یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

آتش افروزی بشر دوستانه، یا عناد کورکورانه - بهرام خراسانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : تبریزی

عنوان : مهدی موعود به زودی ظهور خواهد کرد
آقای بهرام خراسانی، احتمالا نام مستعار شماست، شما که چنین با شهامت و جانانه از به خاک و خون کشیدن ایرانیان درون ایران دفاع می کنی، کاش شهامت داشتی و اسم و تعلق حزبی ات را هم می نوشتی.
من فکر می کنم دیگر زمان تا کمر دو لا شدن ما وحشی های بی تمدن در برابر غربی های متمدن به سر آمده. که بیایند و برایمان تعیین تکلیف کنند و بی محتوا ترین مهره ها را بچینند.
قربان کمالاتت بروم تا کی ما منتظر مهدی موعود حالا یا در شکل مسیح یا مهدی یا عمو سام باید باشیم؟ که بیاید و دنیا را از ظلم و ستم و بی داد ، پاک کند.
تکرار تاریخ بس است که یک عده برای رسیدن به سریر قدرت حاضرند و زمینه می سازند تا دولل خارجی با انگیزه های سودجویانه بیایند و بتازند و بکشند و به غارت ببرند و در ازا عده ای را عمال دست نشانده کنند و جیره خوار خود
خاطره افشین و بابک خرمدین هنوز زنده است
۴۲٨۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۰       

    از : ناظر

عنوان : جنگ ادامه سیاست به زبان دیگر است
حکومت فاسد ایران با زبان داغ و درفش حقوق اولیه اکثریت مردم را نقض میکند. مخالفت با جنگ بدون اشاره به نقش ویرانگر باند اقلیت حاکم در ایران، همدستی با حاکمیت تبهکاران است. این جنایتکاران از بدو حکومت با زبان زور با مردم برخورد کرده‌اند و میل دارند با همان شیوه با کشورهای دیگر برخورد کنند. در دنیای فعلی قدرتهای دیگر هم با همان زبان حکومت ایران منافع خود را پیش می‌برند. زبان قدرت بر اساس حق و عدالت نیست. جنگ ادامه سیاست به زبان دیگر است و سیاست‌های باند حاکم، ایران را به ویرانی میکشد. موج صلح‌طلبی که توسط رژیم ‌خامنه‌ای اوج گرفته است، بدون تغییر سیاست‌های فعلی کمترین اثری نخواهد داشت.
۴۲٨۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۰       

    از : یک نفر از ایران

عنوان : خرده بورژوازی تا نوک دماغ خود را بیشتر نمی بیند
از این که نوشته ی دکتر رئیس دانا چنین خشم "جنگ افروزان" را بر افروخته بسیار خوشحالم. ناتوانی ایشان (جنگ افروزان) در پی ریزی استدلالی در مجرای تربیت چپ ستیزی منجر شده به استفاده ی گاه و بیگاه از ترم های چپی: ماتریالیسم تاریخی و دیالکتیک جامعه!، طبقه ی متوسط، طبقه ی کارگر و ...(البته منظور نویسنده از دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی چیزی کاملا انتزاعی و به معنای "بگذار زندگیمونو بکنیم" است البته با اهداف آگاهانه و یا ناآگاهانه نوامپریالیستی)
البته جنگ افروز در آخر حرف خود را زده و روند زیر را در پیش گرفته: توهین به تحقیر جنبش تاریخی استقلال طلبانه و عدالت خواهی ایران(نتیجه ی اپیدمیک نادانی مطلق از حداقل تاریخ معاصر در طیف اپوزیسیون "جهان آزاد") و ردیف کردن حرف های هیلاری کلینتون ِ "مدافع حقوق بشر" به صورت زیر:
"من نوعی و آقای رئیس دانا، باید بتوانیم در چارچوب منشور حقوق بشر؛ از کمک‌های بشردوستانه‍ی همه‍ی مردم و دولت‌های جهان برای رسیدن به یک جامعه‍ی مردم سالار؛ بهره گیریم. همانند آنچه در یک سیل و زلزله‍ی بزرگ رخ می‌دهد. متاسفانه با زلزله‍ی ۳۳ سال پیش ایران و پس لرزه‌های آن؛ شهروندان ایرانی؛ چندی است در شرایط اضطرار قرار گرفته‌اند. همه‍ی مردم و دولت‌های دنیا، دشمن ما نیستند. در جهان کنونی؛ اساساً هیچ کس دشمن کس دیگری نیست. پیروز پهن دشت سیاست و اقتصاد جهان، کسانی هستند که به یک رابطه‍ی بٌرد – بٌرد باور داشته باشند. "
اولا رابطه ی برد-برد فقط در کتاب های اقتصاد حضرات "جهان آزاد" معنا دارد. برای ما ایرانیان با این تاریخ مشخص فقط معنای مشخصی دارد: استعمار.
دوما سربازان امریکایی از سر دوستی روی اسیرانشان می شاشند (فیلمی که اخیرا در اینترنت پخش شد) پس در "جهان کنونی" (منظور نویسنده بطور مشخص دوران نولیبرالیسم است) هیچ کس دشمن هیچ کسی نیست!
سوما بر چه اساس و پایه ی جامعه شناختی ای باید بپذیریم که ۳۳ سال است سیل و زلزله رخ داده (در اینجا استدلال جنگ افروز شبیه جنگ افروز دیگری می شود که از تصادفات جاده ای می گفت!) نویسنده در جایی که می خواهد خود را عالم حتا به ترم های چپی بداند از دیالکتیک تاریخی حرف می زند اما بدون کوچکترین تصوری از تاریخ معاصر ایران از سیل و زلزله ای صحبت می کند که "ناگهان" ۳۳ سال پیش بر فرق ما نازل شده!
و چهارم، "کمک های بشر دوستانه" اسم رمزی برای جنگ افروزی(در این مورد جنگ افروزان غالبا با نیت خیر از آن حرف می زنند و منظورشان کمک های بشر دوستانه ای که در لیبی (آخرین نمونه) اتفاق افتاد نیست بلکه تهاجم و تجاوز با مهر است!)
نویسنده در جای دیگری می گوید:
"
همانا عنصر پیشگرانه و با لقوه ضدجنگ آگاهی اجتماعی و گسترش کمی و کیفی طبقه متوسط جدید جامعه در تقریباً همه‍ی کشورها، و گسترش وسایل ارتباط جمعی است"
بر چه اساسی؟ آیا منظور از طبقه ی متوسط جدید جامعه همان طبقه ی متوسطی است که هرچه بیشتر از نظر اقتصادی و رفاهی به شرایط طبقه ی کارگر سقوط می کند؟ یا ترمی برای ادامه دادن استدلال و چشمه ای آمدن از آن طرف؟(احتمالا در این مورد نویسنده سرش را از کتاب های دست راستی بیست-سی سال پیش بیرون نیاورده و اصلا نمی خواهد ببیند در جهان "دشت سیاست و اقتصاد جهان" چه می گذرد)
اظهار فضلی دیگر:"چه کسی و در کجا گفته است ما باید زیر لوای عربستان، اسراییل، ناتو یا دیگری برویم؟"
پاسخ: خب مشخص است که کسی این را در زبان نمی آورد!

یا: "گویی امپریالیسم جهانی و نئوکانها به تعبیر رئیس دانا؛ تا کنون و بدون هیچ انگیزه‍ی دیگر؛ تنها منتظر فرمان آتش از سوی این روشنفکران بوده اند"
پاسخ: اولا این ها هیچ شباهتی به روشنفکر ندارند. فقط می توان عامل امپریالیسم نامیدشان. دوما "فرمان آتش" از جایی دیگر صادر می شود. اما چشمک زدن یک فاحشه برای مرداخلاقا بیمار راحت تر راه خانه را باز می کند!
در جای دیگر جنگ افروز کلی "استدلال" می کند که:وضعیت بد است بیایید بزنید! نمونه:
"اعتبار از دست رفته، فساد اداری گسترده و غیرقابل کنترل، رقابت‌های درون حکومتی افسار گسیخته و غیر اخلاقی، اقتصاد ورشکسته، و بی‌اعتمادی عمومی به حاکمیت موجود؛ برخی از ویژگی‌های وضعیت کنونی است. "
این ها را همه می دانند.
و البته:
"جنبش فروخفته سبز" !
نویسنده فقط یک جا درست می گوید که:"این جنبش، جنبشی عمومی است که در همه‍ی اقشار و طبقات اجتماعی کشور ریشه دارد" که باید اضافه کرد "این جنبش" تاریخی بسیار طولانی دارد و فقط صورت مدرن اش در قالب جنبش مشروطه و پس از آن به شکل های گوناگون (با محتوای استقلال و عدالت اجتماعی )تا به امروز پدیدار شده.
امان از دست پیاده نظام های (احتمالا) بی مزد امپریالیسم
۴۲٨۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۰       

    از : الف باران

عنوان : شما با استدلالات خود به تمام تهاجم‌ها و مستعمره کردن کشورها مشروعیتی قانونی می‌دهید.
"...جنبش پرتوان مردمی در داخل هر کشور یا جامعه‍ی جهانی، تحریم یا اقدام سازمان ملل و دیگر نهادهای صلح‌جوی بین المللی، ائتلافی از چند کشور، و یا ترکیبی از همه‍ی آنها؛ می‌توانند در این فهرست قرار گیرند."

آقای خراسانی; این همان لیبیایی نمودن ایران نیست ؟!

"..درگذر بیش از سد سال گذشته،و شاید از زمان میرزای شیرازی تا کنون، استعمار ستیزی با عامیانه ترین ، ابتدایی‌ترین ، و بی‌اثر ترین شکل آن ؛ در ذهن بسیاری از روشنفکران ایرانی؛ خانه کرده است.این استعمار ستیزی خشک، بی منطق و کاریکاتوری برای کشوری که هیچگاه رسماً مستعمره نبوده؛ به نوعی دشمنی با مدرنیسم، و گاه خارجی ستیزی تبدیل شده و همواره، بیشتر اهرمی بوده در دست فئودال‌ها، روحانیون، و دولت‌های دیکتاتوری تا استقلال طلبی واقعی. رفتار حکومت جمهوری اسلامی و دولت شاه با مخالفین با پیش کشیدن تابوی پیوند با بیگانگان، و همچنین آنچه هم اکنون در خدمت بشار اسد قرار می‌گیرد؛ نمونه‍ی روشنی از این رویکرد است."

آقای خراسانی; این استدعای "خارجی‌ طلبی" و مدرنیسم‌ شدن ایران توسط حمله بیگانگان,ارزانی‌ خودتان,در چند ماه گذشته بزرگترین شهرهای این"کشورهای خارجی‌ و مدرن" مجمع میلیونها مردم معترض به سیاست‌های داخلی‌ کشورهای خود بوده اند.تمدن ، دموکراسی و یا مدرنیزه شدن در هیچ کشوری وارداتی‌ آنهم با زورچپانی و اشغال آن کشور صورت نگرفته است.شما با استدلالات خود به تمام تهاجم‌ها و مستعمره کردن کشورها مشروعیتی قانونی می‌دهید.
۴۲٨۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۰       

    از : برزویه طبیب

عنوان : هدر دادن انرژی
هدر دادن انرژی
مسئله این نیست که حمله خارجی خوب است یا بد.خارجی اجازه ما را هم لازم ندارد. چراغ سبز را هم خودش خلق میکند.مسئله اینست که وظایف ما در صورت حمله چیست؟ حداقل اقای صدری حرفی برای ان مرحله حساس داشت هرچند با نظر وی کاملا مخالفم .برزویه طبیب.
۴۲٨۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۰       

    از : مسعود برزین

عنوان : کمک خارجی نمیتواند إنسانی باشد
دخالت خارجی ممکن است که در نهایت موجب سرنکًونی نظام شود ولی دموکراسی بوجود نمی اورد. دخالت نظامی منجر به جنکً منطقه ای و احتمالا جنکً داخلی و تجزیه کشور میشود. بخواهید یا نخواهید اکثریت مردم ایران مسلمان اند. مدرنیزم، دموکراسی و تغییرات فرهنکًی بأید از درون کشور و با سرعتی که قابل پذیرش مردم است صورت بگیرد. با همه عقب ماندگی اصول گرایانی که تلاش دارند که حرکت جریانهای اصلاح طلب بومی را بعقب برگردانند، ایزوله شدن حکومت، جدا شدن بخش مهمی از روشنفکران، تکنوکراتها و فعالان اسلامی نشان می دهد که  جریان اصلاح طلبی در داخل جدی و قوی است. حکومت ایران حتی در مقطع کنونی، حکومت دست نشانده مبارک نیست. مساله ایران، جواب سریع و فوری ندارد. بحران اقصادی، فساد مالی، سرکوب اصلاح طلبان و دیگر مخالفان، در درون کشور، حکومت ایران را ایزوله تر میکند و اصلاح طلبان مسلمان را به الترناتیو جدی تبدیل میکند.  
۴۲٨۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۰       

    از : دامون سروی

عنوان : خیال خوش
۱-شما همان لحنی را بکار می گیرید که بگفته شما رئیس دانا.تحقیر کسلنی که به امپریالیسم جهانی و مبارزه طبقاتی باور دارند.
۲-رئیس دانا متهم به پوپولیسم شده.لابد او اگر بخواهد از خود دفاع می کند،(شما که جامعه را یکدست فارغ از نیاز ها و تمایلات گوناگون مقاومتها و توان گوناگون ستیز با دشواریها می بینید و شعار همه با هم خمینی را می دهید پوپولیست نیستید؟) اما در میان دیدگاههای مغشوش شما می توان فهمید که :ندیده اید که به سرعت برق و باد صرفن با تقاضای تعدادی از جنگجویان لیبی، ناتو با اجازه حاضر و آماده یو -ان آن کشور را به ویرانه ای بدل کرد و اسمش را بشردوستی نهاد؟ندیدید که ارتش مصر بیطرف ماند(چون آمریکا متوجه شده بود که مبارک دیگر پوسیده و چه خوب که برود)و سپس تمام قدرت را در دست گرفت مبادا لایه های فهمیده تر جامعه فرصت رشد پیدا کرده اوضاع از کنترلشان خارج شود و در این میان فقط احزاب سنتی هوادار ادامه وضع موجود باشند؟و...دیگر هایی که در این مجال نگنجد.
۳-در آمریکای لاتین کشورهای معدودی سبب شده اند گرچه با تحمل دشواری فراوان پرچم استقلال از سیاستهای تجاوزکارانه بویژه آمریکا بلند شود(شعار نیست لازم است تاریخ همین سالها را هم بخوانید نشان می دهد) این استقلال یک معنی اش اینست که وقتی سرمایه داران آمریکا و انگلیس هوس نفت عراق کردند و فرمان حمله دادند امثال لهستان (که بقول بعضی از یوغ سوسیالیسم رها شده!!)چون گوسفند دنبالشلن راه نیفتند و بعدن معلوم شود سلاح اتمی در چنته صدام دیوانه نبوده.ساختن بنای سوسیالیسم البته بسیار دشوار است چون کسانی آنرا بر نمی تابند و بیش از ۶۰۰بار طرح ترور رهبرانش را می ریزند وچرا؟؟ اگر به همین سادگی است که شما می گویید(خب رقابت آزاد است )چرا علیه چاوز برهبری سفیر آمریکا کودتا راه می اندازند.بجای آن از همان تلویزیونشان استفاده کنند، مناظره کنند، پلیس هار را سراغ جوانان وال استریت نفرستند ...
۴-رییس دانا ضعف امثال اکبر گنجی را گوشزد می کند و شما او را شاید عمدن وطن پرست می نامید(بگفته اندیشمندی بگوییم میهن دوست چون پرستش جای بحث زیاد دارد) من هم از جدا شدن امثال گنجی از استبداد بس خوشحالم ولی یاد زمانی می افتم که امثال رئیس دانا جلو درب زندان اوین برای آزادی گنجی که گویا در اعتصاب غذا وضع بحرانی داشت فریاد می زدند ولی گنجی متقابلن برای امثال زرافشان چنین نکرد.
۵-سرانجام ، باید بدانید که کسانی که در جنگ سود می برند زمینه اش را هم فراهم می کنند .و بنظر شما گویا فقط جمهوری اسلامی است که چنین می کند.فقط غرب نازنین است که باید زحمت بکشد و این پلید را تنبیه کند و کسانی اسمش را جنگ افروزی ندانند که بی انصافی است.البته مردم آمریکا از این بشردوستی رهبرانشان خیلی آسیب می بینند و نمونه اش جنبش های دوره ای است
۴۲٨۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۰       

    از : شمس کوهزاد

عنوان : مسألهء ایران راه حل غیر نظامی ندارد!
بعنوان یک شهروند معمولی ِ سابق ِ ایران که اکنون سال هاست خارج از ایران زندگی می کنم و روند تحولات سیاسی ایران را در عرصه های داخلی و خارجی پی می گیرم و کمی هم با روانشناسی ِ اجتماعی ِ ایرانیان آشنائی پیدا کرده ام مایلم به صراحت اعلام کنم که اگر مقصد و مقصود برچیده شدن بساط آخوندیسم در ایران بوده و هدف نجات بشریت از شرٍ ِ فسادی بنام اسلام باشد در آنصورت: "مسألهء ایران راه حل غیر نظامی ندارد." منتها صِرف ِ حملهء نظامی بتنهائی کافی نیست و باید این حمله با نیت "تغییر رژیم" صورت گیرد و تا پایان ِ کار ادامه یابد. من معتقد نیستم که مردم ایران قادرند خود، این رژیم را سرنگون کنند بلکه برعکس بر این باورم که این رژیم قادر است آن بخش از مردم ایران را که مسلمان نیستند را هم در دراز مدت به فساد بکشاند کما این که شمار زائران رضا و معصومه و جمکران و اهل قبور طی این ۳۳ سال سیری بشدت فزاینده داشته است.
۴۲۷٨۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست