از : peerooz
عنوان : توضیح و رفع ابهام
با پوزش مجدد ، منظور آنکه در اینجا رفتار جمهوری اسلامی مورد بحث ما نبود و
گفتگو در باره عاملین ترور این دانشمند بود.
بهر حال بنده معتقدم که منظوراصلی از ترور دانشمندان اتمی ایرانی مرعوب کردن جامعه و ترساندن دانشجویان و فیزیک دانان آینده ایران از انتخاب رشته فیزیک اتمی است.
۴۲۹٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۰
|
از : peerooz
عنوان : ! ؟
جناب خواننده،
برداشت من از مقاله جناب باقرزاده این بود که ترور این دانشمند ایرانی کار اسرائیل
بود نه جمهوری اسلامی. اینکه جمهوری اسلامی این نوع عملیات را شروع کرد مورد بحث نبود. اگر غیر از این است من از درک غلط خود عذر میخواهم.
۴۲۹۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۰
|
از : یک خواننده
عنوان : خیر جناب پیروز، فقط آنجایی که دوست دارید خوانده اید
جنگ مطلوب جمهوری اسلامی جنگی است که با حمله نظامی متعارف غرب علیه ایران آغاز شود و با دفاع و حملات نامتقارن از سوی ایران به آن پاسخ داده شود.
....
در این برخورد نظامی، هویت حمله کنندگان مشخص نیست و آنان از تاکتیک جنگهای نامتقارن علیه جمهوری اسلامی بهره میگیرند. این برای رژیم اسلامی بسیار دردسر ساز شده است. رژیم خود را برای حمله نظامی متعارف آماده میکرده است تا با تاکتیک جنگهای نامتقارن به آن پاسخ دهد. ولی اکنون خود گرفتار حملات نظامی نامتقارن شده است. علاوه بر این، در یک حمله متعارف، دشمن و متجاوز مشخص است. ولی معلوم نیست که حملات نامتقارن از سوی کدام دشمن صورت میگیرد، و این یعنی که رژیم زیر حمله نمیداند که ضربات انتقامی خود را به کجا وارد کند. در این حالت، رژیم مجبور است یا ضربات دشمن را تحمل کند و یا حملات انتقامی خود را در یک جبهه وسیع علیه همه دشمنان احتمالی خود به کار گیرد و اثرگذاری آن را به شدت کاهش دهد. در هر دو صورت، ضربه پذیری رژیم از این حملات نامتقارن به مراتب بیش از ضرباتی خواهد بود که رژیم علیه دشمن به کار میتواند گرفت.
....
جمهوری اسلامی یکی از مجریان و آغازگران این نوع از جنگ در خاورمیانه بوده، و اکنون خود در معرض این نوع حملات قرار گرفته است. برای پایان دادن به جنگ نامتقارنی که اکنون علیه ایران به جریان افتاده، لازم است رژیم از سیاستهای ماجراجویانهای که به صورت حملات نامتقارن و نامتعارف در منطقه به راه انداخته دست بکشد و سیاست آشتی و همزیستی مسالمتآمیز با جامعه جهانی را در پیش بگیرد. به جز این، رژیم جمهوری اسلامی نمیتواند در برابر فجایع و مصیبتهایی که به دلیل نبرد نامتقارن کنونی بر مردم ایران وارد میشود مسئولیت خود را سلب کند.
۴۲۹۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۰
|
از : یک خواننده
عنوان : دکتر باقرزاده
بخشی از مقاله دکتر باقرزاده:
"البته بسیاری در این که برخی از این حملات کار نیروهای خارجی باشد تردید میکنند و آنها را به جناحهایی از داخل رژیم و یا خود رژیم منتسب کردهاند. نگارنده این سطور نیز وقتی اولین مورد از سلسله ترورهای خیابانی علیه مسعود علیمحمدی در دو سال پیش اتفاق افتاد به دلایلی، و از جمله گرایش سیاسی قربانی ترور، رد پای رژیم را در آن دیده بود(۱). سپس وقتی این نحوه ترور یک سال بعد در دو مورد تکرار شد، ظن قوی من به نهادهای امنیتی خارجی و مشخصا موساد اسراییل متوجه گردید(۲). اکنون نیز با ترور اخیر و اتفاقات دیگری که در طی دو سال اخیر رخ داده (ویروس استاکسنت و انفجار پایگاههای نظامی) این ظن بیشتر تقویت شده و تردید چندانی برای من در این مورد باقی نمانده است. دلایلی که در نفی این ظن ارائه شده از دید من قوت چندانی ندارد و نمیتواند همه جوانب امر را توضیح دهد."
۴۲۹۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۰
|
از : peerooz
عنوان : با اجازه حافظ " بر زبان است ترا آنچه مرا در دل بود"
جناب خواننده،
ممنون از این یادآوری. عصاره مقاله جناب باقر زاده اینست:
" در واقع، هدف ترور بیش از آن که کشتن فرد یا افرادی باشد ایجاد ترس در جامعه است. میگویند سنگی به سوی گنجشکی بر درختی بپران، ۴۰ گنجشک از آن فرار میکنند. هدف ترور ممکن است عنصر کلیدی نباشد، و در هر تروری ممکن است یک یا چند نفر هدف قرار بگیرند، ولی ترورکنندگان امیدوارند که از طریق ترور بین همه کسانی که به نحوی همکار قربانیان بشمار میروند (اعم از عناصر ساده یا کلیدی) ترس ایجاد کنند و با نشان دادن ضعف رژیم در حفظ جانشان، آنان را از اشتغال یا ادامه کار در آن مراکز منصرف کنند. هدف گیری عناصر ساده (علاوه بر عناصر کلیدی) در واقع جزیی از فلسفه ترورهایی از این قبیل است تا حکومت نتواند برای همه حفاظت لازم را فراهم آورد و عملا هیچکس در آن کار احساس امنیت نکند.".
این منطقی ترین تفسیر از دلیل ارتکاب به چنین جنایت ها و بهره برداری از آنها ست مگر خلاف آن ثابت شود.
۴۲٨۹۹ - تاریخ انتشار : ۲٨ دی ۱٣۹۰
|
از : یک خواننده
عنوان : نظر کارشناسانه دیگری
آقای مصداقی عزیز، ضمن تشکر از زحمتی که برای کارتان کشیدهاید لطفا به تحلیل جالب دکتر باقرزاده نیز توجه کنید که برخی استدلالات شما را نقض میکند.
http://politic.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/۳۴۶۵۱/
۴۲٨۹۶ - تاریخ انتشار : ۲٨ دی ۱٣۹۰
|
از : peerooz
عنوان : خطای حافظه
با پوزش،
با مراجعه به ویکیپدیا ، محمود ژندی مدیر داخلی و ابوتراب جلی مدیر مالی
روزنامه بسوی آینده بودند و من از خوانندگان آن نبودم. ضمن چون اخبار روز
علامت در صد را چاپ نمیکند منظور ۶۲ در صد و ۲۰ در صد بود.
۴۲٨٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۰
|
از : peerooz
عنوان : ژندی بنگر گردش دور فلکی را - آورده کنار تو خلیل ملکی را
در دوران اعلیحضرت همایون شاهنشاه ، دموکراسی بر قرار و ژندی - فکر میکنم سردبیرروزنامه مردم - و رقیب او خلیل ملکی از نیروی سوم در فلک الافلاک هم اتاق شدند و شاید توفیق یا دیگری چنین طنزی گفت.
امروزدر روزآنلاین نشریه هوشنگ اسدی دوست هم مرام !! جناب مصداقی دیدم که در یک نظر پرسی از ۴۸۷۶ نظر ۶۲ این را کار جمهوری اسلامی و ۲۰ کار اسرائیل میدانند.
این را هم میدانیم که وقتی دو نفر به یک چیز نگاه میکنند آنی را میبینند که میخواهند؛ بهترین نمونه آن لیوان نیمه پر و نیمه خالیست. حال چطور مراجعین اسدی و مصداقی هردو همان را میبینند؟ نمیدانم. لابد مثل دورانی ست که دو ملیون نفرازما در خیابان عکس را در ماه میدیدیم و با اطمینان از تحقیقات عمیق و وسیع! خود داد میزدیم جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر.
۴۲٨۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۰
|
از : رضا سالاری
عنوان : ای کاش یاد بگیرم که بگویم نه نمیدانم، وقتی که نمیدانم!
آیا وقت آن نرسیده بیاموزیم و تمرین کنیم که همواره باید با قدرت و شجاعت گفت «نه نمیدانم»، وقتی که جواب سوالی را بدرستی نمیدانیم، یا شک داریم، یا اطلاعات و دلایل کافی نداریم، تا بتوانیم هرچه بیشتر از دام و تله تئوری بافی و خرافات گرایی و تعصب ورزی دوری و پرهیز کنیم؟
بدلیل عدم اطلاعات و اسناد و شواهد و مدارک کافی، هنوز هیچکس نمیتواند با قاطعیت و یقین قاتل و یا قاتلین و یا مسببین اصلی جنایات و ترور کشته شدگان مراکز هسته ای رژیم را معین کند، ولی البته که بسیار میتوان نوشت و تحلیل کرد که چرا و برای چه رژیمی خودکامه باید اقدام به خودزنی کند و کارمندان معمولاً عادی و غیرسیاسی و بی خطر و حتی برخی با ریش و پشم مورد دلخواه رژیم خود را، به صرف چند انتقاد کاری و یا داشتن اطلاعاتی نه چندان حیاتی و یا هزاران تئوری های توطئه ای و خیالی و عاطفه ای و معمولاً بی تفکر دیگر، آنهم بدین شکل آشکارا و رسوا و مسخره و مشکوک، سر به نیست کند و بعد هم برایشان حجله ببندد و عزادرای راه بیندازد!؟ رژیمی که درآن شهادت و کشته شدن زندانیانش یک تکلیف شرعی است، و هر مخالف و شهروندی را که اراده کرده یا به بند و دار و شکنجه کشیده و یا کنج زندان انداخته و یا پنهانی سر به نیست کرده و میکند، چه احتیاج است به این طرز ترور آشکار و سوال برانگیز؟! آنهم در بحبوحه انتخابات بی رونقی که سخت تحریم شده ولی باید بنا به تکلیف رهبر بدنبال گدایی از حمایت و شرکت مردم باشد تا سرو صدای تقلبات شنیده نشود و همه نمایندگان مزدور ولایت مطابق رأی و تأییدات امام غایب رژیم به مجلس ولایت راه یابند!
چه سود و ضرری از این راه تا به حال نصیبش شده و یا میشود و یا خواهد شد؟
۴۲٨۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۰
|
از : پویا ت
عنوان : موساد، مجاهدین یا خود دستگاه اطلاعاتی رژیم. هنوز پرونده باز است.
اثبات ارتکاب جرم تنها بر اساس سوابق یک جانی و بدون سند و مدرک می تواند به بیراهه برود. روزنامه لیبراسیون نیز عنوان کرد که موساد با به کارگیری نیروهای سازمان مجاهدین دست به این ترور زده است. سئوال این است که ایا با توجه به سوابق همکاری مجاهدین با صدام حسین و همکاری انها با هر دولتی که دشمنی با جمهوری اسلامی دارد نمی توان دقیقا براساس متد اثباتی شما این ترورها را به گردن مجاهدین انداخت؟ اینکه موساد و سیا سابقه اشکار ترور در کارنامه خود دارند نیز بر کسی پوشیده نیست. به نظر من هر سه فرضیه می تواند درست باشد. مگر انکه مدارک محکمتری به نفع یکی از فرضیه ها بدست اید.
۴۲٨۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۰
|