بزرگ را توجیه نماید. بنظر میرسد که نویسندگان این مقاله چنین «انتظاری» از قبیل یوشکا فیشرهارا بدرستی نداشتند. که از راه دلسوزی مبادرت با نوشتن این نقد شدند. واقعیت موجود در سطح ملی و جهانی بیان نوع دیگری از فراز و نشیب روشنفکران «محاسبه کار» متظاهر میسازد. و کم نبودند از روشنفکران «مبارز» قدیمی که بعدها در خدمت استبداد شه و شیخ از هم پیشی گرفتند و امروزه در طیف متفاوت از بخدمت در آمدن ارتجاع بجا مانده پهلوی ، تامزدوران «خواهش نامه نویسان» برای حمله نظامی استعمار بایران قرار دارند. گذشته «وابستگی» سازمانی خیلی این قبیل افراد هم مثل یوشکا فیشر در جریانهای سیاسی چپ مترقی (وابسته و یا غیر وابسته) قرار داشت. در اثر انسجام سرمایه و سیاست مشترک دفاع از منافع سرمایه داری در همه نقاط دنیا، سیاستمدار معتبر و سیاست همگون را طلب مینماید. اسرائیل با اتخاذ سیاست مشخص نژادپرستی اشغلگرانه خود همانند رژیم آپارتاید افریقای جنوبی، حافظ و نمایندگی منافع سرمایه جهانی را در خاورمیانه و افریقا بعهده داشتند و دارند. همانگونه که در قراداد با مرکب نامرئی نگاشته شده، هر حمله مستقیم نظامی امریکا به کشور کوبا را «قدغن» کرده است طبق همان نوع قرار داد دولت و سیاستمداران آلمان، دفاع از موجودیت اسرائیل و سیاست صیهونیستی آن را بعهده دارند ونه بخاطر جبران جنایاتی که در زمان رژیم هیتلر بر مردمان دنیا از جمله طرفداران مذهب کلیمی رفته بود، بلکه از هر نظر سیاست دولت اسرائیل منافع استعماری را بعهده وبرای حفظ آن مدرن ترین واز جمله بمبهای اتمی و زیردریاییها دولفین مجهز بکلاهک بمبهای اتمی اهدایی از جانب دولت آلمان برژیم صیهونیستی و امروزه این زیر دریاییها با دیگر ناوبرهای عموسام در آبهای خلیج (همیشه) فارس لنگر انداخته و بادیگر نیروهای اشغالگر جهان اوضاع منطقه را ناآرامی و حالت اضطراری قرار داده اند. مشکل افرادی از قبیل فیشر دراین نیست که گویا «دسترسی» رژیم ضدایرانی حاکم درایران به جنگ افزار هسته ایی، «خللی» در توازن قدرتهای جهانی دارنده هزاران بمبهای اتمی بوجود خواهد آورد و یا اینکه ایران «اتمی» کشورهای منطقه را بگرفتن این تکنولوژی کشتار دستجمعی راغب مینمایند و مسابقه تسایحاتی را در منطقه ایجاد خواهد نمود. بزرگترین دشمن مردمان عرب (نه حاکمان) در منطقه دولت اسرائیل با تجهزات مدرن و بمبهای اتمی است و بیش از شصت سال است که هرچندی هم مرزهایش را ازهر جانب وسعت میدهد. وجود این دولت مسلح اشغالگر با پشتیبانی مستقیم امریکا و دول اروپایی «انگیزه» کافی برای بدست آوردن سلاح اتمی این کشور های دست نشانده ایجاد مینمود.بنابراین استدلالها و اظهارنظرهای مثل یوشکا فیشر از اساس بی پایه و توجیه گرانه برای ادامه سیاست نژاد پرستی دولت اسرائیل است. ایران قوی قادرخواهد بود ضعف اسرائیل و در نتیجه «ترس» از هیولای اتمی که شصت سال مردم منطقه را در اسارت گرفته را از بین ببرد. پیشنهاد «ایجاد منطقه‌ی عاری از سلاح‌های کشتار جمعی در خاورمیانه و نزدیک» لازم است ولی کافی نیست و نتیجه مطلوب را باخودبهمراه نخواهد داشت. بچند دلیل از جمله وابستگی نظامی اسرائیل بغرب و امریکا بحدی است که در صورت بروز جنگ در منطقه (بجهت جنایات و تنفر حاصله) بین اسرائیل و دیگر کشورها، امریکا و همه اقمار وابسته بنظام استعماری در جنگ بنفع اسرائیل شرکت خواهند تا ادامه منافع حیاتی خود را که از جانب رژیم اسرائیل «حفاظت» میشد،بدست آورند.( نطق انتخاباتی خانم کلینتون،« اگر ایران باسرائیل حمله نماید، ما ایران را با خاک یکسان خواهیم کرد). زور گویی در منطقه توسط دولت اسرائیل با بمبهای اتمی و یا بدون آن همواره وجود خواهد داشت. البته اگر رژیم اشغالگر راه حل انسانی با فلسطینی ها ساکنان اصلی آندیار و همسایگان خود بیابد و منطقه عاری از سلاحهای اتمی را خواستارگردد، میتوان امیدی بصلح در خاورمیانه و نزدیک داشت و شاید بتوان رژیم ماجراجو و وحشی مذهبی در ایران بزور وادار نمود که اگر در صدد دسترسی بسلاحهای اتمی است، دست بردارد. اگر نویسندگان این مقال درامر مبارزه ضد سلطنتی و دست نشانده پهلوی(دوران کنفدراسیونی) اغلب در مقابل هم از مواضع «چپ» قرار داشتند تا ارتجاع مذهبی با «تئوریسینهای» پاریس نشین بیایند مملکت ایران فدای اسلام نمایند،اینبار در مورد نجات ایران و جلوگیری از کشتار و اضملال ایران مواضع مشترک دارندکه باعث امیدواری برای جویندگان آزادی و سرافرازی مردم ایران است، موفق باشید.
۴۲۱۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست