یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

حمله به ایران بزرگ‌ترین خطا در تاریخ آمریکاست

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : حافظه تاریخ

عنوان : در تاریخ هیچ جنایتکاری «خطا» نمی شناسد.
بعد از پایانی جنگ جهانی دوم و فاتحین نظام «برتری و آقایی جهان» ناسیونال سوسیالیسم آلمان هیتلری ، دریچه کوچکی از فضای آزادی در جهان شرق و غرب دمید که توانست حتی مدت کوتاهی آثار «هوای» آزادی رشد افکار آزادیخواهی ملل را بدنبال داشته باشد. شرایط پنجاه سال پیش بمراتب «بهتر» و جنبه «همدردی بشردوستانه» چشمگیر تر از شرایط فرم جدید آقایی جهان در امروز است. اگر در آنزمان دغدغه آزادیخواهان جهان "امپریالیسم جهانی به سرکردگی امپریالیسم آمریکا" و یاسوسیال امپریالیسم شوروی بود که در مبارزات ضد جنگ در ویتنام و یا ضد اشغالگران در فلسطین و افغانستان نمایان میگشت، امروزه «امپریالیسم جهانی» با ارتش منظم و آماده به حمله (ناتو) در هر نقطه جهان برای «دفاع از منافع» سرمایه داری انسجام یافته فرم جهانی گرفته و «آقایی جهان» نه فقط در خطه اروپا، بلکه در همه نقاط گیتی مستقر نموده است. اگر در پنجاه سال پیش در پاره ای از کشورهای اروپائی بجهت گذشته تاریخ آزادی طلبی و بینشهای انساندوستی سوسیال دموکراسی خود «گاهن» از مبارزات و خواسته های ملل محروم و تحت ستم ارتجاع داخل و خارج «دفاع» میکرده و ابراز همبستگی مینمودند تا حدی در مقابل خواستهای امپریالستی «رقیب» در جنگ ویتنام قرار میگرفتند، امروزه با ایجاد اتحادیه اقتصادی اروپا، عملآ سیاست اقتصادی، سیاسی و چپاول کشورهای اروپایی (اتحادیه اروپا) همسویی کامل با سیاست «امپریالیسم جهانی» مورد نظر آقای فیدل کاسترو پیدا کرده است. امروزه امپریالیسم جهانی با دارا بودن ابزار خشنونت و سیاست حمله نظامی همه جانبه خود سرکردگی به سرمایه داری انسجام و لجام گسیخته سپرده است. امروزه جهان سرمایه داری «بالهای» خودرا چنان وسعت داده که امریکا، اروپای (یکی شده ؟)، شوروی سابق و حتی چین را زیر پوشش گرفته است. و هر کدام بنحوی از خوان یغما کشورهای غنی ولی بیچاره سودبری مینمایند. ایجاد جنگ و خرابی و کشتار وسیله ایی برای «بقاء» امپریالیسم بمعنی واقعی جهانی است. آقای کاسترو ممکن است «پیر» شده باشد ولی خرفت نشده و حافظه تاریخی اش از جنایات امپریالیسم در تاریخ پنجاه ساله را خیلی خوب بخاطر دارد حتی اگر بمواردی می پردازد که مورد «خوشآیند» بعضی از ماها که چنان «مسحور» قدرت نظامی چپاولگران زمانه شدیم، نباشد. خرج نگهداری ارتش ضربتی ناتو این ژاندارم جهانی سرمایه باضافه خرج ایجاد «سپر دفاعی» موشکی برای غرب در مقابل «حملات اتمی» آسیا،و.. آنقدر است که با این پول هیچکسی در دنیا گرسنه سر ببالین نمیگذاشت. و سالیانه صدها هزار کودک فقط از دارانبودن بهداشت کافی بهلاکت نمی رسیدند. زور گویی اینان بافغانستان، عراق، لیبی،از موضع قدرت کامل نظامی بهمراه بیش از سه هزار بمبهای اتمی آنهاست. و تهدیدهای حملات نظامی بیمقدرانی مثل رژیم نژادپرست و اشغالگر اسرائیل بایران تحت حمایت مستقیم این قدرت جهانی «امپریالیسم جهانی جدید» است. ادعاها و یاوه گوییهایی یک مشت نوچه ها و دست پروردگان شیوخ عرب بی سروپا مستقر در حوزه خلیج فارس مبنی بر تغیر نام تاریخی خلیج فارس و یا چشمداشت بسرحدات ایران مثل «جدایی» استان چهاردهم ایران بحرین از همین سیاست «آقایی جهان» جدید است که فعلآ هیچ «پادزهری» نسخه پیچ نشده و در هیچ عطاری بینشهای علمی و غیر علمی تا بامروز تئوریزه شده،هم موجود نیست. گوشها را باز نمایم صدای پای فاشیسم نزدیک شده است. ایران خانه و کاشانه ما ایرانیان آزادیخواه و ضد فاشیست و صلح طلب را دریابیم.
۴۵۶۲۴ - تاریخ انتشار : ۲ خرداد ۱٣۹۱       

    از : مازیار هرمزان

عنوان : دغدعه فیدل از چیست؟
با خواندن جمله زیر از فیدل کاسترو به نظرم میآید که ایشان (با توجه به کولت سن) آگاهانه یا ناآگاهانه! چشم خویش را به روی واقعیت جامعه ایران بسته است.

...................................
چنانکه مشهود است، اینگونه محاسبات از این فرضیه نشأت می‌گیرند که مبارزان ایرانی، بالغ بر میلیون‌ها مرد و زن، که به پایبندی مذهبی و سنن مبارزاتی‌شان شهره‌اند گویا بدون شلیک حتی یک گلوله و بدون هرگونه مقاومتی، تسلیم خواهند شد. همه می‌دانیم که اینگونه نیست.
...................................

منظور ایشان از "مبارزان" ایرانی پاسدارها و بسیجی ها و مزدبگیران تفنگ بدست هستند که در تابستان دو سال پیش به روی "راهپیمایان سکوت" و مردم بیدفاع شلیک میکردند و امثال ندا آقا سلطان را به قتل میرساندند؟
آیا از شخصی مانند فیدل کاسترو بعید نیست که اطلاعاتش از جامعه ایران را فقط از طرف شخصیت روانپریشی مانند احمدی نژاد دریافت نماید؟
آیا کهولت سن ایشان را هم مانند جنتی (آخوند) به یاوه گویی انداخته است؟
آیا ایشان در این سن و سال به مقوله "آزادی" انسانها هم نظری میاندازد یا اینکه مانند پنجاه سال پیش هنوز مشکلش "امپریالیسم جهانی به سرکردگی امپریالیسم آمریکا" است؟
۴۵۶۱۰ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست