عنوان : از آقای علی مزروعی بیرسید، مگر به سازمان های سیاسی نمی گفتند "گروهگ های ضد انقلاب" !
کیهان حسین شریعتمداری نوشت ، آقای علی مزروعی تکذیب کرد.

اما آقای علی مزروعی و یاران امام خمینی، این را هم می توانند تکذیب کنند که هیچگاه و هیچ کدام شان به سازمان های سیاسی نمی گفتند "گروهگ های ضد انقلاب" !
۴۴۰٨٨ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۰       

روزنامه کیهان شریعتمداری، مهدی اصلانی را به مجاهدین منتسب کرده است. بر بازجویان ابله بیسواد حَرَجی نیست، اما انتقاد سازنده با تکرار ترّهات شریعتمداری فرق دارد.
۴۴۰۵۶ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۰       

عنوان : همسویی چپ و راست افراطی
چند روز پیش که تعدادی دیگر از سیاسیون همفکر آقای اصلانی بیانیه ای را در همین راستا منتشر کردند در زیر آن لینک ، لینک دیگری بود که براساس یک خبر دروغ جلسه تعدادی از اصلاح طلبان (از جمله آقای مزروعی) با فداییان اکثریت را از موضع جریان راست افراطی و ارتجاعی درون حکومت و به عنوان یک خیانت نا بخشودنی منتشر کرد.
این دو موضع گیری نشان میدهد که همکاری و ائتلاف و یا گفتگوی اپوزوسیون از دو سو ی چپ افراطی و راست افراطی (درون حکومت)با انواع واقسام شانتاژ ها مورد حمله قرار میگیرد.
از آقای اصلانی انتظار نمیرود که روش های گذشته خود را اصلاح کند، که اگر چنین بود در ابتدا میبایست که همکاری فاجعه بار خود با مجاهدین خلق را مورد نقد قرار دهد،بلکه باید این روشهای مخرب وبه ظاهر"چپ "ولی در باطن کاملا"راست" را برای جوانان کشور توضیح داد
۴۴۰۵۰ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۰       

عنوان : تفاوت دیدگاه فعالین داخل و خارج
متاسفانه دوستانی که در خارج کشور هستند بخصوص آنها که از سالها پیش خارج شده اند درک درستی از مسائل داخل کشور ندارند من گاهی که بعضی از دیدگاهها و نظرات انان را می بینم حیرت می کنم .
با این دیدگاهی که آقای اصلانی و هم فکرانش دارند با اکثریت مردم ایران نمی توانند همکاری کنند و همان خودی غیر خودی حاکمیت به زبان دیگر است
۴۴۰۴٣ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۰       

عنوان : کیهان حسین شریعتمداری و مقاله آقای اصلانی
به محض آقای اصلانی که روزنامه کیهان چاپ تهران به سردبیری حسین شریعتمداری بازجو و شکنجه گر معروف راجع به مطلب ایشان چه برخوردی مثبت و ادامه افشاگریهای در مورد رابطه فدائیان و اصلاحطلبان دانسته است.

آدمکشی هیچ! چرا از چراغ قرمز رد شدی؟! (خبر ویژه)

ماجرای افشا مفاد جلسه محرمانه شورای راه سبز امید با گروهک ضد انقلاب فدائیان خلق هر روز ابعاد تازه تری به خود می گیرد.
در اولین واکنش مزروعی با دستپاچگی به تکذیب تناقض آمیز خبر اقدام کرد.
وی که نمی توانست نشست خود با گروهک فدائیان خلق را انکار کند گفت تاکنون با امیرارجمند و واحدی نشستی نداشته است این در حالی است که در خبر جلسه محرمانه شورای راه سبز امید با گروهک ضد انقلاب فدائیان آمده بود امیرارجمند، واحدی و مزروعی هرکدام به صورت جداگانه با فدائیان خلق نشست داشته اند.
این ماجرا با نوشت «مهدی اصلانی» در سایت ضدانقلابی گویا نیوز نیز ابعاد تازه تری یافت.
«اصلانی» که در جوانی از فعالان گروهک منافقین بوده است و هم اکنون در پوشش سازمان های به اصطلاح حقوق بشری در کشورهای غربی علیه ایران گدایی می کند به بهانه حضور «مزروعی» در مراسم سیاهکل گروهک ضد انقلاب فدائیان خلق، مقاله تند و تیزی خطاب به رهبران این گروهک نوشته و از آنان در این خصوص توضیح خواسته است .وی با ذکر دقیق سوابق مهمان ویژه(مزروعی) مراسم سیاهکل گروهک فدائیان خلق نوشته: « به چه بهایی در مراسم سیاهکل پیراهن » صفایی فراهانی «را بر تن» رجبعلی مزروعی پروو کردید؟ به چه قیمت این پیراهن را تن خور مهمان و متحد سیاسیتان نمودید؟ چرا حرمت می شکنید و قامت قدرت ستیزان را هم قد قدرت پذیری سیاسیتان پایین می آورید؟ این ها که دستشان تا مرفق به خون فدایی و مجاهد آغشته است. به همه چیز چوب حراج زدید. دیگر سیاهکل را در راه ائتلاف سیاسیتان سر نبرید. رجبعلی مزروعی را با سیاهکل چه کار؟»
این گزارش حاکی است انتشار این یادداشت در سایت صهیونیستی بالاترین نیز با واکنش جالب کاربران این سایت مواجه شد: از سویی برخی کاربران کامنت گذاشته اند که متاسفند بر آرمان های اصلاحات و خاتمی که در انتهای راه به همنشینی گروهک های تروریستی رسیده اند و در سوی دیگر گروهک خطاب قرار دادن فدائیان خلق با فحش و بدو بی راه اعضای این گروهک مواجه شده است.
گفتنی است مزروعی رابط تعریف شده سران فتنه با دفتر اتحادیه اروپا در بروکسل است و ارتباط گسترده ای با گروه های ضد انقلاب از جمله منافقین، فدائیان و سلطنت طلب ها دارد. از این روی به نظر می رسد افشای رابطه وی با فدائیان- که چیز تازه و عجیبی نیست- نوعی رد گم کردن است و این سناریو با هدف کاستن از جنایات مزروعی و تنزل آن از وطن فروشی به سطح ارتباط با فدائیان، ساخته شده است. نظیر آن که به آدمکش فقط گفته شود چرا از چراغ قرمز رد شدی؟!


http://www.kayhannews.ir/۹۰۱۲۰۶/۲.htm#other۲۱۱
۴۴۰۲۴ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۰       

عنوان : مطلب آقای اصلانی برای من جالب بود
مطلب آقای اصلانی برای من جالب بود ، جالب از این نظر که به فکر من خطور نمیکرد که از این زاویه هم می توان به مراسمی نگاه کرد که در آن فردی همچون آقای مزروعی در کنار رهبران فداییان ۴۱ سالگی جنبش فدایی را جشن می گیرند . احساسی که من نسبت به این مراسم دارم به نوعی ناباوری همراه با خوشحالی شبیه است ، ناباوری از این نظر که این مراسم مرا به یاد دوران دانشجویی ام به عنوان یکی از فعالین فداییان در سال های ۵۷-۵۸ و خاطرات ، تجربیات و ناملایماتی که فداییان و مجاهدین انقلاب اسلامی در محیط های دانشجو یی و در ارتباط با یکدیگر داشتند می اندازد ، و احساس شادی از این نظر که می بینم چگونه دیوار خودی و غیر خودی در میان ما ایرانیان در حال فرو ریختن است ، ۳۳ سال طول کشید تا به این نقطه رسیدیم و به باور من باید قدر این لحظه را بدانیم ، نزدیکی فداییان اکثریت و مجاهدین انقلاب اسلامی (هنوز باور نمیکنم نام این ۲ سازمان را در کنار هم میبینم ) در مبارزه مشترک سیاسی برای دموکراسی اگر چه گامی مهم در شکستن ساختار قبیله یی در میان ما ایرانیان است ولی کافی نیست ، تنها وجود یک اوپوزیسیون قدرت مند است که میتواند امید را در دل های ما ایرانیان زنده کند ، این اوپوزیسیون باید محصول همکاری همه نیروهای هوادار دموکراسی باشد ، چه مذهبی و چه غیر مذهبی .
من باور ندارم که دغدغه اصلی آقای اصلانی سابقه آقای مزروعی در دوران پس از انقلاب باشد ، کدام جریان سیاسی می تواند بگوید که اشتباه نکرده است ؟ مجاهدین انقلاب اسلامی هم بخشی از جامعه ایرانی با همه پیچیدگی های آن هستند ، فداییان و مجاهدین خلق ، اصولگرایان ، اصلاح طلبان ، جبهه پایداری ، مصباح یزدی و هواداران آن هم همینطور ، تنها در یک انتخابات آزاد است که می توان به میزان تمایل مردم ایران به هر یک از این جریانات پی برد .
برداشت من این است که انگیزه جستجوی پرونده های گذشته افرادی همچون آقای مزروعی از طرف آقای اصلانی یافتن بهانه یی است برای بی تحرکی و در مخالفت با تغیر در روش هایی که ۳۳ است بسیاری از سیاسیون را به ناامیدی و انفعال کشانده است ، نگرانی و ترس آقای اصلانی از برهم خوردن آرامشی است که در کنار خودی ها و طی سالها به وجود آمده است ، ترس از نزدیکی به غیر خودی ها ، ترس از نشستن در کنار کسانی که متفاوت هستند ، ترس از .......ما دیر یا زود باید بر این ترس ویرانگر غلبه کنیم .
۴۴۰۱۶ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۰       

عنوان : فقط من و دو تا دوستم
در جریان تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری جنجالی۸۸ یک شب در تلویزیون تیشک، مجری محترم(ملکوتی) با شور و هیجان زیاد به شرح پیدایش سرود دل انگیز"آفتابکاران جنگل" پرداخت و گروه تبلیغات "میر حسین موسوی" که به خود حق داده از ورژن جدید این سرود در تیزر تبلیغاتی خود استفاده کنند متهم کرد که چنین حقی نداشته اند.(به دیدگاه حقوقی این اتهام کاری ندارم) اما وقتی خوب فکر کردم از خود پرسیدم اگر قرار است هنر و اندیشه تولید شده تنها در نزد تولید کننده -که در اینجا یک گروه سیاسی ست - بماند همان می شود که در سال ۵۷ شد یعنی دیگران بیایند و دل از مردم ببرند و همه چیز را تصاحب کنند. در این سالها من دخترام و پسران جوانی را دیدم که با وجود داشتن گرایش مذهبی اصلاح طلبی این سرود را می خواندند ( سرود "همراه شو ..." زنده یاد سیاوش کسرایی ورد زبان مردم است) و من از اینکه ازین سرودها از مرزهای خاص فراتر رفته اشک شوق در چشمانم حلقه می زد. زمان کرباسچی(شهردار جنجالی تهران که به دروازه اصولگرایان گل بزرگی زد) شهرداری نرده های فلزی دور پارکهای عمومی تهران را کند و پاکها عریان شدند و دیگر کسی شبها پشت در پارک نمی ماند. آقای اصلانی می دانید همین کار چقدر دستورالعملهای دگم و بسته حکومتی را در نظر مردم شکست؟البته این کار انقلابی از کرباسچی اصلاح طلب در ذهن شما نمی گنجد هرچند ممکن است شما بگویید "خانه از پای بست ویران است ..." ولی می دانید "پارک رفتن آزاد "بری مردم بلا زده و هردم عزادار چه معنایی دارد؟با آنچه از سیاهکل می دانم آن رزمجویان بزعم خود می خواستند حرکت خود را توده گیر کنند و شما می خواهید تنها در انحصار فدایی باشد.حتمن می گویید "مزروعی را چه به توده ها؟" به ماجرای تصویب نشدن لایحه مطبوعات در مجلس شورای اسلامی( که برگ منفی در کارنامه کروبی ست) و تلاش امثال مزروعی در آنجا مراجعه کنید.حتا اگر فکر کنیم امثال مزروعی آزادی مطبوعات را تنها برای گشودن فضای اصلاحات می خواستند باید از هزاران روزنامه نگار آن دوره (که از قضا روز به روز زیادتر می شدند )بپرسید که آیا این گشودن فضا بایشان فایده ای داشت یا نه.البته روزنامه نگاران جسور منتظر تصویب آن لایحه نماندند و رژیم به اتکای همین خلأ ساز و کار قانونی با آنها می جنگید.حصار ها را بردارید تا دست دیگران به شما و دست شما به دیگران برسد، بهانه جویی(مثلن گروهک خواندن اکثریت...از سوی مزروعی) کار کودکان است.
۴۴۰۰۶ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۰       

آقای اصلانی‌! مزروعی و امثالهم سالها با این ادبیات امنیتی زندگی کرده‌اند. اگر به دلیل تاثیر روی بخشی ازنیروهای حکومت، کمکی به مبارزه با استبداد ولایتی باشند، مفید خواهند بود. در غیراینصورت این افراد به صفت شخصی واجد ارزش اجتماعی نیستند.
۴٣۹۷۹ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣۹۰       

عنوان : گواهی رسمی و کتبی
خانم یا آقای «یاسمین ک»
بنده شرمنده کتباً گواهی می دهم که بر خلاف نظر شما، سایت اخبار روز، به دلایلی که خودش صلاح می داند و طبعا از نظر حقیر هم باید محترم دانسته شوند، دو بار از انتشار دو نظر من که هیچ حمله یی هم در آن دو به جناب مهدی اصلانی نشده بود و حرمت ایشان هم کاملاً در آن ها محفوظ نگاه داشته شده بود خود داری کرد، و حسرت کامنت نهادن در پای این نوشته بسیار قابل انتقاد و (...) آقای مهدی اصلانی را بر دل من باقی گذاشت!
فکر کرده بودم کامنت اولم که به بعضی از دلایل نوشته شدن این مقاله پرداخته بود «تند» بوده است، و بنابر این امروز یک کامنت «ملایم» فرستادم و سعی کردم آدم معقول تری باشم. اما هیهات که آن هم منتشر نشد که نشد.
اگر سایت «اخبار روز» رعایت یک طرف قضیه را بکند، آن طرف، آقای اصلانی و (...) هستند نه منتقدین ایشان!
۴٣۹۷٨ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣۹۰       

عنوان : راستی چرا نظر من سانسور شد؟
سایت اخبار روز انواع و اقسام مطلب را روی سایت اش میگذارد و اجازه میدهد که خواننده گان نظر خود را در پای مقاله بگذارند و برخورد نظر ها شود و این جای تقدیر دارد ولی نمیدانم چرا نظر دیروز من سانسور شد؟ نظر من نه بی احترامی به شخصی بود نه سازمانی هر چه میتوان دهها مدرک در مورد آن از همین سایت اخبار روز ارائه دهم. نظر های که به حماسه سیاهکل توهین کرده بودند و به شخص نویسنده بی احترامی چاپ شده (۵ نمونه آن را خودتان بخوانید)
چالب هست که در بین طرفداران رژیم و حامیان آن (حزب توده، اکثریت، اصلاح طلبان داخلی و خارجی) کد شده که برای کوبیدن نظر مخالف اول صغرا کبرا مینویسند که "آری من نه طرفدار رژیم هستیم و نه حامیان آن."اما" و بعد طرفداری سفت و سخت خود را نشان میدهند و تازه ادعا هم دارند که چون از نظر جغرافیایی (نه آگاهانه) در اروپا و آمریکا هستند، یکشبه و بدون دلیلی "سوپر دمکرات" شده اند و "خواهان گفتگو با همه هستند- جانی و آدمکش و شکنجه گر ابدا مسئله ای برای اینان نیست ولی اگر از آنها بخواهید با نیروهای مخالف رژیم "گفتگو" کنند یکهو فیوزشان میپرد و "سوپر دمکرات" شدنشان به "دیکتاتوری ناب" بدل میشود.
خطاب نظر دیروز من به این دسته از نظر دهنده گان بود که سانسور شد. حال معلوم نیست چرا نظر آنها چاپ میشود ولی نظر من سانسور؟ حال ببینیم چه بلایی سر این نظر میاید.
موفق باشید
۴٣۹۷۱ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣۹۰