یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

داریوش همایون از نگاهی دیگر - همن سیدی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : یاور بیدار

عنوان : "هسته سخت" همان دستگاه سرکوب است
زمانی مرحوم داریوش همایون، رایزن حزب مشروطه"لیبرال دمکرات"، برای حفظ تمامیت ارضی ایران (بخوان حفظ دستگاه سرکوب) در صورت دخالت و حمله نظامی، جایگاه خود را در کنار حکومت ولایت مطلقه فقیه دانست، تا چندی بعد در گفتگویی با سایت تلاش آنلاین نسبت به مقوله فدرالیسم مطرح در کنگره ملیت های ایران فدرال بگوید: هسته سختی هست که نخواهد گذاشت.حال کافیست که با چند کلیک در اینترنت دید که "هسته سخت" از چه زمانی و توسط چه نیروهائی مصطلح گشته است.البته آقای همایون در نوشته ای دیگر این اصطلاح را "هم تعبیری جغرافیائی، هم صفتی از روانشناسی و تاریخ ایران" دانسته بودند.موضع ایشان در برابر انقلاب مردم ایران در سال پنجاه و هفت در مصاحبه ای که اکنون انتشار یافته است نیز روشن است.پس ممکن است تعامل و مدارای آقای همن سیدی باشد که چهره ای دمکرات و لیبرال نسبت به همفکران از او ارائه داده است.

"هسته سخت"=Harter Kern,Rosenheim,Anton Drexler. Hard corps,Nazi party
۴٣۲٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱٣۹۰       

    از : همن سیدی

عنوان : در مقایسه با همفکرانش
خدمت آقای جا بر
بنده با اشاره به همه تناقضات ، آقای همایون را تنها در مقایسه با سایر همفکرانش ،دمکرات و لیبرال یافته‌ام
۴٣۲۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۱٣۹۰       

    از : جا بر

عنوان : مرحوم همایون آنقدر دمکرات بود که کودتا علیه انقلاب مردم را تنها راه ممکن می دانست
چندی پیش مصاحبه ای خواندم با مرحوم همایون که در آن نفرت خود از سرود "بهاران خجسته باد" را بیان داشته و اذعان کرده بود که در آن سال ها امید داشته که ارتش بساط انقلاب را جمع کند (کودتا)!!!
چرا که راه دیگری باقی نبود!
حال چرا آقای سیدی آن مرحوم را با این دیدگاهها هم "دمکرات" و هم "لیبرال" معرفی می کند، برای بنده سوال استو
۴٣۲۰۶ - تاریخ انتشار : ۹ بهمن ۱٣۹۰       

    از : خسرو صدری

عنوان : داریوش همایون از زبان دوستانش:
با تشکر از آقای همن سیدی، از فرصت استفاده می کنم و مطلبی را که درست یکسال پیش برای اخبار روز فرستادم و منتشر نشد، در اینجا به صورت کامنت قرار می دهم:

"رادیو صدای ایران"، مستقر در آمریکا، در تاریخ ۳۱ ژانویه ۲۰۱۱ ، به مناسبت درگذشت داریوش همایون ، مصاحبه آقای حسین مهری با آقای عباس میلانی را پخش می کند.
عباس میلانی در تقدیر از داریوش همایون ، از جمله چنین می گوید:
" ... داریوش همایون در هرمقطعی حرفهایش را می زد و حاضر بود که بهای آن را هم بپردازد. وقتی در ایران "دفاع از جنگ ویتنام!" ، اصلا روشنفکری نبود، همایون در روزنامه آیندگان ، رسما دفاع کردوگفت که "خطر کمونیسم" جدی است.(مشخص نیست که منظوراز"روشنفکر"،همان "قرائت روسی" از این واژه است، که دکتر عباس میلانی، پیش تربه طرح و نقد آن پرداخته اند و یا قرائت مخصوص خود ایشان)... همایون در آیندگان نوشت که هیچ کشوری به اندازه اسرائیل متحد طبیعی ایران نیست . طبعاآخوندها و طرفداران کلاهی آخوندیسم ، متهمش کردند که او طرفدار صهیونیسم است و آیندگان را اسرائیل ایجاد کرده است و از این حرف ها. آیندگان یک مقدار کمک از آمریکا گرفته بود ، یک مقدار کمک دولت بود و مقداری هم ساواک در آن سرمایه گذاری کرده بود. همایون به صراحت می گفت که می خواستم یک روزنامه ای با حرف جدید، با نگاه جدید راه بیاندازم. سرمایه نداشتم و از این کمک ها استفاده کردم... آیندگان واقعا خیلی نفوذ داشت و در آستانه انقلاب هم تبدیل شد به مهمترین روزنامه زمان خودش. به قول بیهقی ،" در همه کار ناتمامیم". در مورد همایون ولی باید گفت که در هرکاری که می کرد ، تمام بود... داریوش همایون ، در جوانیش عضو حزب دست راستی "سومکا" بود. وقتی از او پرسیدم که شما در سومکا چکار می کردید ،با طنز می گفت : یک حزب شبه فاشیستی بود . ماهم یک چیزی شبیه "گوده تیه"( سردسته های گروه های فاشیستی) شدیم. همایون یک دوره یک ساله ای ، با بورس ژورنالیستی، که به اندک افرادی تعلق می گرفت ، به آمریکا آمد. برای یکسال حقوق کافی دریافت میکردند و انتظار از آن ها این بود که درس بخوانند و کار انجام دهند و پروژه بگیرند... همایون وقتی به ایران بازگشت ، به قول خودش، تغییر عقیده خیلی اساسی داد. زیرا قبل از رفتن گرایشات افراطی شبه فاشیستی داشت و با "منشی زاده" هم رزم و هم فکر بود. ولی وقتی برگشت به این نتیجه رسیده بود که فضای باز سیاسی در ایران باید ایجاد شود...مقاله ای در این رابطه نوشت که به دست هویدا می رسد و همین باعث می شود که اورا به نخست وزیری دعوت کند و این آغاز تلاش برای تاسیس" آیندگان "بود. یکی از دلایلی هم که این بورس را گرفت ، مقالاتی بود که داریوش همایون در روزنامه "اطلاعات" نوشته بود و این ها خیلی مورد توجه قرار گرفتند. دولت کندی بخصوص در پی این بود که فضای سیاسی باید باز بشود و او در این راستا مطلب نوشته بود.( با این حساب قبل از دریافت بورس، تغییر فکر داده بود و نه بعد از آن)... در مورد نقش داریوش همایون در مورد آن مقاله کذایی( علیه آیت الله خمینی) باید به او ایراد گرفت. هرچند به دروغ او را متهم کرده اند که مقاله را او نوشته است. شواهد نشان می دهد که مقاله در دفتر هویدا تهیه شد و نویسندگان آن هم مشخص هستند. ولی این ایراد، هم به او و هم به نخست وزیر وقت ، جمشید آموزگار، وارد است که مقاله را نخوانده(!) چاپ می کنند..."
داریوش همایون ، متولد ۵ مهر ۱۳۰۷ ، متوفی به تاریخ ۲۸ ژانویه ۲۰۱۱ و بنیانگذار روزنامه آیندگان در۲۵آذر۱۳۴۶، همچنین وزیر اطلاعات و جهانگردی و قائم مقام دبیرکل"حزب رستاخیز" ، در زمان شاه بود. با اوج گیری جنبش مردم ،در سال ۱۳۵۷، همایون به همراه هویدا و چند تن دیگراز مسئولین، توسط خود رژیم شاه زندانی می شود. او در ۲۱ بهمن از زندان فرارکرد و دو سال بعد موفق به خروج از کشورشد.همایون در کتابش " ایران دیروز، امروز، و فردا"، فقدان آزادی کافی ، پیش از شروع نا آرامی ها، و عدم مقابله قاطع با مردم، در جریان شورش های سال ۵۷ را از اشتباهات منجر به سقوط شاه عنوان می کند.همسرهمایون،همازاهدی، دخترسرلشکر فضل الله زاهدی، چهره سرشناس درسازماندهی کودتا علیه دکترمحمد مصدق است و داریوش همایون نیز،همچون اکثر دولتمردان شاه، که این کودتا را، "قیام ملی" می نامند، معتقد نبود که آنچه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ رخ داد، کودتا علیه دولت قانونی کشور بود.
۴٣۱۹۲ - تاریخ انتشار : ۹ بهمن ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست